اجرای کمدین ها در ریاض؛ هنر، اخلاق و تبادل فرهنگی

اجرای کمدین ها در ریاض؛ هنر، اخلاق و تبادل فرهنگی

نظرات

10 دقیقه

وقتی بیل بور هفته گذشته به خلیج فارس رسید، چیزی فراتر از لطیفه با خود آورد — او یک گفت‌وگوی جرقه‌زن درباره هنر، اخلاق و تبادل فرهنگی را هم به‌راه انداخت. این کمدین و بازیگر باتجربه برای چند روز در منطقه اجرا کرد؛ ابتدا در بحرین گرمکن اجرا داشت و سپس در شب افتتاحیه فستیوال پرحاشیه کمدی ریاض روی صحنه رفت. بازتاب پادکست او دوباره بحث‌ها را به‌راه انداخته است: آیا کمدین‌ها باید در کشورهایی با سوابق پیچیده حقوق بشری اجرا کنند، یا طنز زنده می‌تواند پلی میان مرزها باشد؟

شرح بور شبیه یک گزارش سفر همراه با Punchline است. او از لحظه رسیدن اعتراف می‌کند که دلش گرم نبود — اضطرابی که بسیاری از اجراکنندگان هنگام عبور از خطوط فرهنگی و حقوقی ناآشنا تجربه می‌کنند — اما در عین حال از چیزی متعجب شد. بعد از یک اجرا در بحرین که او آن را به‌عنوان شاخص فرهنگی تعبیر کرد، دریافت که مخاطبان تشنه ریتم و طرز بیان استندآپ آمریکایی‌اند. با مشاهده گفت‌وگوهای کنار بار و زندگی روزمره، نتیجه گرفت — به شیوه صریح و ساده بور — که مردمی که دید، «مثل خودمان» هستند: آماده تفریح زنده، کنجکاو نسبت به فرهنگ غربی و مشتاق خندیدن.

روی صحنه در ریاض می‌گوید که ابتدا با احتیاط آب را امتحان کرده و به‌تدریج مواد معمول خود را افزایش داده تا احساس کند جمع او را دنبال خواهد کرد. بور انرژی متقابلی را توصیف می‌کند: مخاطب خواهان «استندآپ واقعی» بوده — نه یک شوی پاک‌شده و بی‌نمک — و اجراکنندگان هم به این اشتیاق پاسخ دادند. او همچنین اشاره می‌کند که به‌نظر می‌رسید برگزارکنندگان تا حدودی مرزهای محتوایی را مذاکره کرده‌اند و فهرستی از تابوها وجود داشته، به‌ویژه مضامینی که به تمسخر خاندان سلطنتی یا دین می‌پرداختند. اینکه آیا این محدودیت‌ها قبل از فستیوال سخت‌تر یا نرم‌تر شده‌اند، هنوز موضوع بحث است؛ حداقل یک کمدین قوانین ابتدایی فستیوال را آنلاین منتشر کرد و از روی اصول دعوت را رد نمود.

چرا اینهمه جنجال برپا شد؟ برگزارکنندگان فستیوال ریاض آن را به‌عنوان رویدادی در مقیاس جهانی برچسب زده‌اند و ده‌ها نام بزرگ را در فهرست دارند. با این حال، اجراکنندگانی که دعوت به عربستان را می‌پذیرند با اتهام «کامدی-واشینگ» روبرو می‌شوند — این ایده که رویدادهای فرهنگی می‌توانند برای براق‌سازی تصویر یک کشور به‌کار روند بدون اینکه به مسائل عمیق حقوق بشری پرداخته شود. منتقدانی مانند دیو کراس و مارک مارون صریحاً اعلام کرده‌اند که اجرا در چنین فستیوال‌هایی می‌تواند عادی‌سازی یک رژیم متهم به سرکوب را رقم بزند. یک یادداشت تحلیلی در MSNBC حتی این رویداد را بیشتر به‌عنوان ابزار روابط‌عمومی نرم توصیف کرد تا نماد اصلاحات واقعی.

این یک معضل فرهنگی تازه نیست. مفهوم «قدرت نرم» که توسط دانشمند علوم سیاسی، جوزف س. نای معرفی شد، نشان می‌دهد چگونه هنر، موسیقی و سینما می‌توانند برداشت‌های جهانی را شکل دهند. موزیسین‌ها و بازیگران مدت‌هاست که با انتخاب نقطه اجرا یا همکاری با نهادهای دولتی مواجه بوده‌اند. برای مثال، اجرای استینگ در ازبکستان در سال 2009 با واکنش‌های منفی روبرو شد اما همزمان بحثی درباره اینکه آیا تبادل فرهنگی می‌تواند اهرمی برای بازشدن فضاها باشد را برانگیخت. در دهه‌های 1990 و 2000 نیز گروه‌هایی که در کوبا اجرا کردند یا جشنواره‌ها را در مکان‌های جنجالی افتتاح نمودند، پرسش‌هایی درباره اینکه آیا پذیرفتن دعوت صحنه به‌معنای تأیید ضمنی آن نظام است به‌وجود آوردند.

