پیش بینی جهانی سرطان تا ۲۰۵۰؛ ضرورت سیاست و سرمایه گذاری سلامت

تحلیل تازه جهانی نشان می‌دهد بدون سیاست‌های قوی و سرمایه‌گذاری در نظام‌های سلامت، موارد و مرگ‌ومیر ناشی از سرطان تا ۲۰۵۰ به‌طور چشمگیری افزایش می‌یابد؛ راه‌حل‌ها شامل پیشگیری، تشخیص زودهنگام و تقویت داده‌هاست.

نظرات
پیش بینی جهانی سرطان تا ۲۰۵۰؛ ضرورت سیاست و سرمایه گذاری سلامت

10 دقیقه

برآوردهای جهانی تازه درباره سرطان تصویری هشداردهنده ارائه می‌کند: بدون تغییر سیاست‌ها و سرمایه‌گذاری معنادار در نظام‌های سلامت، شیوع و مرگ‌ومیر ناشی از سرطان در سه دهه آینده به‌شدت افزایش خواهد یافت. تحلیل‌های جدید روی داده‌های بلندمدت نشان می‌دهد بار بیماری به‌طرز چشمگیری به سمت کشورهایی با کمترین منابع جابه‌جا خواهد شد؛ به عبارت دیگر در مناطقی که امروز سرطان تا حدودی قابل پیشگیری و درمان است، در نقاط دیگر ممکن است این بیماری به یک وضعیت اضطراری بزرگ بهداشت عمومی تبدیل شود.

افزایش تعداد و جابه‌جایی جغرافیایی

یک مطالعه بین‌المللی مهم که از همکاری پروژه Global Burden of Disease 2023 Cancer بهره برده است، بیش از سی سال داده را در هم آمیخته تا روندهای ابتلا و مرگ‌ومیر ناشی از سرطان را مدل‌سازی کند. در سال ۲۰۲۳ تقریباً ۱۸.۵ میلیون تشخیص جدید سرطان و ۱۰.۴ میلیون مرگ ناشی از سرطان در ۲۰۴ کشور گزارش شد. پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد که اگر روندهای فعلی ادامه یابد، تا سال ۲۰۵۰ تعداد تشخیص‌های سالانه می‌تواند به حدود ۳۰.۵ میلیون برسد و مرگ‌ومیر به حدود ۱۸.۶ میلیون نزدیک شود — یعنی تقریباً دو برابر مرگ‌ومیر سالانه کنونی.

نکته محوری این است که سریع‌ترین افزایش‌ها در کشورهای با درآمد پایین و متوسط پیش‌بینی می‌شود. رشد جمعیت و پیر شدن تا حدی افزایش را توضیح می‌دهند، اما تغییر سبک زندگی، شهری‌شدن، بدتر شدن کیفیت هوا در برخی شهرها و گسترش مواجهه با عوامل سرطان‌زای شغلی و محیطی نیز نقش‌های مهمی دارند. بسیاری از کشورهایی که تغییرات اقتصادی سریع را تجربه می‌کنند، سرمایه‌گذاری متناسبی در غربالگری، خدمات آسیب‌شناسی، آموزش نیروی کار آنکولوژی و دسترسی به درمان‌های مقرون‌به‌صرفه ندارند؛ این خلاها پیامدهای شدیدی روی مرگ‌ومیر خواهند داشت.

مرگ‌ومیر ناشی از سرطان تا سال ۲۰۵۰ بر اساس گروه‌های درآمدی بانک جهانی (قرمز = درآمد بالا تا بنفش = درآمد پایین). (Force et al., The Lancet, 2025)

پیشگیری، تشخیص و اهمیت سیاستگذاری

مطالعه برآورد کرده است که در سال ۲۰۲۳ حدود ۴۱.۷٪ از مرگ‌های ناشی از سرطان به خطرات قابل تغییر نسبت داده می‌شوند: تنباکو، مصرف مضر الکل، رژیم‌های ناسالم و چاقی، آلودگی هوای بیرونی و داخل خانه، و مواجهه‌های شغلی یا محیطی. این به معنی آن است که میلیون‌ها مورد می‌توانند هر سال پیشگیری یا به تأخیر بیفتند اگر مداخلات بهداشت عمومی اثربخش و مقررات قوی به اجرا گذاشته شوند.

