8 دقیقه
یک ویدئو نشتشده از صحنه فیلم‌برداری دوباره شور و گمانه‌زنی‌ها درباره اقتباس لایو-اکشن نینتندو از The Legend of Zelda را برافروخت — و طرفداران خیلی زود در حال وصل کردن نشانه‌ها به چهره‌ای آشنا از تلویزیون هستند. انتشار فیلم‌های کوتاه غیررسمی و ویدئوهای پشت‌صحنه معمولاً به سرعت شبکه‌شده و جامعه طرفداری بازی‌ها و سینما را به بحث و بررسی وا می‌دارد؛ این بار هم کلیپ نشتشده باعث به وجود آمدن حدس و گمان‌های جدید شده است که میتواند بر روند جذب مخاطب و پوشش رسانه‌ای اثر تأثیر بگذارد.
فیلم نشتشده که در اینستاگرام منتشر و توسط رسانه‌هایی مانند InsiderGaming بازنشر شد، نمایی را نشان میدهد که در آن شخصی با ردایی بر تن به زلدا مشورت میدهد و شمشیری به او تحویل میدهد. تا کنون تنها معرفی رسمیِ بازیگران نقش لینک و زلدا صورت گرفته است، بنابراین حضور این شخصیت نامعلوم در صحنه، فوراً شایعات مربوط به انتخاب بازیگر نقشهای مکمل را دامن زد. رفتارِ شخصیتِ پرده‌پوش و چینشِ بازیگران در قاب اشاره‌ای قوی به یکی از مهم‌ترین شخصیت‌های همراه دنیای هیرول دارد: ایمپا، نگهبان وفادار پرنسس زلدا و عضوی از قبیله شیکا.
ایمپا در طول تاریخ مجموعه زلدا در قالب‌های مختلفی ظاهر شده است؛ گاهی به‌صورت پیر و دانا و گاهی جوان و سرزنده که آماده نبرد است (نمونه‌هایی از این تطورات را میتوان در بازی‌هایی مانند Ocarina of Time و Hyrule Warriors مشاهده کرد). فیلم نشتشده تصویری از ایمپای جوان‌تر و فعال‌تر را القا میکند، مدلی که به لحاظ روایت‌پردازی میتواند با لحظات ماجراجویانه و فرارسیدنِ بلوغِ شخصیت‌ها در فرنچایز همخوانی داشته باشد. این انتخابِ جوان‌تر کردن شخصیت میتواند به فیلم اجازه دهد تا همزمان فرایند آموزش و رشد شخصیت زلدا و لینک و نیز نقشِ محافظانه-راهنمایی ایمپا را به تصویر بکشد.
حالا چه کسی ممکن است نقش ایمپا را بپذیرد؟ جستجوگران ردیت و جوامع هواداری به‌سرعت شباهتی میان بازیگر حاضر در کلیپ و دیچن لاچمن، بازیگرِ استرالیایی که بخاطر بازی در سریال Severance شهرت فراگیر یافت، مشاهده کردند. لاچمن پیش‌تر در پروژه‌هایی مثل Jurassic World Dominion بازی داشته و نقش کوتاهی در فیلم Kingdom of the Planet of the Apes به کارگردانی وس بال ایفا کرده است — همان کارگردانی که قرار است فیلم Zelda را بسازد — و این سابقه همکاریِ نزدیک باعث شده تا احتمالِ دیدنِ یک همکاریِ مجدد منطقی به‌نظر برسد. علاوه بر تطابق ظاهری، سابقه بازیگری او در ژانرهای علمی-تخیلی و درامِ روان‌شناختی میتواند از منظر تطبیقِ لحن شخصیتِ ایمپا با یک اقتباس لایو-اکشن قابل توجه باشد.
