بازگشت HBO به تلماسه: فصل دوم «پیشگویی» بزرگ تر

فصل دوم سریال تلماسه: پیشگویی توسط HBO در مجارستان، اردن و اسپانیا تولید می‌شود؛ این فصل از شش به هشت قسمت افزایش یافته و با بازیگران جدید و تمرکز بر منشأ بنِ گسریت، قصد دارد دنیای تلماسه را عمیق‌تر و سینمایی‌تر کند.

نظرات
بازگشت HBO به تلماسه: فصل دوم «پیشگویی» بزرگ تر

8 دقیقه

بازگشت HBO به شنزارها — بزرگ‌تر و جسورانه‌تر

شبکه HBO به‌طور پنهانی فرایند بازسازی و ادامه‌دادن اقتباس خود از دنیای پرگستردۀ فرانک هربرت را از سر گرفته است: تولید فصل دوم سریال تلماسه: پیشگویی اکنون در جریان است. فصل دوم تغییر قابل توجهی نسبت به فصل آغازین دارد — به‌جای شش قسمت، این فصل در مسیر افزایش به هشت قسمت قرار گرفته که نشانه‌ای از سرمایه‌گذاری مجدد شبکه روی روایت و ساخت جهان پیش‌درآمدی است. برای طرفداران حماسهٔ تلماسه و علاقه‌مندان به سریال‌های سطح بالا (prestige TV)، این خبر به‌طور کلی امیدبخش است و نشان می‌دهد HBO به توسعهٔ دنیای تلماسه و داستان‌سرایی بلندمدت اعتقاد دارد.

تولید، لوکیشن‌ها و چهره‌های جدید

فیلمبرداری در حال حاضر در سه کشور مجارستان، اردن و اسپانیا انجام می‌شود؛ ترکیبی از لوکیشن‌هایی که هم تصویری از بیابان‌های خشک و گسترده ارائه می‌کنند و هم معماری تاریخی و امکانات استودیویی متنوع را در اختیار تیم تولید می‌گذارند. انتخاب این سه کشور با هدف دست‌یابی به آت‌مُسفر سینمایی و مقیاس تولیدات فانتزی سطح بالا انجام شده و با الگوی HBO در فیلمبرداری‌های جهانی برای ارتقای کیفیت تولید همخوانی دارد. لوکیشن‌های خارجی به تیم طراحی صحنه و جلوه‌های بصری اجازه می‌دهد تا ترکیبی از محیط‌های طبیعی و صحنه‌های صحنه‌آرایی‌شده را به‌صورت یکپارچه تولید کنند؛ از کار با ماسه‌های وسیع و نور مستقیم آفتاب گرفته تا بهره‌گیری از بناهای تاریخی و استودیوهای مجهز برای صحنه‌های داخلی.

فصل دوم همچنین با بازیگران تازه‌ای تقویت شده است که همگی به‌نحوی پیشینهٔ قابل اعتنایی در تلویزیون و سینما دارند. از جمله بازیگران جدید می‌توان به ایندیرا وارما اشاره کرد که مخاطبان او را از مجموعه‌هایی مانند Game of Thrones و سریال Rome به یاد دارند، همچنین اشلی والترز (نامزد جایزه اِمی) و تام هولاندر که در آثار اخیر مانند The White Lotus و The Night Manager حضور قابل‌توجهی داشته‌اند. بازگشت آلیسون شیِرمر در نقش شورانر و تهیه‌کنندهٔ اجرایی، عاملی برای حفظ پیوستگی لحن و جهت‌گیری روایی است؛ تجربهٔ او در مدیریت مجموعه‌های بزرگ و هماهنگی میان جنبه‌های هنری و تولیدی می‌تواند به انسجام روایت و ثبات کیفی فصل دوم کمک کند. علاوه بر این، اضافه شدن تیم‌های فنی بین‌المللی در زمینه طراحی لباس، جلوه‌های ویژهٔ بصری (VFX)، و موسیقی متن، نشان‌دهندهٔ تاکید تولید بر ایجاد تجسمی سینمایی و دقیق از جهان تلماسه است.

