4 دقیقه
خط والاس؛ مرزی اسرارآمیز و منشا آن
در میان آبهای جنوب شرق آسیا و استرالیا، یک مرز زیستجغرافیایی نامرئی اما تاثیرگذار با نام خط والاس وجود دارد. این مرز فرضی، تفاوت قابل توجهی میان قلمرو جانوری آسیا و گونههای منحصربهفرد استرالیا ایجاد میکند. با وجود نزدیکی جغرافیایی، فقط تعداد اندکی از جانوران میتوانند این مرز طبیعی را عبور کنند؛ موضوعی که همچنان مورد توجه زیستشناسان تکاملی و اکولوژیستها در سراسر جهان قرار دارد.
پیشزمینه زمینشناسی و تکاملی
داستان خط والاس به حدود ۳۰ میلیون سال پیش بازمیگردد؛ زمانی که نیروهای زمینشناسی عظیم، صفحه تکتونیکی استرالیا را به لبه صفحه اوراسیا نزدیک کرد. این تصادم، مجموعهای گسترده از مجمعالجزایرها را بهوجود آورد و جریانهای اقیانوسی و الگوهای آبوهوایی منطقه را به شدت تغییر داد. در طی میلیونها سال، این چشمانداز پویای طبیعی، به عاملی کلیدی در فرایند جداسازی جمعیتها و شکلگیری گروههای جانوری متفاوت در دو طرف خط والاس تبدیل شد.
در غرب خط والاس، یعنی مناطق اندونزی و مالزی، جنگلها مملو از پستاندارانی چون میمونها، اورانگوتانها، فیل، ببر و کرگدن هستند؛ در حالی که شرق این خط—از جمله گینه نو و استرالیا—با جانورانی مانند کانگورو و کوآلا، پستانداران تخمگذار خاصی چون پلاتیپوس، پرندگان متنوع مانند کاکاتو و گونههای منحصربهفردی از خزندگان و جوندگان شناخته میشود. این جدایی جانوری به قدری چشمگیر است که فقط گروه کوچکی از جانوران در هر دو طرف به وفور یافت میشوند.

کشف و میراث خط والاس
مفهوم این مرز نامرئی توسط آلفرد راسل والاس، طبیعتگرای قرن نوزدهم، مطرح شد. وی در زمان کاوش در مجمعالجزایر مالایا مشاهده کرد گونههای جانوری بین جزایر مجاور چقدر متفاوتاند. او متوجه شد حتی آبراهههایی بسیار باریک—مانند تنگه لومبوک با فقط ۲۴ کیلومتر عرض—مانعی بزرگ برای عبور بسیاری از گونههای جانوری و حتی پرندگان هستند.
مشاهدات والاس، پایهگذار ایده خط والاس شد؛ مرزی که مناطق زیستجغرافیایی آسیا و استرالیا را از یکدیگر جدا میکند. والاس، به طور مستقل از چارلز داروین، نظریه انتخاب طبیعی را توسعه داد و بعدها با داروین همکاری کرد و نقش مهمی در پایهگذاری زیستشناسی تکاملی نوین داشت.
چرا خط والاس غیرقابل عبور است؟
خط والاس به وسیله عوارض جغرافیایی مشهود نمایان نشده، بلکه توسط آبدرههای عمیقی مانند تنگه لومبوک مشخص میشود که حتی در دوران کاهش سطح آب دریا نیز باقی ماندهاند. این گودالهای دریایی مانع از مهاجرت بسیاری از جانوران خشکیزی بین قارههای آسیا و استرالیا شدند. همچنین، تفاوتهای آبوهوایی—یعنی اقلیم مرطوب جنوب شرق آسیا در برابر شرایط خشک استرالیا—نیز این مرز زیستی را تقویت میکنند و مسیرهای تکاملی متفاوتی را رقم زدهاند.
این جدایی نه فقط در پستانداران که در پرندگان، خزندگان، ماهیان و حتی میکروبها نیز نقش دارد. پژوهشهای ژنتیکی نشان دادهاند که بسیاری از گونهها در دو سوی این خط از نظر تکاملی جدا افتادهاند و تبادل ژنتیکی یا مهاجرت بسیار محدودی دارند. حتی گونههایی که قادر به پرواز هستند، همچون اکثریت پرندگان، عمدتاً این مرز را رعایت میکنند؛ موضوعی که نشان میدهد ترجیحات زیستگاهی و بومشناسی نیز، علاوه بر عوامل فیزیکی، نقش کلیدی دارند.
تحقیقات مدرن و رازهای باقیمانده
مطالعات وسیع و جدید—از جمله پژوهش سال ۲۰۲۳ که بیش از ۲۰ هزار گونه مهرهدار را بررسی کرده است—نشان میدهد خط والاس چگونه بر تنوع زیستی تأثیر میگذارد. یافتهها حاکی است که گروههای جانوری جنوب شرق آسیا در محیطی سرسبز و مجمعالجزایری تکامل یافتهاند و جزایر را چون پلی برای مهاجرت به کار گرفتهاند؛ در حالی که گونههای ساکن سکوی قارهای استرالیا به زیست در مناطق خشکتر و منزویتر عادت کردهاند و توان تطبیق با جزایر گرمسیری را کمتر دارند.
با این حال، این مرز مطلق نیست. برخی جانوران بسیار سازگار یا متحرک—مانند خفاشها، برخی قاببالان، بزمجهها و ماکاکها—گاهی از این خط عبور میکنند و مرز را برای برخی گروهها نسبتاً قابل نفوذ میسازند. برای دانشمندان، این پیوستگی خط والاس را به یک طیف تکاملی فعال و نه مرزی سخت، تبدیل کرده است.
اهمیت خط والاس در زیستجغرافیا
مفهوم ماندگار خط والاس همچنان تفسیر دانشمندان از تاریخچه فرگشتی، زیستجغرافیا و استراتژیهای حفاظت زیستمحیطی را شکل میدهد. جین کامرینی، تاریخنگار، بیان میکند: «نقشههای ذهنی و واقعی داروین و والاس، صحنهای برای شکلگیری طرح تکاملی بودند که از نظر اهمیت، با مقیاس زمانی زمینشناسی قابل مقایسه است.» ایده پشت خط والاس که بیش از یک قرن پیش ترسیم شد، نقطه شروعی کلیدی برای درک پیچیدگیهای فرگشت، پراکنش گونهها و نقش نیروهای زمینشناسی در جهان امروز بوده است.
جمعبندی
خط والاس یکی از مهمترین مرزهای طبیعی علم زیستشناسی است که تعامل زمینشناسی، اقلیم و تاریخ تکاملی را در شکلدهی به گوناگونی زیستی جهان نشان میدهد. پیشرفت تحقیقات، درک ما از این مرز نامرئی را هر روز ژرفتر کرده و بینشهای تازهای درباره فرآیندهای شکلدهنده زندگی بر کره زمین و رابطه حساس میان جغرافیا و تنوع زیستی ارائه میدهد.
.avif)
نظرات