آیا اروپا می تواند سیلیکون ولی را پشت سر بگذارد؟

گزارشی از پنل برجسته در Startup Fair 2025 ویلنیوس: بررسی اینکه آیا اروپا می‌تواند رقیب سیلیکون‌ولی باشد. موضوعات کلیدی شامل یکپارچگی بازار، نقش فرهنگ‌های استارتاپی کوچک، مقررات و مسیرهای جذب سرمایه است.

نظرات
آیا اروپا می تواند سیلیکون ولی را پشت سر بگذارد؟

10 دقیقه

در روز اول Startup Fair 2025 در ویلنیوس، یکی از بحث‌برانگیزترین پنل‌ها درباره سؤال تکراری اکوسیستم نوآوری اروپا بود: آیا اروپا واقعاً می‌تواند رقیب سیلیکون‌ولی شود یا تنها از همان واژگان امیدوارکننده تکراری استفاده می‌کنیم؟ این گفتگو جمعی از صداهای تأثیرگذار سیاست، کارآفرینی و فناوری را کنار هم آورد تا درباره رقابت‌پذیری، قانون‌گذاری و تغییر ذهنیت صحبت کنند.

آغاز بحث: وضع کنونی و چالش پراکنش موفقیت

پیتر واستربکا، مدیرعامل FinestLove VC و بنیان‌گذار رویداد مشهور Slush، جلسه را با بازتابی از مسیر رشد اکوسیستم استارتاپی اروپا آغاز کرد. او با یادآوری موفقیت‌های جهانی شرکت‌هایی مثل Rovio (سازنده Angry Birds) نشان داد که داستان‌های محلی می‌توانند جهانی شوند و پرسید آیا اکوسیستم اروپا توان مقابله با سیلیکون‌ولی یا چین را دارد؟

واستربکا با لحن تا حدی مخالف متداول گفت: «در بسیاری جهات، اروپا از پیش برنده است.» او به آمار یونیکورن‌ها به ازای هر نفر در کشورهای اسکاندیناوی و بالتیک اشاره کرد و تأکید کرد که موفقیت‌ها به شکل نابرابر توزیع شده‌اند. مثال ساده او این بود که اگر آلمان به همان نرخ سرانه یونیکورن‌های استونی تولید می‌کرد، امروز صدها یونیکورن داشت. مخاطبان با خنده پذیرفتند، اما پیام روشن بود: مشکل خلق شرکت‌های بزرگ نیست؛ مشکل پهن‌کردن این موفقیت در سراسر قاره است.

چرا اکوسیستم‌های کوچک می‌توانند قدرت‌مند باشند

گینتاره وربیکایتِ، مدیرعامل Unicorns Lithuania، با لبخند از مزیت‌های اکوسیستم‌های کوچک سخن گفت: «کوچکیِ ما یک نقطه قوت است. همبستگی و نزدیکی میان بنیان‌گذاران، اشتراک سریع تجربه‌ها و پذیرش شکست به‌عنوان بخشی از مسیر، شجاعتِ ریسک‌پذیری را افزایش می‌دهد.» او توضیح داد که در جوامع کوچک، افراد یکدیگر را می‌شناسند، خطاها و موفقیت‌ها را با هم مرور می‌کنند و این اعتماد جمعی، زیست‌بوم را مقاوم می‌سازد.

او سه ویژگی برجسته منطقه بالتیک را نام برد: جهت‌گیری جهانی، همکاری فرابَرزخی میان کشورها و تراکم بالای استعدادهای فنی. نظام‌های قوی آموزش STEM، تسلط به زبان انگلیسی و زیرساخت دیجیتال باعث می‌شود حتی بازارهای کوچک بتوانند از روز اول جهانی فکر کنند و محصول و خدماتشان را فراتر از مرزها عرضه کنند.

قوانینِ فرا-ملی: چشم‌انداز «قانون شرکتی بیست‌وهشتم»

مایکل مک‌گراث، کمیسیونر اروپا در امور دموکراسی، عدالت و حمایت از مصرف‌کننده، از اهمیت باز کردن بازار داخلی اروپا سخن گفت. او با تأکید بر اینکه اتحادیه اروپا بازار 450 میلیون نفری دارد اما هنوز «بازار واحد واقعی» نیست، به مشکلاتی اشاره کرد که ناشی از قوانین ملی پراکنده و سازوکارهای اداری متفاوت است.

او از پروژه‌ای یاد کرد که به‌عنوان «قانون شرکتی بیست‌وهشتم» شناخته شده است: چارچوب اختیاری قانونی شرکتی که کنار سیستم‌های ملی قابل همزیستی است و هدفش ساده‌سازی راه‌اندازی و توسعه شرکت‌ها در سراسر اتحادیه از طریق رویه‌های دیجیتال و شناسایی متقابلِ ساختارهاست. هدف این ابتکار، حذف اصطکاک‌های حقوقی است تا استارتاپی در ویلنیوس، دوبلین یا پاریس بتواند بدون بازسازی مکرر سازوکار حقوقی رشد کند.

