5 دقیقه
مروری بر ترک داروهای ضدافسردگی و اهمیت جهانی آن
افزایش استفاده از داروهای ضدافسردگی طی سالهای اخیر تأثیری عمیق بر درمان اختلالات روانی در سراسر جهان داشته است. اما شواهد جدید نشان میدهد که قطع این داروها، بهویژه در مصرفکنندگان طولانیمدت، میتواند منجر به بروز علائم ترک شود؛ مسالهای که تا مدتها مورد کمتوجهی قرار گرفته بود. این موضوع که تدریجاً در سیاستهای سلامت جهانی برجسته شده، پیامدهای گستردهای برای میلیونها بیمار دارد و نیازمند تحقیقات علمی جدیتر بهمنظور تضمین ایمنی و آگاهی بیماران است.
علم پشت علائم ترک داروهای ضدافسردگی
داروهای ضدافسردگی، بهویژه مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs)، از رایجترین درمانها برای افسردگی و اضطراب هستند. اگرچه این داروها معمولاً ایمن و مؤثر تلقی میشوند، اما قطع مصرف آنها میتواند علائم ترک موسوم به «سندرم قطع ضدافسردگی» را ایجاد کند.
علائم ترک شامل سرگیجه، بیخوابی، نوسانات خلقی، احساس خوابآلودگی شبیه آنفلوآنزا و در موارد شدید، مشکلات روانی مداوم است. شدت و طول مدت این علائم میتواند بسته به مدت مصرف دارو و ویژگیهای فردی بیمار متغیر باشد.
کمبرآورد شدن تاریخی خطرات ترک ضدافسردگی
سالها راهنماهای پزشکی معتبر مانند NICE در انگلستان آثار ترک ضدافسردگی را خفیف و گذرا معرفی کردند؛ برداشتی که عمدتاً بر مطالعاتی مبتنی بود که توسط صنایع داروسازی و در بازه زمانی کوتاه (۸ تا ۱۲ هفته مصرف) انجام شده بودند. در نتیجه، زمانی که بیماران با مصرف چندینساله ضدافسردگی با علائم ترک شدید و طولانیمدت مواجه شدند، مشکلات آنها معمولاً به دارو نسبت داده نشد یا جدی گرفته نمیشد.
مطالعات جدید و افزایش نگرانی درباره عوارض طولانیمدت
تحقیقات اخیر، از جمله نظرسنجیهای وسیع در سرویس سلامت ملی انگلستان (NHS)، تصویر متفاوتی ارائه میدهد. افرادی که بیش از دو سال از ضدافسردگیها استفاده کردهاند، ۱۰ برابر بیش از کسانی که کمتر از شش ماه مصرف کردهاند در معرض علائم ترک هستند؛ خطر علائم شدید برای آنها پنج برابر و احتمال بروز ترک پایدار ۱۸ برابر بالاتر گزارش شده است. کاربران کوتاهمدت معمولاً علائم خفیف و زودگذر داشتهاند، اما دو سوم کاربران طولانیمدت با علائم متوسط تا شدید و یک چهارم با ترک شدید روبهرو شدهاند. حدود ۳۰ درصد مدت بیش از سه ماه مشکل داشتهاند و تا ۸۰ درصد در قطع مصرف دارو دچار مشکل بودهاند.
دادههای اپیدمیولوژیک نیز بیانگر وسعت مسالهاند؛ فقط در انگلستان حدود دو میلیون نفر بیش از پنج سال از داروهای ضدافسردگی استفاده میکنند و این عدد در آمریکا به دستکم ۲۵ میلیون نفر میرسد. این اطلاعات نشان میدهد که تجربه واقعی بیماران تفاوت زیادی با نتایج مطالعات کوتاهمدت اسپانسرشده توسط صنایع دارویی دارد.

چالشهای تحقیقات حمایتی صنعت و اثر پلاسبو
مروری اخیر که در نشریه JAMA Psychiatry منتشر شد، بحث پیرامون ترک ضدافسردگی را مجدداً داغ کرد؛ چرا که نتیجه گرفت ترک ضدافسردگی معمولاً اهمیت بالینی ندارد. اما این مقاله نیز عمدتاً بر مطالعاتی استوار بود که عمدتاً با حمایت صنایع داروسازی انجام شده و صرفاً بازههای مصرف کوتاه (هشت تا دوازده هفته) را بررسی کرده بود. نویسندگان اعلام کردند افزایش اندکی در علائم ترک برای قطعکنندگان داروها وجود داشته اما اهمیت آن در سلامت عمومی کم است و آن را بیشتر به اثر «نوسبو» (انتظارات منفی بیمار) نسبت دادند.