پیشگیری صرفاً یک مسئولیت فردی نیست؛ شکل‌گیری آن تحت تأثیر تصمیمات سیاسی است که تعیین می‌کند چه چیزی قابل‌پرداخت و در دسترس است: آیا مالیات بر دخانیات افزایش می‌یابد؟ آیا کیفیت هوا پایش و تنظیم می‌شود؟ آیا گزینه‌های غذایی سالم در دسترس و مقرون‌به‌صرفه هستند؟ و آیا محیط‌های کاری در برابر عوامل سرطان‌زا محافظت می‌شوند؟ سیاست‌های اثبات‌شده — کنترل دخانیات، استانداردهای هوای پاک، راهبردهای پیشگیری از چاقی و ایمنی شغلی — شواهد محکمی پشتیبان خود دارند و قادرند بار سرطان آینده را به طور قابل‌توجهی کاهش دهند.

به همان اندازه سرمایه‌گذاری در تشخیص زودهنگام و درمان اهمیت دارد. غربالگری برای سرطان‌های دهانه رحم، پستان و روده بزرگ جان انسان‌ها را نجات می‌دهد، اما بسیاری از کشورها هنوز برنامه‌های غربالگری روتین، خدمات آسیب‌شناسی آموزش‌دیده یا زنجیره تأمین قابل‌اطمینان برای داروهای ضروری را ندارند. تقویت ظرفیت نظام سلامت — از شبکه‌های آزمایشگاهی گرفته تا آموزش پرستاران آنکولوژی و جراحان — حتی در صورت افزایش بروز، مرگ‌ومیر را کاهش خواهد داد.

در عمل، ترکیب سیاست‌های پیشگیری با توسعه ظرفیت‌های تشخیصی و درمانی بیشترین تأثیر را دارد. مثال‌های موفق در کشورهای مختلف نشان داده‌اند که افزایش مالیات بر سیگار، پیاده‌سازی برنامه‌های واکسیناسیون علیه ویروس پاپیلومای انسانی (HPV)، و گسترش دسترسی به ماموگرافی یا کولونوسکوپی می‌تواند شیوع و مرگ‌ومیر را در بازه‌های زمانی چندساله کاهش دهد؛ اما برای تداوم این نتایج به تعهد سیاسی و منابع مالی پایدار نیاز است.

زمینه علمی و شکاف‌های داده‌ای

مدل‌های اپیدمیولوژیک در مقیاس بزرگ بر پایه ثبت‌های سرطان، سوابق مرگ‌ومیر و داده‌های مواجهه بنا می‌شوند. در مناطقی که این سامانه‌ها ضعیف‌اند، پیش‌بینی‌ها با عدم‌قطعیت بیشتری همراه خواهند بود — این خود مشکل‌ساز است، زیرا کشورها برای برنامه‌ریزی، اولویت‌بندی هزینه‌ها و سنجش پیشرفت به داده‌های باکیفیت نیاز دارند. تقویت ثبت‌های سرطان و پایش روتین بنابراین یک گام حیاتی و اقتصادی برای متمرکز کردن مداخلات است.

از منظر تاریخی، سرطان اغلب به‌عنوان بیماری کشورهای ثروتمند توصیف می‌شد؛ این نگرش اکنون منسوخ شده است. بسیاری از کشورهای با درآمد پایین و متوسط هم‌اکنون تحت فشارهای دوتایی جمعیت‌های پیرتر و انتقال سبک زندگی قرار دارند، در حالی که زیرساخت تشخیص به‌موقع و درمان استاندارد را ندارند؛ این وضعیت منجر به مرگ‌ومیر نامتناسبی می‌شود. پیامدهای اجتماعی و اقتصادی عمیق است: سرطان در میان بزرگسالان در سن کار می‌تواند تحصیل، اشتغال و ثبات خانوادگی را مختل کند و فقر و نابرابری را تشدید کند.

