9 دقیقه
بد بنی صحنه سوپر بول را بر عهده میگیرد
ستارهٔ پورتوریکویی، بد بنی، بهعنوان اجراکنندهٔ اصلی نمایش نیمهزمان Apple Music Super Bowl LX معرفی شده است؛ نمایشی که برای 8 فوریهٔ 2026 در استادیوم Levi’s در سانتا کلارا، کالیفرنیا برنامهریزی شده است. این افشا که پیشتر با یک پست مرموز و یک کلیپ سی ثانیهای همراه با قطعهٔ «Callaíta» و تهیهکنندهٔ تِینی اشاره شده بود، در خلال پخش Sunday Night Football از شبکهٔ NBC پخش شد و فوراً تیتر رسانههای سرگرمی را به خود اختصاص داد. این هنرمند که با نام واقعی Benito Antonio Martínez Ocasio شناخته میشود، این رویداد را بهعنوان لحظهای برای جامعه و فرهنگ قاببندی کرد؛ او در یک بیانیه نوشت: «این برای مردمانم، فرهنگم و تاریخمان است.» این جمله ضمن برجستهسازی ریشههای او، بهطور روشن نشان میدهد که اجرا فراتر از یک نمایش تجاری خواهد بود و تلاش میکند عناصر هویتی و اجتماعی را نیز به مخاطب برساند.
یک نمایش نیمهزمان با امکانات سینمایی
برای طرفدارانی که پیگیری فعالیتهای تصویری بد بنی را به همان اندازه موسیقی او جدی میگیرند، این انتخاب مثل یک گام منطقی بعدی بهنظر میرسد. در چند سال اخیر او عمداً وارد عرصهٔ فیلم و تلویزیون شده است—از نقش اکشن او در Bullet Train (2022) گرفته تا حضور در Happy Gilmore 2 و Caught Stealing در 2025—و قرار است در فصل 51 Saturday Night Live نیز اجرای افتتاحیه را بر عهده بگیرد. این ترکیبِ تجربهٔ صحنه و حضور تصویری، او را برای تولیدی نیمهزمانی که هر سال بیشتر به شکل یک فیلم کوتاه محبوب تبدیل میشود، به گزینهای طبیعی بدل کرده است: ضرباهنگهای روایی، نورپردازی نمایشی، کار دوربینِ هماهنگشده و تعویضهای سریع صحنه.
کارگردانی این پخش بر عهدهٔ هَمیش همیلتون است—فردی که تجربهٔ فیلمبرداری اجراهای زندهٔ بزرگ را دارد—و شرکت DPS تهیهٔ برنامه را بر عهده دارد و Roc Nation و Jesse Collins نیز بهعنوان تهیهکنندگان اجرایی در پروژه حضور دارند. این تیم خلاق نشان میدهد که هدف تولید فراتر از قالب معمولِ مدلی از قطعات موسیقایی خواهد بود و احتمالاً بهسمت نمایشِ یکپارچه، بصری و برندشدهای حرکت میکند که هم در داخل ورزشگاه و هم روی صفحههای خانهها خوانایی سینمایی داشته باشد. در عمل، این به معنای برنامهریزی دقیق برای انتقال تصویری، استفاده از تکنیکهای فیلمسازی مثل پلانهای بسته و گذارهای روایی و نیز طراحی صحنهٔ هماهنگ با عناصر بصریِ دیجیتال است.

این اجرا در مقایسه با نمایشهای نیمهزمان اخیر چگونه خواهد بود
مقایسه با اجراکنندگان گذشتهٔ سوپر بول کمک میکند انتظارات را بهتر بسنجیم. اجرای اخیر کندریک لامار تبدیل به پربینندهترین نمایش نیمهزمان تاریخ شد و بهخاطر داستانسرایی موسیقایی متمرکز و حضور مهمانان غافلگیرکننده مثل SZA تحسین شد. بیانسه و ریحانا نیز استانداردهای بالایی را با کارگردانی صحنهای وسیع و لحظات فرهنگی سهمگرا ایجاد کردند. نقاط قوت بد بنی—ترکیب ژانرها، سیالیت زبان، لباسهای نمایشی و یک میراث موسیقایی تصویری—کاملاً با انتظارهای یک شگفتی 12 تا 15 دقیقهای همخوان است. میتوان انتظار داشت ستلیستی ببینیم که میان رجیتون، ترَپ، پاپ لاتین و آهنگهای شناختهشدهٔ جهانی جابهجا شود، و احتمال حضور مهمانانی از شبکهٔ گستردهٔ هنرمندان لاتین و جهانی او نیز وجود دارد؛ نامهایی که میتوانند از همنسلان لاتین تا همکاران بینالمللی را دربرگیرند.
