8 دقیقه
ماسک کلیپ قدیمی را تقویت کرد و دوباره جنجالساز شد
ایلان ماسک بار دیگر یک کلیپ سهساله از یک انیمیشن نتفلیکس را به مرکز یک مناقشه داغ اینترنتی کشاند. در چند روز گذشته، ماسک پستهایی در X را بازنشر کرد که نتفلیکس را به دلیل حضور یک شخصیت تراجنسی در سریال انیمیشنی Dead End: Paranormal Park نقد میکردند؛ این اقدام موج تازهای از توجه — و آزار — نسبت به خالق سریال و خود مجموعه را برانگیخت. اگرچه Dead End در سال ۲۰۲۳ لغو شده بود، آن قطعهی مورد بحث — که در آن شخصیت اصلی، بارنی گاتمن، هویت تراجنسی خود را معرفی میکند — بهطور گستردهای پخش شد و بحثها درباره نمایندگی در انیمیشن کودکان و خانواده را دوباره شعلهور ساخت.
چگونه واکنشها شکل گرفت
ماجرا از یک کلیپ بازپخششده آغاز شد و خیلی سریع به یک کمپین رسانهای تبدیل شد. ماسک از دنبالکنندگان خود خواست که «برای سلامت کودکانتان نتفلیکس را تحریم کنند» و پیامهایی را بازنشر کرد که محتوای سریال را «تبلیغ تراجنسیها» مینامیدند. خالق سریال، هامیِش استیل، در وبسایت BlueSky اعلام کرد که پس از دریافت «ایمیلهای بسیار زشت، عجیب، هموفوبیک و یهودستیزانه» از شبکههای اجتماعی فاصله خواهد گرفت. واکنشهای اولیه استیل بین طعنهآمیز و خسته نوسان داشت؛ او در ابتدا شوخی کرد که روز «بسیار عجیب» خواهد بود و بعدتر تأیید کرد که حجم آزار و توهین او را مجبور به یک استراحت کوتاه کرده است.
نتفلیکس تا کنون بیانیه رسمی درباره این جنجال منتشر نکرده است. فعلاً، با وجود لغو رسمی در ۲۰۲۳، این مجموعه همچنان در پلتفرم قابل دسترسی باقی مانده است.
نه یک مورد منفرد: انیمیشن، سیاست و جنگهای فرهنگی
این رخداد بخشی از الگویی بزرگتر است. در سالهای اخیر، پلتفرمهای پخش و انیمیشنهای خانوادگی به میدانهایی برای منازعات فرهنگی تبدیل شدهاند — از She-Ra and the Princesses of Power تا Kipo and the Age of Wonderbeasts — جایی که انتخاب بازیگران فراگیر و روایتهای مرتبط با جامعه LGBTQ+ هم تمجید میشوند و هم هدف حملات هماهنگ قرار میگیرند. Dead End در همان زنجیرهای از آثار نشسته که قصد دارند نمایندگی را برای مخاطبان جوانتر گسترش دهند و در عین حال مخاطبان بزرگسالتر و متنوعتری را سرگرم کنند.

ناظران صنعت توجه دارند که سریالهای انیمیشن اغلب به نقطه اتکایی تبدیل میشوند زیرا به خانوادهها و بینندگان جوان دسترسی دارند، که این موضوع آنها را نمادین در گفتگوهای گستردهتر فرهنگی درباره آموزش، هویت و کنترل والدین میسازد. در نتیجه، خالقان و پلتفرمها هر روز بیش از پیش در تلاشاند تا بین نیت خلاقانه، واکنش مخاطب و امنیت نیروهای خلاقی که با آزار آنلاین روبهرو میشوند، تعادل برقرار کنند.
مسئولیتهای خالقان، جامعه و پلتفرم
تجربه استیل بازتاب داستانهای مشابهی است که دیگر نویسندگان و شورانرها پس از وایرال شدن یک قسمت یا یک توییت تجربه کردهاند. تقویت آنلاین توسط حسابهای برجسته میتواند یک لحظه کوتاه را ظرف یک شب به موضوعی ملی تبدیل کند — و بار پیامدها اغلب بر دوش خالقان فردی است، نه پلتفرمهایی که محتوا را میزبانی میکنند.
