6 دقیقه
نقش کلیدی ابرنواخترهای نوع Ia در کشف اسرار کیهان
ابرنواخترهای نوع Ia سالهاست به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای پژوهشهای نجومی شناخته میشوند. این انفجارهای عظیم ستارهای که تصور میشود تقریبا درخشندگی یکسانی دارند، همان «شمعهای استاندارد» برای اندازهگیری فواصل کیهانی به شمار میروند. دانشمندان با اندازهگیری میزان روشنایی ذاتی این ابرنواخترها موفق به ترسیم شتابگیری انبساط کیهان شدهاند و همین پژوهشها به کشف انرژی تاریک انجامیده است. با این حال، پرسش اساسی این است که روند پیدایش این ابرنواخترها دقیقاً چگونه آغاز میشود؟
اجماع علمی بر این است که ابرنواخترهای نوع Ia حاصل انفجار ستارههای کوتوله سفید هستند، اما سازوکار دقیق اشتعال آنها هنوز یکی از مهمترین موضوعات مورد تحقیق در اخترفیزیک است. به طور معمول، کوتوله سفید که عمدتا از کربن و اکسیژن تشکیل شده، باید آنقدر جرم بیشتری جذب کند که از یک حد بحرانی عبور کند؛ در این نقطه، واکنش هستهای به شکل خارج از کنترل آغاز شده و ستاره متلاشی میشود. اختلافنظرها دربارهی نحوهی جذب این جرم اضافی همچنان ادامه دارد.
کوتولههای سفید: تشکیل و پتانسیل رویدادهای انفجاری
کوتولههای سفید ستارههای متراکم و به شدت فشردهای هستند که از بقایای ستارههایی با جرم مشابه خورشید شکل میگیرند. پس از مصرف سوختهای هستهای از قبیل هیدروژن و هلیوم، این ستارهها لایههای خارجی خود را از دست داده و هستهای گرم و غنی از کربن و اکسیژن بر جای میگذارند. کوتولههای سفید منفرد به تدریج و طی میلیاردها سال سرد میشوند و به دلیل چگالی هستهای ناکافی امکان انجام همجوشی سنگینتر را ندارند.
با این وجود، بسیاری از کوتولههای سفید در منظومههای دوتایی حضور دارند و میتوانند از ستارهی همدم خود ماده جذب کنند. این فرآیند موسوم به انتقال جرم، وزن کوتوله سفید را به تدریج تا مرز چاندراسکار (حدود ۱.۴ برابر جرم خورشید) افزایش داده و شرایط را برای وقوع یک انفجار همجوشی یا همان ابرنواختر فراهم میسازد. مسیر دیگر شامل دو کوتوله سفید است که بر اثر امواج گرانشی به یکدیگر نزدیک شده، ادغام میشوند و جرم نهایی آنها از این حد عبور میکند. این دو سناریو هرچند بارها مشاهده شدهاند، اما به تنهایی نمیتوانند نرخ ابرنواخترهای نوع Ia را در کیهان توضیح دهند.
فرضیه انفجار دومرحلهای: مدلی متفاوت و انفجاری
دانشمندان مدل نوینی تحت عنوان «انفجار دومرحلهای» (double detonation) معرفی کردهاند. بر اساس این فرضیه، پوسته نازکی از هلیوم روی سطح کوتوله سفید در شرایط دما و فشار خاصی میتواند مشتعل شود—حتی زمانیکه جرم ستاره به حد چاندراسکار نرسیده باشد. اشتعال هلیوم منجر به انفجاری سطحی (انفجار اول) شده و موجهای شوک ایجاد شده به هستهی کربن-اکسیژنی فشار وارد میکنند. این فشردهسازی سریع، جرقهی یک انفجار قدرتمندتر در هسته ستاره (انفجار دوم) را میزند و سرانجام کوتوله سفید را به طور کامل نابود میسازد.
جذابیت این مدل در آن است که وقوع ابرنواختر در کوتولههایی با جرم کمتر از حد کلاسیک را نیز امکانپذیر میسازد. در برخی موارد، این پوسته هلیومی میتواند از طریق تعامل با ستاره همدم شکل بگیرد یا حتی از مراحل قبلی تکاملی باقی مانده باشد. با جمع شدن مقدار کافی هلیوم بر سطح کوتوله سفید، انفجار دومرحلهای محقق میشود و نیازی به افزایش زیاد جرم نخواهد بود.
ردیابی انفجار دومرحلهای: کلسیم بهعنوان نشانه کلیدی
شناسایی انفجارهای دومرحلهای با توجه به سرعت زیاد و محیط آشوبزده بقایای ابرنواختر جوان کاری دشوار است. مدلسازیها اما یک اثر شیمیایی ویژه را پیشبینی میکنند: تشکیل دو پوسته متمایز از کلسیم ناشی از فرآیندهای همجوشی متفاوت. انفجار ناشی از هلیوم یک پوسته غنی از کلسیم در نواحی بیرونی ایجاد میکند، در حالیکه انفجار هستهای دوم، پوستهای دیگر از کلسیم را در اعماق بقایا برجای میگذارد. این لایههای شیمیایی، شواهد رصدی برای تمایز انفجار دومرحلهای از دیگر انواع ابرنواختر ارائه میدهند.
