آغاز تولید فصل چهارم Monster نتفلیکس درباره لیزی بوردن

نتفلیکس تولید فصل چهارم «Monster» را با تمرکز بر پروندهٔ لیزی بوردن آغاز کرد؛ نگاهی به بازیگران، تیم خلاق، جایگاه این فصل در فرنچایز و انتظارات مخاطبان از بازنمایی تاریخی و تولید سینمایی.

نظرات
آغاز تولید فصل چهارم Monster نتفلیکس درباره لیزی بوردن

8 دقیقه

آغاز تولید در لس‌آنجلس

نتفلیکس رسماً تولید فصل چهارم مجموعهٔ آنتولوژی جنایی «Monster» را آغاز کرده است. این فصل جدید که محصول مشترک رایان مورفی و ایان برنان است، ادامه‌ای از سریال‌های جنایی-دراماتیک برندهٔ اِمی این دو سازنده به شمار می‌آید و توجهات زیادی را پیش از پخش رسمی جلب کرده است. استریمر با انتشار اولین تصویر پشت‌صحنه اعلام کرد که فیلمبرداری در شهر لس‌آنجلس آغاز شده و این عکس نویدگر تمرکز تازهٔ سری بر پروندهٔ تاریخی لیزی بوردن است؛ شخصیتی که در این فصل توسط اِلا بیتی ایفای نقش می‌شود.

عکس منتشرشده علاوه بر معرفی موضوع جدید فصل، بازگشت قابل‌توجه چارلی هانام به مجموعه را در قالب نقش جدیدی نشان می‌دهد؛ بازگشتی که پس از حضور قوی او در فصل سوم، برای طرفداران و منتقدان جالب توجه خواهد بود. آغاز تولید در لس‌آنجلس نشان می‌دهد نتفلیکس به دنبال استفاده از منابع تولیدی هالیوود و تیم فنی محلی برای دستیابی به استانداردهای بالای تصویری و تولیدی است، موضوعی که در تجربه‌های پیشینِ مجموعه نیز دیده شده است.

شروع فیلمبرداری در یک لوکیشن مهمی مثل لس‌آنجلس فراتر از جنبهٔ فنی است: این حرکت امکان دسترسی به بازیگران برجسته، تجهیزات مدرن، تیم‌های طراحی صحنه و موسیقی متن حرفه‌ای را فراهم می‌کند؛ مسائلی که در شکل‌دهی به تجربهٔ بصری و احساسی یک آنتولوژی جناییِ درجه‌یک نقش کلیدی دارند. همچنین، انتشار عکس‌های پشت‌صحنه و بروز رسانی‌های تولیدی از همان ابتدا بخشی از استراتژی بازاریابی نتفلیکس برای حفظ هیجان مخاطب و ایجاد گفت‌وگو در رسانه‌هاست.

بازیگران و تیم خلاق — چه کسانی هستند

فصل چهارم حول محور لیزی بوردن می‌چرخد، زنی که به‌عنوان نخستین «هیولا» زن در این آنتولوژی معرفی شده است. این انتخاب پیچیدگی‌های جنسیتی و رسانه‌ای پروندهٔ بوردن را در مرکز روایت قرار می‌دهد و امکان پرداختن به پرسش‌های مرتبط با نقش جنسیت در روایت جرم و بازنمایی عمومی را باز می‌کند. تیم بازیگران فصل چهارم مجموعه‌ای قوی و متنوع را تشکیل می‌دهد: چارلی هانام در نقش اندرو بوردن حاضر خواهد شد، ویکی کریپس نقش بریجت سالیوان را بازی می‌کند، ربکا هال در مقام آبی بوردن ظاهر می‌شود، بیلی لورد نقش اِما بوردن را ایفا می‌کند و جسیکا باردن نقش نَنس او نیل را برعهده دارد.

