10 دقیقه
نتفلیکس رسماً اولین بازیگر اصلی سریال لایواکشن مورد انتظار Assassin’s Creed را معرفی کرد: توبی والاس. والاس که بیشتر با نقشآفرینیاش در سریال Euphoria از شبکه HBO و فیلم Bikeriders شناخته میشود، نقش برجستهای در این اقتباس بر اساس فرنچایز پرفروش یوبیسافت خواهد داشت؛ فرانچایزی با بیش از 230 میلیون نسخه فروش بازی و طرفداران جهانی وفادار.
موضوع سریال
این مجموعه قول میدهد داستانی اصلی در دل اسطورهشناسی مشخص Assassin’s Creed ارائه دهد: نبردی مخفی و چندقرنه میان دو سازمان سایهوار. یک جناح در پی شکلدهی سرنوشت بشر از طریق دستکاری و کنترل است و جناح دیگر برای حفظ اراده آزاد میجنگد. به جای بازگویی داستان یک بازی مشخص، اقتباس نتفلیکس قرار است دنبالکننده شخصیتهای جدیدی باشد که در لحظات تاریخی کلیدی نقشآفرینی میکنند و روی مسیر تاریخ بشر تأثیر میگذارند — فرمی که امکان صحنهپردازیهای دورهای وسیع و همچنین پیچیدگیهای معاصر را فراهم میسازد.
رویکرد استفاده از شخصیتهای تازه به سریال فضای لازم برای کاوش مضامین بنیادین فرنچایز را میدهد: تکنولوژیهای باستانی مثل Pieces of Eden، تضاد بین نظم و آزادی، و سوالات فلسفی درباره هویت و حافظه. این موضوعات برای بینندگان علاقهمند به روایتهای تاریخی-علمی و مجموعههای اکشن-درام فرصتهایی برای تعمیق دارد. همچنین قالب سریالی امکان توسعه داستانهای فرعی، قوسهای چندفصلی شخصیتها و اکتشاف مکانهای تاریخی مختلف را فراهم میآورد که از ویژگیهای مهم بازیهای Assassin’s Creed محسوب میشود.
مکان و زمان شروع تولید
بر اساس قراردادی که نتفلیکس با یوبیسافت در سال 2020 امضا کرد، آغاز تولید این مجموعه برای سال 2026 در ایتالیا برنامهریزی شده است. ایتالیا به عنوان محل اصلی فیلمبرداری انتخاب شده است، هرچند دوره تاریخی دقیق که سریال نمایش خواهد داد هنوز رسانهای نشده است. معماری غنی، شهرها و مناظر سینمایی این کشور انتخابی منطقی برای Assassin’s Creed است؛ فرنچایزی که بارها از پسزمینههای تاریخی واقعی برای تقویت روایت و محیط استفاده کرده است.
فیلمبرداری در ایتالیا نه تنها امکان بازسازی دقیق دورههای تاریخی را میدهد، بلکه دسترسی به لوکیشنهای متنوع — از بافت شهری رنسانس تا مناظر روستایی و سواحلی باستانی — را نیز ممکن میسازد. از منظر تولیدی، هزینهها، تسهیلات محلی، قوانین تصویربرداری و وجود نیروی کار حرفهای سینما در ایتالیا از عوامل تعیینکنندهای هستند که نتفلیکس و تیم سازنده را به این انتخاب سوق دادهاند. همچنین همکاریهای محلی با شرکتهای تولید ایتالیایی میتواند به تسهیل پژوهش تاریخی، طراحی صحنه و انتخاب لباسهای بومی کمک کند تا اصالت بصری سریال حفظ شود.

تیم خلاق، لحن و سابقه
Showrunners, tone, and pedigree
رابرتو پاتینو — که در کارنامهاش همکاری در آثاری مانند Westworld و Sons of Anarchy به چشم میخورد — و دیوید وینر، شناختهشده از The Killing و Halo، بهعنوان همآفرینان، شورَنِرها و تهیهکنندگان اجرایی سریال فعالیت خواهند کرد. این ترکیب خلاق نشان میدهد که نتفلیکس به دنبال تلفیقی از جهانسازی مفهوممحور و درام شخصیتمحور است، با تکیه بر روایتهای سریالی بالغ که اقتباسات موفق دیگر بازیهای ویدئویی از آن سود بردهاند.
وجود شورَنِرهایی با سابقه در تولید تلویزیون ژانری و درامهای سریالی نشان میدهد که تولیدکنندگان به ساختار بلندمدت و پیچیده علاقهمندند — ساختاری که اجازه میدهد رمز و رازهای اساطیری آرام آرام فاش شوند و قوسهای شخصیتی چندفصلی شکل بگیرند. چنین رویکردی میتواند به سریال امکان دهد تا هم تماشاگرانی را که تجربه بازیها را داشتهاند راضی نگه دارد و هم بینندگان تازهای که به داستان تاریخی-اسطورهای علاقهمندند جذب کند.
