12 دقیقه
در نمایشگاه استارتاپ Startup Fair 2025 در ویلنیوس، پنلی از سرمایهگذاران برجسته از بریتانیا، کشورهای نوردیک، آسیا و اروپا گرد هم آمدند تا درباره روندهای جهانی سرمایهگذاری و نقش فزاینده هوش مصنوعی در اقتصاد صحبت کنند. نشست با تمرکز بر پیامدهای این تغییرات برای بنیانگذاران و سرمایهگذاران در منطقه بالتیک برگزار شد و نکات فنی و راهبردی متعددی را پیش روی مخاطبان گذاشت.
شرکتکنندگان و ساختار جلسه
نشست با اجرای دوناتاس کراس برگزار شد که بهعنوان شریک مؤسس Practica Capital وظیفه هدایت بحث را بر عهده داشت. در پنل، ربهکا لوتمن ریدا از Norrsken Evolve، گای وارد توماس از DN Capital، جای وونگ چویی از Woori Technology Investment و Mehmet Atici از Bek Ventures حضور داشتند. هر کدام از مهمانان چشمانداز منحصربهفردی نسبت به سرمایهگذاری در استارتاپهای هوش مصنوعی عرضه کردند و بحث به دو لایه اصلی تقسیم شد: ارزیابی استارتاپهای AI در مرحله رشد و دیدگاه استراتژیک درباره تغییرات کلان اقتصادی که AI بهوجود میآورد.
معرفی کوتاه از دیدگاه سرمایهگذاران
ربهکا درباره علاقهمندی سرمایهگذاری در بنیانگذاران بالتیک صحبت کرد و از رشد سریع اکوسیستم لیتوانی تمجید کرد. او گفت صندوقشان روی سرمایهگذاریهای پیشبذر تمرکز دارد و بهطور عملی با تیمها کار میکند تا بنیانهای قوی در مراحل اولیه بسازند. این دیدگاه روی کلماتی مثل «استمرار»، «پایداری» و «ریزیلینس» تأکید داشت.
گای وارد توماس تجربه طولانیمدت DN Capital را به اشتراک گذاشت؛ صندوقی با تمرکز سری آ که در نرمافزار مصرفی و سازمانی سرمایهگذاری میکند. او به معامله بزرگ فروش Cognigy به NICE اشاره کرد و با شوخی روی صحنه گفت که هدفش یافتن «Cognigy بعدی» است. این نوع بیانیه نشان میدهد که صندوقها نگاهی ترکیبی از پیگیری فرصتهای خروج بزرگ و جستجوی تیمهای آماده برای مقیاسپذیری جهانی دارند.
جای وونگ چویی از کره جنوبی به نقش شرکتهای سرمایهگذاری آسیایی اشاره کرد که مدتهاست در بازار فعالیت میکنند و به دنبال فرصتهای جهانی با استانداردهای بینالمللی هستند. او تأکید کرد که ملاقات با تیمهای ویلنیوس و بالتیک برای یافتن فرصتهای سرمایهگذاری جذاب برای شرکتش اهمیت دارد.
Mehmet Atici هم دیدگاهی جهانیتر و محافظهکارانهتر ارائه کرد و Bek Ventures را بهعنوان یک VC مرحله اولیه معرفی کرد که روی AI و شرکتهای عمودی علاقهمند است. او از سابقه صندوق در پرورش نخستین یونیکورنها در چند کشور نام برد و گفت که انتظار دارد شهرهایی مانند ویلنیوس بتوانند هستهای برای موفقیت در فناوریهای عمیق و صنایع نسل بعدی شوند.
آیا هوش مصنوعی یک توانمندساز است یا بازنویسی کامل؟
سوال اصلی جلسه این بود: آیا AI صرفاً یک فناوری توانمندساز است یا بازنویسی اساسی نحوه کار صنایع را رقم میزند؟ پاسخها متنوع اما پر معنا بودند.