هم‌چنین مک‌گراث به مسأله بازارهای سرمایه عمیق اشاره کرد: «مسئله نبود پول نیست؛ مسأله ناتوانی در بسیج آن است.» او عددی را مطرح کرد که در سخنان پنل نیز تکرار شد: تقریباً یازده تریلیون یورو پس‌انداز خانوارها که همچنان غیرفعال است. برنامه‌هایی برای حساب‌های پس‌انداز و سرمایه‌گذاری پان-اروپایی مطرح شده تا سرمایه خصوصی به سمت دارایی‌های مولد و شرکت‌های نوآور هدایت شود. این ایده‌ها نشان می‌دهند که گشودن کانال‌های سرمایه‌ای و پیوند بازارهای مالی می‌تواند گام مهمی برای رشد استارتاپ‌ها باشد.

فرهنگ مقابل سیاست: واکنش واستربکا

پیتر واستربکا در واکنش گفت که اصلاحات قانونی لازم‌اند، اما فرهنگ و ذهنیت ممکن است نقش مهم‌تری داشته باشند. به اعتقاد او اروپاییان گاهی از بوروکراسی به‌عنوان بهانه استفاده می‌کنند: «بعضی‌ها می‌گویند اگر در آمریکا بودیم آسان‌تر بود. اما بنیان‌گذاران فرویو منتظر قوانین کامل نماندند و موفق شدند.» او تأکید کرد که اروپا به جای تصویر کردن خود به‌عنوان بازنده، باید پذیرای ریسک و جاه‌طلبی باشد؛ زیرا به ازای هر نفر، استارتاپ‌های بیشتری نسبت به آمریکا یا چین وجود دارد.

ذهنیت شرق اروپا: سرعت و فوریت از دید کاترینا کروک

کاترینا کروک، مدیر سیاست‌گذاری عمومی منطقه‌ای در Meta برای اروپای مرکزی و شرقی، تجربه‌ای از کنفرانس استارتاپی در باکو را نقل کرد و تضادی بین واکنش‌های غرب و شرق اروپا تشریح نمود. او گفت: «در بخش‌هایی از غرب اروپا، نخستین واکنش به فناوری جدید تحلیل ریسک و قانون‌گذاری است؛ اما در شرق اروپا و بالتیک، نخست این سؤال مطرح می‌شود که با این فناوری چه کاری می‌توان انجام داد؟» سرعت عمل، حس فوریت و تمرکز بر فرصت‌ها در شرق اروپا باعث می‌شود که ایده‌ها سریع‌تر به اجرا برسند.

او اضافه کرد که این ذهنیت تنها برای کسب‌وکارها نیست بلکه در دولت‌ها هم دیده می‌شود؛ فناوری به‌عنوان ابزاری برای پر کردن خلأها و حل چالش‌های اجتماعی دیده می‌شود و همین رویکرد، حرکت سریع‌تر را ممکن می‌سازد.

پرسش از تقلید یا ساختن مسیر خودِ اروپایی

یکی از شرکت‌کنندگان از حضار پرسید: «آیا اروپا باید تلاش کند سیلیکون‌ولی را تقلید کند یا راه خود را بسازد؟» پاسخ‌ها همدلانه و در عین حال واقع‌گرا بود. گینتاره گفت: «اروپا می‌تواند پیروز شود، اگر جاه‌طلب باشد و سریع عمل کند. ما استعداد عمیق، تحقیق قوی و حس گسترده‌تری از هدف (impact) داریم؛ یعنی صرفاً دنبال سود نیستیم.»

واستربکا افزود که مشکل اصلی انعطاف‌پذیری است؛ بسیاری از موفقیت‌ها در اروپا علیرغم نظام انجام شده‌اند نه به‌خاطر آن. اگر سیستم‌ها به‌جای مانع‌تراشی، پشتیبان عمل می‌کردند، چه دستاوردهایی ممکن بود به‌دست آید؟ مک‌گراث نیز تأکید کرد که هدف تقلید کورکورانه نیست: «باید راه اروپایی خود را بسازیم — مکانی که هم زندگی بهتر و هم رشد کسب‌وکار ممکن باشد، بدون از دست دادن ارزش‌های بنیادینی مانند دموکراسی و حقوق بشر.»

بحث مقررات: تعادل میان پیچیدگی و فرصت

مباحثه درباره مقررات به بخش جذابی از جلسه تبدیل شد. کروک هشدار داد که گاهی «بیش‌ازحد قانون‌گذاری» هزینه‌های زیادی بر دوش شرکت‌ها می‌گذارد؛ برای مثال، برآوردها نشان می‌دهد هزینه انطباق با برخی قوانین مرتبط با هوش مصنوعی می‌تواند تا 20–30 درصد بودجه یک استارتاپ را تحت تأثیر قرار دهد. او تأکید کرد که منظورش حذف مقررات نیست، بلکه طراحی هوشمندتر، پیش‌بینی‌پذیرتر و متناسب با اندازه بازیگران است.

مک‌گراث افزود که تعادل بین حفاظت از شهروندان و ساده‌سازی قوانین امکان‌پذیر است و باید به سمت نسبیت‌گرایی و تناسب‌مقررات حرکت کرد تا هم نوآوری حمایت شود و هم اعتماد عمومی حفظ گردد.

