8 دقیقه
رهبران اتحادیه در برابر ظهور بازیگر مصنوعی: منازعه بر سر مالکیت اجرا
پدیدار شدن تیلی نوروود — یک اجراکننده ساختهشده توسط هوش مصنوعی که شرکت Particle6 آن را طراحی کرده — هالیوود را وادار کرده با پرسشی روبهرو شود که بسیاری انتظارش را داشتند: در عصر بازیگران مصنوعی، مالکیتِ عملکردِ هنری به کی تعلق دارد؟ شان استین، که بهتازگی به ریاست SAG-AFTRA انتخاب شده و برای نقشهایش در فیلمهایی مانند «رودی» و سریال «Stranger Things» شناخته میشود، روشن ساخته که اتحادیه بازیگران قصد ندارد این موضوع را بهعنوان یک سرگرمی زودگذر بپذیرد یا بهانهای برای کنار گذاشتن استعداد انسانی قرار دهد.
اعلام Particle6 در اواخر سپتامبر مبنی بر اینکه چند آژانس بزرگ استعداد تمایل به نمایندگی از تیلی نشان دادهاند، موجی از واکنشهای سریع را برانگیخت. اقدام نمایندگی آژانسها برای یک بازیگر مجازی فوراً سوالات اخلاقی و قراردادی را مطرح میکند: آیا آژانسها در مقابل مشتریان غیرانسانی همان مسئولیتهایی را دارند که در قبال بازیگران زنده دارند؟ استین در گفتوگو با Variety گفت که اتحادیه این موضوع را مستقیماً در مذاکرات آتی قراردادها با Association of Talent Agents (ATA) مطرح خواهد کرد و تأکید کرد که اجراکنندگان و نمایندگانشان باید هنگام ورود شباهتهای مصنوعی به بازار، مجوزها، نحوه ذکر نام و جبرانخسارت را بهوضوح تعیین کنند. او همچنین هشدار داد که هرگونه توافق باید از منافع شاغلان انسانی محافظت کند و سازوکارهایی برای شفافیت و نظارت پیشبینی شود.
اهمیت موضوع از دید استین بهعنوان ادامه منطقی نبرد طولانی بازیگران توصیف شد؛ نبردی که در جریان اعتصاب 118 روزه اخیر مرکز آن حمایتها و جبرانِ مبتنی بر هوش مصنوعی بود. او اشاره کرد که بخشی از این موضوع در قانونگذاری ایالتی در کالیفرنیا نیز ظهور کرده است — قوانینی که در تدوینِ برخی از آنها SAG-AFTRA شهادت داده است — نمونهای از اینکه سیاستگذاری چگونه در حال نزدیک شدن به فناوری است. اتحادیه استدلال میکند که هنوز اهرمهایی در دست دارد: مخاطبان همچنان بهطور گسترده اجراهای انسانی را در فیلم، تلویزیون، انیمیشن، بازیهای ویدیویی و کتابهای صوتی خواستارند و تمایل به اصالت وجود دارد؛ این موضوع میتواند نقطه قوتی در مذاکرات برای تضمین حقوق و درآمد بازیگران باشد.

زمینه و مقایسهها: این اولین بار نیست که هالیوود با جانشینهای غیرانسانی سروکار دارد؛ از زندهسازی دیجیتال بازیگران در فیلمهای پُرخرج تا کنسرتهای هولوگرافیک و جنجالهای مربوط به شبیهسازی صدا، صنعت بارها مجبور شده درباره رضایت، پرداخت و یکپارچگی خلاقانه مذاکره کند. تفاوت پرونده تیلی نوروود در این است که محور موضوع یک شخصیت کاملاً مصنوعی است که برای نمایندگی توسط آژانسها بازاریابی شده — تغییری از اثرات CGI یکباره به مدلی تجاری که میتواند ادامهدار باشد. این گذار به مدلهای کسبوکار جدیدی اشاره دارد: اگر نمایندگی و استفاده از بازیگران مصنوعی به امری رایج بدل شود، سازوکارهای قدیمی قرارداد و حقالزحمه باید بازبینی شوند تا مانع سوءاستفاده یا تضاد منافع شوند.