برای جامعه کمدی، این استدلال‌ها با لایه‌های خاصی همراه است. استندآپ ذاتاً نزدیک و اغلب از نظر سیاسی تیز است؛ کار یک کمدین مرزها را جابه‌جا کردن است. منتقدان نگران‌اند که اجرا تحت محدودیت‌های صریح به خودسانسوری بینجامد — یا بدتر، به همدستی با اهداف روابط‌عمومی دولت تبدیل شود. طرفداران اما می‌گویند اجرای زنده برای مخاطبان محلی، ایجاد گفت‌وگو و آشنا کردن مردم با ایده‌های متفاوت می‌تواند تحول‌آفرین باشد. دیدگاه بیل بور به این سمت گرایش دارد: او تجربه را «قطعا جزو سه تجربه برتر» دوران کاری‌اش توصیف کرد و پیش‌بینی کرد اثرات مثبت بلندمدتی خواهد داشت.

زمینهٔ صنعتی هم اهمیت دارد. پلتفرم‌های استریم و جشنواره‌های جهانی صحنه‌های کمدین‌ها را فراتر از باشگاه‌ها و برنامه‌های کابلی برده‌اند؛ اکنون یک اسپشیال نتفلیکس می‌تواند به‌سرعت به ریاض برسد همان‌طور که به راچستر می‌رسد. این فراگیری دو رو دارد. از یک سو، هنرمندان دیدگاه‌های خود را به مخاطبان جدید می‌رسانند؛ از سوی دیگر، همین دیده‌شدن و درآمد بالقوه است که منتقدان را نگران می‌کند که انگیزه‌های مالی قضاوت اخلاقی را ابری کند. پروموترها و وزارتخانه‌های دولتی این فضا را به‌عنوان فرصتی برای نمایشِ جلوه‌های مدرنیزاسیون می‌بینند؛ هنرمندان هم فرصت اجرا و آزمودن محدوده‌های بیان در زمینه‌های جدید را می‌بینند.

نکته‌ای که بور به‌طور ظریف اشاره می‌کند، توضیح می‌دهد چگونه جهانی شدن روزمره کلیشه‌های دوران جنگ سرد را پیچیده می‌کند. با دیدن برندها، رستوران‌ها و سبک‌های زندگی غربی در ریاض، او تأکید کرد که منظر فرهنگی به‌طور یکپارچه دشمنِ سرگرمی غربی نیست. این مشاهده — که برای بسیاری از جهانگردان گسترده بدیهی است — اهمیت دارد چون شرایط را بازتعریف می‌کند: مخاطبانی که در فستیوال شرکت کردند اغلب جوان، آشنا با رسانه‌ها و متصل به فرهنگ جهانی‌اند.

چند برداشت کاربردی و خلاقانه هم برای اجراکنندگان وجود دارد. گزارش‌ها حاکی‌اند چند کمدین بخش‌هایی از برنامه را تنظیم کردند، با رابط‌های محلی مشورت نمودند و از اجراهای گرم‌کن (warm-up) برای سنجش واکنش استفاده کردند. چنین هماهنگی پشت‌صحنه‌ای بخشی از تورهای مدرن است: ارتباط با تیم، مترجمان یا مشاوران فرهنگی، و راهنمایی‌های حقوقی اکنون وقتی اجراها از مرزها عبور می‌کنند، طبیعی و رایج است. برای طرفداران کمدی و ناظران صنعت، فستیوال تضاد میان جذابیت جهانی هنر و سنگینی مسائل سیاسی را بار دیگر به نمایش گذاشت.

واکنش طرفداران و جامعه متفاوت و متنوع بود. شبکه‌های اجتماعی پر از کلیپ‌هایی از اجرای بور و رشته‌های بحث‌برانگیز شدند که از اینکه آیا این اجرا به مخاطبان محلی امید داده یا صرفاً ابزار تبلیغاتی بوده، بحث می‌کردند. برخی تماشاگران سعودی و منطقه‌ای از صداقت و بی‌پیرایگی اجراها تمجید کردند و از دیدن کمدین‌های بین‌المللی در پادشاهی خوشحال شدند. در سوی دیگر، انتقاد از سوی همکاران کمدین و فعالان به یاد آورنده این نکته بود که دیده‌شدن می‌تواند به‌وسیله دولت‌ها به‌عنوان نمادی از اصلاحات مورد بهره‌برداری قرار گیرد.

