داروی خوراکی جدید متمرکز بر عضله برای سلامت متابولیک

گزارشی دربارهٔ یک داروی خوراکی متابولیک جدید که مستقیماً عضلهٔ اسکلتی را هدف می‌گیرد؛ داده‌های اولیه نشان‌دهندهٔ بهبود کنترل قند خون و کاهش چربی همراه با حفظ تودهٔ عضلانی است. این رویکرد می‌تواند مکمل یا جایگزین داروهای GLP-1 باشد.

نظرات
داروی خوراکی جدید متمرکز بر عضله برای سلامت متابولیک

6 دقیقه

یک داروی خوراکی متابولیک جدید که به‌جای سرکوب اشتها، عضلهٔ اسکلتی را هدف می‌گیرد، پس از نتایج امیدوارکننده در مطالعات پیش‌بالینی و فاز I در مسیر انجام آزمایش‌های بالینی بزرگ‌تر قرار گرفته است. داده‌های اولیه نشان می‌دهند کنترل قند خون بهبود یافته و از دست رفتن چربی افزایش یافته است در حالی که تودهٔ لِین (عضلانی) حفظ یا حتی افزایش می‌شود؛ این رویکرد می‌تواند آلترناتیوی برای داروهای تزریقی GLP-1 مانند Ozempic ارائه دهد.

استراتژی اول عضله: مسیری متفاوت به سلامت متابولیک

به‌جای اثرگذاری بر مدارهای روده–مغز که اشتها را تنظیم می‌کنند، این ترکیب تجربی طراحی شده تا مستقیماً روی عضلهٔ اسکلتی عمل کند. مولکول بر پایهٔ اسکلت مهندسی‌شدهٔ آگونیست β2 ساخته شده و به‌صورت انتخابی سیگنال‌دهی سلولی را هدایت می‌کند تا جذب گلوکز و متابولیسم میتوکندریایی در سلول‌های عضلانی افزایش یابد. در مدل‌های حیوانی نتیجه بهبود کنترل گلیسمی و تغییر ترکیب بدن به سمت کاهش چربی در حالی که تودهٔ عضلانی حفظ یا حتی افزایش یافته، بود.

چگونه با درمان‌های GLP-1 تفاوت دارد

آگونیست‌های گیرندهٔ GLP-1 مانند Ozempic و Wegovy عمدتاً با کاهش اشتها و تأخیر در تخلیهٔ معده باعث کاهش وزن می‌شوند. این داروها مؤثرند اما اغلب موجب کاهش پایدار اشتها، عوارض گوارشی و در برخی موارد کاهش ناخواستهٔ تودهٔ عضلانی می‌گردند. در مقابل، یک عامل خوراکی هدف‌گیر عضله می‌کوشد تا چربی ذخیره‌شده را بسوزاند و در عین حال عضله‌ای را که برای متابولیسم پایه و سلامت طولانی‌مدت حیاتی است، حفظ کند.

یافته‌های مطالعات: نشانه‌های ایمنی و اثرات متابولیک

مطالعات پیش‌بالینی دو مزیت کلیدی گزارش دادند: کنترل بهتر گلوکز و بهبود ترکیب بدنی. در حیوانات، ترکیب باعث کاهش ذخایر چربی شد بدون اینکه تحلیل عضلانی که در برخی استراتژی‌های کاهش وزن دیده می‌شود، رخ دهد. مهم است که مولکول به‌گونه‌ای مهندسی شده بود که از تحریک قلبی قوی مرتبط با آگونیست‌های β2 قدیمی جلوگیری کند و در نتیجه خطرات قلبی بالقوه کاهش یابد.

وقتی در مدل‌های حیوانی همراه با درمان‌های GLP-1 استفاده شد، این داروی متمرکز بر عضله از کاهش عضله‌ای که ممکن است با داروهای مبتنی بر اینکرتین همراه باشد، جلوگیری کرد — که نشان‌دهندهٔ نقشی تکمیلی به‌جای رقابتی است.

آزمایشات انسانی اولیه

یک مطالعهٔ فاز I شامل 48 داوطلب سالم و 25 نفر مبتلا به دیابت نوع 2 بود. به‌گفتهٔ محققان، قرص عموماً تحمل‌پذیری مناسبی داشت و خواص فارماکوکینتیک سازگار با دوز روزانهٔ خوراکی را نشان داد. داده‌های اولیهٔ انسانی با وعده‌های پیش‌بالینی همسو بودند و توجیه‌کنندهٔ حرکت به‌سوی آزمایش‌های بزرگ‌تر اثربخشی هستند.