دیدگاه صنعتی و نقد: بسیاری از بازیگران برجسته — از جمله امیلی بلانت، ملیسا باررا و لوکاس گِیج — به سرعت این مفهوم را نقد کردند و SAG-AFTRA نیز محکومیتی رسمی صادر نمود. منتقدان هشدار میدهند که علاقه آژانسها به استعدادهای مجازی میتواند تضاد منافع ایجاد کرده و دستمزدها را پایین بیاورد، زیرا شرکتها ممکن است بهدنبال جایگزینهای ارزانتر و قابل کنترلتری برای بازیگران زنده باشند. از سوی دیگر، طرفداران میگویند در صورت وضع قوانین مناسب، اجراکنندگان مصنوعی میتوانند راههای خلاقانه جدیدی باز کنند؛ برای مثال امکان خلق شخصیتهایی که هرگز پیش از این ممکن نبودهاند یا تولید محتوا با هزینه و زمان کمتر — بهویژه در پروژههای انیمیشن یا بازیهای ویدیویی که نیاز به نمونهگیری گسترده از شخصیتها دارند. با این وجود، حتی این مدافعان نیز معمولاً بر لزوم شفافیت، مجوزدهی و تقسیم منافع تأکید دارند تا حقوق خالقان، صداگذاران و بازیگران زنده محترم بماند.
لحظه فرهنگی: فراتر از قراردادها، این مناقشه با ارزشهای فرهنگی درگیر است: تماشاچیان چه چیزی را در یک اجرا ارزش میدانند و چه کسی برای کار خلاقانه اعتباری دریافت میکند؟ آیا تجربه تماشاگر از تعلق به یک هویت انسانی، همدلی و اشتراکِ تجربیاتی سرچشمه میگیرد که یک نمونه مصنوعی نمیتواند شبیهسازی کند؟ این پرسشها بهویژه برای آثاری که بر احساسات انسانی، پیچیدگی روانی شخصیتها و بازیگری لحظهبهلحظه تکیه دارند، اهمیت پیدا میکنند. پیام استین صریح است: اتحادیه روی قوانین روشن برای نحوه ارائه کار و نحوه پرداخت در مواردی که هوش مصنوعی دخیل است، پافشاری خواهد کرد.
پیامدهای حقوقی و قراردادی: مسائل حقوقی در این حوزه متعدد و پیچیدهاند. اولین سطح، تعیین مالکیت تصویر و شباهت است؛ آیا شرکت سازنده یک مدل اصلی را مالک است یا بازیگری که الگو و دادههای حرکتیاش در تولید مدل استفاده شده، حقی بر اجرا دارد؟ سطح بعدی مربوط به حقِ اجرای آثار است: آیا استفاده از صدا، ژستها یا بیانِ یک بازیگر برای تولید یک اجرای مصنوعی نیاز به مجوز جداگانه دارد؟ علاوه بر این، نحوه درج نام، اعطای اعتبارِ هنری و تخصیص درصدی از درآمد (royalties) برای استفادههای مکرر یا تغییرپذیر، موضوعات دیگری هستند که باید روشن شوند. تجربههای گذشته، مانند پروندههای شبیهسازی صدا یا بازسازی دیجیتالِ بازیگران در فیلمهای مشهور، نشان میدهد که فقدان قراردادهای صریح میتواند به دعوای حقوقی و عمومی منجر شود و ضررهای مالی و حیثیتی به دنبال داشته باشد.