از نظر لحن، به نظر میرسد تولید به تعادلی میان جلوههای حماسی تاریخی و تمرکز بر پیامدهای انسانی داستانها تمایل دارد. این ترکیب میتواند به سریال اجازه دهد تا همانطور که بازیها در انتقال حس حضور در دورههای تاریخی موفق بودند، در قالب تلویزیونی نیز به بیننده تجربهای سینمایی ارائه کنند؛ با این تفاوت که سریالها فرصت بیشتری برای کنکاش در شخصیتها و دلالتهای فلسفی دارند.
توبی والاس: انتخابی استراتژیک
انتخاب والاس بهمعنای بازگشت او به همکاری با نتفلیکس است — او پیشتر در سری The Society حضور داشت — و در ادامه برنامهفشردهای است که شامل پایانبندی فصل سوم Euphoria برای HBO نیز میشود. دامنه کاری او از فیلمهای مستقل مثل Eden و Last Days تا حضورهای تلویزیونی در آثاری همچون Pistol نشاندهنده توانایی او در در دست گرفتن نقشهای پیچیده و اخلاقاً چندپهلو است.
نظرات منتقدان و تاریخنگاران سینما نشان میدهد که والاس میتواند مرکز احساسی مناسبی برای روایت وسیع Assassin’s Creed باشد. مارکو جنسن، مورخ سینما، میگوید: «والاس فشردگی و صمیمیتی را به نمایش میگذارد که میتواند داستانی به اندازه Assassin’s Creed را زمینگیر کند. اگر سریال بین شکوه تاریخی و درگیریهای انسانی تعادل برقرار کند، اجرای او میتواند هسته احساسی لازم را فراهم آورد.»
از منظر استراتژیک، انتخاب بازیگری مانند والاس به تولید اجازه میدهد تا بین هالیوود و بازیگری مستقل تعادل برقرار کند: کسی که هم توانایی اجرای لحظات بزرگ و سینمایی را دارد و هم توان نزدیک شدن به پیچیدگیهای درونی شخصیتها. این نوع انتخاب معمولاً در اقتباسات موفق بازیهای ویدئویی دیده میشود که هم مخاطبان بازی را جذب میکنند و هم توجه مخاطبان عام را جلب مینمایند.
زمینه صنعتی و واکنش طرفداران
خبر انتخاب بازیگر واکنشهای گستردهای در شبکههای اجتماعی ایجاد کرده است. طرفداران بازیها با احتیاط نسبت به خبر واکنش مثبت نشان دادهاند: بسیاری از آنها جاهطلبی تولید برای استفاده از پروتاگونیستهای جدید و نخبههای تاریخی را ستایش کردهاند تا تلاش برای ترجمه مستقیم داستانهای موجود. تحلیلگران صنعت این اقدام را بخشی از روند بزرگتری میدانند که پلتفرمهای استریمینگ را به سرمایهگذاری در اقتباسات باکیفیت بازیهای ویدئویی بهعنوان روشی برای بهرهبرداری از IPهای دارای مخاطبان آماده تشویق میکند.
در پشت صحنه، حضور نویسندگان و سازندگانی با تجربه در تلویزیون ژانری و درامهای سریالی نشان میدهد که نتفلیکس به سمت مدل سریالی بلندمدت متمایل است — مدلی که امکان فاششدن اسطورهای تدریجی و قوسهای شخصیتی چندفصلی را فراهم میآورد، نه یک فصل خودکفا و محدود. این رویکرد میتواند برای حفظ توجه بینندگان در طول چندین فصل و ایجاد ارتباط عمیقتر با دنیای فرنچایز مفید باشد.
اینکه آیا سریال میتواند همان ارتفاعات لحن بازیها را بازتولید کند یا بهعنوان ورودی متمایز در جهان Assassin’s Creed شناخته میشود، هنوز مشخص نیست. اما با انتخاب توبی والاس، حضور شورَنِرهای با تجربه و برنامهریزی تولید در ایتالیا، اقتباس لایواکشن نتفلیکس در حال تبدیل شدن به یکی از جالبترین پروژههای تلویزیونی در افق است.
نکات فنی، چالشها و فرصتها
از لحاظ فنی، انتقال یک فرنچایز ویدئویی بزرگ به تلویزیون نیازمند تعدادی تصمیمگیری کلیدی است: چگونگی بازنمایی فناوریهای خیالی (مانند Animus یا آثار باستانی)، سطح وفاداری به مواد منبع، طراحی تولید و لباسهای دورهای، و نحوه تلفیق عناصر اکشن با روایت شخصیتمحور. تولیدکنندگان باید بین مخاطبان وفادار بازی و بینندگان جدید تعادل برقرار کنند، درحالیکه از نظر تصویری و روایی استانداردهای بالایی را حفظ کنند تا نظر منتقدان را جذب نمایند.