مقایسه‌ها آموزنده‌اند. جنجال‌های پیشین دیو شاپل درباره شوخی‌های مرتبط با مسائل تراجنسیتی و مسیر کاری لوئیس سی.کی پس از رسوایی عمومی، چارچوبی فراهم کرده‌اند برای اینکه مخاطبان اخلاق یک کمدین را فراتر از محدوده جغرافیایی چگونه بسنجند. اجراکنندگانی مانند کوین هارت — که خود با حملات به‌خاطر اظهارنظرهای گذشته مواجه شده — نشان می‌دهند که آمادگی عمومی برای بخشش یا طرد بسته به زمینه و پویایی‌های صنعتی متفاوت است. این سوابق نشان می‌دهد تصمیمات یک اجراکننده — نه فقط محتوای او — روایت‌های عمومی را برای سال‌ها شکل می‌دهد.

«هنرمندان و گردانندگان فرهنگی در مسیری باریک میان اخلاق و تعامل حرکت می‌کنند»، می‌گوید مارکو ینسن، مورخ سینما. «اجرای در مکان‌های پرمنزله و چالشی، وادار به بازنگری درباره محدوده دیپلماسی فرهنگی می‌کند. گاهی هنر در سیستم‌های بسته شکاف ایجاد می‌کند؛ گاهی هم به‌طور ناخواسته آنها را تقویت می‌کند.» نکته او پارادوکس مرکزی فستیوال را روشن می‌سازد: کنسرتی که به‌چشم مخاطب آزادکننده می‌آید، از دور می‌تواند نشانه همدستی تعبیر شود.

برای علاقه‌مندان سینما و سریال هم بحث ریاض یادآور شباهت‌های سینمایی است. فکر کنید به فیلم‌سازانی که بودجه دولتی می‌پذیرند یا آثارشان را در جشنواره‌های سیاسی-حساس به نمایش درمی‌آورند — هر انتخابی رنگی به اثر می‌زند و نحوه دریافت آن را تغییر می‌دهد. کارگردانان، بازیگران و کمدین‌ها بخشی از اکوسیستمی هستند که توزیع، تأمین مالی و رابطه با پلتفرم‌ها فرصت‌ها و مناقشات اخلاقی را تعیین می‌کند. فستیوال ریاض یادآوری می‌کند که صنایع فرهنگی جهانی‌اند و تصمیم درباره محل اجرا، نمایش یا افتتاح، تبعاتی فراتر از فروش بلیت دارد.

پیامدهای آینده نامشخص است. آیا فستیوال مشوق نوعی گشایش تدریجی خواهد بود، همان‌طور که طرفداران امیدوارند؟ یا اینکه به‌عنوان لحظه‌ای ثبت خواهد شد که هنرمندان اصول را برای درآمد فدا کردند؟ احتمالاً پاسخ میان این دو قرار دارد: تبادل فرهنگی می‌تواند هم معنادار باشد و هم به‌راحتی مصادره شود. برای خلاقانی که به نیروی پیوندی هنر باور دارند، درگیر شدن — ضمن شفاف‌سازی درباره محدودیت‌ها و پیامدها — ممکن است تنها راه عملی باشد. برای منتقدان، حفظ فشار و درخواست پاسخگویی ضروری باقی می‌ماند.

پادکست بور شاید اختلاف را فیصله ندهد، اما آن را دوباره با صدای یک اجراکننده باز کرد تا با یک قطعه ایدئولوژیک. او تجربه‌اش را ابتدا انسانی قاب‌بندی کرد: مضطرب، متعجب، خوشحال. حرارت واکنش‌ها نشان می‌دهد که چرا کمدی، حتی بیشتر از سینما، می‌تواند احساسی شخصی به‌نظر برسد؛ چون وابسته به رضایت فوری مخاطب است. و در همین فوریت، سؤال جالب‌ترین فستیوال نهفته است: ما برای چه کسانی اجرا می‌کنیم — و به چه قیمتی؟

چه سفر بور را پل فرهنگی بدانید یا خطای اخلاقی، گفت‌وگویی که ایجاد کرد همچنان در سالن‌های کمدی، جشنواره‌های فیلم و پلتفرم‌های استریم بازتاب خواهد داشت. این مباحث ترکیبی از نقد هنری، پویش‌های حقوق بشری و استراتژی‌های صنعتی است — و موضوعی است که راهنمای انتخاب صحنه‌ها توسط هنرمندان در جهانی پیچیده و پراتصال‌تر خواهد بود.

منبع: hollywoodreporter

ارسال نظر

نظرات