16 دقیقه
ویلنیوس، لیتوانی – در تالارهای تاریخی دانشکده فیزیک دانشگاه ویلنیوس، امروز گفتوگویی سرنوشتساز برگزار شد که میتواند مسیر آینده بخش علوم زیستی در حوزه بالتیک و اروپای مرکزی را مشخص کند. در چارچوب قله اکوسیستمهای زیستفناوری و بیوتکنولوژی لیتوانی - لهستان که توسط LithuaniaBIO سازماندهی شده بود، رهبران صنعت گرد هم آمدند تا به پرسشی حیاتی پاسخ دهند: چگونه همکاریهای فرامرزی میتواند استارتاپهای بیوتک را سریعتر به بازارهای جهانی برساند؟
رویداد با عنوان «ساخت یک اکوسیستم زیستی فراملی: از تحقیق تا تولید بیولوژیکی» مجموعهای از متخصصان متنوع را گرد هم آورد؛ از سرمایهگذاران جسورانه و هماهنگکنندگان نهادهای دولتی تا بنیانگذاران حوزه فناوریهای عمیق و پژوهشگران علمی.
تیم رسانهای ما در محل حضور داشت تا گزارشی کامل و تحلیلی از پنل اول ارائه دهد؛ پنلی که با مدیریت سیمونا شیمولیتِ، مدیرعامل LithuaniaBIO، برگزار شد. بحث، پوشش رسمی و کلیشهای شرکتها را کنار گذاشت و چالشهای عریان رگولاتوری اروپایی، «شکاف بلندپروازی» در میان بنیانگذاران محلی و پیشنهاد رادیکالی برای تلفیق اکوسیستمهای دو کشور بهمنظور مقابله با آمریکا و آسیا را آشکار ساخت.

اعضای پنل
سیمونا شیمولیتِ (مجری): مدیرعامل LithuaniaBIO.
آندریوس میلیناویچوس: شریک عمومی در BSV Ventures (Baltic Sandbox Ventures).
کارولینا تراکشلیته-روپشینه: هماهنگکننده آزمایشگاه بیوتک در آژانس نوآوری لیتوانی.
توماش میرزووا: بنیانگذار و مدیرعامل MYCO Renew (لهستان).
آروناس استیرکه: پژوهشگر ارشد و مدیر آزمایشگاه بیوالکتریک در مرکز علوم و فناوریهای فیزیکی (FTMC).
بخش اول: تضاد بنیادین – «سریع شکست بخور» در برابر «طولانی بقا کن»
بحث با یک بازنگری واقعبینانه نسبت به ماهیت این صنعت آغاز شد. مجریِ پنل، سیمونا شیمولیتِ، تفاوت آشکار میان فرهنگ کلی استارتاپها و واقعیتهای حوزه علوم زیستی را برجسته کرد.
«وقتی درباره استارتاپها بهطور کلی صحبت میکنیم... عادت داریم ‘سریع شکست بخور، سریعتر شکست بخور’ را ببینیم... همه چیز را در عرض ماهها اصلاح کن،» شیمولیتِ اشاره کرد. «اما وقتی درباره بخش ما—بیوتکنولوژی و علوم زیستی—صحبت میکنیم، مسیر چنین تندی نیست. ما به زمان بیشتری نیاز داریم، نه فقط برای آزمون مدل کسبوکار.»
این موضوع تنش اصلی قله را مشخص میکند: چگونه میتوان از شرکتهایی حمایت کرد که سالها تحقیق و توسعه و میلیونها سرمایه لازم دارند پیش از آنکه یک یورو درآمد تولید کنند، بهویژه در منطقهای که بیصبرانه در انتظار داستانهای موفق یونیکورن است؟ در اینجا مفاهیمی مانند تأمین مالی بلندمدت، صندوقهای اختصاصی بیوتک و حمایت ساختاری از زنجیره ارزش تحقیق تا تولید مطرح شد تا خواننده با واژگان کلیدی حوزه مثل «سرمایهگذاری خطرپذیر»، «توسعه محصول بیوتکنولوژیک» و «زمانبندی R&D» آشنا شود.

