تأثیر کار از خانه بر سلامت روان کارکنان استرالیا

تحلیل بیست‌ساله روی بیش از 16,000 کارمند استرالیایی نشان می‌دهد کار هیبریدی به‌ویژه برای زنان و افراد با سلامت روان ضعیف مفید است؛ رفت‌و‌آمد طولانی به‌ویژه برای مردان آسیب‌زا است.

نظرات
تأثیر کار از خانه بر سلامت روان کارکنان استرالیا

8 دقیقه

کار از خانه در استرالیا به یکی از ویژگی‌های ثابت زندگی کاری معاصر تبدیل شده است — اما آیا این شکل از کار واقعاً سلامت روان را بهبود می‌بخشد و اگر چنین است، برای چه گروه‌هایی بیشترین منفعت را دارد؟ یک تحلیل طولی جدید روی بیش از 16,000 کارمند استرالیایی به تفکیک اثرات زمان رفت‌و‌آمد و کار در منزل می‌پردازد و نشان می‌دهد تفاوت‌های آشکاری مبتنی بر جنسیت در گروه‌های بهره‌مند وجود دارد.

پیگیری دو دهه کار و سلامت روان

پژوهشگران از داده‌های بیست ساله پیمایش Household, Income and Labour Dynamics in Australia (HILDA) استفاده کردند تا بیش از 16,000 کارمند را در طول زمان دنبال کنند. نکته مهم این است که سال‌های همه‌گیری (2020–2021) از تحلیل حذف شدند تا شوک‌های مربوط به کووید با اثرات معمول کار از خانه یا رفت‌و‌آمد مخلوط نشوند و برآوردها دقت بیشتری داشته باشند.

قدرت این تحلیل در طراحی طولی آن نهفته است. با مشاهده همان افراد در سال‌های مختلف، گروه پژوهشی توانست تغییرات سلامت روان را به تغییرات در زمان رفت‌و‌آمد و مکان کار مرتبط سازد و در عین حال با کنترل آماری رویدادهای مهم زندگی مثل تغییر شغل، تولد فرزند یا نقل‌مکان، اثرات بالقوه اغتشاش‌گر را کاهش دهد. به عبارت دیگر، مدل‌ها تلاش کردند سیگنال‌های خاص سلامت روان ناشی از الگوهای رفت‌و‌آمد و ترتیب‌های کاری «کار از خانه» را جدا کنند تا یافته‌ها نشان‌دهنده رابطه علی واقعی‌تری باشند.

داده‌های بیست‌ساله به پژوهشگران امکان ردیابی کار و سلامت روان بیش از 16,000 کارمند را داد.

آنچه داده‌ها نشان دادند: اثرات متفاوت برای مردان و زنان

خط اصلی مطلب این است: کار از خانه به صورت یکسان بر همه اثر نمی‌گذارد. برای زنان، کار هیبریدی — یعنی جایی که بیشتر روزها در خانه کار می‌شود اما یک تا دو روز در هفته در محل کار حضور فیزیکی وجود دارد — واضح‌ترین منافع سلامت روان را به همراه داشت. این بهبودها به‌ویژه در میان زنانی که هنگام ورود به مطالعه سلامت روان ضعیف‌تری داشتند، برجسته بود؛ برای این گروه، ترتیب کاری هیبریدی به اندازه‌ای سلامت روان را ارتقا داد که معادل افزایش حدود 15٪ در درآمد خانوار برآورد شد.

نکته کلیدی این است که این مزایا صرفاً ناشی از صرفه‌جویی در زمان رفت‌و‌آمد نبود. مدل‌های آماری به طور جداگانه زمان رفت‌و‌آمد را حساب کردند، به این معنی که برتری سلامت روان مرتبط با کار هیبریدی بازتاب عوامل مثبت دیگری است: کاهش فشارهای شغلی، توانایی بهتر در مدیریت مسئولیت‌های خانواده، و کنترل بیشتر بر برنامه روزانه کاری.

