8 دقیقه
شواهد فسیلی جدید از ناحیه آفار در اتیوپی فصل غیرمنتظرهای از گذشته دور ما را آشکار میکند: اعضای اولیه دودمان Homo و جمعیتی از Australopithecus تقریباً همزمان و در همان پهنهٔ جغرافیایی، در بازهٔ زمانی حدود 2.6 تا 2.8 میلیون سال پیش حضور داشتهاند. این کشفیات نحوهٔ فهم دانشمندان از تکامل انسان اولیه، تعاملات اکولوژیک و همزیستی بین گونههای مختلف هومینین را بازنقش میدهد و پرسشهایی نو دربارهٔ رقابت، تقسیم زیستگاه و تطورات رفتاری مطرح میسازد.
فسیلهای لدی-گرارو فصل مفقوده را بازنویسی میکنند
کاوشها در پروژه پژوهشی لدی-گرارو در اتیوپی مجموعهای از دندانهای هومینین را بیرون کشیدهاند که با دادههای زمینشناسی و روشهای تاریخگذاری نسبی و مطلق، به بازهٔ سنی تقریباً 2.6 تا 3.0 میلیون سال نسبت داده شدهاند. تیم بینالمللی بیش از بیست پژوهشگر — از جمله لوکاس دلزن، دانشیار مردمشناسی در دانشگاه آرکانزاس — با تلفیق بافت زمینشناسی، تحلیل ردیفهای رسوبی و آنالیز مورفولوژی دندانی تلاش کردهاند جدول زمانی تازهای برای حضور Homo اولیه و همزیستی آن با جمعیتی از Australopithecus ارائه دهند.
مطالعهای که با حمایت بنیاد ملی علوم (National Science Foundation) و بنیاد لیکی (Leakey Foundation) انجام و در نشریه Nature منتشر شده است، قدیمیترین رکورد تاییدشدهٔ جنس Homo را در حدود 2.8 میلیون سال پیش ثبت میکند و نمونههای دندانی اضافیِ منسوب به Homo نیز تاریخهایی نزدیک به 2.6 میلیون سال دارند. اهمیت کلیدی این شواهد در آن است که نشان میدهد انسانهای اولیه در یک چارچوب زمانی و مکانی مشترک با آسترالوپیتکوسها حضور داشتهاند؛زبانی که پیشتر تصور میشد آسترالوپیتکوسها تا حدود 3 میلیون سال پیش از ناحیهٔ آفار حذف شده بودند، اکنون به پرسش کشیده شده است.
چرا این همپوشانی مهم است
برای دههها افکار عمومی و حتی برخی چارچوبهای علمی تکامل انسان را بهصورت یک توسعهٔ خطی و ساده تصور کردهاند: گونهای به گونهٔ دیگر تبدیل میشود و گونههای پیشین ناپدید میشوند. یافتههای لدی-گرارو این تصویر سادهشده را به چالش میکشد. شجرهٔ هومینینها دقیقتر شبیه یک درخت شاخهدار و پرپَتویی است که در آن گونههای متعدد همزمان زیست میکردهاند، با هم تعامل داشتهاند و احتمالاً برای منابع رقابت میکردهاند.
لوکاس دلزن توضیح میدهد که این کشف الگوی پیچیدهتری را نشان میدهد: Homo اولیه بهسرعت و بلافاصله سایر هومینینها را جایگزین نکرد. درعوض، جمعیتهای Homo در پهنههای مختلف آفریقا همزیستی و تقابلهای محلی با خویشاوندان متفاوت داشتند. در مناطق جنوبی، فسیلهای Homo اولیه در زمان با Paranthropus همپوشانی دارند؛ پارانترهپوس گروهی با آروارهها و دندانهای قوی است که برای آسیاب کردن تغذیههای سخت سازش یافتهاند. اما در منطقهٔ آفار شواهد فسیلی پارانترهپوس ضعیف یا غایب است و در این پهنه Homo با آسترالوپیتکوس همزیستی داشته است، وضعیتی که پیامدهای اکولوژیک و رفتاری متفاوتی را نوید میدهد.

لوکاس دلزن، دانشیار مردمشناسی. اعتبار تصویر: University of Arkansas
دندانها داستانی روشن و بادوام میگویند
تمام بقایای هومینین منتشرشده در این مجموعه دندانی هستند. دندانها بهدلیل وجود مینای سخت که نسبت به پوسیدگی و ساییدگی مقاوم است، معمولاً بهتر از استخوانها حفظ میشوند؛ به همین دلیل دیرینهشناسان انسانشناسی اغلب روی شواهد دندانی برای ردیابی روابط تکاملی تکیه میکنند. حفظ ساختار مینایی، الگوهای فرسایشِ سطحی و مورفولوژی تاج و ریشه اطلاعات کلیدی دربارهٔ رژیم غذایی، رشد و نسبتهای فیلوژنتیکی فراهم میکنند.