«MBA» برای دانشمندان
آندریوس میلیناویچوس از BSV Ventures تصویری صریح از تلاقی علم محض و سرمایهگذاری جسورانه ارائه داد. او تأکید کرد که صندوقهای VC در حوزه فناوریهای عمیق نمیتوانند صرفاً سرمایهگذار منفعل باشند؛ آنها باید نقش آموزشی و منتورشیپی فعال را نیز ایفا کنند تا بنیانگذاران علمی مهارتهای تجاری را بیاموزند.
او فرایند شتابدهی صندوقش را صرفاً حمایت مالی ندانست، بلکه آن را «MBA مسیر سریع» برای دانشمندان توصیف کرد. «ما درک میکنیم که شیوه کار [دانشمندان] از آنچه معمولاً بهعنوان استارتاپ تصور میشود کاملاً متفاوت است،» میلیناویچوس توضیح داد. «ما عادت داریم به افرادی که اپلیکیشن میسازند نگاه کنیم... سه نفر با لپتاپ که دور میدوند. آنها در توضیح کارشان بسیار ماهرند و آینده را وعده میدهند.»

در مقابل، بنیانگذاران بیوتکنولوژی «آرایش آزمایشگاه» را میدانند اما اغلب از مهارتهای کسبوکار بیبهرهاند. میلیناویچوس استدلال کرد هدف این نیست که دانشمند را مجبور به فروشندگی کنیم، بلکه باید او را کنجکاو کرد تا همبنیانگذار با گرایش تجاری پیدا کند؛ یا از طریق آموزشهای مدیریتی کوتاهمدت و برنامههای شتابدهی تخصصی، دانش فناورانه به محصول ملموس تبدیل شود.
شکاف بلندپروازی در لحظهای از صداقت بیرحمانه، میلیناویچوس به مانعی فرهنگی اشاره کرد که منطقه را اذیت میکند:
«امروز ما پروژهای را میبینیم که قرار است یک شرکت میلیارد دلاری شود... [اما] حداقل در منطقه ما، در اغلب موارد، من قویاً معتقدم تیمها از بلندپروازی کافی برخوردار نیستند. این کافی نیست.»
این «شکاف بلندپروازی» دلالت دارد بر اینکه در حالیکه خروجی علمی در لیتوانی و لهستان در سطح جهانی است، چشمانداز تجاری اغلب بیش از حد محلی یا محافظهکارانه باقی میماند؛ موضوعی که در بهینهسازی استراتژیهای تجاری، توسعه بازار و جذب سرمایه بینالمللی اهمیت دارد.
بخش دوم: کابوس رگولاتوری – «چرا نوآوران را مجازات میکنیم؟»
یکی از بخشهای مفصل پنل به محیط رگولاتوری اتحادیه اروپا اختصاص داشت که بهطرق مختلف «کهنه»، «مجازاتآمیز» و «مانعی» توصیف شد. بحث نشان داد رگولاتوری فراتر از مسائل فنی، به زمانبندی، هزینه و دسترسی به بازارها ارتباط مستقیم دارد؛ عواملی حیاتی برای رشد اکوسیستم بیوتکنولوژی و زیستفناوری.
کارولینا تراکشلیته-روپشینه، نماینده آژانس نوآوری لیتوانی، تله «مقیاسپذیری» را تشریح کرد. او اشاره کرد در حالیکه لیتوانی و لهستان هر ساله آمار خوبی از شکلگیری استارتاپها تولید میکنند، شرکتها معمولاً در مرحله رشد و مقیاسپذیری متوقف میشوند. مقصر عمده؟ چارچوبهای سخت اتحادیه اروپا و هزینههای انطباق بالا.

