چگونه سبک زندگی و استرس سن زیستی مغز را تغییر می دهد

تحقیق دانشگاه فلوریدا نشان می‌دهد سبک زندگی، استرس و حمایت اجتماعی می‌توانند سن زیستی مغز را تغییر دهند. هفت عامل محافظتی از قبیل خواب خوب، عدم استعمال دخانیات و خوش‌بینی با مغزهای جوان‌تر مرتبط شدند.

نظرات
چگونه سبک زندگی و استرس سن زیستی مغز را تغییر می دهد

10 دقیقه

سن تقویمی شما روی شناسنامه ثابت است، اما سن زیستی مغز می‌تواند متفاوت باشد — گاهی چندین سال کمتر یا بیشتر. تحقیقات جدید از دانشگاه فلوریدا نشان می‌دهد انتخاب‌های روزمره و نحوهٔ مواجهه با استرس ممکن است باعث شود مغز در تصاویر MRI جوان‌تر یا مسن‌تر به‌نظر برسد. این فاصله بین «سن مغز» و سن تقویمی تصویری کلی و قدرتمند از سلامت شناختی ارائه می‌دهد.

مغز شما ممکن است هم‌راستا با بدن پیر نشود. پژوهش جدید نشان می‌دهد طرز فکر، استرس و انتخاب‌های سبک زندگی می‌توانند بی‌صدا سرعت پیری مغز را کم یا زیاد کنند. Credit: Stock

What the study measured and why it matters

پژوهشگران دانشگاه فلوریدا 128 بزرگ‌سال میانسال و سالمند را به‌مدت دو سال دنبال کردند؛ بیشتر شرکت‌کنندگان یا از درد مزمن اسکلتی-عضلانی رنج می‌بردند یا در معرض آن بودند که اغلب با آرتروز زانو مرتبط بود. تیم تحقیق از تصاویر MRI استفاده کرد که توسط یک سامانهٔ یادگیری ماشین تحلیل شد تا «سن مغز» هر فرد برآورد شود. با کم‌کردن سن تقویمی از سن مغز مشتق‌شده از MRI، آنها شکاف سن مغز را محاسبه کردند: یک معیار واحد که نشان می‌دهد مغز تا چه اندازه سالم یا جوان به‌نظر می‌رسد.

چرا از یک معیار واحد استفاده می‌شود؟ مناطق مغزی به‌صورت جداگانه پیر نمی‌شوند. درد، استرس و تجربه‌های زندگی شبکه‌های گسترده‌ای را تحت‌تأثیر قرار می‌دهند — بنابراین یک معیار مرکب مانند شکاف سن مغز می‌تواند آن اثرات پراکنده را در یک عدد قابل‌تفسیر جمع‌بندی کند. مغزهایی که ظاهر پیری دارند با ریسک بالاتر کاهش حافظه، زوال شناختی و بیماری آلزایمر مرتبط‌اند؛ بنابراین این شاخص می‌تواند برای تشخیص زودهنگام و راهبردهای پیشگیری مهم باشد. علاوه بر این، اندازه‌گیری‌های مبتنی بر MRI همراه با الگوریتم‌های یادگیری ماشین امکان پایش طولی تغییرات ساختاری و عملکردی مغز را فراهم می‌آورند که برای پژوهش بالینی و مراقبت شخصی‌شده اهمیت دارد.

Seven protective habits linked to younger brains

یافتهٔ کلیدی این بود که ویژگی‌های روانی-اجتماعی مثبت و رفتارهای سالم با ظاهر جوان‌تر مغز مرتبط بودند. تیم تحقیق هفت عامل را که آنها «محافظتی» نامیدند گروه‌بندی کرد، زیرا نمرات بالاتر با سن مغز پایین‌تر همبستگی داشت. هر عامل با پرسشنامه‌های معتبر یا اندازه‌گیری‌های بالینی سنجیده شد و در یک مقیاس سادهٔ 0–2 امتیازدهی گردید. این رویکرد کمی و استاندارد شده به پژوهشگران اجازه می‌داد اثر تجمعی رفتارها و عوامل روانی-اجتماعی بر سن زیستی مغز را بررسی کنند.