دلزن، که تخصصش آناتومی دندانی هومینینهاست، اشاره میکند تفاوتهای میان دندانهای Homo و آسترالوپیتکوسها ظریف ولی پیوستهاند. هنگامی که این تفاوتها شناسایی شوند، بهصورت الگوهایی قابل اعتماد و متمایز ظاهر میشوند — سیگنالهایی که نشان میدهند دو دودمان هومینینی متمایز در یک محدوده زیستی همزمان زندگی میکردهاند. ویژگیهایی مانند ضخامت مینای دندان، اندازهٔ مولارها، الگوی شیارها و گاهی نسبتهای تاج به ریشه نقش مهمی در تشخیص دارند.
آنچه دندانها آشکار میکنند — و آنچه نمیتوانند بگویند
- سن: تاریخگذاری زمینشناسی نمونهها را در حدود 2.6 تا 2.8 میلیون سال پیش محدود میکند و شکاف زمانی 2 تا 3 میلیون سالهای را که پیشتر در رکورد فسیلی نادر بود، پر میسازد.
 - ردهبندی: مورفولوژی دندانی از شناسایی هر دو گروه Homo اولیه و Australopithecus در لدی-گرارو پشتیبانی میکند و به تمایز خطهای تکاملی کمک مینماید.
 - آناتومی گمشده: تیم پژوهشی در حال حاضر جمجمهها یا استخوانهای پساجمجمهای (postcranial) مرتبط با همین افراد را در اختیار ندارد؛ بنابراین جزئیاتی دربارهٔ شکل جمجمه، اندازهٔ بدن، نسبتهای اندامی و الگوهای حرکتی هنوز نامشخص باقی میماند.
 
نبود ابزارهای سنگی همراه یا شواهد مستقیم از مصرف گوشت در لدی-گرارو تفسیرها را پیچیده میکند. بسیاری از جمعیتهای Homo دیرتر دارای نشانههای فرهنگی مشخصی مانند ساخت ابزار و استخوانهای دارای علامات برش هستند که احتمالاً در موفقیتِ Homo نقش داشتهاند. نمونههای هوموی لدی-گرارو پیش از آن امضای باستانشناختی مشخص قرار میگیرند؛ این نکته سوالهای مهمی را مطرح میسازد: آیا Homo برای کاهش رقابت با دیگر هومینینها ابتدا تکامل استفاده از ابزارها و انعطافپذیری تغذیهای را بهدست آورد؟ یا این رفتارها بعدها پدید آمدند و به گسترش جغرافیایی و موفقیت جهانی Homo کمک کردند؟
معماهای اکولوژیک: رقابت، رژیم غذایی و تقسیم منابع
چگونگی همزیستی گونههای مختلف هومینین یکی از پرسشهای مرکزی است. آیا آنها روی منابع غذایی یا زیستگاههای متفاوت تخصص پیدا کرده بودند، یا همپوشانی شدید وجود داشت و رقابت مستقیم رخ میداد؟ در آفریقای جنوبی سازگاریهای پارانترهپوس برای آسیاب کردن گیاهان سخت بهوضوح قابل مشاهده است؛ دندانها و فکهای محکمِ پارانترهپوس نشاندهندهٔ رژیم غذایی غلیظ از مواد گیاهی مقاوم است. اما آسترالوپیتکوسهای آفار ممکن است راهبرد تغذیهای دیگری اتخاذ کرده باشند که فضای زیستی یا منابعی را برای Homo باز گذاشته باشد — یا شاید بالعکس: Homo توانسته بود منابع خاصی را بهطور کارآمدتری بهرهبرداری کند.
برای درک تقسیمبندی منابع نمیتوان تنها به فسیلها بسنده کرد؛ دادههای پالیوانتمحیطی (paleoenvironmental) نیز ضروریاند: کدام گیاهان و جانوران در دسترس بودند، روند تغییرات اقلیمی چگونه بود و چشماندازها چگونه فصلی تغییر میکردند. کارهای رسوبشناسی و استراتیگرافیک در لدی-گرارو ستون فقراتِ بستر مفهومی لازم را فراهم میآورند تا پژوهشگران بتوانند فسیلها را در چارچوب یک تصویر اکولوژیک پویا جای دهند. تحلیل ایزوتوپهای کربن (C3/C4)، آنالیز میکروسایش مینای دندان، و مطالعات پوشش گیاهی با فسیلهای گیاهی پالئوبوتانیک میتوانند دیدی نسبت به رژیم غذایی و نحوهٔ استفاده از زیستگاه توسط گونهها بدهند.
