آهنگساز درباره دیدار فرانکنشتاین با پَانک و رمانتیسم

آهنگساز درباره دیدار فرانکنشتاین با پَانک و رمانتیسم

نظرات

10 دقیقه

وقتی فرانکنشتاین با پاپک ملاقات می‌کند: نگاه یک آهنگساز

آهنگساز برنده اسکار، هیلدُر گودنادوتیِر، از قبل درباره فیلم هیولایی مورد انتظار مگی گیلنهال با عنوان The Bride! صحبت می‌کند و اشتیاق او مسری است. برای تماشاگران عمومی، او عمدتاً به‌خاطر اجرای سلوی بم و فرکانس پایین که در تعیین فضای Joker نقش بسزایی داشت شناخته می‌شود؛ گودنادوتیِر بازسازی افسانه فرانکنشتاین توسط گیلنهال را «بسیار پاپک و بسیار رمانتیک» توصیف می‌کند — توصیفی شگفت‌انگیز اما مناسب برای فیلمی که اختراعِ کریه، احساسِ صمیمی و لحظات خشونت‌بار را با هم می‌آمیزد.

The Bride! با بازی جِسی باکلی و کریستین بیل، ضرب‌آهنگ‌های کلاسیک گوتیک را به شیکاگوی دهه ۱۹۳۰ منتقل می‌کند. در این فیلم موجودی بی‌قرار به شهر می‌آید تا دکتر یوفرو نیوس را بیابد؛ دانشمندی که ممکن است برای آن موجود، همنفسی ایجاد کند. آزمایش ناگهان به سمتی می‌رود که یک زن جوان کشته شده دوباره زنده می‌شود و این رخداد، مفاهیم آفرینش، اختیار عمل و معنای هیولایی بودن را پیچیده‌تر می‌کند. روایت فیلم طوری تنظیم شده که سؤالات اخلاقی و انسانی را در میانه تصاویر بصری قدرتمند مطرح کند و همین فضا برای یک آهنگساز معاصر زمینِ بازیِ غنی‌ای فراهم می‌آورد.

تریلری که در سپتامبر منتشر شد، از لایه‌های داستانیِ فیلم خبر می‌داد. گودنادوتیِر این لایه‌ها را گسترش می‌دهد: «اینجا یک داستان عاشقانه وجود دارد، یک تریلر، و تولد هیولائیِ یک زن. هیجان و خشونت فراوان است.» او فیلم را فشرده و از نظر احساسی ماجراجو می‌داند. برای آهنگسازی که بین رئالیسم مستندمحور و وحشتِ اپراگونه نوسان داشته، این ترکیبِ ژانری زمینِ مناسبی برای خلق موزیکِ غنی فراهم می‌کند؛ جایی که انتخاب‌های صوتی می‌توانند هم معنای درونی شخصیت‌ها را تقویت کنند و هم تضادهای بومیِ فیلم را برجسته سازند.

یک موسیقیِ پاپک-رمانتیک: تار الکتریک در کنار ارکستر

یکی از نکات واضحی که گودنادوتیِر روی آن تأکید می‌کند، بافت صوتی است. او می‌گوید که موسیقی فیلم تضادی میان «گیتار الکتریک جیغ‌زن و ارکستر» را به نمایش می‌گذارد. این برخورد — صدادهیِ خام و پرخاشگرِ راک در کنار سازهای کششیِ گسترده و خطوط ظریف سلوی تنور — آینه‌ای از تعادل لحنِ فیلم است. به عبارت دیگر، موسیقی تنها ترس را زیرنویس نمی‌کند؛ بلکه اشتیاق، اندوه و حسِ فقدان را نیز تقویت خواهد کرد.

این رویکرد یادآورِ شیوه‌ای است که برخی فیلم‌های ژانری اخیر، انتخاب‌های موسیقایی غیرمنتظره را لایه‌بندی می‌کنند تا روایت‌های آشنا را از زاویه‌ای تازه بازتعریف کنند. به یاد بیاورید که گیِرمو دل تورو چگونه با تم‌های پرشکوه در Pan's Labyrinth شگفتی کودکانه را در برابر خشونت اقتدارگرایانه قرار می‌دهد، یا چطور یوهان یوهانسون با مینیمالیسم نگران‌کننده‌اش در Sicario فضایی تهدیدآمیز ساخت. ترکیب انرژی پاپک و لیرسیم رمانتیک در کار گودنادوتیِر وعده می‌دهد که The Bride! را به قلمرویی سوق دهد که هم بدنی و خام و هم سوگوارانه و سوگناک باشد — موسیقی‌ای که هم ضربه می‌زند و هم تأمل‌برانگیز است.

