زاویر دورینگر؛ فیلمسازی که سیاست را انسانی کرد

مروری بر زندگی و آثار زاویر دورینگر، فیلمساز و نمایش‌نامه‌نویس فرانسوی؛ از ریشه‌های تئاتری تا فیلم جنجالی «فتح» و جایزه امی برای یک تلویزیونی که نشان‌دهنده علاقه او به روایت‌های انسانی بود.

نظرات
زاویر دورینگر؛ فیلمسازی که سیاست را انسانی کرد

8 دقیقه

زاویر دورینگر، فیلمساز، نمایش‌نامه‌نویس و کارگردان فرانسوی که بین‌المللی با فیلم سیاسی «فتح» (The Conquest) شناخته می‌شد، در ۴ اکتبر در سن ۶۱ سالگی در خانه‌اش در لیز-سور-لا-سورگ در جنوب فرانسه بر اثر ایست قلبی درگذشت. زندگی و آثار او پلی میان صحنه تئاتر، سینما و تلویزیون کشید و تصاویر او از روابط انسانی در دل موضوعات سیاسی و اجتماعی، جایگاه ویژه‌ای در سینمای معاصر فرانسه یافته است.

ریشه‌های تئاتری و شکل‌گیری زبان دراماتیک

دورینگر کار حرفه‌ای‌اش را از تئاتر آغاز کرد؛ او زیر نظر رابرت کوردیِر در کلاس‌های Acting International در پاریس آموزش دید و در دهه ۱۹۸۰ شرکت تئاتری La Lézarde را تأسیس کرد. آثار نمایشی او از همان ابتدا با تمرکز بر شخصیت‌ها، تنش‌های درونی و بازتاب‌هایی از هویت مردانه و بی‌قراری اجتماعی شناخته شد. نمایش‌هایی مانند «A Rose Under the Skin» (۱۹۸۸)، «La Quille» (۱۹۹۹)، «Histoires d’Hommes» (۲۰۰۵) و «Les Déplacés» (۲۰۰۵) نمونه‌هایی از نگاهی دقیق به روابط انسانی‌اند که بعدتر به زبان فیلم‌نامه و قاب دوربین منتقل شدند.

تجربه تئاتری دورینگر باعث شد در سینما هم به صحنه‌های کوچک، بازیگرمحور و تعامل‌های نزدیک میان شخصیت‌ها توجه ویژه‌ای داشته باشد؛ همان چیزهایی که یک متن نمایشی قوی را برای پرده سینما قابل تبدیل می‌سازد. او علاقه‌مند بود درام را از دل روابط روزمره و تعارض‌های روانی بیرون بکشد، نه صرفاً از کلیشه‌های ژانری یا جلوه‌های بصری پرزرق‌وبرق.

قدمی نخست در سینما: از دریاچه آنِسی تا بوکس تایلندی

اولین فیلم بلند سینمایی دورینگر «La Nage Indienne» (با عنوان انگلیسی Sidestroke) در سال ۱۹۹۳ بود؛ کمدی‌درامی درباره سه جوان خیال‌پرداز در ساحل دریاچه آنِسی که یکی از اولین نقش‌های مهم کارین ویارد را به نمایش گذاشت. این فیلم نشان داد دورینگر در ثبت حالات لطیف و بامزهٔ زندگی جوانان، دستی توانا دارد و می‌تواند حس صمیمیت را بدون شعارپردازی منتقل کند.

پس از آن، علاقه‌اش به داستان‌های واقعی و تم‌های رهایی‌یابی — redemption — او را به سمت پروژه‌هایی مثل «Chok-Dee: The Kickboxer» هدایت کرد؛ فیلمی الهام‌گرفته از زندگی دیدا دیافات، نخستین قهرمان موی‌تای فرانسوی. انتخاب سوژه‌هایی که ترکیبی از زندگی واقعی، مبارزه فردی و جستجوی هویت‌اند، یک خط قرمز را در کارنامه او نشان می‌دهد: انسان‌محوری در مواجهه با فشارهای بیرونی.