همچنین لازم است به نقش نوسانات اقلیمی، تبدیل بازماندههای آب و تغییر در سطوح دریاچهها و رودخانهها اشاره شود که همگی بر در دسترس بودن منابع و الگوهای حرکت و سکونت تأثیرگذارند. چشمانداز آفار در گذشتهای نهچندان همگون بوده است؛ ترکیبی از آبراههها، تالابها و دشتهای نیمهخشک که با تغییرات دورهای شرایط، فرصتها و محدودیتهای متفاوتی را برای گونههای هومینین فراهم میساخت.
کار میدانی در اتیوپی با همکاری جامعهٔ آفار انجام میشود؛ دانش محلی، همکاری و همراهی آنها برای یافتن و حفاری فسیلهای شکننده حیاتی است. تامین مالی مداوم و همکاری بینالمللی برای بازیابی استخوانهای پساجمجمهای و احتمالاً مواد باستانشناختی مرتبط ضروری خواهد بود تا دید بهتری از رفتار، نحوهٔ جابهجایی و ابزارسازی بهدست آید.
دیدگاه متخصصان
«این دندانها شاید فسیلهایی کوچک باشند، اما در ارزش اطلاعاتیشان بسیار بزرگ عمل میکنند؛ دربارهٔ تنوع هومینینها به ما چیزهای زیادی میگویند،» میگوید دکتر مایا سینگ، دیرینهانسانشناس در موسسهٔ مبدا انسان (Institute for Human Origins). «یافتههای لدی-گرارو یادآور این حقیقت است که تکامل انسان اولیه در مجموعهای از محیطها و در میان همسایگانی متفاوت رخ داده است. برای درک اینکه چگونه Homo به انسان مدرن تبدیل شد، نیاز داریم آن نقشهٔ موزاییکی را با جزئیات بیشتری ترسیم کنیم — هر فسیل یک قطعه از پازل است.»
بهطور خلاصه، کشفیات لدی-گرارو تصویری در حال شکلگیری از تکامل اولیه انسان را عمیقتر میکنند: تصویری موزاییکی از گونههای همپوشان، اکولوژیهای در حال تغییر و آزمایشهای تطبیقی. هر فسیل جدید وضوح بیشتری به داستانی میافزاید که هنوز در دندانها، لايههای رسوبی و چشماندازهای شرق آفریقا نوشته میشود. مطالعهٔ تفاوتهای مورفولوژیک دندانی، دادههای ایزوتوپی و مقایسهٔ با سایتهای همدوره مانند گونا (Gona) و هادار (Hadar) میتواند چارچوبی جامعتر برای تبیین زمانبندی تکاملی، منشا تکنولوژیهای اولیه مانند صنعت اولدوان و تاثیرات رفتاری بر گسترش جغرافیایی Homo فراهم کند.
منبع: scitechdaily
نظرات
دانیسک
نمیخوام زیادی هایپ کنم، ولی دندانها واقعا اطلاعات خوبی دارن. فقط منتظر استخوان و ابزارم تا جمع بندی کنم
توربوم
تصویر موزاییکی از تکامل بهتره؛ کمتر خطی، بیشتر شاخه شاخه و پیچیده.
پمپزون
تو پژوهشی که همکاری کوچیکی داشتم، دیدن اینکه گونهها همزمان باشن همه چیزو پیچیده میکنه؛ تقسیم منابع، فصلبندی، رفتارها... کاوش ادامه داره، هیجانانگیز
آرمین
این تاریخگذاری چطور اینقدر دقیق اعلام شده؟ یعنی احتمال جا به جایی لایهها یا مختلط بودن رسوبات رو بررسی کردن؟ شک دارم کمی...
بیونیکس
منطقیه، ولی با دندان فقط نمیشه همهچیز رو ثابت کرد، باید جمجمه و استخوانهای پساجمجمهای هم پیدا بشه
روداکس
واااای، یعنی Homo و آسترالوپیتکوس همزمان بودن؟ خیلی سورپرایز شدم، فکر نمیکردم اینقدر همپوشانی باشه...
            
                
ارسال نظر