یونیورسال تولید Jurassic World 5 را با موج Rebirth تایید کرد

یونیورسال و امبلین در مسیر ساخت Jurassic World 5 قرار گرفته‌اند؛ با بازگشت احتمالی گرت ادواردز و تکرار نقش‌های کلیدی، استودیو تلاش می‌کند از موفقیت مالی Rebirth برای توسعه‌ای حساب‌شده در فرنچایز ژوراسیک استفاده کند.

نظرات
یونیورسال تولید Jurassic World 5 را با موج Rebirth تایید کرد

7 دقیقه

یونیورسال تولید Jurassic World 5 را با موج Rebirth تایید کرد

شرکت یونیورسال پیکچرز و امبلین پارتنرز طبق گزارش‌ها در مسیر ساخت فیلم Jurassic World 5 گام برداشته‌اند و بسیاری از عناصر خلاقانه اصلی پشت موفقیت گیشهٔ سال 2025، یعنی Jurassic World: Rebirth، را دوباره دور هم جمع می‌کنند. Rebirth در ژوئیهٔ 2025 اکران شد و حدود 868.5 میلیون دلار در سراسر جهان به‌دست آورد؛ موفقیتی که شتاب تازه‌ای به مجموعهٔ ژوراسیک داد و استودیو را به تسریع در پیش‌تولید و تولید قسمت بعدی واداشت.

گرت ادواردز — که به‌خاطر آثارش مانند Monsters، نسخهٔ 2014 گادزیلا، Rogue One: A Star Wars Story و فیلم 2023 یعنی The Creator شناخته می‌شود — گفته می‌شود که در مراحل نهایی گفت‌وگو برای بازگشت به‌عنوان کارگردان است. حس بصری ادواردز و تجربهٔ او در ایجاد تعادل میان صحنه‌های چشم‌گیر و لحظات ملایم‌ترِ شخصیت‌محور باعث شد تا Rebirth از آثار قبلی متمایز شود، و این دیدگاه می‌تواند جهت‌گیری هنری فصل بعدی دنیای Jurassic World را شکل دهد.

در کنار این اخبارِ اولیه، منابع صنعتی اشاره می‌کنند که یونیورسال قصد دارد از ترکیبِ کارگردانِ برگردان، بازیگران شناخته‌شده و تیمِ جلوه‌های بصری برای حفظ پیوستگیِ روایی و هویت بصری استفاده کند. این تصمیم نشان می‌دهد که استودیو بیش از هر چیز به حفظ موفقیت مالی و بازخورد مثبت مخاطبان توجه دارد و می‌خواهد از تجربهٔ Rebirth برای توسعهٔ داستان و گسترش دنیای پرطرفدار ژوراسیک بهره ببرد.

آنچه تاکنون می‌دانیم

  • وضعیت: در مرحلهٔ توسعهٔ اولیه؛ تولید در اولویت قرار گرفته است و مراحل پیش‌تولید شتاب گرفته تا زمانی برای فیلم‌برداری و چرخهٔ تولید مشخص شود.
  • کارگردان: گرت ادواردز احتمالاً در مذاکرات نهایی برای بازگشت به‌عنوان کارگردان است؛ بازگشت او می‌تواند به تداوم زبان بصری و لحن رواییِ Rebirth کمک کند.
  • بازیگران: انتظار می‌رود اسکارلت جوهانسون (در نقش زورا بنت)، جاناتان بیلی (در نقش دکتر هنری لومیِس) و ماهرشالا علی (در نقش دانکن کینکید) نقش‌های خود را تکرار کنند؛ این بازگشت بازیگران می‌تواند به ایجاد یک هستهٔ دراماتیک قوی برای روایت جدید کمک کند.
  • نویسنده: هنوز اعلام نشده و جزئیات داستان به‌صورت محرمانه باقی مانده‌اند؛ منابع صنعتی اشاره می‌کنند که فاز نوشتن فیلمنامه با رویکرد ترکیبی از عناصر علمی-تخیلی و اکشن ماجراجویانه پیش می‌رود تا هم طرفداران قدیمی و هم مخاطبان عام را راضی نگه دارد.
  • تقویم زمان‌بندی: منابع صنفی هدف‌گذاری انتشار در بازهٔ 2027–2028 را پیشنهاد می‌کنند، چرا که یونیورسال می‌خواهد از موج موفقیت Rebirth استفاده کند و در عین حال زمان کافی برای کیفیت‌بخشیدن به تولید و جلوه‌های ویژه فراهم شود.

زمینهٔ تاریخی و چالش‌های خلاقانه

Jurassic World 5 قرار است چهارمین قسمت در دنبالهٔ Jurassic World و هفتمین فیلم در مجموعهٔ گستردهٔ Jurassic Park باشد که با کلاسیکِ استیون اسپیلبرگ در سال 1993 آغاز شد. این مجموعه در طول سه دهه با چالشِ رایجی در صنعت مواجه بوده است: چگونه ریسک داستانی جدید و جذاب ارائه دهیم در حالی که به میراث فیلم‌های اصلی و انتظارات طرفداران وفادار بمانیم. این تعادل بین نوآوری و احترام به منابع اصلی همیشه یک آزمون حساس برای فیلم‌های فرنچایز بوده است.