List of identified protective factors

  • Tobacco use: افراد غیرسیگاری بالاترین نمره را داشتند؛ سابقهٔ سیگار کشیدن نمرهٔ متوسط گرفتند؛ سیگاری‌های فعلی پایین‌ترین نمره را داشتند.
  • Waist circumference: دور کمر کمتر (≤80 سانتی‌متر برای زنان، ≤94 سانتی‌متر برای مردان) بیشترین حالت محافظتی را نشان داد که منعکس‌کنندهٔ ترکیب بدنی سالم‌تر است.
  • Optimism: خوش‌بینی که با آزمون Life Orientation Test–Revised اندازه‌گیری شد، پیش‌بینی‌کنندهٔ سن مغز جوان‌تر بود؛ خوش‌بینی به‌عنوان یک منبع روانی-رفتاری قابل تقویت در نظر گرفته می‌شود.
  • Positive and negative affect: احساسات مثبت بیشتر و احساسات منفی کمتر (سنجش‌شده توسط Positive and Negative Affect Schedule) مفید بودند؛ نمرات منفی معکوس شدند تا کاهش پریشانی به‌عنوان عامل محافظتی حساب شود.
  • Perceived stress: استرس درک‌شدهٔ کمتر (مقیاس Perceived Stress Scale) با سلامت بهتر مغز پیوند خورد؛ مدیریت استرس می‌تواند به‌طور مستقیم و غیرمستقیم بر ساختارهای عصبی تأثیر بگذارد.
  • Social support: پشتیبانی درک‌شدهٔ بیشتر از خانواده، دوستان و افراد مهم (Multidimensional Scale of Perceived Social Support) با مغزهای جوان‌تر همبستگی داشت؛ حمایت اجتماعی یکی از عوامل کلیدی در حفظ شبکه‌های شناختی است.
  • Sleep quality: خواب بهتر — یعنی اختلالات خواب و اختلال عملکرد مرتبط با خواب کمتر بر اساس معیارهای PROMIS — محافظت‌کننده بود؛ کیفیت خواب بر پاک‌سازی متابولیت‌ها و بازسازی سلولی مغز تأثیر می‌گذارد.

شرکت‌کنندگان که بیشترین تعداد از این عوامل محافظتی را داشتند، در آغاز مطالعه به‌طور میانگین مغزی داشتند که هشت سال جوان‌تر از سن تقویمی‌شان به‌نظر می‌رسید. مهم‌تر این که آن افراد طی دو سال پیگیری فرایند پیری مغزشان کندتر بود. این نتیجه نشان می‌دهد تاثیرات مثبت سبک زندگی و شرایط روانی-اجتماعی می‌تواند هم در سطح مقطع و هم در پیگیری طولی قابل‌تشخیص باشد. از منظر اپیدمیولوژیک، چنین تفاوتی در سن زیستی مغز می‌تواند تأثیر قابل‌ملاحظه‌ای بر بار بیماری‌های شناختی در جامعه داشته باشد.

Context: chronic pain, stress and the brain

استرس‌های مزمن — از جمله درد مداوم، درآمد پایین و سطح تحصیلات محدود — با ظاهر پیرتر مغز مرتبط بودند. این تأثیرات منفی در برخی شرکت‌کنندگان در طول زمان کاهش یافت، اما سیگنال قوی‌تری از رفتارها و حمایت‌های روانی-اجتماعی مثبت به‌دست آمد. به عبارت دیگر، عادات سالم به‌طور تجمعی می‌توانند تاب‌آوری مغز را حتی در حضور استرس‌های مداوم و درد افزایش دهند.

تاثیر درد مزمن بر مغز شامل تغییرات در شبکه‌های درد، تنظیم احساسات و حافظه است. مولفه‌های نورالتروفیک و التهابی ناشی از درد طولانی‌مدت ممکن است منجر به تغییرات ساختاری قابل‌اندازه‌گیری در MRI شود، که در الگوریتم‌های یادگیری ماشین به‌عنوان افزایش سن مغز تفسیر می‌شود. بررسی این مسیرهای زیست‌شیمیایی و ساختاری — مانند تغییرات در مادهٔ سفید، آتروفی قشر یا کاهش اتصالات سیناپسی — زمینهٔ فنی‌تری برای فهم نتایج بالینی فراهم می‌کند.

«اینها مواردی هستند که افراد تا حدی می‌توانند بر آنها کنترل داشته باشند،» گفت جرد تانِر، دکتری، استاد همیار تحقیق در روان‌شناسی بالینی و سلامت در دانشگاه فلوریدا که هم‌هدایت مطالعه را برعهده داشت. «می‌توان یاد گرفت که استرس را به‌طرز متفاوتی درک کنیم. اختلالات خواب اغلب قابل‌درمان هستند. خوش‌بینی را می‌توان تمرین کرد.»

کیمبرلی سیبیل، دکتری، دانشیار طب فیزیکی و توان‌بخشی و نویسندهٔ ارشد گزارش، برداشت عملی را خلاصه کرد: «رفتارهای ارتقاءدهندهٔ سلامت نه تنها با کاهش درد و بهبود عملکرد فیزیکی مرتبط‌اند، بلکه به‌نظر می‌رسد سلامت را به‌صورت تجمعی و در سطح معناداری تقویت می‌کنند.» این دیدگاه ترکیبی نشان می‌دهد رویکردهای چندوجهی که همزمان چند عامل محافظتی را هدف قرار می‌دهند ممکن است بیشترین تاثیر بر سن زیستی مغز داشته باشند.

Practical implications for brain health

این مطالعه مکمل شواهد رو به افزایش است که سبک زندگی در واقع نوعی دارو برای مغز است. تغییرات کوچک و قابل‌اجرایی — ترک سیگار، بهبود خواب، کاهش دور کمر از طریق رژیم و فعالیت بدنی، تقویت پیوندهای اجتماعی، تمرین خوش‌بینی و تکنیک‌های مدیریت استرس — می‌توانند در طول زمان به منافع نورو‌بیولوژیک قابل‌اندازه‌گیری تبدیل شوند. برای پزشکان، شکاف سن مغز یک نتیجهٔ کمی برای ردیابی مداخلاتی ارائه می‌دهد که هدفشان کند کردن پیری شناختی است.