فشارهای بازار و مدلهای تجاری نوظهور: اگر آژانسها شروع به امضای قرارداد با شخصیتهای مصنوعی کنند، بازار استعداد و نحوه ارائه خدمات نمایندگی تغییر خواهد کرد. مدلهایی مانند نمایندگی مجموعهای از حقها (licensing bundles) برای استفاده در تبلیغات، بازیها، یا آثار تعاملی میتوانند بوجود آیند. همچنین ممکن است قراردادهای ترکیبی ایجاد شوند که در آن حقوق یک اجرا بین سازنده مدل، صداساز یا دادهپرداز و بازیگر انسانی تقسیم شود. در این زمینه، شفافیت مالی و استانداردهای گزارشدهی برای جلوگیری از سوءاستفاده اقتصادی و حفظ امنیت شغلی بازیگران انسانی حیاتی خواهد بود.
نمونهها و سوابق: در سالهای اخیر نمونههای متعددی از استفادههای بحثبرانگیز از فناوریهای دیجیتال بوجود آمده است؛ از بازآفرینی چهره بازیگران در فیلمهای پُرجمعیت گرفته تا استفاده از نمونهبرداری صوتی برای تولید دیالوگهایی که پیشتر رکورد نشدهاند. هر یک از این موارد به درسهایی برای سازندگان سیاست تبدیل شدهاند: نیاز به مجوزِ صریح، تعیین محدوده استفاده، زمانبندیِ دسترسی به دادهها و نحوه جبران خسارت. پرونده تیلی نوروود این درسها را در قالبی جدید تکرار میکند، چرا که این بار پای بازاریابی و نمایندگی حرفهای در میان است که میتواند یک جریان درآمدی ساختاریافته ایجاد کند.
ملاحظات اخلاقی و فرهنگی عمیقتر: باید درباره پیامدهای اجتماعیِ جایگزینیِ نقشهای نمایشیِ انسانی با موجودیتهای مصنوعی تأمل کرد. آیا استفاده فزاینده از شخصیتهای مصنوعی میتواند موجب حذف فرصتهای شغلی برای بازیگران انسانی شود؟ آیا این روند بر تنوع و شمول در روایتها اثر میگذارد، بهویژه اگر تیمهای سازنده بهجای استخدام بازیگران از پایگاه دادههای محدودِ آوایی و بصری استفاده کنند؟ اتحادیهها، فعالان فرهنگی و سیاستگذاران باید این پرسشها را در سطحی فراتر از جنبههای فنی مطرح کنند و اثرات بلندمدت اجتماعی-اقتصادی را ارزیابی نمایند.
راهکارهای پیشنهادی و مسیر پیشرو: برای مدیریت این گذار، راهکارهایی مانند تدوین استانداردهای قراردادی واحد، ایجاد سامانههای شفاف گزارشدهی درآمد برای مدلهای مبتنی بر هوش مصنوعی، و ایجاد چارچوبهای مجوزدهی که سهم منصفانهای به بازیگران حقیقی، خالقان داده و سازندگان مدل اختصاص دهد، مطرح شدهاند. همچنین آموزش و بازآموزی بازیگران و عوامل خلاق بهمنظور تطابق با فناوریهای نو میتواند به کاهش آسیبهای شغلی کمک کند. در نهایت، مشارکت میان اتحادیهها، آژانسها، شرکتهای فناوری و قانونگذاران برای تدوین قواعد بازیِ جدید ضروری است.
جمعبندی: تیلی نوروود گفتگوهای گستردهتری درباره آینده بازیگری در عصر دیجیتال برانگیخته است — پرسشی درباره اینکه آیا صنعت سرگرمی پیش از تغییر فناوری، مدلهای کسبوکارش را بازمیآفرینند یا فناوری نیروی کار این صنعت را بازتعریف خواهد کرد. نقطه قوت اتحادیه در این نبرد، ظرفیتِ جمعیِ مخاطبان برای ترجیح اجراهای انسانی و نیز توانایی در مذاکره جمعی برای تضمین حقوق است. اما نتیجه نهایی به تعامل میان قانون، بازار و ارزشهای فرهنگی بستگی خواهد داشت؛ مکالمهای که بهاحتمال زیاد تازه آغاز شده و در ماهها و سالهای آینده پیچیدهتر خواهد شد.
منبع: variety
ارسال نظر