مقایسه‌ها با آثار پیشین گرت ادواردز اجتناب‌ناپذیر است. Rogue One نشان داد که او می‌تواند آیین‌ها و لورِ فرنچایز را مدیریت کند و در عین حال صدای کارگردان را حفظ کند؛ گادزیلا نشان داد که او در خلق جلوه‌های مقیاس‌پذیر و موجودات عظیم‌الجثه نیز تبحر دارد. کلید موفقیت در این خواهد بود که از خستگیِ فرنچایزی جلوگیری شود و هم‌زمان از ترکیب افکت‌های عملی، جلوه‌های بصری مدرن (VFX) و شخصیت‌های تثبیت‌شده برای حفظ درگیری عاطفی بین مخاطب و داستان استفاده شود.

یکی از چالش‌های فنی و خلاقانهٔ اصلی، تصمیم‌گیری در مورد نسبتِ استفاده از افکت‌های عملی (practical effects) در مقابل CGI است. یک رویکرد ترکیبی که از مدل‌های فیزیکی، آکروباتیکِ واقعی و حرکت‌پردازی (motion capture) در صحنه‌های نزدیک-تعامل استفاده کند، می‌تواند حسِ واقعیت را تقویت نماید؛ در حالی که استفادهٔ حساب‌شده از VFX مدرن برای صحنه‌های مقیاس‌پذیر و محیط‌های گسترده ضرورت دارد. این توازن علاوه بر کیفیت بصری، بر هزینه‌های تولید و زمان پس‌تولید نیز تأثیرگذار است.

از منظر روایت، سازندگان باید با حفظ منطق علمی-تخیلی مجموعه، مفاهیم جدیدی معرفی کنند که هم باورپذیر باشد و هم به افزایش داینامیک دراماتیک کمک نماید. موضوعاتی مانند پیامدهای ژنتیکی دایناسورها در اکوسیستم‌های معاصر، تعاملات انسان-دایناسور در زمینهٔ شهری و روستایی، و همچنین پیام‌های اخلاقی و سیاست‌های کنترل بیولوژیکی می‌تواند به غنای داستان کمک کند. اضافه کردن تهدیدات نوآورانه، مانند گونه‌های ترکیبی یا تکنولوژی‌های جدید ردیابی و کنترل، باید با دقت روایت‌شده تا اثرات بلندمدت بر دنیای فرنچایز قابل قبول باقی بماند.

تماشاگران و تحلیل‌گران باکس‌آفیس با دقت اخبار مربوط به انتخاب بازیگران و اعلامیه‌های فیلمنامه را دنبال خواهند کرد. با توجه به موفقیت مالی Rebirth، یونیورسال هم انگیزه و هم فشار دارد تا قسمت بعدی را نه صرفاً به‌عنوان یک محصول تکراریِ تجاری، بلکه به‌عنوان تکه‌ای معنادار و هدفمند در سیر روایی کلی فرنچایز ارائه دهد. این مسئله در انتخاب نویسنده یا تیم نویسندگی، انتخابِ کارگردانِ تصویربردار (cinematographer)، و تیم جلوه‌های ویژه و طراحی صحنه منعکس خواهد شد.

انتظار می‌رود که تأییدهای رسمی طی ماه‌های آینده منتشر شود؛ تا آن زمان، گمانه‌زنی‌ها و گزارش‌های غیررسمی فضای خبری را پر خواهند کرد. در سطح استراتژیک، مجموعهٔ Jurassic همچنان در مسیر تکامل قرار دارد و در تلاش است تا میان نوستالژیِ آثار کلاسیک و پیشنهادات خلاقانه و تازه برای دوران بلاک‌باسترهای معاصر تعادل برقرار کند. حفظ این توازن برای تقویت جایگاه برند فرنچایز و تضمین استقبال مالی و فرهنگیِ مخاطبان حیاتی خواهد بود.

در ادامهٔ همین بحث، لازم است به چند نکتهٔ کلیدیِ فنی و استراتژیک اشاره کنیم که برای هر تحلیل‌گرِ سینمایی یا طرفدار ژانر مهم خواهد بود: روندِ تولید چگونه مدیریت می‌شود، انتخاب لوکیشن‌ها چقدر در خلق حس واقعی دایناسورها مؤثر است، و چطور استراتژی بازاریابی بر مبنای موفقیتِ Rebirth شکل خواهد گرفت تا هم مخاطبِ بین‌المللی جذب شود و هم بازارهای نوظهور سینما هدف‌گذاری شوند.

سرمایه‌گذاری در جلوه‌های بصری و پست‌پروداکشنِ سطح بالا به‌ویژه برای یک عنوان بزرگی مانند Jurassic World 5 ضروری است؛ زیرا مخاطبان امروز حساسیت بیشتری نسبت به واقع‌نمایی و کیفیت تصویری نشان می‌دهند. از طرف دیگر، بازاریابیِ داستان‌محور که روی شخصیت‌ها و قوس‌های دراماتیکِ جدید تمرکز کند، می‌تواند کمک کند تا فیلم از تلهٔ صرفاً نمایش موجودات عظیم‌الجثه فراتر رود و به تجربه‌ای سینمایی با عمق عاطفی و روایی تبدیل شود.

در نهایت، موفقیتِ Rebirth نشان می‌دهد که فرنچایز هنوز تواناییِ تولیدِ محتوای پرفروش و اثربخش را دارد؛ اما مسیر روبه‌جلو مستلزم تصمیم‌گیری‌های هنری و تجاری هوشمندانه است که هم به رضایتِ طرفداران قدیمی و هم به جذبِ نسل‌های جدید مخاطب بینجامد.

منبع: smarti

ارسال نظر

نظرات

مطالب مرتبط