هزینه بالای «Novel Foods»
تراکشلیته-روپشینه مطالعه موردی هشداردهندهای درباره مقررات Novel Foods ارائه داد—زمینهای حیاتی برای بیوتکنولوژی پایدار. «اگر دارید محصول غذایی نوینی توسعه میدهید، باید داسیر مربوطه را برای EFSA (مرجع ایمنی غذایی اروپا) تهیه کنید،» او توضیح داد. «این فرایند از نه ماه تا سه سال طول میکشد و برای یک شرکت، هزینهای تا سقف نیم میلیون یورو در پی دارد.»
برای یک استارتاپ در مراحل اولیه، فاکتور ۵۰۰،۰۰۰ یورویی و انتظار سهساله معمولاً حکم مرگ را دارد؛ مخصوصاً در زمینههایی که زمان بهمنزله سرمایه محسوب میشود و بازارها به سرعت تغییر میکنند.

راهحل: سندباکسهای پان-اروپایی
تراکشلیته-روپشینه از پیادهسازی سندباکسهای نظارتی حمایت کرد. اینها محیطهای کنترلشدهای هستند که در آن نوآوران میتوانند محصولاتشان را زیر نظر رگولاتورها آزمایش کنند بدون اینکه فوراً در معرض مجازاتهای کامل انطباق قرار گیرند. «نوآوریها جدید است، اما مقررات قدیمی است،» او گفت و تأکید کرد هدف حذف استانداردهای ایمنی نیست (که اعتماد مصرفکننده را میسازد) بلکه ایجاد یک دیالوگ سازنده است. «ما اغلب [رگولاتورها] را بهعنوان بازدارنده نوآوران میبینیم... خیلی مهم است که هر دو طرف را در یک اتاق قرار دهیم.»
پاسخ VC: «دست از بازی بردارید» میلیناویچوس موضعی تهاجمیتر گرفت و پرسید چرا اکوسیستم باید در یک سیستم معیوب بازی کند.
«چرا خیلی مجازات میکنیم؟ چرا آنها را مجبور میکنیم در این بازی قانونگذاری شرکت کنند؟ چرا میخواهیم آنها در اروپا رشد کنند در حالیکه ۲۷ مجموعه قوانین مختلف با ۲۷ زبان مختلف وجود دارد؟»
او به روند خطرناکی اشاره کرد: استارتاپها اکنون یا خود را در صنایع غیرقانونی وانمود میکنند یا فناوریشان را بیشازحد سادهسازی میکنند تا از راندهای اولیه سرمایهگذاری جان سالم به در برند، یا «سیستم را هک» میکنند با ثبتنام بهعنوان محصولات دامپزشکی بهجای محصولات سلامت انسان—راهکارهایی که نشاندهنده تحمل پایین ریسک و فشارهای اقتصادی کوتاهمدت است.

بخش سوم: واقعیت بنیانگذار – حکایت دو قاره
شاید قانعکنندهترین شاهد بر شکست سیستم اروپایی را توماش میرزووا، مدیرعامل MYCO Renew، ارائه داد. او داستان شخصی از یک شکست قبلی را به اشتراک گذاشت که تفاوت فرهنگ سرمایهگذاری در اتحادیه اروپا و ایالات متحده را روشن ساخت.
تراژدی میکرولنز
میرزووا درباره یک سرمایهگذاری قبلی گفت که تیمش فناوری تولید میکرولنزهایی را توسعه داده بود که ۲۰ برابر ریزتر از رقیب پیشرو سویسی بودند (۲۰۰ میکرون در مقابل ۱۰ میکرون). «من این فناوری را ارائه میدادم... و به ما گفتند ۱۰ تا ۱۵ سال پیشتازید،» میرزووا به یاد آورد.

