8 دقیقه
تحقیقات جدید با استفاده از MRI تمامبدن و هوش مصنوعی نشان میدهد که چربی احشایی — بافت چربی عمیق و پنهانی که اطراف اندامهای شکمی را احاطه میکند — با پیری زیستی سریعتر قلب و عروق ارتباط دارد. این مطالعه تصویربرداری و دادههای بالینی ۲۱٬۲۴۱ داوطلب در UK Biobank را تحلیل کرد و از معیارهای مبتنی بر هوش مصنوعی برای سنجش سفتی بافت و التهاب استفاده نمود تا «سن قلب» هر فرد را در مقایسه با سن تقویمی او محاسبه کند. یافتهٔ اصلی این است که حجم بالاتر چربی احشایی با نشانههای پیری زودرس قلب همخوانی دارد، در حالی که چربی متمرکز در ناحیهٔ لگن و رانها بهنظر برای زنان محافظتکننده است.
طراحی مطالعه، روشها و یافتههای کلیدی
محققان از آزمایشگاه علوم پزشکی Medical Research Council و همکاران با استفاده از تصاویر MRI بیش از ۲۱٬۰۰۰ شرکتکننده در UK Biobank الگوی توزیع چربی در سراسر بدن را نقشهبرداری کرده و تصاویر با وضوح بالا از قلب و عروق را ثبت کردند. مدلهای یادگیری ماشین آموزشدیده برای شناسایی نشانگرهای تصویری سلامت اندام، خواص بافت مانند سفتی میوکارد و التهاب پیرواسکولار را کمّی کردند. به هر شرکتکننده «سن قلب» محاسبهشدهای اختصاص داده شد که قابل مقایسه با سن تقویمی او بود.
تحلیلها نشان داد که حجم بیشتر چربی احشایی — چربی رسوبکرده در عمق حفرهٔ شکمی اطراف اندامهایی مانند کبد، معده و رودهها — بهطور مداوم با سن قلب بالاتر همراه است. بیومارکرهای خونی در شرکتکنندگانی که چربی احشایی زیاد داشتند نیز التهاب سیستمیک بالاتری را نشان داد که مکانیسم زیستی معقولی میان چربی احشایی و پیری بافتی فراهم میکند. قابل توجه است که شاخص تودهٔ بدن (BMI) نسبت به اندازهگیریهای مستقیم توزیع چربی پیشبینیکنندهٔ ضعیفتری برای سن قلب بود، که محدودیتهای BMI را بهعنوان تنها معیار سلامت برجسته میکند.
چربی احشایی توضیح داده شد: چرا محل قرارگیری مهم است
بافت چربی احشایی با چربی زیرجلدی متفاوت است: این چربی زیر دیوارهٔ شکمی قرار دارد و اطراف اندامهای داخلی را میپوشاند. این مخزن متابولیکاً فعال است و سایتوکینها و هورمونهای التهابی ترشح میکند که میتوانند اندامهای دوردست را تحت تأثیر قرار دهند، متابولیسم لیپید و گلوکز را تغییر دهند و آترواسکلروز را تشدید کنند. بهمرور زمان این فرایندها میتوانند سفتی شریانی را افزایش داده و التهاب مزمن با شدت کم را تحریک کنند — نشانههایی از پیری شتابیافتهٔ قلبی–عروقی.
.avif)
از آنجا که چربی احشایی داخلی تجمع مییابد، اغلب حتی در افرادی با وزن کلی طبیعی قابل مشاهده نیست. رویکرد تصویربرداری این مطالعه نشان میدهد که ارزیابی محل ذخیرهٔ چربی — نه تنها مقدار کلی آن — در سنجش ریسک کاردیومتابولیک حیاتی است.
تفاوتهای جنسیتی: سیب در مقابل گلابی و نقش هورمونها
تیم تحقیقاتی الگوهای مشخصی وابسته به جنس را مشاهده کرد. توزیع چربی شبیه مردان (مرکزی یا شکل «سیب») که با چربی شکمی و احشایی بالاتر مشخص میشود، در مردان پیشبینیکنندهٔ قویتری برای پیری زودرس قلب بود. برعکس، تمایل ژنتیکی به توزیع چربی زنانه (تمرکز چربی در لگن و رانها، شکل «گلابی») بهنظر در زنان در برابر پیری قلب محافظت ایجاد میکند. محققان همچنین ارتباطی بین سطوح بالاتر استروژن در زنان پیش از یائسگی و کندتر بودن پیری قلب مشاهده کردند که نشان میدهد هورمونهای جنسی ممکن است برخی از اثرات محافظتی توزیع چربی زنانه را واسطهگری کنند.
پروفسور Declan O'Regan، نویسندهٔ ارشد در MRC Laboratory of Medical Sciences و Imperial College London، اشاره کرد: «ما از تمایز شکلهای سیب و گلابی در چربی بدن آگاه بودیم، اما معلوم نبود این تفاوت چگونه به نتایج سلامت نامطلوب منجر میشود. پژوهش ما نشان میدهد که چربی 'بد' که در عمق و اطراف اندامها پنهان است، پیری قلب را تسریع میکند. اما برخی انواع چربی میتوانند در برابر پیری محافظت ایجاد کنند — بهویژه چربی اطراف لگن و رانها در زنان.»
پروفسور Bryan Williams OBE، مدیر علمی و پزشکی بنیاد قلب بریتانیا (British Heart Foundation)، بر پیامدهای گستردهتر تأکید کرد: «ما قبلاً میدانستیم که چربی احشایی اضافی اطراف قلب و کبد میتواند به افزایش فشار خون و کلسترول بالا منجر شود، بنابراین نگرانکننده است که ممکن است پیری قلب و عروق را نیز تسریع کند.»
