بررسی پایانی فصل سوم سریال عصر طلایی: فروپاشی یک ازدواج پرآشوب

بررسی پایانی فصل سوم سریال عصر طلایی: فروپاشی یک ازدواج پرآشوب

۱۴۰۴-۰۵-۲۰
0 نظرات ترانه علوی

6 دقیقه

خلاصه قسمت پایانی فصل سوم: بحران ازدواج

قسمت پایانی فصل سوم «عصر طلایی» با عنوان «تصمیمم را گرفته‌ام»، با گسستی شگفت‌آور و آشکار به پایان می‌رسد: جورج راسل (مورگان اسپکتور) به همسرش برتا (کری کون) اعلام می‌کند که قصد ترک او را دارد. این خبر درست صبح پس از آن به گوش برتا می‌رسد که او جایگاهش را در راس جامعه نیویورک تثبیت کرده است؛ لحظه‌ای که باید پیروزی او محسوب می‌شد، اما به نقطه شروع یک فروپاشی دردناک تبدیل می‌شود. ماجرا وقتی بحرانی‌تر می‌شود که سوءقصدی علیه جان جورج رخ می‌دهد و او را وادار می‌سازد با مرگ رو در رو شده و بار دیگر پشیمانی‌های کهنه خود، از جمله نحوه ترتیب دادن ازدواج دخترشان گلادیس (تایسا فارمیکا) با هکتور، دوک باکینگهام (بن لمب) توسط خودش و برتا را بررسی کند.

کری کون درباره جورج و برتا: دو روی سکه یک ازدواج پرپیچ‌وخم

کری کون اخیراً در گفت‌وگویی با «لس آنجلس تایمز» درباره پایان فصل اظهار کرد و از دادن پاسخی قطعی درباره آینده خانواده راسل‌ها پرهیز کرد. او شخصیت برتا را سرسخت و حاضر به عقب‌نشینی از میدان رقابت اجتماعی توصیف نمود، در حالی که معتقد بود تجربه نزدیک به مرگ جورج او را به ندرت به بازنگری انتخاب‌هایش سوق داده است. کون جدایی آن‌ها را از نظر اخلاقی و احساسی پیچیده می‌داند: این زوج همواره به عنوان نیرویی متحد، وفادار و سیاست‌مدار و عاشق شهرت داشتند، اما فصل سوم، تنش‌هایی دیرپا را که زیرپوست این رابطه نهفته بودند، آشکار می‌کند.

نقطه کور برتا و طنز موقعیت درام

کون تاکید می‌کند که از زاویه دید برتا، عصبانیت جورج بی‌مقدمه و ناگهانی به نظر می‌رسد؛ در حالی که برای تماشاگران، زوال رابطه، آشکارا قابل مشاهده بوده است: جاه‌طلبی بی‌امان برتا برای پیشرفت اجتماعی، شیوه اقناع یا حتی اجبار اطرافیان و نادیده گرفتن پیامدهای تصمیماتش، همه نشانه‌هایی بود که این رویداد را زمینه‌چینی می‌کرد. این تضاد میان درک شخصیت‌ها و دانسته‌های مخاطب، طنز موقعیت دراماتیک و تنشی پرتعلیق ایجاد می‌کند که قسمت پایانی به خوبی از آن بهره می‌برد.

پیامدهای داستانی: اهمیت رویداد برای فصل چهارم

پیش از فصل سوم، جورج و برتا اغلب به عنوان مستحکم‌ترین ازدواج در سریال شناخته می‌شدند: سرمایه‌داری بزرگ و همسر جاه‌طلبش، شریک یکدیگر در تجارت و اجتماع. اما جدایی ناگهانی جورج این تصورات را زیر سوال می‌برد و در لحظه‌ای که برتا به جای خانم آستور (دونا مورفی) به عنوان بانوی اول جامعه نیویورک منصوب می‌شود، او را به شدت متزلزل می‌کند. بدون حمایت همسر، نفوذ برتا – چه در بعد اجتماعی و چه سیاسی – در خطر کمرنگ شدن قرار می‌گیرد و توازن قدرت در خانواده راسل دستخوش تغییر می‌شود.

احتمال طلاق

این فصل احتمال طلاق را در مسیر داستان قرار داد؛ جدایی عاطفی که ممکن است به جدایی قانونی منتهی شود. اگر سریال در فصل چهارم به این سمت برود، قصه‌ای عمیق‌تر از یک شوک ساده به بیننده خواهد رسید: موضوعاتی همچون جنسیت، شهرت و اختیار زنان در جامعه عصر طلایی مطرح می‌شود و برتا یا بار سنگین بدنامی زنان مطلقه را متحمل خواهد شد یا نگرش جامعه را نسبت به آنان دگرگون می‌سازد.

