موریغات در اردن: مجموعه آیینی عصر برنز اولیه و دولمن ها

کشف مجموعهٔ آیینی عصر برنز اولیه در موریغات (اردن) نشان می‌دهد جوامع باستانی به جای بازسازی روستاها، در ساخت یادمان‌های جمعی برای مراسم، تدفین و تعیین قلمرو سرمایه‌گذاری کردند؛ یافته‌ای مهم برای باستان‌شناسی منظر و مطالعه معماری مگالیتیک.

4 نظرات
موریغات در اردن: مجموعه آیینی عصر برنز اولیه و دولمن ها

6 دقیقه

باستان‌شناسان دانشگاه کپنهاگ مجموعه‌ای چشمگیر از سازه‌های آیینی مرتبط با عصر برنز اولیه را در سایت موریغات در اردن کشف کرده‌اند. این محوطه که حدود ۵۵۰۰ سال پیش به کار رفته، نشان‌دهنده گذار از سکونت‌های خانوادگی به یادمان‌های جمعی وسیعی است که احتمالاً به جوامع باستانی در مواجهه با تغییرات اجتماعی و محیطی کمک می‌کرده‌اند.

از زیارتگاه‌های خانوادگی تا سنگ‌های جمعی: چشم‌اندازی دگرگون‌شده

پس از افول دوره چلولیتیک (حدود ۴۵۰۰–۳۵۰۰ پیش از میلاد)، جوامع در جنوب شام با تغییرات اقلیمی و افزایش بی‌ثباتی‌های اجتماعی روبه‌رو شدند. شواهد باستان‌شناسی در موریغات حاکی از آن است که پاسخ مردم به این فشارها بازسازی همان نوع روستاها نبوده، بلکه ایجاد فضاهای مرئی و مشترکی برای مناسک و حافظه جمعی بوده است.

در مقابل سکونت‌های متراکم خانگی و زیارتگاه‌های خصوصی کوچک که در دوره چلولیتیک مرسوم بودند، فاز عصر برنز اولیه در موریغات با تجمع‌هایی از دولمن‌ها (سازه‌های سنگی آرامگاهی)، سنگ‌های ایستاده و محوطه‌های مگالیتیک بزرگ مشخص می‌شود. این عناصر نشان‌دهنده گردهمایی‌های مراسمی، تدفین‌های جمعی و نمایش‌های عمومی‌اند — رفتارهایی که می‌توانستند هویت و نقش‌های اجتماعی را در زمانی که ساختارهای متمرکز قدرت تضعیف می‌شدند، تعریف کنند.

این تغییر الگو نشان می‌دهد که جوامع دیرینه به‌جای تلاش برای بازیابی همان شبکه‌های خانگی، بر ساختن نمادهای جمعی تمرکز کرده‌اند؛ نمادهایی که هم کاربرد آیینی داشتند و هم به‌عنوان نشانه‌هایی برای تعیین قلمرو، یادآوری تاریخ مشترک و تقویت انسجام اجتماعی عمل می‌کردند. چنین روندی در مطالعات باستان‌شناسی اجتماعی به‌عنوان بخشی از استراتژی‌های «مقاومت اجتماعی» یا «بازسازی نمادین» پس از فروپاشی نظام‌های قبلی بررسی می‌شود.

چه چیزی کاوش‌ها را آشکار کرد — آثار، چینش و سیگنال‌های اجتماعی

کاوش‌های باستان‌شناسی در موریغات مجموعه‌ای از مصنوعات متعلق به عصر برنز اولیه را بیرون کشیده است: سفال‌های دوره‌ای که از عادات ظرف‌سازی و سبک‌های محلی خبر می‌دهند؛ کاسه‌های بزرگ جمعی که مناسب تقسیم غذا میان گروه‌های متعدد بوده‌اند؛ سنگ‌های آرددان و چرخ‌سنگ‌های دستی که نشان‌دهنده فعالیت‌های روزمره و تهیه غذا هستند؛ ابزارهای سنگی از جمله تیغه‌های فلینتی؛ هسته‌های شاخی حیوانات که ممکن است در تولید ابزار یا آیین‌ها نقش داشته‌اند؛ و اندکی اشیای مسی که به تازگی و به‌طور محدود در محوطه ظاهر شده‌اند.