در سطح فنی، مقیاس کار ممکن است شامل استفادهٔ گسترده از دوربینهای چندمحوره، جرثقیلهای دوربین، فریمهای تصویری سریع و جلوههای تصویری یکپارچه باشد که نه تنها صدای موسیقی بلکه روایت تصویری را نیز پیش میبرند. این رویکرد میتواند باعث شود نمایش در فضای بازِ استادیوم و در صفحۀ تلویزیون هر دو جذاب و هدفمند دیده شوند؛ چون در شرایط پخش جهانی، انتخاب نماها و قابها تعیینکنندهٔ تجربهٔ تماشاگران تلویزیونی است.
زمینهٔ فرهنگی و تأثیر بر صنعت
این انتخاب، نشانگر یک روند گستردهتر در صنعت موسیقی است: جریان یافتن موسیقی لاتین در جریان اصلی جهانی و افزایش دیدِ هنرمندان دوزبانه و دوسِنتی (bicultural) روی بزرگترین صحنههای جهان. دخالت Apple Music (در کنار Roc Nation متعلق به جی-زی) ادامهٔ تلاشِ این پلتفرم برای شکلدهی روایتهای نیمهزمان—از نظر موسیقایی و فرهنگی—است و لاتین بودن موسیقی را به لحظهای مرکزی در تقویم پاپ تبدیل میکند. الیور شاسر، معاون بخش موسیقی، ورزش و Beats در اپل، نمایش نیمهزمان را «بزرگترین جشنِ موسیقی و فرهنگ» معرفی کرد و نقش بد بنی را در بردن اصوات لاتین به فرهنگ پاپِ گسترده برجسته ساخت.
از منظر صنعتی، نمایش نیمهزمان نقش یک موتور تبلیغاتی متقاطع را هم بازی میکند. حضور بد بنی در فیلمها و تور جهانی پیشِ رو با عنوان DtMF—که از 21 نوامبر در سانتو دومینگو آغاز میشود و تا 22 ژوئیه در بروکسل ادامه خواهد داشت—یعنی تأثیر نورافکن سوپر بول میتواند فروش بلیتها، آمار استریمینگ و توجه به پروژههای سینمایی او را افزایش دهد. این همافزاییِ رسانهای لحظهای است که موسیقی توجه را به فیلم میکشاند و حضور تصویری او در فیلمها نیز شخصیت ستارهای او را عمیقتر میکند؛ شخصیتی که در رویدادهایی ساخته شده برای شکوهمندی و تماشاگران میلیونی، ارزشمند است.
پیشزمینه، جنجالها و نکاتی که باید مراقب آنها بود
این انتخاب کاملاً بیسابقه نبوده است—شایعاتی که قبلاً در رسانهها مطرح شده بودند، و نشریاتی مانند Rolling Stone پیش از اعلام رسمی، بد بنی را بهعنوان یکی از نامزدهای اصلی مطرح کرده بودند. او اخیراً یک اقامتِ 30 شبِ متوالی در سن خوآن را به پایان رسانده و بهصراحت توضیح داده چرا از برگزاری یک اقامت در آمریکا صرفنظر کرده است؛ او نگرانیهایی دربارهٔ اجرای قوانین مهاجرتی که ممکن است بر حضور مخاطبان تأثیر بگذارد، مطرح کرد. این موضعگیری به تقویت تصویر او بهعنوان هنرمندی که بهصورت آگاهانه پورتوریکو را در مرکز توجه قرار میدهد، کمک کرده—زاویهای که ممکن است در مضامین اجرایی یا انتخاب مهمانان حضور نیمهزمان بازتاب یابد.
با این حال، انتظار میرود تولید به میراث و کنشگرایی او اشاره کند بدون اینکه صحنه را تبدیل به یک میدان صرفاً سیاسی کند؛ NFL و Apple Music معمولاً مرزی حساس بین جشن فرهنگی و سرگرمی فراگیر را حفظ میکنند. جان بارکر، معاون ارشد تولید رویدادهای جهانی NFL، بد بنی را بهعنوان هنرمندی توصیف کرده که ژانرها و زبانها را بههم پیوند میدهد—ویژگیهایی که لیگ هنگام اجرای یک پخش جهانی که باید به طیف گستردهای از مخاطبان جذب شود، خواهان آن است.