«فتح»؛ سیاست، شخصیت و سر و صدای کن

برای بسیاری از مخاطبان بین‌المللی، «The Conquest» (۲۰۱۱) نماد شاخصی از مسیر کاری دورینگر است. فیلم، بالا آمدن نیکولا سارکوزی را از سال ۲۰۰۲ تا انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۰۷ به تصویر می‌کشد و با همکاری پاتریک روتمن، تاریخ‌نگار و روزنامه‌نگار، نوشته شده است. این اثر در بخش خارج از مسابقه جشنواره کن به نمایش درآمد و واکنش‌های گسترده‌ای در رسانه‌ها برانگیخت: یکی از نخستین ساخته‌هایی که در زمان تصدی یک رئیس‌جمهور فرانسه، تصویری سینمایی از او ارائه می‌داد.

دوربین در «فتح» هم به امور سیاسی و هم به لایه‌های خصوصی روابط سرک می‌کشد؛ بازی‌ها، گفت‌وگوها و رفت‌وآمدهای پشت‌پرده رسانه‌ها و حلقه‌های قدرت به‌گونه‌ای بازسازی شده‌اند که مخاطب هم حس رویدادی واقعی را تجربه کند و هم با ابعاد انسانیِ تصمیم‌گیری‌ها روبه‌رو شود. منتقدان در کن، فیلم را «روانی و قابل‌دسترس» خواندند اما برخی آن را سبک‌تر از آنچه تیترها نوید می‌داد، دانستند؛ دورینگر اما ترجیح داد فاصله‌گیری محض از سوژه را کنار بگذارد و به جزئیات روابط بپردازد.

خود سارکوزی سال‌ها بعد در مصاحبه‌ای اذعان کرد فیلم را تماشا نکرده و ترجیح می‌دهد از ارائه‌های تصویری زندگی‌اش دور بماند؛ با این حال «فتح» به‌عنوان یک لحظه مهم در سینمای سیاسی فرانسه باقی ماند و در کنار آثاری مثل «The Queen» و «The Social Network» بخشی از موجی شد که تلاش کرد چهره‌های عمومی را در بستر انسانی‌شان بازنمایی کند.

نقش‌آفرینی در تلویزیون: امی بین‌المللی و روایت مسائل روز

دورینگر تنها به سینما محدود نماند؛ او در تلویزیون نیز آثاری تولید کرد که در میان بازار اشباع‌شدهٔ اروپایی برجسته شدند. نمونه بارز این مسیر، فیلم تلویزیونی «Don’t Leave Me» است؛ داستان مادری که می‌فهمد دخترش رادیکالیزه شده و قصد سفر به سوریه را دارد. این ساخته در سال ۲۰۱۷ جایزه بین‌المللی امی برای بهترین فیلم تلویزیونی/مینی‌سریال را دریافت کرد و نشان داد که دورینگر چگونه می‌تواند مسائل معاصر را به درامی انسانی، تنش‌زا و همدلی‌برانگیز تبدیل کند.

در این پروژه‌ها توانایی او در ایجاد همذات‌پنداری با شخصیت‌ها و تبدیل موضوعات سیاسی-اجتماعی به تجربه‌ای فردی و روان‌شناختی به‌خوبی دیده می‌شود. چنین رویکردی باعث شد آثار تلویزیونی‌اش نه تنها مخاطب را درگیر کنند، بلکه نقدها و گفت‌وگوهایی درباره موضوعات روز هم برانگیزند.

پروژه‌های ناتمام و علاقه به پرتره‌های ساده‌دل

در زمان مرگش، گزارش شد دورینگر در حال آماده‌سازی فیلمی به نام «Rock’n Roll Fan» برای شرکت تهیه فرانسوی YTA بوده است؛ داستان هوادار جانِی هالی‌دی که آرزو دارد نقش این ستاره از دنیا رفته را روی صحنه بازی کند. این سوژه نشان می‌دهد حتی در پروژه‌های بعدی هم میل او به بررسی وابستگی، شیفتگی و رؤیاهای کوچکِ آدم‌ها ادامه داشته است — همان چیزهایی که از ابتدا در نمایش‌ها و فیلم‌هایش تکرار می‌شد.

دورینگر گرچه گاه خود را دنبال‌روی اندیشهٔ ایستوائل (auteur) نشان نمی‌داد، اما ردپای یک طرز فکر واحد در آثارش واضح بود: تمرکز بر شخصیت، استفاده از پیش‌زمینه‌های واقعی و تئاتری، و پیوند میان زندگی شخصی و فشارهای عمومی. این رویکرد او را از فیلمسازان صرفاً سیاسی یا صرفاً تجربی جدا می‌کرد و به او اجازه می‌داد از هر دو عرصه بهره ببرد.