نکات داستانی: منشأ بنِ گسریت

تلماسه: پیشگویی در حدود ده‌هزار سال پیش از وقایع مربوط به پل آترایدس (Paul Atreides) روایت می‌شود و تاریخ نخستین شکل‌گیری و تکامل گروه معروف به بنِ گسریت (Bene Gesserit) را از دریچهٔ نگاه دو خواهر هارکونن پی می‌گیرد. این سریال تغییر و گذار آن‌ها به‌سمت تبدیل شدن به یک فرقهٔ سری را دنبال می‌کند؛ فرقه‌ای که در نهایت سرنوشت بشر را شکل خواهد داد. چنین پیش‌فرضی فرصتی نادر برای توسعهٔ اسطورهٔ تلماسه، فراتر از شخصیت‌های آشنا، فراهم می‌کند و اجازه می‌دهد تا آزمایش‌های ایدئولوژیک، مذهبی و ژنتیکی که محور اساطیر هربرت هستند، به‌صورت دراماتیک و جزئی به تصویر کشیده شوند.

در بازنویسی و گسترش این بخش از تاریخ دنیای تلماسه، سریال می‌تواند به موضوعاتی عمیق‌تر بپردازد: تعامل میان سیاست و مذهب در تأسیس فرقه‌ها، نقش دانش و تکنیک‌های ژنتیکی در شکل‌دهی قدرت، و فرایندهای اجتماعی‌ای که هویت جمعی یک سازمان مخفی را می‌سازند. اینجا نقطه‌ای است که اقتباس تلویزیونی می‌تواند به‌صورت داستانی و بصری، پیچیدگی‌های فلسفیِ ریشه‌ایِ آثار فرانک هربرت را بازتولید کند — مانند دغدغه‌های مربوط به خطر تمرکز قدرت، استفادهٔ ابزاری از مذهب، و سوالات مربوط به هویت و کنترل نسل‌ها. پرداختن به ریشه‌های بنِ گسریت همچنین به سازندگان اجازه می‌دهد تا به شخصیت‌پردازی عمیق‌تر و فضاسازی دقیق‌تری که برای جذب تماشاگرانی که دنبال درام پیچیده و بلندمدت‌اند لازم است، دست یابند.

علاوه بر این، نمایشِ چگونگی تبدیل ایده‌ها و نظریه‌های علمی و فلسفی به نهادهای اجتماعی، اهمیت بزرگی برای مخاطبی دارد که علاقه‌مند به تاریخ بدیل و پیش‌آهنگ‌های فرهنگی است. فصل دوم می‌تواند نشان دهد چگونه یک سلسلهٔ تصمیم‌ها و پیامدهای کوچک در طول زمان به ساختاری منجر می‌شود که در نهایت نقشی کلیدی در عرصهٔ تاریخ بین‌ستاره‌ای ایفا می‌کند؛ بنابراین، تمرکز بر منشأ بنِ گسریت هم از منظر دراماتیک و هم از منظر محتوایی به غنای روایت کمک می‌کند.

چرا افزایش تعداد قسمت‌ها — و چه معنایی دارد

افزایش تعداد قسمت‌ها در دورانی که بسیاری از سرویس‌های استریم برای کاهش هزینه‌ها یا پاسخ به بازخوردهای مختلط فصل‌های کوتاه‌تری تولید می‌کنند، اقدامی غیرمعمول محسوب می‌شود. تصمیم HBO برای افزایش به هشت قسمت نشان می‌دهد که شبکه به پتانسیل بلندمدت سریال ایمان دارد و قصد دارد فضای بیشتری برای توسعهٔ اساطیر پیچیده و شخصیت‌ها فراهم کند. از منظر تولید، داشتن دو قسمت اضافه یعنی زمان بیشتر برای توسعهٔ قوس‌های شخصیتی، تعمیق در روابط میان فرقه‌ها و خاندان‌ها، و احتمالاً ارائهٔ قسمت‌هایی با سرعت روایت متفاوت —جایی که بعضی قسمت‌ها برای ایجاد تنش و جزئیات بیشتر طراحی می‌شوند— که می‌تواند تجربهٔ تماشاگر را به شکل معنی‌داری تغییر دهد.