نینتندو و تیم تولید فیلم هنوز هیچ انتخاب بازیگری فراتر از بنجامین ایوان اینزورث برای نقش لینک و بو براگاسون برای نقش زلدا را بهطور رسمی تأیید نکرده‌اند (این نام‌ها قبلاً در بعضی گزارش‌ها یا اعلامیه‌ها آمده بودند). تا زمان اعلام رسمی یا انتشار فهرست بازیگرانِ معتبر، هر گونه اظهار نظر در مورد بازیگران دیگر در حوزه شایعه و امید طرفداران قرار دارد. این سکوت رسمی اما طبیعی است: استراتژی اعلامیههای کنترل‌شده و فیلترشده میتواند هم از نظر بازاریابی و هم برای جلوگیری از آشفتگی در تولید منطقی باشد، ولی در برابر نشت‌ها غالباً بی‌تاثیر می‌ماند.
فیلم The Legend of Zelda توسط وس بال کارگردانی میشود؛ کارگردانی که به آثار پرفراز و فرودِ بصری و مفهومی مشهور است — از جمله نسخه او از مجموعه Maze Runner و اخیراً اثر حماسیِ میمون‌ها. سبک بصریِ بال که بر اکشن سینمایی و طراحی تولید جسورانه تکیه دارد، میتواند با مقیاس اساطیری هیرول همخوانی خوبی داشته باشد. از دیدگاه فنی، ترکیبِ طراحی صحنه، جلوههای بصری و فیلمبرداریِ انرژی‌محور میتواند فضاسازی لازم برای نشان دادن دنیای گسترده زلدا را فراهم کند؛ با این حال حفظ تعادل میان جلوههای بصری و هسته داستانی شخصیت‌محور یکی از چالش‌های اصلی است.
استراتژیِ گیشه نینتندو در سال‌های اخیر نیز اهمیت ویژه‌ای پیدا کرده است. پس از موفقیت عظیم فیلم The Super Mario Bros. Movie و اعلام رسمی سوپر ماریو گلکسی، این شرکت به‌وضوح در مسیر گسترش دنیای سینمایی خود است. وارد کردن آثار و فرنچایزهای مختلف نینتندو به قالب سینما و تلویزیون، علاوه‌بر فرصت خلق محتوا برای مخاطبان جدید، نیازمند مدیریت دقیقِ برند و وفاداری به منبعِ اصلی است. یک اقتباس لایو-اکشن از زلدا چالش‌های متفاوتی دارد — از جمله ایجاد تعادلِ لحن بین عناصر فانتزی و ماجراجویانه، سن‌بندی و چگونگی نمایش شخصیت‌های نمادین مثل ایمپا، و برآورده کردن توقعات سخت‌گیرِ بازیکنان قدیمیِ مجموعه.
اگر دیچن لاچمن واقعاً درگیر پروژه باشد، او چند نقطه قوت همراه خود خواهد داشت: قابلیّت بازی در نقشهای دراماتیكِ متنوع، تجربه در کارهای ژانری و یک شدتِ درونیِ ظریف که میتواند ایمپا را فراتر از یک محافظ ساده نشان دهد — شاید به‌عنوان یک مربی با پیچیدگی‌های اخلاقی و لایه‌هایِ احساسی. طرفداران استدلال کرده‌اند که لاچمن میتواند انتخاب الهام‌بخشی برای نشان دادن جنبه‌های جسمی و عاطفی محافظِ شیکا باشد؛ از توانایی‌های رزمیِ بالقوه تا هویتِ فرهنگی و رازهای گذشته‌ای که شخصیت ممکن است به همراه داشته باشد.
واکنشِ جوامع آنلاین ترکیبی از هیجان و بدبینی بوده است. گفتگوهای ردیت فریم به فریم نشت را کالبدشکافی می‌کنند و رشته‌های توییتری نقشهای پیشین لاچمن را با تفسیرهای کلاسیکِ ایمپا مقایسه می‌کنند. در فضای دیجیتالِ امروز، طرفداران علاوه‌بر تجزیه و تحلیلِ ظاهری، به دنبال سرنخ‌هایی در لباس، گریم و حرکتِ دوربین هستند تا الگوهای احتمالیِ انتخاب بازیگر را پیش‌بینی کنند. این گونه تحلیل‌های طرفداری گاهی به کشف اطلاعات ارزشمند منتهی نشده اما در ایجاد گفتگو و افزایش توجه عمومی به پروژه بسیار موثر هستند.