با وجود فناوری برتر، شرکت شکست خورد. چرا؟ چون سرمایهگذاران لهستانی و اروپایی خواستار درآمد فوری بودند. «صندوق ما انتظار داشت: ‹خوب، به ما نشان دهید که ۱ میلیون یورو به ما میدهید... و شروع به فروش این محصول میکنید.› این غیرممکن بود،» میرزووا گفت. «ما مجبور شدیم این شرکت را تعطیل کنیم. اگر در ایالات متحده بودیم، احتمالاً الان چند میلیونر بودیم.»
او این مورد را با اکوسیستم فناوریهای عمیق آمریکا مقایسه کرد، جایی که سرمایهگذاران میفهمند افق تحقیق و توسعه ۵ تا ۱۰ ساله معمول است و انتظار درآمد فوری ندارند؛ موضوعی که تفاوت اساسی در موفقیت شرکتهای فناوریمحور ایجاد میکند.
نیاز به «بوتکمپ» بهجای «توریسم»
میرزووا همچنین نحوه ساختاردهی حمایتهای دولتی را نقد کرد. او از برنامهای در شهرداری ورشو تمجید کرد که تیمش را به Web Summit فرستاد؛ جایی که آنها تنها راهحل بیوتک در میان انبوه شرکتهای حوزه هوش مصنوعی بودند و توجه زیادی جلب کردند.
او استدلال کرد مؤثرترین حمایتها گرانقیمت یا پیچیده نیستند، بلکه تأمین منابع ساده برای هزینه سفر و اقامت است تا استارتاپها مقابل مشتریان هدف در آمریکا، آلمان یا آسیا قرار بگیرند. «استارتاپها توان پرداخت هزینه سفر به کشور دیگر را ندارند... چیزهای سادهای مثل هزینه بلیت و اقامت،» او تأکید کرد. او برنامهای آلمانی-کرهای را مثال زد که برای ماهها هزینه اقامت استارتاپها در بازار هدف را تامین میکند و آن را مدلی قابل تبعیت خواند.

خطر «توریسم استارتاپی» میلیناویچوس کمی با این دیدگاه مخالفت کرد و نسبت به خطر تبدیل شدن این کمکها به «آژانس مسافرتی» برای کسانی که صرفاً دنبال تجربه یا تفریح هستند هشدار داد. «من خیلی نگرانم که این به یک آژانس مسافرتی برای آدمهای خسته تبدیل شود... ما اینترنت داریم و میتوانیم بهصورت آنلاین صحبت کنیم،» سرمایهگذار مطرح کرد. اما میرزووا از ضرورت حضور فیزیکی دفاع کرد و گفت برای فناوریهای عمیق، «رفتن و راهاندازی شعبه» و برآورده کردن نیازهای خاص مشتریان را نمیتوان از طریق زوم انجام داد؛ تجربه عملی و تعامل حضوری اغلب تفاوتساز است.
بخش چهارم: علم و زیرساخت — منابع «پنهان»
آروناس استیرکه، نماینده جامعه پژوهشی، ناکارآمدی عظیمی را در سیستم فعلی برجسته کرد: تکثیر زیرساختها.
«اگر من مولکولی در آزمایشگاه خود دارم که میتوانم در مقیاس میلیمتری آن را اجرا کنم... برای رسیدن به سطح فارما چه باید بکنم؟» استیرکه پرسید. او اشاره کرد اغلب تجهیزات لازم برای افزایش مقیاس در مؤسسهای همسایه یا کشوری دیگر وجود دارد، اما هیچکس از آن اطلاع ندارد؛ مشکلی که منجر به هدررفت منابع و هزینههای تکراری برای خرید تجهیزات مشابه میشود.

«نقشه شایستگیها»
استیرکه و پنل بر نیاز فوری به یک پایگاه داده واحد از شایستگیها و زیرساختها توافق کردند. «این کمی مضحک است که در عصر اطلاعات درباره این حرف میزنیم،» شیمولیتِ گفت، اما واقعیت این است که پژوهشگران در ویلنیوس اغلب نمیدانند چه تجهیزات بلااستفادهای در ورشو وجود دارد. «ما بهخاطر ندانستن با هم رقابت میکنیم،» استیرکه اضافه کرد.
طرح عملیاتی:
زیرساخت دسترسی باز: ایجاد سیستمی مشترک که یک استارتاپ لیتوانیایی بتواند از بیوراکتور لهستانی بدون خرید دستگاه جدید استفاده کند.
پایگاهداده چالشها: سکویی که پژوهشگران مشکلاتی را که میخواهند حل کنند منتشر کنند تا دیگرانی که ممکن است قبلاً آن را حل کرده باشند بتوانند ارتباط برقرار کنند.
این اقدامات میتواند به بهتر شدن تخصیص منابع، کاهش هزینههای سرمایهای و تسریع مسیر توسعه محصول کمک کند—مسائلی که برای اکوسیستمهای بیوتکنولوژی و علوم زیستی حیاتیاند.