دیدگاه‌ها درباره میراث او و جایگاه در سینمای فرانسه

تاریخ‌دان سینما مارکو جنسن در توصیف جایگاه دورینگر در سینمای فرانسه گفت: «دورینگر شدت تئاتری را با کنجکاوی روزنامه‌نگارانه آمیخت. او دنبال شکوهمندی صرف نبود — قدرت‌اش در این بود که مسائل سیاسی و اجتماعی را بلافاصله انسانی کند.» این تحلیل به‌روشنی نشان می‌دهد که چگونه ترکیب تئاتر و روزنامه‌نگاری در کار او به سازوکاری تبدیل شد که هم احساس را فعال می‌کرد و هم کنش سیاسی را قابل فهم می‌ساخت.

برای بسیاری، «فتح» نقطه ورود به جهان کاری دورینگر است؛ فیلمی که هم زمان‌بندی و فضای سیاسی خاصی را ثبت کرده و هم تمایلات دراماتیک او را در تمرکز بر افراد پشت‌صحنهٔ قدرت آشکار می‌سازد. این‌که آثارش در هر دو عرصه سینما و تلویزیون مورد توجه قرار گرفت، نشانگر توانایی او در تلفیق شیوه‌های مختلف روایت و جذب مخاطب‌های متفاوت است.

چرا آثار او هنوز اهمیت دارند؟

  • تمرکز بر انسان: حتی وقتی موضوعات بزرگِ سیاسی یا اجتماعی را در دست داشت، دورینگر همیشه از نقطه‌نظر شخصی به مقوله‌ها نگاه می‌کرد؛ این باعث می‌شد مخاطب بتواند با شخصیت‌ها هم‌دلی کند و از فاصله‌گرفتنِ تحلیل صرف اجتناب شود.
  • بافت تئاتری: سابقهٔ تئاتری او موجب می‌شد تا تعامل میان بازیگران، ریتم دیالوگ‌ها و صحنه‌پردازی‌های فشرده، حس واقعی‌تری به داستان‌ها بدهد.
  • تنوع رسانه‌ای: کار در سینما، تلویزیون و تئاتر به او امکان داد تا موضوعات را از زوایای مختلف روایت کند و به بازارها و مخاطبان مختلف دست یابد.
  • پرسشگری اجتماعی: آثار او به‌طور مداوم پرسش‌هایی درباره هویت، مردانگی، خانواده و رابطه فرد با قدرت مطرح می‌کردند که همچنان در جوامع معاصر مرتبط‌اند.

یادکرد و تأثیر بر نسل بعدی

همکاران، بازیگران و تماشاگران دورینگر او را به‌عنوان یک سازندهٔ چندوجهی به یاد خواهند آورد؛ کسی که می‌توانست از دل موقعیت‌های سادهٔ انسانی، درام‌های پیچیده و قابل تأمل بسازد. برای فیلم‌سازان جوان، کار او الگویی از ترکیب ذهنیت تئاتری، کنجکاوی روزنامه‌نگارانه و تمایل به روایت‌های انسانی‌محور فراهم می‌آورد.

در دوره‌ای که بیوپیک‌های سیاسی و درام‌های تلویزیونی همچنان نقش مهمی در شکل‌دهی حافظهٔ جمعی ایفا می‌کنند، مسیر کاری زاویر دورینگر یادآور این نکته است که برجسته‌ترین بازنمایی‌ها اغلب همان‌هایی‌اند که مرکز ثقل انسانی را حفظ می‌کنند. آثار او نشان می‌دهند که حتی در مواجهه با اخبار داغ و موضوعات جنجالی، تمرکز بر انسان‌ها می‌تواند معنا و تأثیر عمیق‌تری ایجاد کند.

زاویر دورینگر با گذشتن از مرزهای یک رسانه و همراه داشتن دغدغه‌های تئاتری، سینمایی و تلویزیونی، مجموعه‌ای از آثار به‌جا گذاشت که همچنان می‌توانند نقطه آغاز گفتگو درباره سیاست، هویت و نقش تصویر در شکل‌دهی به حافظهٔ جمعی باشند. برای مخاطبانی که دنبال نماهای نزدیک و روایت‌های شخصیت‌محور از حوادث سیاسی و اجتماعی‌اند، کار او منبعی ارزشمند باقی می‌ماند.

منبع: deadline

ارسال نظر

نظرات