11 دقیقه
مهندس آلمانی هوافضا و مکاترونیک، میکائلا بنتهاوس، روز شنبه تاریخساز شد و بهعنوان نخستین فرد استفادهکننده از ویلچر که خط کارمان را در یک پرواز تجاری زیرمداری عبور کرد ثبت گردید. سفر دهدقیقهای او با نیو شپردِ بلو اوریجین هم پیشرفتهای صنعت گردشگری فضایی خصوصی را نشان داد و هم چالشهای جدی در مسیر دسترسپذیری فضا برای افراد دارای معلولیت را برجسته ساخت.
یک دستاورد بالای خط کارمان
شرکت بلو اوریجین راکت نیو شپرد خود را در ساعت 8:15 صبح بهوقت محلی (1415 به ساعت هماهنگ جهانی) از مرکز این شرکت در غرب تگزاس به فضا پرتاب کرد. این پرواز که بهطور کامل خودکار بود، کپسول سرنشیندار را به فراتر از مرز بینالمللی شناختهشده فضا — یعنی خط کارمان — رساند، سپس کپسول جدا شد و با استفاده از چترها به زمین بازگشت.
میکائلا بنتهاوس که مهندس در سازمان فضایی اروپا (ESA) است و پس از آسیب نخاعی در یک حادثه دوچرخهسواری کوهستانی از ویلچر استفاده میکند، یکی از اعضای خدمه NS-37 بود. حضور او در این پرواز بهطور گستردهای در شبکههای اجتماعی و رسانهها مورد استقبال قرار گرفت؛ از جمله پیام تبریک جرد آیزاکمن، فضانورد خصوصی، که با اشاره به ارزش الهامبخش این مأموریت منتشر شد.
این رخداد نمادی از تغییر در صنعت فضایی خصوصی است که بهتدریج از مرحله نمایش و آزمایش به مرحله فراهمسازی تجربه فراگیر برای طیف گستردهتری از مسافران میرود. علاوه بر جنبه نمادینِ عبور از خط کارمان، این پرواز نشان میدهد که شرکتهای تجاری فضای خصوصی میتوانند نقش مؤثری در ارتقای نمایندگی (representation) و دسترسپذیری (accessibility) ایفا کنند؛ اما تحقق این هدف به تغییرات مهندسی، اجرایی و سیاستگذاری نیاز دارد.
چرا این پرواز برای دسترسپذیری و نمایندگی اهمیت دارد
بنتهاوس در مصاحبهها و اظهارنظرهای عمومی به موانعی که پس از حادثه با آنها روبهرو شده اشاره کرده است: «بعد از حادثهام واقعاً فهمیدم جهان ما چقدر هنوز غیرقابل دسترس است.» او افزوده: «اگر میخواهیم یک جامعه فراگیر باشیم، باید در همهجا فراگیر باشیم، نه صرفاً در بخشهایی که دوست داریم.» این سخنان، نقطه شروع گفتوگویی گستردهتر در مورد طراحی وسایل پروازی، عملیات زمینی، آموزش و مقررات است تا طیف گستردهای از بدنها و تواناییها را در نظر بگیرد.
نمایندگی افراد دارای معلولیت در فضا فراتر از جنبه نمادین است؛ این موضوع به مسائل عملی و فناورانه مربوط میشود: نحوه انتقال مسافر از ویلچر به صندلی کپسول، طراحی صندلیها و سیستمهای نگهدارنده برای بدنهایی با نیازهای متفاوت، تجهیزات اضطراری ویژه، امکان دسترسی به سرویسهای بهداشتی و امکانات کمکی در ایستگاههای پرتاب و فرود، و برنامههای آموزشی تطبیقی برای خدمه و تیمهای پشتیبانی زمینی.