بخش پنجم: پیشنهاد رادیکال — عمل کردن بهعنوان «یک کشور»
وقتی پنل به سوی راهحلها پیش رفت، بحث به رابطه سیاسی و ساختاری میان لیتوانی و لهستان کشیده شد.
آندریوس میلیناویچوس جسورانهترین ایده روز را مطرح کرد: احیای امپراتوری مشترک (بهصورت دیجیتال).
«موضوع ساده است. میتوانیم کتابهای تاریخ را نگاه کنیم. باید دوباره یک کشور متحد شکل دهیم... ما میپذیریم که اگر [محصولی] در لهستان امن است، در لیتوانی هم امن باشد.»
این مفهوم بهپذیرش متقابل (Mutual Recognition) کلیدی است. در حال حاضر، دریافت گواهی در لهستان بهطور خودکار دسترسی به بازار لیتوانی را بدون موانع اداری اضافی تضمین نمیکند. پنل برای ایجاد یک «مسیر سریع» تخصصی میان دو کشور استدلال کرد تا زمان و هزینه ورود به بازار کاهش یابد.
مثال «مدل نوردیک» میلیناویچوس به پروژهای اشاره کرد که میان نروژ، سوئد، فنلاند و دانمارک اجرا شده است. «اگر در یک کشور مجوز بگیرید، فوراً در همه جا پذیرفته میشود،» او یادآور شد. پنل از لیتوانی و لهستان خواست فوراً این مدل را اتخاذ کنند تا منتظر هماهنگی کامل بروکسل در سطح اتحادیه اروپا نمانند؛ زیرا زمانبندی میتواند تفاوت رقابتی ایجاد کند.

رقابت جهانی موضوع تکرارشونده این بود که لیتوانی و لهستان برای رقابت با یکدیگر خیلی کوچکاند. «نباید با هم رقابت کنیم. میتوانیم همکاری کنیم،» میرزووا گفت. «چرا باید با ایالات متحده دستوپنجه نرم کنیم؟ چون برای هر کشور راهحل جداگانه داریم.» میلیناویچوس افزود: «ما با بچههای بزرگ بازی میکنیم... بچههای بزرگ جیبهای خیلی بزرگی دارند. به همین دلیل اگر سرمایهها را ترکیب کنیم، میتوانیم رقابت کنیم.» این دیدگاه بر ضرورت ادغام سرمایه، شبکههای تحقیقاتی و بازارها برای ایجاد مزیت رقابتی منطقهای تأکید داشت.
بخش ششم: نقاط کلیدی و نقشه راه آینده
پنل با فراخوانهایی مشخص برای ذینفعان مختلف اکوسیستم به پایان رسید و نقشه راهی عملیاتی برای سالهای آتی ترسیم شد.
برای استارتاپها:
سرمایهگذار مناسب را انتخاب کنید: راهحلهای Deep Tech را به VCهای عمومی ارائه ندهید؛ آنها چرخه زمانی را درک نمیکنند. به دنبال صندوقهای تخصصی فناوریهای عمیق باشید.
تحقیق خود را انجام دهید: پیش از درخواست کمک هزینه سفر، بازار را بررسی کنید. دقیقاً بدانید با چه کسی میخواهید ملاقات کنید و چه اهدافی دارید.
بلندپروازی داشته باشید: دست از ساختن برای بازار محلی بردارید. برای فرصتهای میلیارد دلاری جهانی بسازید و استراتژی صادرات فناوری و تجاریسازی را مدنظر قرار دهید.