از انرژی فستیوالی تا صحنهبندی سینمایی
کنسرتهای بد بنی بهخاطر درگیری پرانرژی تماشاگران و موتیفهای بصری جسورانه شناخته شدهاند—لباسها، عناصر صحنهای و تغییرات ناگهانی در تن. اگر این ویژگیها به نمایش نیمهزمانی منتقل شوند، احتمالاً با تدوین سینمایی، روایت متکی به دوربین، جلوههای بصری یکپارچه و حرکات صحنهای دقیق روبهرو خواهیم بود. کارگردانی همیلتون نشانهٔ استفاده از قطعات صحنهای چنددوربینی و رویکردی مناسب تلویزیون است که به نماهای نزدیک و انتقالهای روایی اولویت میدهد تا صرفاً «پخش پشت سر هم آهنگها».
طرفداران سینما نیز باید به لحظاتی توجه کنند که به پرسونا تصویری بد بنی شباهت دارند. آیا او بخش کوتاهی از نوع فیلم-مفهومی را وارد برنامه خواهد کرد؟ آیا بازیگرانی از پروژههای اخیر او دعوت خواهند شد؟ قالب نیمهزمان امکان حضور غافلگیرکننده را فراهم میکند؛ مرز بین اجرای زنده و مینی-سینما هر سال کمرنگتر میشود و این پتانسیل وجود دارد که نماهای کوتاه و روایتهای تصویری در دل برنامه جای بگیرند.
لوسیا مارکز، تاریخنگار سینما، میگوید: «جهشِ بد بنی از هنرمندِ غالب بر چارتها به حضورِ قابلقبول در سینما، او را برای صحنهٔ نیمهزمان بیهمتا کرده است. او قاببندی و شخصیتپردازی را میفهمد—ویژگیهایی که به نمایشی کمک میکنند که همزمان حس یک فیلم کوتاه و یک کنسرت را منتقل کند. میتوان انتظار انتخابهای دقیق داشت که هم به مخاطبان زنده و هم بینندگان سینمایی پاسخ دهند.» این تحلیل نشان میدهد که کیفیت کارگردانی و انتخاب نماها ممکن است اهمیت مشابهی با خودِ اجرا داشته باشد.
برای طرفداران و فضای هنری گستردهتر چه معنایی دارد
برای علاقهمندان فیلم و سریال، حضور بد بنی در جایگاه سوپر بول یادآوری دیگری است که شهرت پاپ معاصر اغلب در چند رسانه گسترده میشود. امروز موسیقیدانان اعتبارنامههای تصویری میسازند که دامنهٔ خلاقهٔ آنها را تایید میکند؛ صحنههای فستیوالی، مراسم جوایز و حالا نمایشهای نیمهزمان به سکوی عبور تبدیل شدهاند. نتیجه، گفتوگویی فرهنگی غنیتر است که در آن موسیقی، سینما و فنون تولید زنده به یکدیگر تغذیه میکنند و مرزها را بازتعریف مینمایند.
اگر تجربهٔ گذشته راهنما باشد، اجرای نیمهزمان بد بنی لحظات ویروسی، مناقشات شبکههای اجتماعی و شاید حتی توجه آکادمیها برای جهتیابی موسیقی یا تولید را بههمراه خواهد داشت. چه این اجرا فوراً به یک کلاسیک بدل شود و چه موضوع نقد و بررسی، قطعا رویدادی است که موسیقی و تفکر سینمایی را در یک نقطهٔ تأثیرگذار به هم میرساند.
خلاصه اینکه: انتظار داشته باشید نمایش نیمهزمانی را ببینید که هم از نظر بصری جاهطلب، هم از نظر فرهنگی طنینانداز و هم بهطور استراتژیک زمانبندیشده تا رسیدنِ هرچه بیشتر بد بنی به مخاطبان جهانی و تکمیل رزومهٔ سینمایی او اثرگذار باشد. این رویداد میتواند بهعنوان یک نقطهٔ عطف در مسیر حرفهای او و نیز در توسعهٔ حضور موسیقی لاتین در فرهنگ پاپ جهانی ثبت شود.
منبع: deadline
ارسال نظر