علاوه بر ضعف در ثبت و گزارش‌دهی، شکاف‌های علمی دیگری نیز وجود دارد: فقدان داده‌های ماهیتی برای برآورد مواجهه‌های محیطی و شغلی در بسیاری از مناطق، کمبود مطالعات بومی‌شده درباره الگوهای خطر محلی، و محدودیت در اطلاعات در مورد کیفیت خدمات درمانی و دسترسی به داروهای ارزان‌قیمت. همه اینها باعث می‌شود که برنامه‌ریزی مبتنی بر شواهد دشوارتر شود و نیاز به سرمایه‌گذاری در پژوهش عملی و سیستم‌های اطلاعات سلامت را برجسته می‌سازد.

چه کارهایی سیاست‌گذاران اکنون می‌توانند انجام دهند

  • گسترش سیاست‌های پیشگیری اثبات‌شده: تقویت کنترل دخانیات و محدودیت‌های الکلی، تنظیم کیفیت هوا، و تدابیری برای پیشگیری از چاقی.
  • سرمایه‌گذاری در برنامه‌های تشخیص زودهنگام و توسعه دسترسی به غربالگری در جاهایی که شواهد نشان‌دهنده فایده است.
  • ایجاد و تقویت ظرفیت آزمایشگاهی و آسیب‌شناسی و آموزش بالینی و پرستاری در حوزه آنکولوژی.
  • اطمینان از دسترسی مقرون‌به‌صرفه به داروهای ضروری سرطان و فراهم‌سازی رادیوتراپی در مکان‌هایی که لازم است.
  • اولویت‌بخشی به سامانه‌های داده‌ای باکیفیت — ثبت‌های سرطان و گزارش‌دهی علت مرگ — برای هدایت سیاست و سنجش اثرگذاری.

هر یک از این اقدامات نیازمند برنامه‌ریزی دقیق، بودجه‌ریزی بلندمدت و مشارکت بازیگران متعدد از وزارت بهداشت، سازمان‌های غیردولتی، جامعه مدنی و بخش خصوصی است. به‌عنوان نمونه، اجرای گسترده برنامه واکسن HPV در کشورهای با منابع محدود به همراه تقویت خدمات غربالگری و پیگیری درمان، نیازمند هماهنگی بین‌بخشی، فضای مالی پایدار و زیرساخت‌های لجستیکی است.

سرمایه‌گذاری در آموزش نیروی کار به ویژه برای تحلیل بافت‌های پاتولوژی، تفسیر تصاویر رادیولوژی، و مراقبت‌های تخصصی بیمار مبتلا به سرطان، سوددهی بلندمدت بالایی دارد؛ زیرا کمبودهای نیروی انسانی موجب تأخیر در تشخیص و کاهش کیفیت درمان می‌شوند. همچنین استفاده هوشمند از فناوری‌های دیجیتال و تله‌مدیسین می‌تواند شکاف‌های دسترسی در مناطق دورافتاده را کاهش دهد، هرچند این راه‌حل‌ها نیز نیازمند زیرساخت‌های ارتباطی و آموزش هستند.

دیدگاه کارشناسی

«پیش‌بینی‌ها مقدر نیستند — بلکه ندای عمل‌اند،» می‌گوید دکتر آنجالی راو، اپیدمیولوژیست جهانی در حوزه آنکولوژی. «کشورهایی که اکنون در کنترل دخانیات، بهبود کیفیت هوا و توسعه برنامه‌های قابل توسعه غربالگری سرمایه‌گذاری کنند، تا سال ۲۰۵۰ مرگ‌ومیر بسیار کمتری را خواهند دید. دانش فنی موجود است؛ چیزی که در بسیاری از مناطق کمبود دارد، اراده سیاسی و تأمین مالی پایدار است تا آن دانش به سیستم‌هایی تبدیل شود که به مردم خدمات برساند.»