الگوی مردان اما متفاوت است. رفت‌و‌آمدهای طولانی‌تر با سلامت روان ضعیف‌تر مرتبط بود — اما عمدتاً برای مردانی که از پیش مشکلات روانی یا فشارهای روانی داشتند. اندازه اثر نسبتاً کوچک بود: اضافه شدن سی دقیقه به مسیر رفت یک‌طرفه برای مردی با سطح سلامت روان نزدیک میانه تقریباً معادل کاهش 2٪ در درآمد خانوار از منظر رفاه گزارش‌شده بود. برخلاف زنان، کار از خانه به‌تنهایی برای مردان تأثیر آماری قابل‌اطمینانی نداشت؛ چه مردان عمدتاً در محل کار حاضر باشند، چه بیشتر در خانه کار کنند یا در یک مدل هیبریدی قرار داشته باشند، اثر معناداری ثبت نشد.

چرا ممکن است کار هیبریدی برای زنان مفیدتر باشد؟

چند توضیح اجتماعی و رفتاری محتمل وجود دارد که می‌تواند این تفاوت جنسیتی را توجیه کند. در بسیاری از خانواده‌های استرالیایی، زنان هنوز سهم نامتناسبی از مراقبت‌های روزمره و وظایف خانگی را بر عهده دارند. کار هیبریدی می‌تواند اصطکاک بین اشتغال مزدبگیری و این مسئولیت‌ها را کاهش دهد و در نتیجه تسکین محسوس در سلامت روان ایجاد کند. همچنین، زنان ممکن است با امکان تنظیم ساعات کاری به دور از اوج‌های فشار یا به‌دلیل هماهنگ‌سازی با نیازهای خانوادگی، استرس شغلی کمتری تجربه کنند.

از سوی دیگر، شبکه‌های اجتماعی مردان، به‌طور متوسط، بیشتر حول محیط کار سازمان‌دهی شده‌اند. این موضوع می‌تواند منفعت‌های سلامت روانی کار در منزل را برای مردان کاهش دهد — اگر حضور در محل کار صرفاً به تولید اثر نگذارد بلکه اتصال اجتماعی، هویت شغلی و فرصت‌های تعاملی را نیز فراهم سازد.

کار تمام‌وقت در خانه در مقابل روزهای دورکاری گاه‌به‌گاه

این مطالعه نشان داد که دورکاری سبک یا روزهای دورکاری گاه‌به‌گاه برای زنان منافع سلامت روانی قاطعی به همراه نداشت و شواهد مربوط به کار تمام‌وقت در منزل نیز نامشخص بود — بخشی از این عدم قطعیت به‌دلیل تعداد کمتر زنانی است که صرفاً از خانه کار می‌کردند. این یافته نشان می‌دهد ترتیب بهینه برای بسیاری احتمالاً تعادلی است: زمانی کافی در خانه برای کاهش عوامل استرس‌زا و مدیریت وظایف زندگی، اما همچنان روزهایی در محل برای تماس‌های اجتماعی، همکاری تیمی و جداسازی نقش‌های کاری و خانوادگی.

چه کسانی نسبت به رفت‌و‌آمد و محل کار حساس‌ترند؟

یک یافته پایدار این است که کارگرانی که از ابتدا سلامت روان پایینی دارند بیشترین حساسیت را نسبت به هم رفت‌و‌آمد طولانی و هم محل کار نشان می‌دهند. کاهش زمان رفت‌و‌آمد می‌تواند تسکین معناداری برای مردان با وضعیت روانی پرتنش فراهم کند، در حالی که کار هیبریدی به‌نظر می‌رسد موتور قوی‌تری برای ارتقای رفاه میان زنان همان گروه باشد. کارگران با سلامت روان قوی‌تر هنوز هم از انعطاف‌پذیری استقبال می‌کنند، اما انتخاب محل کار اثرات کمتری بر اندازه‌گیری‌های قابل‌مشاهده رفاه آن‌ها دارد.