از منظر اجتماعی و حقوقی نیز، حضور بنتهاوس سؤالهای مهمی را مطرح میکند: چگونه شرکتهای خصوصی و نهادهای تنظیمکننده میتوانند تضمین کنند افراد دارای معلولیت به فرصتهای سفر فضایی دسترسی عادلانه داشته باشند؟ چه استانداردهای ایمنی و پزشکی باید بازنگری شوند تا هم ایمنی پرواز تضمین و هم تبعیض کاهش یابد؟ این پرسشها شامل حوزههایی مثل مقررات ملی هوانوردی، بیمه، مسئولیت قانونی و چارچوبهای بینالمللی مشارکت در مأموریتهای فضایی میشود.

خدمه NS-37 (از چپ به راست): جوی هاید، آدونیس پورولیس، هانس کونیکسمان، میکائلا (میچی) بنتهاوس، جیسون استانسل، و نیل میلچ. (Blue Origin)
جزئیات مأموریت و اهداف شرکتی
نیو شپردِ بلو اوریجین یک وسیله زیرمداری با لانچ عمودی است که برای پروازهای کوتاهمدت گردشگری فضایی طراحی شده است. پروفایل پرواز زیرمداری معمولاً شامل یک شتابگیری قدرتمند تا رسیدن به سرعتی است که کپسول بتواند به ارتفاعی بالاتر از خط کارمان (تقریباً 100 کیلومتر برفراز سطح زمین، هرچند برخی نهادها مرزهای متفاوتی را پیشنهاد دادهاند) برسد، سپس موتور متوقف میشود و کپسول مسافران دوران کوتاهی بیوزنی را تجربه میکند پیش از آنکه با چترهای بازشونده به زمین بازگردد.
پرواز NS-37 شانزدهمین مأموریت سرنشیندار شرکت بود و بخشی از برنامه پیوستهای برای ارائه سفرهای کوتاهمدت فراتر از خط کارمان به مشتریان تجاری و خصوصی بهشمار میآید. طراحی نیو شپرد برای بازگشت سریع، استفاده مجدد از اجزای کلیدی و تمرکز بر تجربه مسافر است؛ به همین دلیل شرکت روی کاهش زمان بین پرتابها، بهبود راحتی داخل کابین، و کاهش هزینههای عملیاتی تمرکز دارد. البته قیمت بلیتها معمولاً بهصورت عمومی اعلام نمیشود و بازار پروازهای زیرمداری هنوز نسبتاً کوچک و در حال شکلگیری است.
همچنین بلو اوریجین در کنار نیو شپرد، پروژه بزرگتر نیو گلن (New Glenn) را دنبال میکند که یک راکت نسبتاً بزرگ و قدرتمند برای پرتابهای مداری است. امسال این شرکت دو پرتاب آزمایشی مداری بدون سرنشین را با نیو گلن انجام داده که نشاندهنده عزم بلو اوریجین برای ورود به بازار پرتابهای مداری و رقابت با شرکتهایی مانند اسپیسایکس است. دستیابی به قابلیتهای مداری نیازمند توسعه فناوریهای بالاتر از جمله موتورهای قدرتمندتر، مدیریت حرارتی در شرایط مداری، و طراحی سازگار با ماهوارهها و بارهای بزرگتر است.
از منظر تجاری، رقابت میان بازیگران مختلفِ حوزهٔ حملونقل فضایی (شرکتهای پرتاب، اپراتورهای گردشگری فضایی، و سازمانهای ملی فضایی) به پیشرفت فناوری، کاهش هزینه سرانه پرتاب، و گسترش بازار خدمات فضایی منجر میشود. جایگاه بلو اوریجین در این بومدانش به توانایی این شرکت برای ترکیب ایمنی، قابلیت استفاده مجدد، و ارائه تجربه قابلاطمینان به مشتریان بستگی دارد.
فناوری و مهندسی مرتبط با دسترسپذیری در پروازهای زیرمداری
طراحی برای دسترسپذیری در فضا نیازمند توجه به جزئیات فنی است. چند نکته فنی کلیدی که مهندسان باید در نظر داشته باشند عبارتاند از:
- انتقال و بارگیری: توسعه سامانههای انتقال مکانیزه یا نیمهخودکار برای جابجایی مسافران مبتلا به معلولیت از ویلچر به کپسول، شامل رمپها، بالابرها یا سکوهای تطبیقی با تحمل بار و ایمنی بالا.