نکته‌ای جالب اینکه لاچمن در فیلم قبلی وس بال نقش کوتاهی ایفا کرده بود و همین موضوع یکی از دلایلی است که ناظران احتمال همکاری مجدد او با بال را منطقی می‌دانند. در صنعت سینما، روابط کاری قبلی میان بازیگر و کارگردان میتواند عامل مهمی در انتخاب بازیگران باشد زیرا آشنایی با سبک کارگردانی، زبانِ صحنه و فرآیند تولید باعث میشود همکاری روان‌تر اتفاق بیفتد. با این وجود، تکیه بر سابقه همکاری نمی‌تواند جایگزین اعلام رسمی و مدارک معتبر شود.
منتقد فیلم آنا کوواکس در این‌باره گفته است: «اگر این انتخاب واقعاً انجام شود، میتواند علامتی باشد که بال می‌خواهد اسطوره‌های زلدا را در بستر روابط انسانی بنا کند، نه صرفاً تکیه بر جلوههای بصری. بازیگری مثل لاچمن میتواند به ایمپا عمقِ بافت‌دار و حس زندگیِ درونی اضافه کند.» این نظر در قالبِ تحلیلِ فیلم‌شناختی به یک نگرش حرفه‌ای نسبت به ترکیبِ بازیگری و کارگردانی اشاره دارد: انتخاب بازیگر مناسب میتواند به روایتِ انسانیِ اثر کمک کند و مرز میان اقتباس سطحی و اقتباسِ با اصالت را تعیین کند.
طبق برنامه‌ریزی فعلی، تاریخ انتشار فیلم 7 می 2027 تعیین شده است. تا آن زمان میتوان انتظار نشتهای جدید، تکذیب‌های رسمی و نهایتاً اعلامیههای رسمیِ کامل درباره بازیگران و جزئیات تولید را داشت. این بازه زمانی همچنین فرصت میدهد تا بازاریابی فیلم به‌تدریج شکل بگیرد، تریلرها منتشر شوند و طرفداران با اطلاعات معتبرتر مواجه شوند. از منظر تولید، مراحل پیش‌تولید، فیلم‌برداری و پس‌تولید برای چنین پروژه‌ای که شامل طراحی لباس مفصل، جلوههای ویژه وسیع و ساخت دنیای فانتزی گسترده است، زمان‌بر خواهد بود.
تا پیش از تأیید نهاییِ هر بازیگری، بهتر است طرفداران از تخمین‌های زودهنگام احتیاط کنند اما همزمان از گمانه‌زنی‌ها لذت ببرند؛ زیرا همین گمانه‌زنی‌ها بخشی از تجربه‌ی مشارکتیِ فرهنگ طرفداریِ معاصر هستند. نکته کلیدی این است که فورانِ شایعات نشان‌دهنده میزان توجه عمومی به حرکت بزرگ بعدی نینتندو در سینماست و فشار انتظارات نیز نمایان میشود: هواداران خواهان حفظ اصالتِ منبع بازی، تقویتِ عمقِ داستانی و نمایش زیباشناختیِ دنیای هیرول هستند.
چه دیچن لاچمن تأیید شود چه نه، همین شایعه به‌تنهایی نشان میدهد که تماشاگران با چه اشتیاقی روند ورود نینتندو به اقتباس‌های لایو-اکشن را دنبال می‌کنند. پروژه‌هایی مانند فیلم The Legend of Zelda فرصتِ بازخوانیِ عناصر کلاسیک بازی در بستری تازه را فراهم می‌کنند و همزمان مسئولیت سنگینی در برابر میراث فرنچایز دارند؛ انتخاب بازیگران، جهت‌دهیِ روایی و کیفیتِ تولید تعیین خواهد کرد که این اقتباس تا چه حد میتواند بینِ مخاطبان جدید و قدیمی موفق باشد.
منبع: smarti
ارسال نظر