ترکیب ابزارهای خانگی و ظروف مختص ضیافت، همراه با حضور مگالیت‌های قابل رؤیت، این تفسیر را تقویت می‌کند که در این سایت فعالیت‌های آیینی و تجمع‌های دوره‌ای برقرار بوده است — احتمالاً در فصول مشخص یا در ارتباط با آیین‌های تدفینی. این الگو با مفهوم «ضیافت آئینی» در مطالعات مردم‌شناسی و باستان‌شناسی همخوانی دارد؛ جایی که خوردن و توزیع غذا به‌عنوان ابزاری برای تقویت پیوندهای اجتماعی، مبادلات اقتصادی و بازتولید نظم اجتماعی استفاده می‌شود.

سرپرست پروژه، سوزان کرنر از دانشگاه کپنهاگ، توضیح می‌دهد که قرار گرفتن محوطه بر فراز تپه و وجود ساختارهای حک‌شده در بستر سنگ باعث می‌شده موریغات به نقطه‌ای بسیار قابل رؤیت و نمادین برای ملاقات تبدیل شود. در چشم‌اندازی که فاقد حکومت‌های مرکزی قدرتمند است، چنین نشانه‌های ماندگارِ سنگی احتمالاً به جوامع کمک می‌کرده‌اند تا مرزها، رهبری محلی و حافظه جمعی را مذاکره و بازنمود کنند.

ابعاد و موقعیت ساختارها نیز اطلاعاتی دربارهٔ فرکانس و نوع گردهمایی‌ها می‌دهد: محوطه‌های بزرگ و دسترسی‌های حساب‌شده ممکن است نشان‌دهنده گردهمایی‌های منطقه‌ای یا مراسمی باشد که نمایانگر نقش‌های جدید در مدیریت منابع، تقسیم زمین یا آداب مرگ و تدفین بوده‌اند. مطالعات محیطی و تحلیل رسوبات می‌تواند به روشن‌شدن فصل‌بندی این تجمع‌ها کمک کند؛ به‌ویژه اگر شواهدی از استخوان‌های جانوری فصلی یا بقایای گیاهی قابل شناسایی وجود داشته باشد.

کشف‌های کلیدی

  • بیش از ۹۵ پیکرۀ دولمن در سرتاسر سایت ثبت شده است.
  • محوطه‌های سنگی و سازه‌های حک‌شده در بستر سنگ که دلالت بر استفادهٔ آیینی دارند.
  • مصنوعاتی که نشان‌دهنده ضیافت‌های آیینی و فعالیت‌های جمعی است.

چرا موریغات برای باستان‌شناسی مهم است

موریغات درک ما از گذار به عصر برنز اولیه را دقیق‌تر می‌کند. این محوطه نشان می‌دهد که وقتی ساختارهای اجتماعی آشنا دچار تزلزل می‌شدند، جوامع می‌توانستند با سرمایه‌گذاری در فضاهای آیینی مشترک پیوندهای اجتماعی را تقویت و قلمروها را مشخص کنند. برای پژوهشگرانی که به معماری مگالیتیک، تاب‌آوری اجتماعی و نقش مناسک در جامعه‌های پس از فروپاشی علاقه‌مندند، مطالعهٔ موریغات نمونه‌ای ارزشمند و کاربردی فراهم می‌آورد.