چرا حفظ عضله مهم است

تودهٔ عضلانی صرفاً مربوط به قدرت یا ظاهر نیست — عضله محل عمدهٔ دفع گلوکز و تنظیم‌کنندهٔ نرخ متابولیک پایه است. کاهش تودهٔ لِین در دیابت و چاقی با نتایج متابولیک بدتر مرتبط است و می‌تواند امید به زندگی را کاهش دهد. با حفاظت یا تقویت عضلهٔ اسکلتی در حالی که کاهش چربی را ترویج می‌کند، این رویکرد به‌طور هم‌زمان قند خون و ترکیب بدن را هدف می‌گیرد.

گام‌های بعدی: فاز II و چشم‌انداز بالینی

شرکت بیوتکنولوژی Atrogi AB برنامهٔ یک مطالعهٔ فاز II بزرگ‌تر را دارد تا بررسی کند آیا مزایایی که در حیوانات و فاز I دیده شد، در افراد مبتلا به دیابت نوع 2 یا چاقی نیز تکرار می‌شود یا خیر. محققان ترکیب را هم به‌عنوان درمان خوراکی مستقل و هم در ترکیب با داروهای GLP-1 ممکن می‌دانند، زیرا مکانیسم‌ها تکمیلی هستند.

«نتایج ما به آینده‌ای اشاره دارد که در آن می‌توانیم سلامت متابولیک را بدون از دست دادن تودهٔ عضلانی بهبود دهیم. عضلات در هر دو بیماری دیابت نوع 2 و چاقی اهمیت دارند و جرم عضلانی همچنین با طول عمر رابطهٔ مستقیم دارد،» می‌گوید Tore Bengtsson، استاد در Department of Molecular Bioscience، Wenner-Gren Institute، دانشگاه استکهلم.

«این دارو نمایانگر نوعی درمان کاملاً جدید است و پتانسیل دارد برای بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 و چاقی اهمیت زیادی داشته باشد. مادهٔ ما به‌نظر می‌رسد کاهش وزن سالم را ترویج کند و علاوه بر این، بیماران نیازی به تزریق ندارند،» اضافه می‌کند Shane C. Wright، دانشیار در Department of Physiology and Pharmacology، Karolinska Institutet.

خطرات احتمالی، محدودیت‌ها و سوالات پژوهشی

هیچ دارویی بدون مآخذ منافع و زیان نیست. اگرچه نتایج اولیه از اثرات قلبی کمتر نسبت به آگونیست‌های کلاسیک β2 حکایت دارند، ایمنی قلبی‌عروقی بلندمدت باید در کوهورت‌های انسانی بزرگ‌تر اثبات شود. سوالات دیگر شامل عملکرد دارو در گروه‌های متنوع بیمار، تداوم منافع در بلندمدت و بهترین روش ترکیب آن با درمان‌های موجود مانند آگونیست‌های GLP-1 است.

دیدگاه متخصص

«یک قرص که به‌صورت انتخابی متابولیسم عضله را افزایش دهد می‌تواند نحوهٔ درمان بیماری‌های متابولیک را تغییر دهد،» می‌گوید Dr. Emily Harris، اندوکرینولوژیست و پژوهشگر بالینی. «اگر فاز II هم ایمنی و بهبودهای پایدار در ترکیب بدنی را تأیید کند، پزشکان ابزاری جدید خواهند داشت که درمان‌های GLP-1 را تکمیل می‌کند — به‌ویژه برای بیمارانی که کاهش عضله را تجربه می‌کنند یا تحمل تزریق را ندارند.»

فراتر از یک مکانیسم منفرد، این پیشرفت روند وسیع‌تری در پزشکی متابولیک را برجسته می‌کند: داروهای دقیق هدف‌گیری‌شده که با هدف حداکثر کردن سود و حداقل کردن عوارض سیستمیک طراحی می‌شوند. آزمایش فاز II آینده تعیین‌کننده خواهد بود تا مشخص شود آیا این استراتژی متمرکز بر عضله می‌تواند از علم امیدوارکننده به عمل بالینی استاندارد تبدیل شود.

منبع: scitechdaily

ارسال نظر

نظرات

مطالب مرتبط