پیامدهای بالینی و سلامت عمومی
این نتایج چندین پیامد عملی دارند. نخست اینکه اتکا صرف به BMI برای ارزیابی ریسک قلبی–عروقی زیر سؤال میرود؛ تصویربرداری یا معیارهای جایگزین چربی شکمی (محیط کمر، نسبت کمر به لگن) اطلاعات کلینیکی تکمیلی و مرتبطتری ارائه میدهند. دوم، پیوند میان چربی احشایی و التهاب سیستمیک از هدفگذاری این مخزن در استراتژیهای پیشگیری حمایت میکند.
تغییرات سبک زندگی — رژیمهای سالمتر، فعالیت بدنی منظم و کاهش وزن در صورت لزوم — همچنان پایهای برای کاهش چربی احشایی هستند. با این حال مطالعه همچنین تأکید کرد حتی افراد فعال بدنی ممکن است سطوح مضر چربی احشایی داشته باشند که نیاز به غربالگری و مداخلات متناسب را برجسته میکند.
راهکارهای دارویی نیز در نظر گرفته میشوند: نویسندگان برنامههایی برای بررسی اینکه آیا آگونیستهای گیرندهٔ GLP-1 (کلاسی که شامل داروهایی مانند سمیگلوتاید و دیگر داروهای مورد استفاده در درمان دیابت و مدیریت وزن است) میتوانند چربی احشایی را کاهش داده و اثرات پیری آن بر بافت قلب را معکوس کنند، اعلام کردهاند. اگر چنین داروهایی التهاب را کاهش داده و خواص بافتی قابلتشخیص در MRI را بهبود بخشند، ممکن است بخشی از استراتژیهای کاهش پیری قلب شوند.
فناوریهای مرتبط و مسیرهای آینده
این پژوهش نقش روزافزون تحلیل تصویرِ مبتنی بر هوش مصنوعی در سلامت جمعیت و کاردیولوژی دقیق را نشان میدهد. کمّیسازی خودکار ترکیببافت و «سن» اندام از مخازن تصویرسازی بزرگ مانند UK Biobank به پژوهشگران امکان میدهد الگوهای آناتومیک را با نشانگرهای مولکولی و نتایج بلندمدت پیوند دهند. اولویتهای پژوهشی آینده شامل تصویربرداری طولی برای تعیین اینکه آیا تغییرات چربی احشایی وقوع رویدادهای قلبی–عروقی بعدی را پیشبینی میکند، آزمایشهای تصادفیشده برای ارزیابی اینکه آیا درمانهای هدفمند میتوانند پیری قلب را کند یا معکوس کنند، و پالایش نشانگرهای غیرتهاجمی برای غربالگری جمعیتهای وسیعتر خواهد بود.
دیدگاه کارشناسی
دکتر Maya Alvarez، اپیدمیولوژیست قلبی و مفسر علمی، اظهار داشت: «این مطالعه نمونهٔ قویای است از اینکه چگونه تصویربرداری و هوش مصنوعی میتوانند درک ما از ریسک را متحول کنند. مدتهاست شک داشتیم که چربی احشایی بیش از یک مشکل زیبایی است — این نتایج نشان میدهد که چقدر با پیری در سطح بافتی قلب مرتبط است. برای پزشکان، پیام عملی این است: توزیع چربی و التهاب را ارزیابی کنید، نه فقط وزن کلی را. برای پژوهشگران، چالش این است که از همبستگی به مداخله حرکت کنند — آیا میتوانیم با کاهش چربی احشایی سن قلب را بهطور قابل اثباتی پایین بیاوریم؟»
محدودیتها و ملاحظات
اگرچه مطالعه بزرگ و خوبشکلگرفته است، اما مشاهدهای است و بهتنهایی نمیتواند علت و معلول را ثابت کند. «سن قلب» مشتقشده از هوش مصنوعی نشانگر جانشینی امیدوارکنندهای است، اما ارزش پیشبینی آن برای رویدادهای سخت (حملات قلبی، نارسایی قلبی، مرگ) نیاز به اعتبارسنجی بیشتر در مجموعههای دادهٔ طولی دارد. تحلیلهای ژنتیکی که مسیرهای جنسیتیمحور را نشان میدهند، تولید فرضیه هستند و باید با مطالعات مکانیکی در انسان و مدلهای آزمایشی تکمیل شوند.
نتیجهگیری
دادههای تصویربرداری از بیش از ۲۱٬۰۰۰ شرکتکننده در UK Biobank نشان میدهد که چربی احشایی — بافت چربی پنهانی اطراف اندامهای داخلی — با پیری پیشرفتهٔ قلب مرتبط است، مستقل از چاقی کلی یا سطح آمادگی جسمانی. چربی ذخیرهشده در لگن و ران ممکن است برای زنان محافظت ایجاد کند که احتمالاً بهواسطهٔ استروژن است. این یافتهها اهمیت اندازهگیری محل ذخیرهٔ چربی را بیش از اندازهگیری صرف وزن نشان میدهند و راههای جدیدی برای پیشگیری و درمان بر کاهش چربی احشایی و اثرات التهابی آن بر سیستم قلبی–عروقی میگشایند. تحقیقات پیوسته که تصویربرداری مجهز به هوش مصنوعی، ژنتیک و آزمونهای بالینی را ترکیب میکنند برای ترجمهٔ این بینشها به راهبردهایی که پیری قلب را کند کرده و طول عمر سالم را افزایش دهند، ضروری خواهد بود.
منبع: sciencedaily
.avif)
نظرات