- طراحی داخلی کابین: صندلیها و نگهدارندههایی که میتوانند با انواع بدنها و وضعیتهای فیزیکی سازگار شوند؛ استفاده از مواد جاذب ضربه و سیستمهای نگهدارنده قابل تنظیم برای حفظ پایداری بدن تحت نیروهای g مثبت و منفی.
- کنترلها و نمایشگرها: استفاده از رابطهای کاربری با قابلیتهای افزوده مثل نمایشگر با کنتراست بالا، کنترلهای صوتی یا لمسی تقویتشده، و گزینههای جایگزین برای افرادی که توانایی حرکتی محدود یا نقص بینایی دارند.
- پشتیبانی پزشکی و ارزیابی ریسک: توسعه پروتکلهای پزشکی اختصاصی برای ارزیابی صلاحیت پرواز و مدیریت شرایط اورژانسی، بهعلاوه تجهیزات پزشکی قابل حمل و آموزش خدمه در ارائه کمکهای اولیه و مدیریت وضعیتهای ویژه.
- آموزش تطبیقی: برنامههای آموزشی برای مسافران دارای معلولیت که شامل تمرینهای انتقال، آموزش استفاده از سیستمهای ایمنی و آشنایی با پروفیل شتاب و بیوزنی است؛ همچنین آموزش تیمهای پرتاب و فرود برای مدیریت نیازهای ویژه مسافران.
تعدادی از این راهکارها ممکن است هزینه و پیچیدگی مهندسی را افزایش دهند، اما با تسهیل دسترسی به بازارهای جدید و ارتقای شهرت شرکتها در زمینه مسئولیت اجتماعی، میتوانند سرمایهگذاری با بازده بالا تلقی شوند. علاوه بر این، استانداردسازی و اشتراکگذاری تجربیات بین بازیگران صنعت میتواند هزینهها را کاهش دهد و سرعت پذیرش طراحیهای فراگیر را بالا ببرد.
چه آیندهای در انتظار سفر فضایی فراگیر است؟
پرواز بنتهاوس یک گام نمادین است، اما سوالات عملی مهمی را نیز مطرح میکند: طراحی جهانی (universal design) در فضا چگونه باید پیادهسازی شود؟ چه تغییراتی در تسهیلات آموزشی و زیرساختهای زمین لازم است؟ و چه اصلاحات قانونی و سیاستی باید انجام شود تا افراد دارای معلولیت بتوانند در مأموریتهای آینده شرکت کنند — از گردشگری زیرمداری تا پروازهای مداری علمی و مأموریتهای تحقیقاتی؟
با مقیاسگیری عملیات شرکتهای خصوصی و ورود بازیگران جدید به بازار، دسترسپذیری بهتدریج یکی از عوامل تعیینکننده در انتخابهای مهندسی و انتظارات عمومی خواهد شد. در ادامه چند حوزه کلیدی که انتظار میرود بیشترین تأثیر را داشته باشند آورده شده است:
- قوانین و مقررات: نهادهایی مانند سازمان هواپیمایی فدرال (FAA) در آمریکا، آژانسهای ملی فضایی و سازمانهای بینالمللی ممکن است نیاز به ایجاد یا بهروزرسانی چارچوبهای مقرراتی برای تضمین دسترسپذیری و حفاظت از حقوق مسافران داشته باشند.
- استانداردسازی فناوری: تدوین استانداردهای فنی برای سازگاری تجهیزات ورود/خروج، صندلیها، سیستمهای نگهدارنده و پروتکلهای ایمنی که میتواند بهصورت صنعتی پذیرفته و به کار گرفته شود.
- تحقیقات پزشکی و فضایی: مطالعات جامعتر درباره اثرات فیزیکی و روانی پروازهای کوتاهمدت و طولانیمدت بر افراد با شرایط مختلف پزشکی که به شکلگیری دستورالعملهای پزشکی و فرآیندهای غربالگری کمک میکند.