درس‌هایی از اوکراین و تعامل بازارهای جدید با اتحادیه اروپا

کروک تجربه‌ای از مذاکرات با مقام‌های اوکراینی را بیان کرد؛ جایی که نماینده‌ای از استونی به آن‌ها گفت اوکراین فرصت دارد از تجربه‌های اروپا یاد بگیرد و اشتباهاتی را که برخی کشورها مرتکب شده‌اند تکرار نکند. چنین گفت‌وگوهایی نشان می‌دهد که تبادل تجربه میان بازارهای نوظهور و قدیمی می‌تواند الگوهای قانون‌گذاری و ذهنیتی کارآمدتر به‌وجود آورد.

او نتیجه گرفت که گفت‌وگو میان اقتصادهای نو و کهنه همان چیزی است که اروپا نیاز دارد: تبادل نه تنها در حوزه قوانین، بلکه در حوزه فرهنگ کارآفرینی، پذیرش ریسک و استراتژی‌های جذب سرمایه.

نکات کلیدی که از بحث بیرون آمد

  • فوریت: سرعت عمل و اجتناب از چرخه‌های مشاوره و گزارش‌های بی‌پایان حیاتی است.
  • یکپارچگی: بازکردن مرزهای داخلی اقتصادی و مالی اروپا، از جمله چارچوب‌های شرکتی و حساب‌های سرمایه‌گذاری پان-اروپایی.
  • ذهنیت: تبدیل کوچک بودن به نقطه قوت؛ تفکر جهانی از روز اول در اکوسیستم‌های کوچک.
  • فرهنگ پذیرش خطا: عادی‌سازی آزمون و خطا و پذیرفتن شکست به‌عنوان جزئی از مسیر نوآوری.
  • ارزش‌ها در کنار رقابت: امکان همزیستی نوآوری و حفاظت از ارزش‌های اجتماعی و حقوقی وجود دارد.

فناوری، سرمایه و آینده رشد در اروپا

بحث در سطح فنی‌تر نیز وارد حوزه‌هایی شد که معمولاً برای کارآفرینان و سرمایه‌گذاران اهمیت دارد: بازارهای سرمایه عمیق‌تر، استانداردهای انطباق مقرراتی معقول، زیرساخت‌های داده‌ای و انتقال مهارت‌های فنی. سخنرانان به ضرورت تشویق سرمایه‌گذاری محلی اشاره کردند—چه از طریق بسیج پس‌انداز خانوارها، چه از طریق جذب سرمایه بین‌المللی—و بر نیاز به پل زدن بین اکوسیستم‌های تحقیقاتی و بازار تأکید داشتند.

یک نکته عملی هم مطرح شد: شرکت‌ها و دولت‌ها می‌توانند از ابزارهای دیجیتال برای ساده‌سازی ثبت شرکت، گزارش‌دهی و انطباق استفاده کنند، تا هزینه ورود و توسعه کاهش یابد و سرعت رشد افزایش پیدا کند. همین ابزارها در کنار آموزش‌های هدفمند می‌توانند به گسترش موفقیت از مراکز فعلی به مناطق کمترپیشرفته کمک کنند.

نتیجه‌گیری در میدان عمل: باور، سرعت و همکاری

جلسه با احساس خوش‌بینی عملی به پایان رسید: نه خوش‌بینیِ صرفِ بی‌پایه، بلکه اعتقادی ملموس به اینکه اروپا آنچه برای رقابت نیاز دارد را دارد—از استعدادهای پژوهشی تا زیرساخت‌های پیشرفته و شبکه‌ای از بنیان‌گذاران جهانی‌نگر. نکته‌ای که پیتر واستربکا در پایان خلاصه کرد این بود: «ما نیازی نداریم که نسخهٔ دیگری از سیلیکون‌ولی شویم. چیزی منحصر‌به‌فرد داریم؛ اکنون به سرعت و ایمان نیاز داریم.»

مایکل مک‌گراث نیز یادآور شد که می‌توان هم از شهروندان محافظت کرد و هم جسور بود؛ این دو با هم در تضاد نیستند. وقتی جمعیت حاضر به شبکه‌سازی و تبادل ایده رفت، حس غالب این بود که اکوسیستم استارتاپی اروپا دیگر منتظر اجازه نیست تا تلاش کند—او به‌صورت فعال مسیر خود را می‌سازد.

فارغ از این که آیا اروپا روزی «سیلیکون‌ولی» خودش را خواهد داشت یا نه، پیام واضح بود: تمرکز بر گسترش فرهنگ نوآوری، باز کردن مسیرهای سرمایه و اصلاح مقرراتِ پیچیده می‌تواند در کوتاه‌مدت تأثیر بزرگی داشته باشد. اگر سرعت و همکاری بیشتری رخ دهد، امکان دارد اروپا نه فقط رقابت کند، بلکه الگویی متفاوت و معتبر از رشد فناوری و نوآوری ارائه دهد.

منبع: smarti

ارسال نظر

نظرات

مطالب مرتبط