دکتر راو اضافه می‌کند که رویکردهای یکپارچه بیشترین بازدهی را دارند: ترکیب پیشگیری، تشخیص زودهنگام و گسترش درمان منافع هم‌افزایی ایجاد می‌کند. «غربالگری بدون ظرفیت درمان، یا درمان بدون تشخیص، جمعیت‌ها را در معرض خطر باقی می‌گذارد. هدف باید ایجاد سیستم‌های هماهنگ باشد که این شکاف‌ها را ببندند.»

کارشناسان دیگر نیز بر نقش مقررات قوی و سرمایه‌گذاری هوشمند در زیرساخت‌ها تأکید می‌کنند. از دید آنان، اولویت‌بندی منابع محدود برای مداخلاتی که بیشترین اثر را دارند — مانند کنترل دخانیات، واکسیناسیون، برنامه‌های غربالگری هدفمند و تقویت شبکه‌های آزمایشگاهی — می‌تواند بازگشت سرمایه قابل‌توجهی از منظر سلامت عمومی و اقتصادی داشته باشد.

پیامدها و گام‌های بعدی

پیش‌بینی‌های جهانی سرطان یک هشدار است: بدون اقدام هماهنگ، سرطان جان‌های بیشتری را می‌گیرد و نابرابری‌های بهداشتی را عمیق‌تر می‌کند. اما علم همچنین مداخلات روشنی را نشان می‌دهد که اثرگذارند. تقویت سیاست‌های بهداشت عمومی، توسعه ظرفیت تشخیصی و درمانی و بهبود جمع‌آوری داده‌ها از اولویت‌های عملی و مبتنی بر شواهدی هستند که می‌توانند روند آتی را تغییر دهند.

در ۲۵ سال آینده، تصمیم‌هایی که دولت‌ها، نظام‌های سلامت و جوامع اتخاذ می‌کنند تعیین خواهد کرد که آیا این پیش‌بینی‌ها به واقعیت تبدیل می‌شوند یا نه. پنجره برای عمل هنوز باز است — ابزارها شناخته‌شده‌اند. تبدیل دانش به سیاست و سرمایه‌گذاری پایدار، پاسخ جهانی به سرطان در دهه‌های پیش رو را تعیین خواهد کرد. این فرآیند نیازمند شفافیت در هزینه‌کردها، مشارکت جوامع محلی و تعهد به دسترسی عادلانه به خدمات است.

برنامه‌ریزی هوشمندانه، اولویت‌بندی مبتنی بر داده و همکاری چند‌بخشی می‌تواند از فشاری که به‌زودی بر کشورهای کم‌منابع وارد خواهد شد بکاهد. برای مثال، توسعه استراتژی‌های کاهش آلودگی هوا در مناطق شهری، اجرا و گسترش برنامه‌های کنترل دخانیات، و تقویت مسیرهای ارجاع از مراقبت‌های اولیه تا تخصصی می‌توانند در کوتاه‌مدت و بلندمدت تفاوت قابل‌توجهی ایجاد کنند. این اقدامات همچنین مزایای جانبی مهمی در کاهش بیماری‌های قلبی-عروقی و بیماری‌های مزمن دیگر دارند.

در نهایت، پیام روشن است: دانش و ابزارها وجود دارند، اما بدون اراده سیاسی و سرمایه‌گذاری مستمر، بار جهانی سرطان افزایش خواهد یافت و نابرابری‌ها تشدید خواهد شد. اقدامی هماهنگ، مبتنی بر شواهد و با اولویت‌دادن به پیشگیری و تقویت نظام‌های تشخیصی و درمانی می‌تواند آینده را تغییر دهد.

منبع: sciencealert

ارسال نظر

نظرات

مطالب مرتبط