6 دقیقه
مقدمه: اسطوره طراحی لباس روی صحنه لوکارنو
در هفتاد و هشتمین جشنواره فیلم لوکارنو، ملینا کانونرو طراح مشهور ایتالیایی لباس، نقطهٔ توجه مراسم شد و در گفتگوئی نادر با عموم، از مسیر پرتأثیر حرفهای خود که تصاویر سینمای مدرن را دگرگون کرده سخن گفت. او که امسال جایزه Vision Award را دریافت کرد، خاطرات همکاریهایش با کارگردانان یگانهای چون استنلی کوبریک، وس اندرسون، سوفیا کوپولا و فرانسیس فورد کوپولا را مرور کرد؛ از آیینهای خلاقانه، انتخاب پارچهها تا خاطرات جالبی از تولد برخی از بهیادماندنیترین لباسهای سینما روایت نمود.
دیدار با کارگردانان: از سکوت کوبریک تا همافزایی با وس اندرسون
کانونرو وصف کرد که هر کارگردان، با ضربآهنگی خلاقانه متفاوت به پروژه میافزاید. کار با استنلی کوبریک نیازمند صبر بود؛ زیرا اغلب دستورالعملهای او دیرهنگام و ناگهانی ارائه میشدند و طراح لباس باید آمادگی تغییر را میداشت. در سوی دیگر، همکاریاش با وس اندرسون حس شراکت و همزیستی را به او میداد. او به یادآورد نخستین دیدارشان در هتل شاتو مارمونت برای فیلم The Life Aquatic with Steve Zissou و کنجکاوی و توجه اندرسون به اشیاء و جزئیات را جزو عناصر کلیدی طراحی شخصیت ذکر کرد.
یونیفورم ارغوانی؛ نشان هویت هتل گراند بوداپست
یکی از خاطرات موردعلاقه کانونرو از این همکاری، به خلق یونیفورمهای لابی هتل گراند بوداپست مربوط میشود که امروزه به نمادی شناختهشده تبدیل شدهاند. او میگوید به جای رنگهای متداول سیاه، قهوهای یا سفید، به ناگاه با سایهای زیبا از رنگ ارغوانی مواجه شد و آن را به خانهٔ اندرسون برد. شوق کودکانهٔ اندرسون – که حتی باعث شد بر صندلی بپرد – این انتخاب را قطعی کرد. همین انتخاب جسورانه رنگ، نشان میدهد چگونه طراحی لباس میتواند هویت بصری کل یک فیلم را شکل دهد.
الهامات طراحی: از کلیمت و رویکرد پاپ تا ارجاعات تاریخی
هنگامی که بحث لباس شخصیت Madame D با بازی تیلدا سوینتون مطرح شد، کانونرو توضیح داد که نشانههای دهه ۲۰ و ۳۰ میلادی را با الهامهای هنری همچون آثار گوستاو کلیمت ترکیب کرده تا ظاهری rooted و در عین حال شاعرانه خلق کند. آثار او در فیلم Marie Antoinette به کارگردانی سوفیا کوپولا نیز همین تعادل میان پژوهش تاریخی و نگرش مدرن را حفظ کرده؛ لباسهای قرن هجده فیلم با فاصلهگیری از واقعگرایی خشک Barry Lyndon، سرزندگی پاپ و آنارشی لذتبخشی را ایجاد میکنند.
مرکز توجه: «مگالوپلیس» — داستان، بازیگران و رویکرد کانونرو
خلاصه داستان
«مگالوپلیس»، فیلم بلند و پرهزینه فرانسیس فورد کوپولا، روایتی افسانهگونه از شهری اسطورهای در بحران را به تصویر میکشد. کانونرو این اثر را شبیه حکایتی از کشوری بزرگ – با تداعیهایی از آمریکا – میداند که در چنگال هرج و مرج و زوال گرفتار است. در محور داستان، معمار رؤیابین سزار کاتیلینا قرار دارد که در برابر نیروهای تثبیتشده و کهنه، مبارزه میکند.
تیم بازیگری و عوامل
آدام درایور در نقش سزار کاتیلینا و جیانکارلو اسپوزیتو در قالب چهرهای قدرتمدار به ایفای نقش پرداختهاند و کارگردانی و تهیهکنندگی فیلم را فرانسیس فورد کوپولا بر عهده دارد. شراکت سالیان کانونرو با کوپولا به او اجازه داده از ارجاعات تاریخی – گاهی با الهام از روم باستان – برای بازنمایی دوگانگیهای تماتیک فیلم بهرهبرداری کند.