چرا موسیقی اهمیت دارد

در فیلم‌های هیولایی، موسیقی اغلب نقش سنگینِ انسان‌سازیِ آنچه غیرانسانی است را به دوش می‌کشد. کارنامه گودنادوتیِر این موضوع را نشان می‌دهد: اثر او در Chernobyl که برنده امی و گرمی شد و همچنین موسیقی متن‌های Tár و Joker نشان می‌دهد که او به داستان‌هایی گرایش دارد که به تاریکی و پیامدهای انسانیِ فاجعه می‌پردازند. در Women Talking، او به‌طور مشهور از پاسخِ غریزیِ تاریک به یک نقطه‌نظرِ امیدوارانه و عمدی منتقل شد — آن‌هم به درخواست کارگردان سارا پولی — که نشان می‌دهد موسیقی می‌تواند چارچوب‌بندیِ احساسی ارائه دهد نه فقط تقویتِ ساده احساسات.

The Bride! ظاهراً می‌خواهد همان گفتگو میان کارگردان و آهنگساز را ادامه دهد. گودنادوتیِر پروژه را «کمی دیوانه» می‌خواند، اما در معنای مثبت؛ او اشاره می‌کند که چشم‌انداز گیلنهال فضای تجربه‌گرایانه و خلاقانه‌ای برای موسیقی باز گذاشته تا بازیگوش و تخیلی باشد و مجبور نباشد صرفاً به قواعد دوره‌ای یا قواعد سختِ ژانر وفادار بماند. این آزادی خلاقانه به آهنگساز امکان می‌دهد تا الگوهای تماتیک، موتیف‌های توسعه‌یافته و تغییرات دینامیکی را با جسارت بیشتری پیاده کند.

زمینه: چرا اکنون بازخوانی فرانکنشتاین؟

فرانکنشتاین همیشه شکل‌پذیر بوده — از مری شلی تا Bride of Frankensteinِ جیمز وِیل و بازتفسیرهای فراوان مدرن. امروز سازندگان فیلم به بازخوانیِ افسانه‌های کلاسیک می‌پردازند تا مسائل جنسیت، رضایت و مفهوم آفرینش را بررسی کنند. گیلنهال، که تازه از درامی روان‌شناختی و صمیمی مثل The Lost Daughter آمده، لنزی زنانه و شخصیت‌محور را به داستان می‌آورد. این هم‌راستا با روند گسترده‌تری است: کارگردانانی مانند لوئیز و لِی و ژاکوئِت دا کاستا — و دیگران — در حال بازپس‌گیریِ روایت‌های مرسوم‌اند تا در مرکزِ روایت، درونیات پیچیده زنان را برجسته کنند.

اگر فیلم The Lost Daughter را با The Bride! مقایسه کنیم، اولی مطالعه‌ای آرام و درونی بر شخصیت بود؛ دومی نمایشی‌تر و بیرونی است اما همان تمرکز بر پیچیدگی‌های زنانه را حفظ می‌کند. به همین صورت، از منظر موسیقیایی، به نظر می‌رسد که گودنادوتیِر نیز در همین مسیر حرکت می‌کند — بیان حالات درونی با هر دو جنبهٔ لطافت و ضربهٔ شوک‌آور. او ممکن است برای هر شخصیت موتیف‌های مجزا طراحی کند: یک تمِ آفرینش نافذ برای دانشمند، یک موتیفِ ناقص برای موجود، و تمی ظریف و گسترش‌یافته برای زن زنده‌شده — همه این‌ها از طریق بافت‌های صوتیِ ترکیبیِ گیتار، سازهای کششی و پردازش‌های الکترونیک قابل اجرا هستند.

پشت صحنه و جزئیات جذاب

  • گودنادوتیِر در جشنواره فیلم زوریخ قرار است جایزهٔ دستاورد حرفه‌ای دریافت کند و در آنجا درباره وضعیت موسیقی فیلم امروز نیز سخنرانی خواهد کرد.
  • آهنگساز اشاره کرده که جهان فیلم «چندلایه» است و موسیقی گاهی estética پاپک را در کنار آرکستراسیون کلاسیک کانالیزه می‌کند؛ یعنی هم از خشونت صوتیِ راک بهره می‌برد و هم از ظرافتِ ارکستری برای بیان احساساتِ درونی.
  • آلبوم تک‌نفرهٔ جدید او، Where to From، نخستین اثر او در یک دهه است و با تور کوتاهی حمایت خواهد شد؛ عروسک‌گردان و هنرمند پاپت‌سازی Giséle Vienne کاور این آلبوم را فراهم کرده است.