فناوری‌هایی مانند MRI همراه با یادگیری ماشین در حال فراهم‌آوردن ارزیابی‌های شخصی‌تر و دقیق‌تر از سلامت مغز هستند. با گسترده‌تر شدن دسترسی به این ابزارها، می‌توان از آنها برای ارزیابی اینکه مداخلات رفتاری، دارویی یا توان‌بخشی چگونه سرعت پیری مغز را در هر فرد در طول زمان تغییر می‌دهد، استفاده کرد. به‌علاوه، مدل‌های پیش‌بینی مبتنی بر یادگیری عمیق می‌توانند مشخصه‌های تصویری (ایمِیجینگ) مرتبط با التهابات، تغییرات مادهٔ خاکستری و الگوهای عملکردی را ترکیب کنند تا بینش‌های بیشتری نسبت به مسیرهای زیستی فراهم آورند.

در سطح کلینیکی، این نوع شاخص‌ها می‌توانند به طراحی برنامه‌های مداخلهٔ هدفمند کمک کنند؛ برای مثال، فردی با ترکیب سوءعادت‌های خواب و حمایت اجتماعی پایین ممکن است بیش از دیگران از یک برنامهٔ جامع خواب و گروه‌درمانی اجتماعی سود ببرد. علاوه بر این، ترکیب داده‌های بالینی، بیومارکرها و پرسشنامه‌های روانی-اجتماعی می‌تواند منطق تصمیم‌گیری بالینی را برای پیشگیری از زوال شناختی تقویت کند.

What you can try today

  • اولویت‌بندی بهداشت خواب: برنامه‌های زمانی منظم برای خواب و بیداری، کاهش استفاده از صفحه‌نمایش پیش از خواب و درمان اختلالات خواب در صورت وجود.
  • ایجاد روال‌های اجتماعی: تماس منظم با دوستان و خانواده، پیوستن به گروه‌ها یا داوطلبی برای تقویت شبکه‌های پشتیبانی اجتماعی؛ تعامل اجتماعی باعث تشویق فعالیت‌های شناختی و کاهش احساس تنهایی می‌شود.
  • تمرین مدیریت استرس: مراقبت ذهن‌آگاهی، بازسازی شناختی کوتاه روزانه یا تمرینات تنفسی می‌توانند استرس درک‌شده را کاهش دهند و اثرات محافظتی بر مغز داشته باشند.
  • حرکت ایمن: ورزش‌های کم‌فشار و منظم (پیاده‌روی سریع، شنا، دوچرخه‌سواری سبک) می‌توانند ترکیب بدنی و حالت خلقی را بهبود بخشند و به اهداف کاهش دور کمر کمک کنند؛ ورزش همچنین نشان داده توانایی افزایش نوروتروفین‌ها و حمایت از نوروپلاستیسیته را دارد.
  • رسیدگی به مصرف توتون: ترک سیگار فواید وسیعی برای سلامت کلی و سلامت مغز دارد؛ برنامه‌های ترک، مشاوره و درمان‌های دارویی می‌تواند شانس موفقیت را افزایش دهد.

Expert Insight

دکتر النا مورالس، عصب‌شناس بالینی و مروج علمی، اظهار می‌دارد: «این مطالعه نشان می‌دهد که پیری مغز نوشته‌شده در سنگ نیست. شکاف سن مغز یک معیار یکپارچه و مفید است که تأثیر سبک زندگی را بر سامانه‌های عصبی ثبت می‌کند. امیدوارکننده این است که بسیاری از عوامل مرتبط با مغزهای جوان‌تر قابل‌تغییر هستند — و مداخلاتی که خواب، درگیری اجتماعی و کاهش استرس را ترکیب می‌کنند ممکن است اثرات هم‌افزایی داشته باشند.»

مطالعهٔ دانشگاه فلوریدا در Brain Communications منتشر شد و به بدنهٔ رو به رشد شواهد افزوده است که نشان می‌دهد عوامل روانی-اجتماعی و رفتاری تأثیر قابل‌اندازه‌گیری بر ساختار و عملکرد مغز دارند. گرچه تحقیقات بیشتری برای آزمون روابط علّی و اثربخشی مداخلات مورد نیاز است، پیام واضح است: عادات روزمره برای ساعت زیستی مغز اهمیت دارند.

در نهایت، ترکیب شواهد تصویربرداری مغزی، ابزارهای کمی مانند شکاف سن مغز و مداخلات چندوجهی می‌تواند چارچوبی عملی برای پیشگیری از زوال شناختی فراهم کند. این رویکرد چندسطحی — شامل تغییر رفتار، حمایت اجتماعی و مدیریت پزشکی — بهترین شانس را برای حفظ کیفیت زندگی و کارکرد شناختی در سنین بالاتر ارائه می‌دهد.

منبع: scitechdaily

ارسال نظر

نظرات

مطالب مرتبط