این رویکرد خطر کمبرآورد کردن بار واقعی ترک برای مصرفکنندگان طولانیمدت را دارد، چرا که مطالعات کافی بر بیماران با مصرف مزمن ضدافسردگی انجام نشده است. همچنین با درنظر گرفتن بروز علائم مشترک میان گروه دارو و گروه پلاسبو، علائم واقعی و گاه شدید ناشی از قطع واقعی دارو تحتالشعاع قرار گرفته است.
تفاوت علائم ترک دارویی و پلاسبو
شواهد علمی نشان میدهد برخی علائم مانند سرگیجه و سردرد پس از قطع هر دارویی (حتی پلاسبو) شایع هستند، اما معمولاً برای کسانی که ضدافسردگی مصرف نمیکردهاند خفیفتر است. در حالیکه ترک ضدافسردگی میتواند با علائم حاد همراه بوده و در برخی موارد مداخله اورژانسی پزشکی نیاز دارد. نادیدهگرفتن این تفاوت ممکن است بیماران و پزشکان را نسبت به خطرات واقعی گمراه کند.
پیامدها برای درمان بالینی و سیاستگذاری سلامت عمومی
تفاوت میان مطالعات کوتاهمدت صنعتی و تجارب واقعی میلیونها مصرفکننده در جهان، لزوم تقویت پایش ایمنی دارویی (فارماکوویژیلانس) و بازنگری راهنماهای درمانی را آشکار میسازد. پژوهشهای مستقل و بلندمدت ضروریاند تا ارزیابی دقیقی از خطرات ترک ضدافسردگی فراهم و روند کاهش ایمن مصرف داروها تسهیل شود.
پزشکان باید علائم ترک را از عود اختلال روانی افتراق دهند. بسیاری از مطالعات، علائم مجدد افسردگی پس از قطع دارو را به بازگشت بیماری نسبت دادهاند، اما این نتیجه معمولاً بر پایه گزارشهای غیرسامانهای بیماران و نه شواهد بالینی دقیق بهدست آمده است.
با توجه به ابعاد بزرگ مصرف ضدافسردگی و افزایش آگاهی نسبت به عوارض ترک، نهادهای سلامت در بریتانیا و دیگر کشورها به تدریج این موضوع را وارد سیاستگذاری سلامت عمومی کردهاند. چنین اقداماتی برای توانمندسازی بیماران و مسئولیتپذیری تجویزکنندگان حیاتی هستند.

افق آینده: شفافیت در پژوهش و حمایت بهتر از بیماران
با ادامه بحث درباره ترک ضدافسردگیها، متخصصان بر نیاز مبرم به شفافیت در پژوهشهای بالینی و گزارشهای بیطرفانه تأکید دارند. آگاهی دقیق از ریسک ترک ضدافسردگی برای محافظت از بیماران در سراسر جهان ضروری است. بیماران و پزشکان باید اطلاعات مبتنی بر شواهد برای متوازنکردن فواید داروهای ضدافسردگی با خطرات احتمالی ترک در اختیار داشته باشند.
پیشرفت در تولید داروهای با عوارض ترک کمتر، ارائه برنامههای حمایتی درمانی و همچنین پیشرفتهای فارماکوژنومیک (پزشکی شخصی مبتنی بر ژنتیک فردی) میتواند به پیشبینی بیماران پرخطر و ارائه درمانهای ایمنتر منجر شود.
جمعبندی
علائم ترک ضدافسردگی از پدیدهای کمترشناختهشده و کماهمیت، به چالشی جدی برای سلامت عمومی، مخصوصاً در کاربران طولانیمدت دارو تبدیل شده است. نقاط ضعف مطالعات کوتاهمدت حامی صنعت سبب برداشتهای نادرست طی دههها شده، اما اکنون با پژوهشهای جدید و افزایش آگاهی در میان متخصصان و جامعه، فرصتی فراهم آمده تا این موضوع با رویکردی علمی و مسئولانه مدیریت شود. نوآوریهای دارویی، آموزش بهتر بیماران، و راهنماهای تجویزی مبتنی بر شواهد، ارکان اصلی حفاظت از سلامت روان بدون آسیبهای جانبی غیرضروری خواهند بود.
منبع: theconversation
.avif)
نظرات