این کشف اهمیت «باستان‌شناسی منظر» را نیز برجسته می‌سازد؛ شاخه‌ای از باستان‌شناسی که بر خوانش چگونگی ترکیب سنگ، دیدپذیری و اشیاء جمعی برای ایجاد استراتژی‌های اجتماعی تمرکز می‌کند. دیدن این‌که چگونه انتخاب موقعیت (بلندی تپه)، شکل‌دهی سنگ‌بستر و ساختارهای مگالیتیک با انگیزه‌های نمادین و عملی ترکیب شده‌اند، به پژوهشگران اجازه می‌دهد تا روابط بین فضا، قدرت و حافظه را بازسازی کنند.

علاوه بر این، موریغات می‌تواند افق‌های پژوهشی در زمینه‌های مرتبط را توسعه دهد: از مطالعات ریزقلمروهای جمعی و شبکه‌های توزیع غذا تا تجزیه و تحلیل‌های متالوگرافی اشیای مسی برای پی‌بردن به مسیرهای تجارت و فناورانه. نمونه‌برداری از بقایای زیست‌محیطی و تحلیل ازون‌ها (کربن‌گذاری) می‌تواند کرونولوژی دقیق‌تری فراهم کند و نشان دهد که این تحولات در چه بازه‌های زمانی و چه نوع فشارهای اقلیمی رخ داده‌اند.

در حالی که کاوش‌ها همچنان ادامه دارد، موریغات نوید بینش‌های بیشتر دربارهٔ چگونگی استفادهٔ جوامع باستانی از یادمان‌ها برای مدیریت استرس اقلیمی و تغییرات اجتماعی را می‌دهد. این سایت می‌تواند به‌عنوان نقطه مرجعی برای مقایسه با دیگر مجموعه‌های مگالیتیک در شرق مدیترانه یا فراتر از آن عمل کند و سوالات جدیدی دربارهٔ نحوهٔ سازماندهی جامعه، تقسیم کار و تولید نمادهای مشترک مطرح کند.

از منظر روش‌شناختی، موریغات هم الزام به تلفیق رویکردهای چندرشته‌ای از جمله باستان‌شناسی منظر، انسان‌شناسی تاریخی، آنالیز مواد و مطالعات محیطی را نشان می‌دهد. چنین تلفیقی نه‌تنها به روشن‌شدن نقش اجتماعی بناهای سنگی کمک می‌کند بلکه چارچوبی برای درک چگونگی تعامل جوامع با تنش‌ها و فرصت‌های اقتصادی-محیطی فراهم می‌آورد.

در نهایت، این کشف یادآور ارزش حفاظت از محوطه‌های باستانی و ضرورت پژوهش میدانی مستمر است؛ زیرا هر یافتهٔ جدید می‌تواند لایه‌های نوینی از رفتار اجتماعی، شکل‌گیری هویت و سازوکارهای تطبیق جمعی را افشا کند. پژوهش‌هایی مانند موریغات به ما کمک می‌کنند تا نه‌تنها گذشته را بهتر بفهمیم، بلکه درس‌هایی برای درک راهبردهای انسانی در مواجهه با تغییرات ناگهانی امروز نیز استخراج کنیم.

منبع: scitechdaily

ارسال نظر

نظرات

سنگنما

زیباست ولی کمی بزرگنمایی شده بنظرم؛ هنوز به کرونولوژی دقیق و آنالیز متالوگرافی نیاز دارن. نباید زود نتیجه گرفت، صبر لازمه

دیتاپالس

قابل قبول، بازیابی نمادها برای پیوند اجتماعی منطقیه. با این حال، من دنبال داده‌های فصلی و بقایای غذایی می‌گردم، کنجکاو شدم

مهران

مطلب جالبیه اما سوال: آیا واقعاً همه تغییرات اجتماعی رو فقط به تغییرات اقلیمی ربط میدن؟ یعنی شواهد دیگه مثل جنگ یا مهاجرت هم هست؟

بیوانیکس

وااای، نمیشه تصور کرد؛ این همه دولمن و سازه مگالیت؟ انگار برای ثبت خاطره جمعی ساخته بودن، نه فقط قبر. هیجان‌انگیزه…

مطالب مرتبط