یکی از چالشهای مهم، مدیریت مقیاس داستان است: Assassin’s Creed دارای دامنه تاریخی وسیعی است که شامل دورههای متعدد و مکانهای جغرافیایی متفاوت میشود. تبدیل این تنوع به یک سریال نیازمند برنامهریزی دقیق فصلی، بودجهبندی هوشمند و تصمیمگیری درباره اینکه کدام دورهها و وقایع تاریخی در ابتداییترین فصلها نمایش داده شوند، است. انتخاب ایتالیا به عنوان محل تولید میتواند به کاهش برخی از این چالشها کمک کند، اما همزمان انتظار میرود تیم تولید برای بازآفرینی دقیق دورههای تاریخی تحقیق گستردهای انجام دهد — همکاری با مورخان، طراحان لباس و مشاوران میراث فرهنگی امری ضروری خواهد بود.
فرصتها نیز قابل توجهاند: سریال میتواند با بهرهگیری از ساختار چندفصلی، هر فصل را در یک عصر تاریخی متفاوت قرار دهد و به این ترتیب هر فصل را شبیه به فصلهایی از یک مجموعه بزرگتر در نظر گرفت. این رویکرد به سریال اجازه میدهد تا از ظرفیتهای داستانگویی فرنچایز بیشترین بهره را ببرد و در هر فصل به موضوعات جدید، کاراکترهای تازه و مکانهای بدیعی بپردازد که هم برای بازیکنان قدیمی آشنا و هم برای تازهواردان جذاب خواهد بود.
پیشبینیها و نکته پایانی
در نهایت، طرفداران باید توقعات را با صبر همراه کنند — تولید هنوز زمانبر است و تا آغاز فیلمبرداری در سال 2026 فاصله وجود دارد. با این حال سابقه تیم خلاق و انتخاب بازیگران نشان میدهد که این پروژه از دیدگاه کیفیت تولید و جدیت در اقتباس در جایگاه مناسبی قرار دارد. اگر نتفلیکس بتواند بین وفاداری به عناصر محوری بازیها و خلق روایتهای تازه و قدرتمند تعادل برقرار کند، این سریال میتواند تبدیل به الگویی برای اقتباسات بعدی از بازیهای ویدئویی شود.
برای دنبالکنندگان فرنچایز و علاقهمندان به سریالهای تاریخی-اسطورهای، این پروژه ارزش پیگیری دارد؛ نه صرفاً بهخاطر نام Assassin’s Creed، بلکه بهخاطر تیم سازنده، انتخاب لوکیشن در ایتالیا و انتخاب بازیگرانی مانند توبی والاس که میتوانند بار احساسی داستان را بر دوش بکشند. در طول مسیر تولید، نکتههای بیشتری درباره داستان، دوره تاریخی انتخابشده، بازیگران مکمل و جزئیات تولید منتشر خواهد شد که بینندگان منتظر آنها هستند.
منبع: smarti
نظرات
نو_آر
والاس خوبه، اما نگرانم اگر فقط بخوان اکشن دونده تحویل بدن. باید روی دیالوگ و پیامهای عمیق وقت بذارن، وگرنه صرفا یه سریال شلوغ میشه.
نورگام
نتفلیکس دنبال اقتباس بزرگه و انتخابِ شورَنِرها امیدوارکنندهست. ولی چطوری قراره بین مخاطب بازیباز و بیننده عادی توازن برقرار بشه؟ تمرکز روی فلسفه و هویت لازمه، نه صرفا اکشن.
مهدی
خودم گیمرم، ایده فصلهای مختلف جالبیه. فقط اگه تحقیق تاریخی سطحی باشه و مشاور نداشته باشن، کل پروژه میلنگه.
سفرزن
این خبر جذابه ولی یه سوال: Animus و Pieces of Eden رو چجوری تو سریال نشون میدن؟ اگه بد اجرا کنن همه چیز سطحی میشه، واقعا میتونن؟
توربو
منطقیش کردوالاس رو انتخاب کنن، اما یه بازیگر تنها هنر نمیاره. ایتالیا خوشگله ولی فیلمنامه و تون صدا مهمتره، امیدوارم جدی باشن.
دیتاو
وای توبی والاس؟ غیرمنتظره اما هیجانانگیز… ایتالیا هم که انتخاب خوبیه، فقط امیدوارم بین بلندی تاریخ و پیچیدگی انسانی تعادل حفظ بشه، نه صرفا نماهای قشنگ.
ارسال نظر