بررسی موردی: بقایای ابرنواختر SNR 0509-67.5 در ابر ماژلانی بزرگ
برای آزمایش این فرضیه، گروهی از پژوهشگران بقایای ابرنواختر SNR 0509-67.5 واقع در کهکشان همسایهای به نام ابر ماژلانی بزرگ را بررسی کردند. این بقایا که بیش از ۳۰۰ سال عمر دارند، به دلیل فاصله نسبتاً نزدیک و گستره مناسبش برای رصدهای طیفسنجی، گزینهای مطلوب برای تحلیل ساختار و ترکیبات است.
با استفاده از طیفنگار پیشرفته تلسکوپ بسیار بزرگ رصدخانه جنوبی اروپا، دانشمندان نحوه توزیع عناصر در بقایا را ترسیم کردند. نتایج نشان داد یک پوسته بیرونی از کلسیم یونیزهشده، سپس لایهای از سولفور یونیزهشده و در نهایت پوستهای دیگر از کلسیم در لایههای عمیقتر وجود دارد. این ترکیب «کلسیم-سولفور-کلسیم» با پیشبینی نظریه انفجار دومرحلهای مطابقت کامل دارد و هر لایه کلسیم نشاندهنده یک رویداد انفجاری مجزا است. پژوهشگران تاکید کردند انفجارهای رخداده در هسته کربن-اکسیژن و پوسته هلیومی نتایج کیفی متفاوتی از نظر تولید عناصر شیمیایی دارند و این یافتهها شواهدی قوی به نفع مدل انفجار دومرحلهای ارائه میدهد.
نتایج تحقیقی همچنین نشان میدهد ستاره مولد این ابرنواختر جرمی مشابه خورشید داشته و انفجار آن با مشتعل شدن لایهای هلیومی معادل سه درصد جرم خورشید آغاز شده است. این آستانه پایین نشاندهنده کارآمدی و فراوانی بالقوه انفجارهای دومرحلهای در کیهان است.
پیامدها برای کیهانشناسی و تکامل ستارهای
تایید مکانیزم انفجار دومرحلهای در ابرنواخترهای نوع Ia پیامدهای بنیادی برای اخترفیزیک و کیهانشناسی به همراه دارد. این ابرنواخترها مدتها بهعنوان منابع نوری با روشنایی یکسان برای سنجش فواصل کیهانی بهکار رفتهاند. اما اگر روش دومرحلهای بتواند منجر به تفاوت معنادار در روشنایی، بسته به جرم اولیه و ترکیب پوستههای ستاره شود، لازم خواهد بود برخی از محاسبات فاصله و نرخ انبساط کیهان مورد بازنگری قرار گیرد.
علاوه بر این، این پژوهشها پرسشهای تازهای پیرامون غنای شیمیایی کهکشانها ایجاد میکنند. ابرنواخترها منبع عناصر سنگین در کیهان هستند و مدل دومرحلهای میتواند فراوانی بالای کلسیم را در جمعیتهای خاص ستارهای توضیح دهد. همچنین، امکان وقوع ابرنواخترهای متوالی در منظومههای چندستارهای محتمل است؛ اگر برهمکنشهای گرانشی موجب انفجارهای جداگانه در کوتولههای سفید همسایه شوند.
چالشها و پژوهشهای در حال انجام
با وجود پیشرفتهای اخیر، چالشهای مهمی همچنان پابرجاست. ظرافت امضای شیمیایی و اختلاط بقایا از چند رویداد انفجاری، تایید رصدی را دشوار میکنند. برای مثال، در صورت وجود دو کوتوله سفید در منظومهای نزدیک، انفجار یکی ممکن است بلافاصله انفجار دومی را نیز موجب شود و تفکیک رویدادها حتی با فناوریهای امروزی مشکل باشد.
پژوهشگران بر اهمیت شبیهسازیهای کامپیوتری پیشرفته و مطالعات طیفی گستردهتر برای بهبود مدلها تاکید دارند. نسل جدید تلسکوپها مانند تلسکوپ فضایی جیمز وب و تلسکوپ بسیار بزرگ در آینده، امکان رصد بقایای دوردست با وضوح بیشتر را فراهم خواهند کرد و احتمالا نمونههای دیگری از این پدیدهها را مشخص خواهند ساخت.
دیدگاه کارشناسان
دکتر ماریا لوپز، اخترفیزیکدان موسسه تکامل ستارهای، با اشاره به پژوهشهای مربوط به انفجار کوتولههای سفید، گفت: «تایید مدل انفجار دومرحلهای به فهم ما از تنوع ابرنواخترهای نوع Ia و روش استفاده از آنها بهعنوان شمعهای استاندارد برای اندازهگیری فواصل کیهانی کمک میکند. یافتن پوستههای متمایز کلسیم در بقایای ابرنواختر، مهر تاییدی بر این فرآیندهای پیچیده است.»
جمعبندی
کشف امضاهای شیمیایی مطابق با مدل انفجار دومرحلهای در بقایای ابرنواختر SNR 0509-67.5 گامی بزرگ در فهم منشاء ابرنواخترهای نوع Ia به شمار میرود. این مدل نوآورانه علاوه بر پاسخ به پرسشهای قدیمی دربارهی فراوانی و تنوع این انفجارهای ستارهای، زمینهساز بازنگریهای اساسی در کیهانشناسی و شیمی کهکشانها خواهد بود. با توسعه روشهای رصدی و چارچوبهای نظری، حیات پنهان کوتولههای سفید و سرنوشت انفجاری آنها همچنان در قلب پژوهشهای کیهانی باقی میماند و درک ما از تکامل و آیندهی جهان را شکل میدهد.
منبع: arstechnica
.avif)
نظرات