«دینامیکهای پلتفرم مدرن میتواند یک کلیپ پنجثانیهای را به سلاح تبدیل کند،» میگوید دکتر لنا مورتی، تحلیلگر سینما و استاد مطالعات رسانهای. «خالقان آسیبپذیر میمانند؛ حفاظتهای صنعتی و سیاستهای شفافتر پلتفرمها دیر یا زود لازم است.» علاوه بر این، کارشناسان میگویند که وقتی شخصیتها یا خطوط روایی کمحاشیه در محتوای خانوادگی معرفی میشوند، واکنشها اغلب با شدت بیشتری ظاهر میشوند چرا که این آثار برای والدین و مربیان نیز معنیدارند.
پاسخگویی پلتفرمها تنها به حذف یا نگهداشتن یک عنوان محدود نمیشود؛ بلکه شامل سیاستهای شفاف برای مدیریت آزار و حذف پیامهای تهدیدآمیز، حمایت حقوقی از خالقان و آموزش برای مخاطبان درباره سطحبندی سنی و محتوایی است. برخی پیشنهادها شامل فراهمکردن خطوط تماس مستقیم برای گزارش آزار، بستههای پشتیبانی روانشناختی برای نویسندگان و امکان کاربردی جهت ارزیابی محتوای مناسب سنین مختلف است.
زمینه، مقایسهها و پیامدها برای بینندگان
در مقایسه، آثاری که شخصیتهای کوییر را در مرکز قرار میدهند — از سریالهای انیمیشنی نوجوانان الجیبیتیکیو تا درامهای زنده نوجوانانه — معمولاً با پاسخهای دوگانهای مواجه میشوند: تحسین منتقدان و حمایت پرشور طرفداران از یک طرف و حملات سازمانیافته آنلاین از طرف دیگر. بر خلاف جنجالهای مرتبط با اکرانهای جدید، این اتفاق نشان میدهد که آثار «همیشگی» یا آرشیوی هم در سالهای بعد قابل بازخوانی و بازتفسیر هستند و میتوانند دوباره به یک موضوع پر سروصدا بدل شوند.
طرفداران و مدافعان روایتهای فراگیر تاکید میکنند که نمایندگی در انیمیشن پروسهای طولانی و تدریجی دارد: قدمهای کوچک در برنامههای کودک میتواند هویتها را برای نسلهای آینده عادیسازی کند. در نقطه مقابل، منتقدان معتقدند که پلتفرمها باید حساسیتهای والدین را در نظر بگیرند. هر دو دیدگاه سوخت بحثهای مداوم درباره تعیین سطحبندی سنی، مسئولیت تحریریه و نقش والدین در نظارت بر محتوای دیجیتال را فراهم میکنند.
برای والدین، آموزگاران و سرپرستان، این مسأله به چند پرسش عملی بازمیگردد: چگونه میتوان تعادل میان دسترسی به محتوای متنوع و محافظت از کودکان خردسال برقرار کرد؟ آیا برچسبگذاری سنی و توضیحات محتوایی کافی است؟ باید تجربههای آموزشی و راهنماییهای بیشتری برای توضیح مفاهیم پیچیده مانند هویت جنسیتی در دسترس خانوادهها قرار گیرد تا گفتوگوهای سالمتری شکل گیرد و از حذف کامل یا سانسور بیدلیل جلوگیری شود.
ابعاد حقوقی، رسانهای و اخلاقی
علاوه بر نظرات اخلاقی و فرهنگی، ابعاد حقوقی هم ورود پیدا میکنند. آزار هدفدار و تهدیدهای آنلاین میتواند باعث گزارشهای رسمی و حتی پیگرد قانونی شود؛ شرایطی که ممکن است علیه فرستندگان ایمیلهای تهدیدآمیز یا افرادی که اطلاعات شخصی را منتشر میکنند مطرح گردد. پلتفرمها ملزم به داشتن رویههایی هستند که میان آزادی بیان، محافظت از کاربران و مقابله با آسیب متعادل برقرار کنند.