دیدگاه محافظهکارانه و هشدار درباره حباب
ربهکا معتقد بود که AI یک تغییر پلتفرمی است اما هشدار داد که بسیاری از ارزشهای بازاری که به AI نسبت داده میشود هنوز تحقق نیافته است. او با آوردن آمار سرمایهگذاری سنگین در زیرساخت و مقایسه با درآمد سالیانه، این روند را تا حدی شبیه به حباب توصیف کرد و گفت که بسیاری از پروژههای ژنراتیو هنوز در مرحله آزمایشی یا PoC ماندهاند و شرکتها ارزشگذاریهایی فراتر از درآمد فعلی دارند.
او همچنین اشاره کرد که بسیاری از محصولات AI فعلی بیشتر بر حل مسائل فروش و خودکارسازی امور تکراری تمرکز دارند تا حل مشکلات اساسی در حوزههای حیاتی مثل سلامت یا انرژی. در نتیجه، او انتظار یک اصلاح قیمتی یا «reckoning» را در بازار داشت، هرچند در بلندمدت نسبت به قابلیتهای تحولآفرین AI خوشبین بود.
دیدگاه بازنویسی کامل توسط سرمایهگذاران سری آ
گای دیدگاه متفاوتی را به زبان دیگری توصیف کرد و گفت که AI در روند بازنویسی صنایع قرار دارد؛ تنها متغیر زمان است. او گفت در صنایعی که هزینههای سرمایهای بالا یا دخالت انسانی زیاد است، تحول کندتر صورت میگیرد، اما در بخشهایی که مانع رقابتی دیرپایی ندارند، تغییرات سریع و عمیق خواهند بود. این استدلال نشان میدهد که سرعت پذیرش و تغییرات صنعتی برای سرمایهگذاران تعیینکننده است.
دیدگاه آسیا و نگاه به ترکیب AI و روباتیک
جای وونگ چویی تاکید کرد که AI هماکنون در همه جا حاضر است و وقتی با روباتیک ترکیب شود، تاثیرات آن چندبرابر خواهد شد. او عملکردها و فرصتهای ناشی از این تلفیق را یکی از دلایل حضور سرمایهگذاران آسیایی برای جستجوی استارتاپهای جهانی خواند.
نگرش محتاطانه به پلتفرم واقعی
Mehmet دیدگاهی محتاطانهتر ارائه کرد و گفت که هنوز سیگنالهای واضحی از شکلگیری یک پلتفرم کامل وجود ندارد. او مقایسهای با تکامل پایگاههای داده در پانزده سال قبل انجام داد و گفت اکثر شرکتهای فعلی صرفاً از AI بهعنوان یک ابزار استفاده میکنند، نه اینکه مبتنی بر آن مدل کسبوکار کاملاً جدیدی ساخته باشند. افزوده شدن داده یا کاربران برای مدلهای پایه بزرگ دیگر لزوماً مزیت مقیاسدهی چشمگیری نمیآورد و چالشهای متفاوتی پدیدار شده است.
رشد، معیارها و آنچه سرمایهگذاران دنبال میکنند
یکی از مسائل کلیدی برای بنیانگذاران، انتظارات رشد و معیارهای مورد توجه سرمایهگذاران بود. سوال ساده اما حیاتی مطرح شد: آیا برای جذب سرمایه لازم است رشد دیوانهوار داشته باشیم؟
- گای سه سیگنال اصلی را معرفی کرد: نگهداری مشتری (retention) هم بهصورت gross و net، حاشیه ناخالص (gross margin) و درگیری یا تعامل (engagement). او گفت که کیفیت رشد مهمتر از کمیت است.
- ربهکا هشدار داد به حاشیهها بیتوجهی نشود؛ سرمایهگذاران نباید بهانه «بهبود کارایی مدلها» را برای توجیه حاشیههای ضعیف بپذیرند، چون رقابت با افزایش کارایی مدلها میتواند فشار روی حاشیهها را بیشتر کند.
