4 دقیقه
پیوند قلب در کودکان یکی از بزرگترین چالشهای پزشکی مدرن به شمار میرود. در ایالات متحده، حدود ۲۰ درصد از نوزادان منتظر پیوند قلب، پیش از دریافت عضو مناسب جان خود را از دست میدهند و علت اصلی آن کمبود شدید قلبهای اهداکننده سالم است. بر اساس پروتکلهای رایج پیوند، تنها زمانی قلب اهدا میشود که اهداکننده دچار مرگ مغزی شده باشد و کمتر از ۰.۵ درصد از موارد اهدای قلب در کودکان پس از مرگ گردش خون (زمانی که قلب و جریان خون کاملاً متوقف شده است) انجام میشود.
در سالهای اخیر، تیمی از جراحان دانشگاه دوک موفق به موفقیتی مهم در زمینه پیوند قلب اطفال شدهاند و برای نخستین بار قلبی را که دچار ایست کامل شده بود، با استفاده از فناوری اختصاصی روی تخت جراحی احیا و به نوزادی سهماهه پیوند زدند. این قلب اهداکننده به مدت بیش از پنج دقیقه تپش نداشت، اما با رضایت خانواده اهداکننده، پزشکان از سیستم ویژهای شامل اکسیژناتور، پمپ گریز از مرکز و مخزن خون مناسب اندازه قلب نوزاد بهره گرفتند تا قلب دوباره فعالیت خود را آغاز کند. این تجهیزات سفارشیسازی شده برای قلبهای کوچک بچهها ضروری بود، چرا که دستگاههای استاندارد نگهداری عضو ابعاد بزرگی دارند. شش ماه پس از عمل، نوزاد دریافتکننده هیچ نشانهای از رد پیوند نداشت و عملکرد قلب او طبیعی گزارش شد؛ موضوعی که نشاندهنده کارایی روش «احیای قلب روی تخت جراحی» برای نجات بیماران کم سن و سال و آسیبپذیر است.
مسائل اخلاقی همیشه یکی از دغدغههای بزرگ در زمینه پیوند اعضا پس از مرگ گردش خون بوده است. منتقدان احیای قلب پس از مرگ معتقدند این کار میتواند تعاریف مرگ را دچار ابهام کند و درباره رفع حمایت حیاتی بیماران نیز سوال ایجاد میشود. برخی نیز نگرانند که شروع مجدد ضربان قلب در بدن اهداکننده، تعیین نهایی مرگ گردش خون را زیر سوال ببرد. با این حال، رویکرد نوآورانه دانشگاه دوک که قلب را خارج از بدن اهداکننده احیا میکند، توانسته توجه زیادی را به خود جلب کند، چرا که پتانسیل کاهش چالشهای اخلاقی را دارد. طرفداران این روش برآورد میکنند که گسترش استفاده از اهداکنندگان مرگ گردش خون میتواند تعداد قلبهای قابل پیوند را تا ۳۰ درصد افزایش داده و نرخ زندهمانی کودکان را به شدت ارتقاء دهد.
در رویکردی دیگر، گروهی از پژوهشگران دانشگاه وندربیلت بر روش حفظ اعضا بدون احیای قلب تمرکز دارند. در این روش، گردش خون قلب اهداکننده با گیره قطع شده و محلول سرد و اکسیژندار شده محافظتی به قلب تزریق میشود تا بدون خونرسانی به مغز، عضو قابل پیوند باقی بماند. هدف این رویکرد جلوگیری از احیای مجدد ضربان قلب است تا موضوعات اخلاقی و تعریف مرگ با دقت بیشتری رعایت شود. نتایج اولیه این شیوه امیدبخش بوده است و تا کنون سه مورد پیوند موفق قلب نوزادان گزارش شده که هر سه مورد دارای عملکرد قلبی مطلوب هستند. اعضای تیم وندربیلت اعلام کردهاند که استراتژی مبتنی بر حفظ عضو میتواند دامنه کاربرد بازیابی قلب از اهداکنندگان مرگ گردش خون را فراتر از کودکان توسعه دهد.
پیشرفتهای تکنولوژیک مانند احیای قلب روی تخت جراحی و فناوریهای جدید حفظ عضو باعث تحول سریع در علم پیوند قلب کودکان شدهاند. این روشها علاوه بر پاسخگویی به سوالات اخلاقی و فنی، بسیاری از موانع سنتی را برطرف ساخته و امید را برای افزایش قابلیت دسترسی به اعضای نجاتبخش برای نوزادان و کودکان فراهم آوردهاند. با پایش نتایج بالینی و پیشرفت بیشتر این فناوریها، آینده پیوند قلب کودکان امیدوارکنندهتر از همیشه به نظر میرسد.
نتیجهگیری این نوآوریها و پیشرفتهای چشمگیر، نشاندهنده هماهنگی مثال زدنی میان مهندسی پزشکی، اخلاق پزشکی و مراقبتهای بالینی نوین است. پروتکلهای پیشگامانه دانشگاههای دوک و وندربیلت، ظرفیت اهدای قلب را افزایش داده و نتایج پیوند را بهبود بخشیدهاند. تداوم توسعه این روشها نوید تحول جدی در پیوند اعضا نزد کودکان را میدهد و این امید وجود دارد که در آیندهای نزدیک، زندگی هزاران کودک نیازمند نجات یابد.
منبع: nejm
.avif)
نظرات