از طرف دیگر، این حرکت از منظر بازار و موقعیت‌یابی برند HBO نیز قابل تفسیر است. با توجه به موفقیت‌های اخیر در ژانر فانتزی و حماسی (مانند House of the Dragon)، افزایش زمان پخش و تعداد قسمت‌ها به سازندگان امکان می‌دهد تا همان سطح پیچیدگی سیاسی و عمق شخصیت‌پردازی را ارائه کنند که در سریال‌های مشابه دیده‌ایم. اگر فصل دوم از فرصتِ دو قسمت اضافه برای تعمیقِ انگیزه‌ها و اجتناب از کش‌دادن صرف طرح استفاده کند، می‌تواند الگوی جدیدی برای اقتباس‌های ادبی وسیع ارائه دهد؛ الگویی که توأمان به حفظ جزئیات منبع ادبی و خلق یک تجربهٔ تلویزیونی باظرفیتِ مستقل بپردازد.

مقایسه‌ها و زمینه

تلماسه: پیشگویی در یک موقعیت میان اقتباس‌های سینمایی دنیس ویلنوو از تلماسه و سابقهٔ HBO در ساخت درام‌های متراکم و سریالی قرار می‌گیرد. در حالی که فیلم‌های ویلنوو تمرکزشان بر جلوه‌های حماسی و تجربهٔ بصری سینماست، سریال گرایش به ساخت دنیای رازآلود و توطئه‌آمیز دارد — حالتی که به آثار علمی-تخیّلی تلویزیونی دورۀ کالت شباهت دارد، یعنی آثاری که به تحول تدریجی شخصیت‌ها و ساختِ تنشِ آرام اولویت می‌دهند. این در تضاد با نگاهِ جلوه‌محور سینما نیست، بلکه مکمل آن است: فیلم می‌تواند صحنه‌های بزرگ و نقاط عطف را نشان دهد و سریال می‌تواند دلیل‌ها، پس‌زمینه‌ها و راه‌های نفوذ درون شخصیت‌ها را به تفصیل شرح دهد.

النا وارگا، تاریخ‌نگار سینما، در این زمینه گفته است: "فصل دوم تلماسه: پیشگویی یک آزمون مهم برای توانایی HBO است که نشان دهد چگونه می‌تواند مقیاس سینمایی را با ظرافت روایی سریالی متوازن کند. اگر سریال از قسمت‌های اضافه برای عمیق‌تر کردن انگیزه‌ها و نه تنها کش‌دادن طرح استفاده کند، ممکن است نحوهٔ اقتباس از جهان‌های ادبی وسیع برای تلویزیون را بازتعریف کند." این نظر نشان‌دهندهٔ یک انتظار حرفه‌ای است: بینندگان و منتقدان به دنبال ساختار روایی‌ای هستند که هم به اصول منبع وفادار باشد و هم از آزادی‌های فرم تلویزیونی برای ایجاد تجربه‌ای نو بهره ببرد.

طرفداران باید توقع انتشار فوری را تعدیل کنند؛ بازگشت در اواخر 2026 بعید به نظر می‌رسد و زمان‌بندی واقع‌گرایانه‌تر برای پخش، سال 2027 تخمین زده می‌شود. با این حال، ترکیب بازیگران جدید، لوکیشن‌های بلندپروازانه و سفارش زیادتر قسمت‌ها باعث شده فصل دوم در حال شکل‌گیری به‌عنوان بخشی فشرده‌تر و بالقوه رضایت‌بخش‌تر از کانن تلویزیونی تلماسه دیده شود. به‌ویژه اگر تیم تولید وقت کافی برای جلوه‌های بصری پیچیده، طراحی لباس و ساخت دنیای یگانهٔ سریال داشته باشد، احتمالاً تجربهٔ دیداری و روایی فصل دوم از فصل نخست عمیق‌تر خواهد بود.

چه شما به خاطر کنجکاوی نسبت به بنِ گسریت، چه برای بازی‌ها و اجراها، یا برای مناظق سینمایی و طراحی صحنه به سراغ سریال می‌آیید، تلماسه: پیشگویی فصل دوم در موقعیتی قرار دارد که تماشاگرانی را که از درام‌های علمی-تخیلی بلندمدت و با تأمل لذت می‌برند، پاداش دهد. این فصل می‌تواند ترکیبی از داستان‌پردازی متمرکز بر شخصیت، مباحث فلسفی و نمایش بصریِ گستردهٔ مناظر را ارائه کند و در عین حال به گسترش و توضیح ریشه‌های بنیادی جهان هربرت بپردازد.

منبع: smarti

ارسال نظر

نظرات

مطالب مرتبط