پیامدهای عملی برای کارفرمایان و سیاست‌گذاران

  • کارفرمایان: انعطاف‌پذیری را به‌عنوان یک سیاست سلامت در نظر بگیرید، نه صرفاً یک مزیت. مدل‌های هیبریدی که ترکیبی از دورکاری و حضور در محل را فراهم می‌کنند، به‌نظر می‌رسد بیشترین بازده سلامت روان را برای تعداد قابل‌توجهی از کارکنان زن داشته باشند. زمان رفت‌و‌آمد را در بحث‌های مربوط به بار کاری و رفاه کارکنان لحاظ کنید و از سیاست‌های یکسان و سختِ بازگرداندن همه به دفتر اجتناب کنید.
  • کارگران: به الگوهای شخصی خود توجه کنید. اگر با سلامت روان دست‌به‌گریبانید، محیطی را که در آن بیشترین تمرکز را دارید در اولویت قرار دهید و کارهای پرچالش را در زمان‌هایی برنامه‌ریزی کنید که شرایط بهتری دارید. ترتیب‌های هیبریدی می‌توانند ابزار راهبردی باشند، نه فقط تسهیلات رفاهی.
  • سیاست‌گذاران: سرمایه‌گذاری روی ظرفیت حمل‌ونقل و کاهشِ تراکم ترافیک را تقویت کنید و چارچوب‌هایی که امکان کار انعطاف‌پذیر را فراهم می‌آورند، تقویت کنید. نتایج بهداشت عمومی زمانی بهبود می‌یابد که استرس رفت‌و‌آمد و دسترسی به خدمات سلامت روان به‌عنوان المان‌هایی از تصمیمات شهری و حمل‌ونقلی مورد توجه قرار گیرند.

دیدگاه تخصصی

«داده‌های طولی مانند HILDA به ما این امکان نادر را می‌دهند که رفاه فردی را در طول زمان ردیابی کنیم، نه اینکه به عکس‌برداری‌های لحظه‌ای تکیه کنیم»، دکتر Emily Carter، پژوهشگر سلامت شغلی و مشاور رفاه در محل کار می‌گوید. «آنچه برجسته است، ناهمگنی است: سیاست‌های یکسان، افراد را که بیشترین بهره را می‌برند از قلم می‌اندازد. برای بعضی کارکنان، به‌ویژه زنان که نقش‌های متعدد را هم‌زمان مدیریت می‌کنند، کار هیبریدی می‌تواند تحول‌آفرین باشد.»

دکتر کارتر اضافه می‌کند که اقدامات تکمیلی — آموزش مدیریتی خوب، انتظارات شفاف نقش‌ها، و دسترسی به حمایت‌های سلامت روان — مزایای ترتیبات انعطاف‌پذیر را تقویت می‌کنند.

چه مواردی را باید در آینده دنبال کرد

تحقیقات آینده باید بررسی کنند آیا این الگوها در بخش‌ها و فرهنگ‌های مختلف پابرجا هستند یا خیر، و اینکه چگونه تغییرات در زیرساخت حمل‌ونقل تعادل بین استرس رفت‌و‌آمد و کار در منزل را تغییر می‌دهد. فهم مکانیسم‌ها — مانند کاهش تعارض نقش‌ها، کاهش مواجهه با عوامل استرس‌زای محیط کار، یا افزایش کنترل بر برنامه زمان‌بندی — به کارفرمایان و شهرها کمک خواهد کرد سیاست‌هایی طراحی کنند که سلامت روان جمعیت را ارتقا دهند.

به‌اختصار: انعطاف‌پذیری اهمیت دارد و برای افراد مختلف معانی متفاوتی دارد. کارفرمایان و دولت‌هایی که به این تفاوت‌ها آگاه باشند، می‌توانند بهتر از سلامت روان کارکنان حمایت کنند و در عین حال بهره‌وری را حفظ نمایند.

منبع: sciencealert

ارسال نظر

نظرات

مطالب مرتبط