از نظر هنری و فنی، حضور مکس وینکلر به‌عنوان کارگردان قسمت افتتاحیه پیام روشنی از تداوم رویکرد بصری و لحن هنری فصل گذشته می‌دهد؛ وینکلر که سابقهٔ کارگردانی روی قسمت‌هایی از «Monster: The Ed Gein Story» را دارد، با آشنایی به زبان تصویری مجموعه می‌تواند پلی میان فصل‌ها برقرار کند و همزمان زمینهٔ بصری تازه‌ای برای فصل چهارم فراهم آورد. این نوع انتخاب کارگردانی به حفظ انسجامِ هویتی آنتولوژی کمک می‌کند، در حالی که فرصت‌هایی برای نوآوری و تنوع بصری را نیز باز نگه می‌دارد.

در جایگاه تهیه‌کنندگی و نویسندگی، رایان مورفی و ایان برنان همچنان نقش رهبری را حفظ کرده‌اند؛ ترکیبی که تا کنون به تولید فصل‌های پُرمخاطب و پُرنقد این آنتولوژی انجامیده است. تیم نویسندگان و مشاوران تاریخی احتمالاً شامل پژوهشگران پروندهٔ لیزی بوردن، تاریخ‌نگاران جرم‌شناسی و مشاوران حقوقی خواهد بود تا تعادلی میان روایت درام و حساسیت به واقعیت تاریخی برقرار شود. حضور مشاورانِ حقوقی و تاریخی در پروژه‌هایی از این دست به کاهش مخاطرات اشتباهات تاریخی و اخلاقی کمک می‌کند، به‌ویژه وقتی موضوع پرونده به قربانیان و خانواده‌های آنان مربوط می‌شود.

چارچوب: جایگاه این فصل در فرانچایز Monster

این آنتولوژی از زمان عرضهٔ فصل نخست، تبدیل به یکی از پروژه‌های استراتژیک و پربازتاب نتفلیکس در ژانر «داستان جنایی واقعی» شده است. «Dahmer: Monster: The Jeffrey Dahmer Story» که در سال ۲۰۲۲ منتشر شد، عملکرد چشمگیری در جذب مخاطب و توجهات جوایز داشت و عملاً راه را برای توسعهٔ بیشتر این فرنچایز هموار کرد. فصل سوم، «Monster: The Ed Gein Story»، نیز با شروعی پُرآوازه (۱۲.۲ میلیون بازدید جهانی در سه روز اول و صدرنشینی در ۱۱ کشور) نشان داد که علاقهٔ مخاطبان به بازخوانی دراماتیزهٔ پرونده‌های معروف جنایی همچنان قوی است.

فصل دوم که به پروندهٔ برادران منندز اختصاص داشت، این روند را با کسب نامزدی‌های متعدد در جوایز اِمی ادامه داد و به تقویت اعتبار هنری مجموعه کمک کرد. در مجموع، مجموعهٔ Monster توانسته است توجه هم مخاطبانِ عام و هم منتقدان را به خود جلب کند؛ ترکیبی که برای نتفلیکس از نظر تجاری و برندینگ بسیار ارزشمند است، زیرا این نوع سریال‌ها غالباً ترافیک تماشای بالایی ایجاد می‌کنند و در عین حال در مباحث فرهنگ عامه و رسانه نیز ورود می‌کنند.

با توجه به سابقهٔ فرنچایز، فصل چهارم می‌تواند نقش دوگانه‌ای ایفا کند: از یک سو ادامهٔ موفقیت تجاری و جذب مخاطب است، و از سوی دیگر فرصتی برای بررسیِ مسائل پیچیدهٔ تاریخی و اخلاقی در بازنمایی جرم. جایگاه لیزی بوردن به‌عنوان یک پروندهٔ تاریخی که طی سالیان متمادی مورد بازخوانی و تفسیر قرار گرفته، امکان پرداختن به موضوعاتی مانند رسانه‌سازی جرم، جنسیت، عدالت و حافظهٔ تاریخی را فراهم می‌آورد — موضوعاتی که پیش از این کمتر در برخی فصل‌ها به‌صورت محوری مطرح شده بودند.