- Mehmet تأکید کرد که وقتی راز برتری دیگر در مدل نیست، باید به اصول پایه بازگشت: حل مسئله واقعی، چسبندگی محصول و قابلیت سازگاری سریع. او گفت که AI عمودی (vertical AI) بیشترین شانس موفقیت را برای ایجاد مزیت رقابتی پایدار دارد.
نکته عملی برای بنیانگذاران روشن شد: نه تنها رشد بلکه نوع رشد، کیفیت درآمد و عمق مزیت رقابتی است که ارزشگذاری منطقی و جذب سرمایه را تعیین میکند. بنابراین توسعه محصول عمودی، تمرکز بر مشتریان اولیه درست و نشان دادن retention و engagement معنیدار، اهمیت حیاتی دارد.
بازاندیشی درباره اندازه بازار در عصر AI
زمانی که AI برخی کارها را خودکار میکند و برخی بازارها را کوچکتر یا بزرگتر میسازد، چگونه باید TAM یا بازار قابل دستیابی را محاسبه کرد؟ بحث به سمت مدلسازی مبتنی بر وظایف (task-based) رفت. گای توضیح داد که باید علاوه بر هزینه نرمافزار، هزینه نیروی انسانی مرتبط را نیز در نظر گرفت، چرا که AI در بسیاری موارد جای نیروی انسانی را میگیرد و بازار قابل آدرسدهی واقعی باید این تغییر را منعکس کند.
او پیشنهاد کرد به ازای هر وظیفه بپرسیم: این وظیفه چقدر ارزش دارد، AI چقدر کارایی اضافه میکند، تکرارپذیری انجام آن توسط AI چقدر است و نرخ نفوذ احتمالی چند درصد میتواند باشد. حاصلضرب این عوامل تخمینی برای TAM جدید خواهد بود.
ربهکا هم از ایده بازارسازها (market maker startups) حمایت کرد؛ شرکتهایی که بازار جدیدی خلق میکنند و در صورت موفقیت، بازدهی قابل توجهی خواهند داشت. او مثالی از استارتاپی آورد که یک لایه نرمافزاری AI برای مدیریت باتریها در انرژی صنعتی توسعه میدهد و ممکن است بازاری را ایجاد کند که امروز وجود خارجی ندارد اما میتواند صرفهجوییهای انرژی قابلتوجهی به همراه داشته باشد.
رقابت جهانی: جایگاه اروپا بین ایالات متحده و چین
بحثی مهم درباره رقابت ملی و نقش اروپا مطرح شد. کشورهای بزرگ مثل آمریکا و چین برنامههای ملی و سرمایهگذاریهای عظیمی برای AI دارند؛ آیا اروپا و بالتیک شانسی برای رقابت دارند؟
جای وونگ سه بعد «حاکمیت داده»، «حاکمیت زیرساخت» و «حاکمیت تولید» را برای مفهوم sovereign AI ذکر کرد. او هشدار داد که بدون مدلها و زیرساختهای ملی، کشورها ممکن است کنترل دادهها و مقررات اخلاقی را از دست بدهند و تاکید کرد که کره از طریق بازیگران محلی خود در حال توسعه مدلهای ملی است.
Mehmet رویکردی عملگرایانهتر داشت و گفت اروپا در حال حاضر عقب است و شاید هنوز نهادها و اکوسیستم سرمایهگذاری اروپایی آمادگی کامل برای رقابت در سطح ملی را نداشته باشند. او پیشنهاد داد بهجای انتظار برای سیاستگذاری از بالا، باید روی ساخت شرکتهای جهانی تمرکز کنیم: از بازارهای جبههای مانند ایالات متحده برای رشد سریع استفاده کنیم و بهسرعت از مرزها عبور کنیم.
گای نقطه دیگری اضافه کرد: اروپا لازم نیست در مدلهای پایه رقابت کند بلکه میتواند در لایههای کاربردی و ایمنسازی AI پیشرو باشد. توانایی اروپا در رعایت مقررات، حریم خصوصی و حاکمیت دادهها میتواند مزیتی رقابتی برای توسعه محصولات کاربردی امن و قابل اعتماد باشد.