از منظر رسانهای، بازنشر و تقویت محتوا توسط افراد مشهور یا حسابهای پُرفالوئر، توزیع اطلاعات و برداشت عمومی را بهسرعت تغییر میدهد. یک کلیپ کوتاه که خارج از متن اصلیاش نمایش داده میشود، میتواند برداشت اغراقشده یا نادرستی ایجاد کند و بحث را از محتوای اصلی به سمت واکنشهای احساسی سوق دهد. در چنین شرایطی، توضیح متن (contextualization) از طرف سازندگان یا پلتفرم میتواند به مخاطب کمک کند تصویر کاملتری دریافت کند.
راهکارها و پیشنهادات برای آینده
متخصصان سیاستگذاری و امنیت دیجیتال پیشنهاد میکنند یک بسته اقدامات چندجانبه اتخاذ شود: تدوین سیاستهای شفافتر در پلتفرمها برای مدیریت موجهای هماهنگ آزار، فراهمکردن منابع حمایتی برای خالقان، ایجاد برچسبها و توضیحات محتوایی دقیقتر برای مخاطبان خانواده، و تقویت آموزش رسانهای برای والدین و معلمان. در عمل، این به معنی ایجاد خطوط گزارشدهی سریع، مراکز مشاوره حقوقی مقرونبهصرفه برای خالقان و همکاری نزدیکتر میان شرکتهای پخش و سازمانهای حمایت از حقوق دیجیتال است.
در سطوح تولیدی، توصیه میشود تیمهای توسعه محتوای خانوادگی از مشاوران تحصیلی، روانشناسی کودک و نمایندگان جوامع گوناگون برای مشورت استفاده کنند تا روایتها دقیقتر و حساسیتزداییشدهتر ارائه شوند. این رویکرد میتواند به شکلگیری محتوایی منجر شود که هم نمایندهتر است و هم قابل دفاعتر در برابر بازخوانیهای خارج از متن.
تفکرات نهایی
جنجال پیرامون Dead End فراتر از به چالش کشیدن خط داستانی یک مجموعه است؛ این یک نمونه است از برخورد شبکههای اجتماعی، تقویت توسط چهرههای مشهور و نقاط انفجاری جنگهای فرهنگی. با گسترش روایتهای متنوع در سرویسهای پخش، این سرویسها مسئولیت حفاظت از سازندگان و توضیح شفاف درباره محتوایی که برای گروههای سنی مختلف مناسب است را نیز برعهده میگیرند. چه کلیپ را لحظهای کوچک از نمایندگی بدانید و چه نشانهای هشداردهنده، این رویداد یک معضل حیاتی را به نمایش میگذارد: چگونه باید داستانهای فراگیر را در اکوسیستمی که مستعد تقویت سریع و گاه خصمانه است، مدیریت و نگهداری کرد؟
«خالقان باید بتوانند بدون ترس از آزار سازمانیافته داستانهای فراگیر روایت کنند،» میگوید ماتئو اورلوف، منتقد سینمای مستقل. «گفتوگو درباره نمایندگی معتبر است، اما نباید افرادی را که کار را تولید میکنند محکوم کند. پلتفرمها نیاز به سیستمهای حفاظتی بهتر برای هنرمندان دارند.»
در نهایت، این ماجرا یادآور اهمیت گفتگوهای متقابل میان خانوادهها، سازندگان محتوا، پلتفرمهای پخش و نهادهای قانونگذاری است تا یک بستر امنتر و مسؤولانهتر برای روایتهای متنوع شکل گیرد — روایتهایی که میتوانند هم آموزش دهند و هم سرگرم کنند، بدون اینکه سازندگانشان را در معرض حملات هماهنگ قرار دهد.
منبع: deadline
ارسال نظر