روندها، مقایسه‌ها و انتظارات

طرفداران و منتقدان معمولاً مجموعهٔ Monster را با دیگر سریال‌های معتبر در ژانر «داستان جنایی واقعی» مانند American Crime Story و Mindhunter مقایسه می‌کنند. اما تفاوت‌های ساختاری بین این پروژه‌ها برجسته است: در حالی که برخی سریال‌ها روی رویکرد مستندسازانه و تحلیل جرم‌پژوهانه تمرکز دارند، Monster بیشتر به بازتفسیرِ تئاتری و دراماتیزهٔ رویدادها تمایل نشان می‌دهد و سوالات اخلاقی دربارهٔ همدلی و نقد را در مرکز قرار می‌دهد. این رویکرد باعث می‌شود سریال به‌جای ارائهٔ صرف مشاهداتِ مستند، تصویرسازی‌های روایی قدرتمندی ارائه دهد که هدف‌اش کاوش در لایه‌های انسانی و اجتماعی جنایت است.

با قرار گرفتن لیزی بوردن در مرکز روایت، فصل چهارم می‌تواند به‌طور ویژه به روایات جنسیتی از خشونت و نحوهٔ نمایان شدن آنها در رسانه‌ها بپردازد. بازخوانی پروندهٔ بوردن از منظر جنسیت و نقش رسانه می‌تواند نشان دهد چگونه روایت‌سازی‌های عمومی و دادگاهی شکلِ دید ما نسبت به متهمان و قربانیان را تغییر می‌دهد، و چطور فرایند رسانه‌ای شدنِ جرم ممکن است بر حافظهٔ جمعی تأثیر بگذارد.

در سطحِ تولیدی، بازگشت چارلی هانام در نقش متفاوت در ادامهٔ روندی است که در آنتولوژی‌های تلویزیونی رایج شده — همان‌گونه که در American Horror Story دیده‌ایم که بازیگران در فصل‌های مختلف نقش‌های جدیدی بر عهده می‌گیرند. این روش به تیم سازنده اجازه می‌دهد از توانایی‌های بازیگر شناخته‌شده استفاده کند در حالی که ظرفیت روایت را با نقش‌آفرینی‌های تازه افزایش می‌دهد.

از منظر فنی، انتظار می‌رود فصل چهارم نیز دارای ارزش‌های تولیدی بالا، طراحی صحنه دقیق، نورپردازی سینمایی و موسیقی متن قدرتمند باشد؛ عناصرِ شاخص در پروفایلِ بصریِ آثار رایان مورفی. سبک صوتی-موسیقایی که روی روایت تأکید می‌کند، یکی از ویژگی‌های قابل انتظار است و احتمالاً باز هم نقش مهمی در خلق حس و فضای هر صحنه خواهد داشت. در کنار این‌ها، لازم است تیم سازنده تعادل دقیق بین دراماتیزه‌سازی و حفظ احترام به تاریخ و قربانیان را رعایت کند؛ مسئله‌ای که همواره در مرکز بحث‌های انتقادی پیرامون این فرنچایز قرار داشته است.

نقدی ملایم اما مداوم این است که در حالی که مقیاس تولید و بازی‌ها توجه را جلب می‌کنند، فرنچایز باید بین خلق درام جذاب و مسئولیت در برابر دقت تاریخی و احترام به قربانیان تعادل برقرار کند. این ملاحظات نه تنها از منظر اخلاقی مهم‌اند، بلکه از دیدگاه اعتبار هنری و پذیرش عمومی نیز تعیین‌کننده خواهند بود. در نهایت، فصل چهارم نویدِ حضور ستاره‌ها، دیدگاه‌های تازه روی یک پروندهٔ شناخته‌شده و فصل دیگری از مجموعهٔ جنجالی نتفلیکس را می‌دهد؛ مجموعه‌ای که به‌دنبال تثبیت موقعیت خود در صدر ژانرِ داستان جنایی واقعی است.

به‌طور خلاصه، فصل چهارم Monster ترکیبی از بازسازی هنری، چالش‌های تاریخ‌پژوهانه و استراتژی تولید حرفه‌ای است که می‌تواند هم برای مخاطبان عام و هم برای محققان فرهنگ رسانه‌ای جذاب باشد. این فصل احتمالاً بحث‌های جدیدی دربارهٔ بازنمایی جرم، نقش رسانه‌ها و اخلاق دراماتیزه‌سازی پرونده‌های واقعی ایجاد خواهد کرد — موضوعاتی که برای درک بهتر پیامدهای اجتماعی چنین آثار پُرنفوذی ضروری‌اند.

منبع: smarti

ارسال نظر

نظرات