تیم بازیگری، عوامل و نکات تولیدی

سریال عصر طلایی به سرپرستی جولیان فلوئز ساخته و توسط HBO با بالاترین استانداردهای تولیدی تهیه می‌شود. فصل سوم هم بر تعهد خود به جزییات تاکید داشت: طراحی لباس‌هایی که نماد جایگاه اجتماعی‌اند، دکوراسیونی که شکوه نیویورک عصر طلایی را بازآفرینی می‌کند و گروه بازیگرانی که رهبری آن با کری کون، مورگان اسپکتور، تایسا فارمیکا، بن لمب، دونا مورفی، هری ریچاردسون و لویزا جاکوبسون است. فیلمبرداری و طراحی لباس از اجزای تعیین‌کننده روایت باقی مانده‌اند و گاه تغییرات شخصیتی و تنش‌های طبقاتی را بی‌کلام بیان می‌کنند.

بازخورد منتقدان و واکنش تماشاگران

منتقدان، این فصل را به‌دلیل اهمیت دادن به چالش‌های فردی شخصیت‌ها و در کنار آن، بازی‌های پیچیده اجتماعی تحسین کردند. بویژه قسمت آخر که با خطرپذیری احساسی خود، احساس امنیت زناشویی را برهم می‌زند و در کنار خود، سایه سوءقصد، پشیمانی و رسوایی عمومی را به نمایش می‌گذارد. تماشاگران نیز نظرات متفاوتی دارند: برخی از فروپاشی یکی از جذاب‌ترین زوج‌های سریال ناراضی‌اند و برخی دیگر شجاعت نویسندگان را برای به چالش کشیدن انتظارات و ورود به مسائل دردسرآفرین و معاصر مانند ازدواج‌های اجباری و محدودیت‌های زنان تحسین می‌کنند.

نگاه شخصی: چرا جدایی برای روایت مفید است؟

به عنوان یک بیننده و منتقد، جدایی راسل‌ها حرکتی جسورانه و ضروری به نظر می‌رسد؛ زیرا لایه ظاهری موفقیت اجتماعی را کنار زده و هزینه‌های خصوصی جاه‌طلبی را آشکار می‌کند؛ چیزی که هسته اصلی سریال است. درخشندگی و اراده برتا مدت‌هاست او را به قهرمانی پیچیده بدل کرده و حالا مواجه شدنش با عواقب انتخاب‌هایش، چهره‌ای انسانی‌تر و ملموس از او نشان می‌دهد. در مقابل، بحران وجدان جورج پس از نجات از سوءقصد، افق احساسی جدیدی برای شخصیت او ایجاد کرده که می‌تواند پیچیدگی اخلاقی سریال را در فصل بعد افزایش دهد.

چشم‌انداز آینده: چه چیزی را باید در فصل چهارم انتظار داشت؟

HBO با تمدید «عصر طلایی» برای فصل چهارم، گزینه‌های متعددی پیش رو گذاشته است: مصالحه دوباره، طلاق پرسر و صدا یا بازتعریف قدرت در ساختار جامعه نیویورک. از زیرشاخه‌های قابل توجه می‌توان به آینده ازدواج گلادیس و دوک و احتمالا ارتباط لری راسل (هری ریچاردسون) و ماریان بروک (لویزا جاکوبسون) اشاره کرد. با این حال، پیشران اصلی درام، همچنان جدال میان جورج و برتا – دو شخصیتی که به واسطه جاه‌طلبی، امتیاز و اندوه شکل گرفته‌اند – و آمادگی سریال برای جستجو در هزینه‌های این مسیر باقی خواهد ماند.

برای دوستداران درام‌های تاریخی، سریال‌های گروهی و روایت‌های مبتنی بر شخصیت، این قسمت پایانی یادآور آن است که عصر طلایی فقط به شکوه ظاهری صحنه‌ها بسنده نمی‌کند؛ بلکه قصد دارد شخصیت‌هایش و تماشاگر را به قلب موقعیت‌های اخلاقی دشوار سوق دهد.

منبع: screenrant

من ترانه‌ام، عاشق نوشتن درباره دنیای فیلم و هنر. سعی می‌کنم هر چیزی که به زندگی جذابیت بیشتری بده رو باهات به اشتراک بذارم.

نظرات

ارسال نظر