برای دولت و رگولاتورها:
ایجاد «مسیر سریع»: معاهدهای اجرا کنید که در آن گواهینامه در لیتوانی برابر با گواهی در لهستان شناخته شود و موانع ورود به بازار کاهش یابد.
حمایت از «حضور میدانی»: از هزینههای سفر و اقامت استارتاپها برای ورود فیزیکی به بازارهای هدف (آمریکا، آسیا) حمایت کنید، نه تنها از R&D داخلی.
راهاندازی سندباکسها: فرایند رگولاتوری برای Novel Foods و دستگاههای پزشکی را کمریسک کنید تا نوآوران بتوانند سریعتر محصولاتشان را آزمایش و تجاریسازی کنند.
برای اکوسیستم:
پایگاهداده یکپارچه: همه زیرساختهای R&D را نقشهبرداری کنید تا از هدررفت در خرید تجهیزات تکراری جلوگیری شود و تخصیص منابع بهینه گردد.
Erasmus برای کارآفرینان: از برنامههای موجود اتحادیه اروپا برای تبادل نیروی انسانی بین ورشو و ویلنیوس برای دورههای ششماهه استفاده کنید تا انتقال دانش و شبکهسازی تسریع شود.
نتیجهگیری: زمان عمل است
حس غالب در دانشکده فیزیک ویلنیوس روشن بود: زمان حرف زدن گذشته است. با پیشرفت سریع هوش مصنوعی و حجم عظیم سرمایهگذاری در آمریکا و آسیا، اروپا—و بهویژه منطقه اروپای مرکزی/شرقی—نمیتواند وقت خود را در باتلاق بوروکراسی تلف کند. باید اقدام فوری و هماهنگ صورت گیرد تا اکوسیستم زیستی منطقهای بتواند در بازار جهانی جایگاه پیدا کند.
همانطور که مجری پنل سیمونا شیمولیتِ نتیجهگیری کرد، پذیرش چالش «شدن یک اکوسیستم» تنها مسیر عملی و قابل اتکا برای پیشرفت است. «ما کارهای زیادی برای انجام دادن داریم... فقط باید آغاز کنیم، یک اکوسیستم شویم... منابعمان را پیوست و ترکیب کنیم.» این فراخوان به تعامل میان دولتها، سرمایهگذاران، دانشگاهها و صنعت اشاره دارد تا از فرصتهای تحقیق تا تولید و بازارسازی بهرهبرداری شود.

![]() | ![]() | ![]() | ![]() |
منبع: smarti
نظرات
اتو_ر
دلم برا یه اکوسیستم واقعی تنگ شده، امیدوارم اینبار جدی باشن، وقتشه دیگه...
داNیکس
پایگاه داده مشترک ایده طلاییه ولی کی اینو نگهمیداره، کی آپدیتش میکنه؟ سوال جدیه.
پمپزون
حق با میرزوواست، خودم دیدم سرمایهگذارا دنبال سود فوریان، سفر و حضور میدانی برای deep tech لازمه
مکس_ایکس
سندباکس؟ ضروریه، ولی اجراش خیلی سخته، کی منابع و تعهد رو میاره؟
توماس
خیلی ایدهها خوب ولی یکم شعارگونه بود، مخصوصا بخش «بزنیم به بازار جهانی»
تریپمایند
خلاصه: هماهنگی، زیرساخت، و عمل. حرف زیاده ولی عمل کم.
بیونیکس
من تو آزمایشگاه تجربه کمبود تجهیزات برای scale up دارم، نقشه شایستگی واقعا لازمه، حرف راست بود
توربودو
این ایده «یک کشور» واقعا شدنیه؟ سیاست و بوروکراسی رو چه بکنیم...
کوینپال
معقول به نظر میاد، اما پول و زمان واقعا معضل بزرگه.
رودکس
وااای، حرفا تند و تاثیرگذار بود، نمیدونستم مقررات اینقدر سختن...




ارسال نظر