استراتژی طراحی لباس و تولید
از آنجا که «مگالوپلیس» ترکیبی است از تمثیل سیاسی و مقیاس حماسی، کانونرو پوششهایی طراحی کرده که تضادهای ایدئولوژیک را برجسته نماید: استفاده از بافتها و فرمهایی برای تمایز شخصیتهای پیشرو از قدرتهای برجا، و تلفیق موتیفهای کهن با ابعاد کلانشهری مدرن. تاکید کوپولا بر سفر اخلاقی و سیاسی معمار، انتخاب لباسها را تبدیل به ابزار موثر روایت و نه صرفاً بازنمایی دوره تاریخی کرده است.
نکات مهم حرفهای: جوایز، آموزش ابتدایی و هنر نوجویی
مسیر شغلی کانونرو غیرمعمول است. او هیچگاه مدرک آکادمیک طراحی لباس دریافت نکرد و به جای آن، دورههای شبانه در بریتانیا و اشتیاقی بیپایان برای یادگیری را منبع آموزش خود میداند. کارنامه و افتخارات کانونرو بیانگر توانایی اوست: چهار جایزه اسکار برای بهترین طراحی لباس (فیلمهای Barry Lyndon، Chariots of Fire، Marie Antoinette و The Grand Budapest Hotel)، جوایز متعدد بفتا، انجمن طراحان لباس و یک خرس طلایی از جمله این دستاوردهاست.
واکنش منتقدان و تأثیر فرهنگی
هم منتقدان و هم تماشاگران، آثار کانونرو را اغلب در قلب قصهگویی سینمایی ارزیابی کردهاند. برگزارکنندگان لوکارنو تاکید کردند که، از «پرتقال کوکی» به بعد، او با طراحیهای نوآورانهاش دامنه بیان سینما را گسترش داده است. لباسهای او فراتر از پوشاندن بازیگران، بافت عاطفی آفریده، به شخصیتپردازی عمق میبخشند و گاه به نمادهای فرهنگی بدل میشوند.
نگاه شخصی و دیدگاهها
خاطرات کانونرو نشان از هنرمندی هم دقیق و هم علاقهمند به تجربهگرایی دارند. او با دلبستگی یک استادکار و کنجکاوی یک هنرمند از رنگ، پارچه و جزئیات تاریخی سخن میگوید. آثار کانونرو نشان میدهد که طراحی لباس فقط تزئین صحنه نیست، بلکه موتور محرک روایت است که بازتابدهنده زمان، ایدئولوژی و درونیات نقشهاست. برای فیلمسازان و علاقهمندان طراحی صحنه، زندگی حرفهای او کلاسی است از اینکه لباس چگونه میتواند روایت را به اوج رساند.
چرا ملینا کانونرو برای دوستداران سینما و طراحان مهم است
برای عاشقان سینما، تاریخپژوهان مد و طراحان لباس آینده، میراث کانونرو الگویی است کمنظیر: پژوهش دقیق را با جسارت در تصمیمگیری زیباییشناسانه تلفیق کنید، همکاری عمیق با کارگردانان داشته باشید و هرگز از یادگیری باز نمانید. حضور او در لوکارنو و معرفی فیلم «مگالوپلیس» یادآور شد که طراحی لباس همچنان بخش مهمی از انتقال حس، شخصیت و معنا در آثار سینمایی است.
جمعبندی
زندگی هنری ملینا کانونرو در سینما، تابلویی است پر از فیلمهای تعیین کننده، همکاری با متفکرترین کارگردانان و نوآزماییهای بیباکانه. چه در درخشش طلایی «ماری آنتوانت» باشد، چه دنیای اشباعشده «هتل گراند بوداپست» یا لایههای نمادین «مگالوپلیس»، آثار او همچنان الهامبخش نحوهی تصویرسازی داستانها توسط فیلمسازان و ماندگاری روایت در ذهن تماشاگران است. در لوکارنو، او نه فقط از طراحیها، بلکه از اهمیت بنیادین طراحی لباس برای هنر و صنایع سینمایی سخن گفت.
منبع: hollywoodreporter
.avif)
نظرات