8 دقیقه
وقتی سینما و دنیای مد در میلان به هم میرسند
لحظهای که از دل داستانهای سینمایی بیرون آمده بود، در نمایش کالکشن بهار 2026 دولچه و گابانا در میلان رخ داد: مریل استریپ — با تمام ظرافتهای نقش میرندا پریستلی — در ردیف اول نشست و بعداً پشت صحنه با الهامِ واقعیِ نقشاش، آنا وینتور از مجله Vogue، دیداری گرم و دوستانه داشت. ویدیوی کوتاهی که Vogue منتشر کرد خیلی سریع در شبکههای اجتماعی منتشر شد: پریستلیِ اجراشده توسط استریپ به وینتور میگوید «شما خیلی زیبا به نظر میرسید»، در حالی که دوربینها این ملاقات غیرمعمول بین یک شخصیت داستانی و ملکه دنیای مد حقیقی را ثبت کردند.
این صحنه برای بسیاری نه تنها یک اتفاق نمایشی، بلکه نوعی پیوند نمادین بین فرهنگ سینما و ساختار قدرت در صنعت مد بود. حضور استریپ در ظاهر کاملِ پریستلی، و واکنشِ واقعیِ چهرهای که الهامبخش آن نقش بوده، نمایشی از چگونگی تلاقی واقعیت و خیال در پروژههای بزرگ رسانهای را نشان داد. چنین لحظاتی اغلب هم برای مخاطب عمومی جذابند و هم ارزش تبلیغاتی بالایی برای تولیدکنندگان فیلم و برندها دارند.
همزمان، تلاقیِ حافظهٔ جمعیِ فیلم اصلی با امروزِ صنعت مد باعث شد این صحنه برای منتقدان و طرفداران معنیهای متعددی پیدا کند: از یک ادای احترام هنری تا یک حرکت بازاریابی هوشمندانه که هم نوستالژی را فعال میکند و هم کنشگرانه به مسائل معاصر اشاره مینماید.
همچنین این ملاقات نشان داد که چگونه چهرههای فرهنگیِ قدرتمند — چه در فضای فیلم و چه در فضای فشن — میتوانند همزمان نقش روایتگر و نماد قدرت را داشته باشند. این برخورد کوتاه در میلان برای برخی یادآور نقشهای نمادینی است که سینما در شکلدهی تصویر عمومیِ عرصههای دیگر، از جمله مد، ایفا میکند.
در همین رویداد، استنلی توچی نیز با لباس نقشِ نیگل، مدیر هنری جنتل و زیرکِ مجله Runway، دیده شد. دفتر مطبوعاتی طراحان خبر داد که بازیگران در حال فیلمبرداری یک صحنهٔ روی باندِ نمایش برای دنبالهٔ بسیار مورد انتظار فیلم «The Devil Wears Prada 2» هستند. طرفداران و فعالان صنعت مد این دیدار را بهعنوان یک کِیفِ کوچکِ شبیه اجرا تفسیر کردند که به طور بازیگوشی به سایهٔ بلند فیلمِ اصلی روی فرهنگ مد اشاره میکرد.
دنباله چه وعدههایی دارد و چه تغییراتی را دنبال میکند
فیلم جدید دوباره به جهان مجله Runway بازمیگردد، اما اینبار محوریت داستان حول تحول دیجیتال در صنعت و کاهش نفوذ نسخههای چاپی خواهد بود — موضوعی کاملاً بهموقع که با تغییرات گسترده در نحوهٔ مصرف محتوا، پخشِ جریانی، شبکههای اجتماعی و مدلهای تبلیغاتی همراه شده است. این دنباله تلاش میکند خندهدار بودن و طعنههای تیزِ نسخهٔ 2006 را با واقعیتهای پیچیدهٔ امروزِ صنعت تلفیق کند.
آن هثوی و امیلی بلانت قرار است نقشهای آندی و امیلی را بازآفرینی کنند؛ با این تفاوت که شخصیتِ بلانت حالا بهعنوان یک مدیر ارشد در دنیای تبلیغات جایگاه قدرتمندی دارد. این تغییر نه فقط در سطح شخصیتپردازی که در سطح مفهومی نیز به بازخوانیِ روابط قدرت درونِ صنعت میپردازد: از تحولات درونِ تحریریهها تا تأثیر الگوریتمها و تبلیغات هدفمند بر شیوههای تصمیمگیری و سلیقهسازی.
از منظر فنی و محتوایی، دنباله میتواند چند محور کلیدی را دنبال کند:
- بازنماییِ انتقالِ قدرت از سردبیریِ سنتی به دادهمحوری و اقتصاد توجه دیجیتال.
- تحلیل نقش شبکههای اجتماعی و اینفلوئنسرها در شکلدهی ترندها و بازار تبلیغات مد.
- نقد یا بازاندیشی دربارهٔ تأثیر روحیهٔ رقابتی و فرهنگِ مصرفگرایی بر سلامت حرفهای بازیگرانِ این عرصه.