یک نکتهٔ کوچکِ تولید که طرفداران را خوشحال می‌کند: تریلر بخش کمی از موسیقی متن را نشان می‌دهد، که دلالت دارد فیلم‌سازان سورپرایزهای موسیقایی را برای تجربهٔ سینمایی حفظ کرده‌اند. این تصمیم معمولاً به این دلیل اتخاذ می‌شود که موسیقی هنگام تماشای فیلم قدرت برجسته‌تری در هدایت احساساتِ مخاطب دارد و لو رفتنِ قطعات کلیدی می‌تواند تجربهٔ دیداری را ضعیف کند.

دیدگاه نقادانه: تعادل میان ترس و همدلی

گودنادوتیِر اعتراف می‌کند که اغلب «به سمت تاریکی کشیده» می‌شود، اما هم‌زمان دربارهٔ مسئولیتش هوشیار است. در Women Talking او از بزرگ‌نمایی خشونت اجتناب کرد و در عوض موسیقی‌ای خلق نمود که به‌عنوان «ضدنواییِ وحشت» عمل کند. آن موضع اخلاقی در The Bride! نیز مرتبط است، چون فیلم نمایشِ بصریِ نمایشی را به آسیب‌های شخصی و خصوصی پیوند می‌دهد. چالش برای هر آهنگسازی در چنین پروژه‌ای این است که از تلهٔ ملودرام اجتناب کند و در عین حال نقطهٔ اتکا و نفوذ عاطفی برای تماشاگر فراهم آورد.

تاریخ‌نگار سینما، مارکو ینسن، دیدگاهی کوتاه ارائه می‌دهد: «تصمیم گیلنهال برای بازآفرینی فرانکنشتاین در بستری دوره‌ای-پالپی دعوت به ساخت یک ساندترک می‌کند که هم بتواند زیرک و هم کلاسیک باشد. کارنامهٔ گودنادوتیِر نشان می‌دهد او از تضاد صوتی برای برجسته کردنِ ابهامات اخلاقی فیلم استفاده خواهد کرد تا آن‌ها را حل و فصل نکند.»

نقدگر سینما، آنا کوواکس، می‌افزاید: «مؤثرترین موسیقی‌ها آن‌هایی هستند که آنچه می‌بینیم را پیچیده‌تر می‌کنند. گودنادوتیِر استعدادی نادر در ساخت موسیقی دارد که هم صمیمی و هم عظیم احساس می‌شود — ایده‌آل برای داستانِ یک هیولا که از زاویهٔ انسانی روایت می‌شود.» این نوع تحسین‌ها نشان می‌دهد که ترکیبِ صوتیِ پیشنهادی می‌تواند بیننده را به بازخوانیِ معناییِ رخدادها هدایت کند، نه فقط تقویتِ هیجان سطحی.

انتظار چه چیزی را داشته باشیم و چرا مهم است

برای علاقه‌مندان به بازآفرینیِ ژانری، The Bride! دارد به اثری متمایز تبدیل می‌شود: اثری دوره‌ای با دغدغه‌های مدرن در مضمون، و موسیقی از سوی آهنگسازی که وزن رواییِ صدا را درک می‌کند. اگر از فضای تهدیدآمیز Joker، خویشتن‌داری تسخیرکنندهٔ Chernobyl یا نقطه‌نظرِ متقابل احساسیِ Women Talking لذت برده‌اید، سهم گودنادوتیِر در The Bride! احتمالاً یکی از عناصر بحث‌برانگیز فیلم خواهد بود.

فراتر از خود فیلم، این همکاری بخشی از تغییری بزرگ‌تر در نحوهٔ برخورد با موسیقی فیلم است. آهنگسازان بیش از پیش صرفاً پشتیبان اکشن نیستند؛ آن‌ها هم‌نویسندهٔ فضا و معنا می‌شوند. این تغییر پیامدهایی برای مباحث جوایز، برنامه‌ریزی جشنواره‌ها و نحوهٔ گفت‌وگوی مخاطبان دربارهٔ فیلم‌ها در پلتفرم‌های استریمینگ و شبکه‌های اجتماعی دارد. زمانی که موسیقی به‌عنوان عنصر مولد معنا پذیرفته شود، روایت‌ها پیچیده‌تر و بحث‌ها عمیق‌تر خواهند شد.

چه The Bride! در نهایت به یک کلاسیک ژانری بدل شود و چه به یک پدیدهٔ فرقه‌ای تحریک‌آمیز، توصیف گودنادوتیِر — پاپک و رمانتیک، آشفته و مهربان — دلیل قاطعی برای شنیدن موسیقی به همان اندازهٔ تماشا کردن فراهم می‌آورد. تریلر شاید گفت‌وگو را آغاز کرده باشد، اما به نظر می‌رسد که ساندترک بار اعظم پیامدهای احساسی را به دوش خواهد کشید و تجربهٔ سینمایی را در جهتِ خاصی شکل خواهد داد که شاید تنها در تاریکی سالن سینما کامل شود.

منبع: variety

ارسال نظر

نظرات