- آموزش و ظرفیتسازی: توسعه دورهها و شبیهسازهای آموزشی تطبیقی برای آمادهسازی مسافران و کارکنان فنی، بهخصوص در زمینه مدیریت انتقال و اضطراری برای افراد دارای نیازهای ویژه.
- همکاری بینبخشی: تشویق همکاری میان شرکتهای خصوصی، سازمانهای مردمنهاد مربوط به حقوق افراد دارای معلولیت، متخصصان پزشکی و دانشگاهها برای خلق راهکارهای عملی و مقرونبهصرفه.
در عمل، تحقق یک چشمانداز فراگیر برای سفر فضایی نیازمند ترکیبی از نوآوری مهندسی، تغییرات سیاستی و مشارکت فعال افراد دارای معلولیت در طراحی خدمات و محصولات است. تجربههای اولیه مانند پرواز میکائلا بنتهاوس میتواند بهعنوان مطالعات موردی ارزشمند برای شناسایی شکافها و اولویتبندی راهحلها مورد استفاده قرار گیرد.
نتیجهگیری و دیدگاههای فنی و اجتماعی
پرواز NS-37 و حضور میکائلا بنتهاوس بهعنوان نخستین مسافر ویلچری در فراتر از خط کارمان، نقطه عطفی در تاریخ گردشگری فضایی خصوصی است که هم الهامبخش است و هم چالشهای عملی را روشن میسازد. این رخداد نشان میدهد که دستیابی به فضا دیگر تنها دامنه گروه محدودی از افراد نیست و با توجه به پیشرفت فناوری و تغییر نگرشها میتوان مسیر را برای مشارکت گستردهتر هموار کرد.
برای مهندسان، طراحان و سیاستگذاران، پیام روشن است: اگر میخواهیم سفر به فضا برای همه امکانپذیر و ایمن باشد، باید از هماکنون طراحیهای فراگیر را در اولویت قرار دهیم، از استانداردسازی فنی حمایت کنیم، و فرآیندهای آموزشی و پزشکی را متناسبسازی کنیم. برای جامعه، این دستاورد فرصتی است تا درباره عدالت دسترسی، نمایندگی و نقش تکنولوژی در حذف موانع بحث و اقدام عملی انجام دهد.
در منظر بلندمدت، توسعه راکتهای مداری مانند نیو گلن، پیشرفت در قابلیتهای پرتاب و کاهش هزینهها، و تمرکز بر طراحی انسانمحور میتواند سفرهای فضایی را از یک تجربه لوکس برای اقلیت به یک خدمت فراگیرتر تبدیل کند. اما این تحول به اراده سیاسی، سرمایهگذاری هدفمند و همکاری میانبخشی نیاز خواهد داشت — و نمونههایی مانند سفر بنتهاوس به ما یادآوری میکنند که این مسیر نهفقط ممکن، بلکه ضروری است.
منبع: sciencealert
نظرات
پروازک
اگه این شروع واقعیه خب عالی، ولی کاش نشون میدادن صندلی، سرویس و انتقال عملی چطوری انجام شد 🙏
آرمان
هیجانانگیزه ولی یه کم اغراق داره، تا زیرساختها و پروتکلها اصلاح نشه بیشتر تبلیغه تا دسترسپذیری واقعی
سفرک
نمادیه و مهمه؛ ولی باید ببینیم چه استانداردهایی واقعا تغییر میکنه. مطالعات پزشکی و استانداردسازی لازمه، نه فقط عکس
لابکور
من با بیماران کار کردم، انتقال از ویلچر خیلی پیچیده ست. ایدهها خوبن اما اجرا لازمه، از زمین شروع کنن
توربوکس
این یعنی دسترسپذیری کامل؟ یا صرفا ژست رسانهای و تبلیغاتی؟ مقررات و بیمه کی قراره درست بشه؟
کوینپ
معقول تِبه، صنعت باید دسترسپذیری رو جدی بگیره. هزینه بالاس ولی بازار جدید هم میتونه باز بشه
دیتاپالس
واقعاً شوکه شدم! میکائلا با ویلچر به فضا؟ الهامبخش اما کلی سوال فنی و ایمنی هست که باید جواب بدن...
ارسال نظر