این موارد به فیلم امکان میدهد تا هم طنز تیز و گزندهٔ نسخهٔ اولیه را حفظ کند و هم پرسشهای جدید و مرتبط با عصر دیجیتال را مطرح نماید؛ پرسشهایی که برای مخاطبان امروز ملموستر و نگرانکنندهتر است.

در زمینهٔ تاریخچه، فیلم نخستِ «شیطان لباس پرادا» تنها بهخاطر بازیها، بهویژه درخشش استریپ، مطرح نشد؛ بلکه مهمتر این بود که دیدِ داخلنگرانهای از ساختار قدرت در اتاقهای تحریریه مد را به عموم عرضه کرد. مستندهایی مانند The September Issue نیز تصویری واقعی از قدرتِ تحریریاتی ارائه دادند؛ حال دنباله میتواند نشان دهد چگونه آنِ قدرت در عصر دیجیتال بازتوزیع شده است: بخشی از آن به پلتفرمها و الگوریتمها منتقل شده و بخشی نیز در دست بازیگران و برندهای چندرسانهای جمع شده است.
پشت صحنهٔ تصویربرداری در میلان جنبهای آگاهانه و متا داشت: بازیگرانی که لباس نقشهایشان را پوشیدهاند، در یک شوی واقعیَ طراحان حاضر شدند و با فردی ملاقات کردند که الگویی واقعی برای نقششان بوده است. این ترکیبِ واقعیت و نمایش، هم یک روایتِ رسانهای قوی تولید کرد و هم تأکیدی بود بر اینکه مرزها میان زندگی عمومی افراد مشهور، برندها و متن داستانی گاهی چقدر نازک و قابلعبور است.
واکنش کاربران شبکههای اجتماعی و تحلیلگران نشان میدهد که علاقه برای ترکیب نوستالژی با یک نگاه بهروز به صنعتِ مد ادامه دارد. بسیاری از مخاطبان از دیدن دوبارهٔ شخصیتها و احساسات گذشته خشنوداند، و همزمان کنجکاوند بدانند فیلم چگونه تغییرات بنیادیِ کنونیِ بازار را بازنمایی خواهد کرد.
تاریخ اکران «The Devil Wears Prada 2» برای اول مهٔ 2026 تعیین شده است. سؤالی که اکنون در ذهن منتقدین و طرفداران است این است که آیا این دنباله قادر خواهد بود جرقهٔ فرهنگیِ نسخهٔ اول را دوباره خلق کند یا آن را برای مخاطبانی که اکنون بیش از همیشه به پخشِ جریانی و تجربهٔ چندپلتفرمی عادت دارند بازتنظیم نماید. پاسخِ این پرسش تا زمان نمایشِ عمومی فیلم مشخص خواهد شد، اما نشانهها حاکی از آن است که سازندگان قصد دارند اثری قابلبحث و مرتبط با زمانه ارائه دهند.
نکتهٔ مختصر اما مهم: لحظهٔ میلان هم یک شاهکار بازاریابی بود و هم ترکیبی طبیعی از دو جهانِ فیلم و مد که مدتی طولانی است الهامبخش یکدیگر بودهاند. چنین همپوشانیهایی برای هر دو حوزه فایده دارد: سینما داستان و شخصیت را به دنیای مد میآورد و صنعت مد با فراهم کردن صحنهای بصری و نمادین، فیلم را در مرکز توجه رسانهها قرار میدهد.
در نهایت، دنبالهٔ پیشنهادی بهنظر میرسد میخواهد فراتر از یک بازتکرار صرف عمل کند و پرسشهای فرهنگیِ جدیدی را مطرح کند: چگونه قدرتِ محتوایی و اقتصادی در عصر شبکهها توزیع میشود؟ چه کسانی امروز صدای غالب در تعیین طرزِ پوشش و سلیقهها هستند؟ این سؤالها نه تنها برای مخاطب عام که برای حرفهایهای دنیای مد و تبلیغات نیز اهمیت بالایی دارد و پاسخهای آنها میتواند پیامدهای عملی و استراتژیک در بازار داشته باشد.
از منظر انتقادی، این پروژه فرصتی است تا رابطهٔ میان روایتهای تخیلی و تصاویرِ واقعیِ صنایع شکلِ جدیدی بیابد — جایی که مرز میان کارگردانیِ روایت و مدیریت تصویر عمومی به چالش کشیده میشود. اگر فیلم بتواند با ظرافت طنز اولیهٔ خود را نگه دارد و در عین حال نگاهی دقیق و مبتنی بر شواهد به پویاییهای امروز ارائه دهد، احتمالاً مخاطبان نسلهای مختلف را جذب خواهد کرد.
در پایان، باید دید این ترکیبِ آگاهانهٔ هنرپیشگان، برندهای فشن و استراتژیهای رسانهای چگونه به خروجیٔ نهاییِ سینمایی منجر میشود و آیا آن خروجی توانایی تبدیل شدن به یک نقطهٔ عطف فرهنگی جدید را دارد یا خیر. چیزی که مسلم است، این است که حرکتهایی از این دست نشاندهندهٔ همگرایی عمیقترِ اقتصادِ توجه، صنعت سرگرمی و دنیای مد در دههٔ جاری است.
منبع: hollywoodreporter
نظرات