انرژی و هوش مصنوعی: گلوگاه یا فرصت؟
یکی از موضوعات فنی و عملی که در پایان جلسه مطرح شد مصرف انرژی مراکز داده و تأثیر آن بر شبکههای برق بود. پرسش این بود که آیا رشد AI میتواند کمبود انرژی ایجاد کند یا فرصتهای جدیدی پدید آورد؟
ربهکا این مسئله را یک فرصت عظیم خواند. او گفت با ادامه روند فعلی ممکن است تا سال 2030 در مناطقی از جهان گلوگاه شبکه برق ایجاد شود و این نیازمند نوآوری در مدلهای سبکتر، مراکز داده کارآمدتر و زیرساختهای محلی است. همچنین اشاره کرد که مدلهای کوچکتر و تخصصی میتوانند هم مشکل حاکمیت داده را حل کنند و هم فشار روی انرژی را کاهش دهند.
او همچنین نسبت به پارادوکس جوونز هشدار داد: هر بار که فناوری کاراتر میشود، مصرف کلی تمایل به افزایش دارد. بنابراین باید هم در بهبود بهرهوری و هم در مدیریت تقاضا نوآوری کنیم تا فشار بر شبکهها قابلمدیریت بماند.
راهنماییهای عملی برای بنیانگذاران در بالتیک و اروپا
از دل بحثها چند پیام عملی بیرون آمد که برای بنیانگذاران و تیمهای نوپا مهم است:
- تمرکز بر مزیت عمودی: تخصصزدایی و تمرکز بر یک صنعت خاص میتواند بهترین مسیر برای ساخت مانع رقابتی باشد.
- نمایش معیارهای کیفی رشد: retention، engagement و gross margin را از همان مراحل اولیه نشان دهید.
- بازار را بر اساس وظایف مدل کنید و هزینه نیروی انسانی مرتبط را در TAM لحاظ کنید.
- برای رشد جهانی برنامهریزی کنید: از بازارهای بزرگ اولیه بهره ببرید و به فکر صادرات محصول و سازگاری با مقررات بینالمللی باشید.
- بهینهسازی مصرف انرژی و اتکا به مدلهای سبکتر را جزء لاینفک طراحی محصول قرار دهید.
جمعبندی هوشمندانه و نکات پایانی
در پایان جلسه دوناتاس کراس جمعبندی مختصر و امیدبخشی ارائه کرد. او گفت ما در میانه تحول هستیم؛ شاید هنوز تمام نشده باشد اما روند آن روشن است. لیست شرکتهای برتر جهان در ده سال آینده احتمالاً شکل متفاوتی خواهد داشت و بازیگران جدیدی از دل این تغییرات بیرون خواهند آمد. مهم این است که بنیانگذاران و سرمایهگذاران آماده تطبیق سریعتر با واقعیتهای جدید باشند.
پنل با تشکر از حضار و استقبال گرم به پایان رسید؛ احساسی که در پایان جلسه غالب بود این بود که منطقه بالتیک اکنون بهعنوان بخشی مهم از گفتگوهای جهانی درباره آینده فناوری و سرمایهگذاری شناخته میشود. برای بنیانگذاران محلی این زمان فرصتی است تا با تمرکز، تخصص و دیدگاهی جهانیانه شانس تبدیل شدن به یکی از بازیگران بزرگ بعدی را بیابند.
این گزارش ترکیبی از بینشهای فنی، معیارهای سرمایهگذاری و راهنماییهای عملی را به خوانندگان ارائه میدهد. اگر بهدنبال جذب سرمایه یا توسعه محصول هوش مصنوعی هستید، این نکات میتوانند راهگشا باشند: نشان دادن کیفیت رشد، تمرکز عمودی، برنامهریزی برای مصرف انرژی و دیدگاه جهانی، ستونهای موفقیت در دوره جدید سرمایهگذاری مبتنی بر AI خواهند بود.
منبع: smarti
ارسال نظر