8 دقیقه
وقتی بازیگر ساختهشده با هوش مصنوعی تیتر میشود
دنیای سرگرمی این هفته با بحثی تازه مواجه شد: آیا یک اجراکننده تولیدشده توسط کامپیوتر را میتوان مانند یک بازیگر انسانی قلمداد کرد؟ اتحادیه بازیگران و اجراکنندگان بریتانیا «Equity» بهصورت علنی نگرانیهای خود را دربارهٔ تِیلی نورود، یک بازیگر تولیدشده با هوش مصنوعی که بهصورت نرم در تیکتاک، اینستاگرام و یوتیوب معرفی شده، مطرح کرده است. این شخصیت دیجیتال که توسط فناور-تهیهکننده الین ون در ولدن معرفی شد، وقتی گزارشها حاکی از آن بودند که نمایندگان هنری در حال بررسی امکان نمایندگی او هستند، از یک آزمایش فناوری به یک نقطهتنش در صنعت تبدیل شد؛ موضوعی که سریعاً توجه رسانهها و فعالان حوزه سینما و تلویزیون را به خود جلب کرد.
دبیرکل «Equity»، پال دبلیو. فلمینگ، مسئله را صریح بیان کرد: خلق چنین شخصیتهایی «اساساً از حرفهٔ بازیگری جداست» و از «روح» انسانی که مخاطبان به آن پاسخ میدهند، تهی است. واکنش این اتحادیه بازتاب نگرانیهای گستردهتر بازیگران، عوامل تولید و اتحادیهها ــ از جمله SAG-AFTRA در آمریکا ــ دربارهٔ تأثیر ورود هوش مصنوعی به سینما و تلویزیون بر معیشت، احراز هویت حرفهای، سهم از درآمدها و مالکیت خلاقانه است. این نگرانیها شامل ترس از حذف فرصتهای شغلی، کاهش حقالزحمهها و تغییر در شیوههای مرسومِ اعتباردهی و ثبت سوابق حرفهای میشود.
فراتر از خشم: دادهها، رضایت و منشأ شباهتهای دیجیتال
هستهٔ اعتراضِ «Equity» روی مسئلهٔ منبع دادهها یا provenance قرار دارد. ابزارهای مولد مدرن بر مجموعهٔ عظیمی از دادهها آموزش دیدهاند که اغلب از فیلمها، برنامههای تلویزیونی و محتوای آنلاین گردآوری میشوند؛ مجموعهای که با هر تکرار مدل میتواند مبهمتر شود و ردپای منابع اولیه مخدوش گردد. فلمینگ و دیگران نگراناند که اجراها و شباهتهای بصری بدون رضایت آگاهانهٔ هنرمندان بازاستفاده شوند. از این رو اتحادیه از تهیهکنندگان و پلتفرمها خواسته توضیح دهند که دادههای ورودی چگونه جمعآوری و بهکار گرفته میشوند و به حقوق موضوعه مانند GDPR و سازوکارهای نظارتی دیگر اشاره کرده تا شفافیت و حسابرسی را مطالبه کند.
این رقابت کاملاً تازه نیست. پس از اعتصاب بازیگران در سال 2023، اتحادیهها موفق شدند حفاظتهایی را کسب کنند که جلوی تکثیر غیرمجاز شباهتهای هنرمندان را بگیرد. با این حال، نسل جدیدی از استودیوهای هوش مصنوعی و «استعدادهای مجازی» ــ شرکتهایی که شخصیتهایی را بهصورت نرم معرفی میکنند یا از اجراکنندگان مصنوعی کسب درآمد میکنند ــ دوباره این پرسش را مطرح کردهاند که مرزهای حمایتی قانونی تا کجا کشیده میشود و آزمایشهای خلاقانهٔ فناوری چهوقت وارد قلمرو نقض حقوق میشوند. در عمل، تعیین منشأ یک تصویر یا عملکرد دیجیتال میتواند فرآیندی فنی و حقوقی پیچیده باشد که نیازمند شفافیت در زنجیرهٔ تولید دادهها و مستندسازی نحوهٔ آموزش مدلها است.
واکنش صنعت و زمینهٔ فرهنگی
بازیگران برجستهای مانند ملیسا باررا، کیرزی کلیمنز، و هوپی گلدبرگ تا امیلی بلانت با تردید به چنین رویدادهایی واکنش نشان دادهاند. اتحادیهٔ بازیگران هالیوود، SAG-AFTRA، موضعی آشنا را تکرار کرده و اعلام داشته که مخالف جایگزینی اجراکنندگان انسانی با نمونههای مصنوعی است. این تنش یادآور مباحث پیشین دربارهٔ بازسازی دیجیتال چهرهها در سینما است؛ برای مثال استفاده از شباهتهای پس از مرگ بازیگران که در برخی آثار سینمایی دیده شده. همچنین ظهور اینفلوئنسرهای مجازی مانند Lil Miquela نشان میدهد شخصیتهای دیجیتال قادرند دنبالکننده، قراردادهای برند و بازخورد فرهنگی بسازند بیآنکه پشت هر پست صورتِ انسانی مشخصی باشد.

اینکه نمایندگان هنری به دنبال شخصیتهای تولیدشدهٔ هوش مصنوعی میدوند، نشاندهندهٔ تغییر انگیزههای بازار نیز هست. نمایندگی معمولاً برای توسعهٔ حرفه، تأمین قراردادها و مذاکره بر سر جبران خدمات وجود دارد؛ اما وقتی اجراکننده الگوریتمی باشد، سوالاتی جدی مطرح میشود: چه کسی حق دریافت حقالامتیازهای تکراری (residuals) را دارد؟ چه کسی با برندها قرارداد میبندد و چه کسی مسئول پاسخگویی به شمارِ رویدادها و تعهدات تبلیغاتی است؟ این پرسشها میتواند هنجارهای صنعتی و مدلهای کسبوکار را تغییر دهد و به بازتعریف مفاهیمِ مالکیت فکری و سهم سود بینجامد.
مقایسهای که ارزش توجه دارد
تمایز تِیلی نورود با جلوههای دیجیتال پیشین در مقیاس و تعاملپذیری است. برخلاف یک کاراکتر CG که بهصراحت به عنوان اثر VFX شناخته و اعتباردهی میشود، اجراکنندگان مولدِ هوش مصنوعی میتوانند بهصورت شخصیتهایی خودمختار در شبکههای اجتماعی ظاهر شوند، از تعاملات کاربران بیاموزند و بهعنوان «هنرمند» بازاریابی شوند. این وضعیت مرزهای تبلیغات، سرگرمی و فناوری را به شیوهای مبهم میکند که قانونگذاری کامل و سازگار برای آن وجود ندارد. در نتیجه ما با پرسشهایی روبهرو میشویم که هم جنبههای فنی (مثل نحوۀ یادگیری مدل از تعاملات زنده) و هم جنبههای فرهنگی (مثل انتظار مخاطب از اصالت و حضور انسانی) را دربر میگیرد.
«ما شاهد نقطهٔ عطفی در فرهنگ صفحهنمایش هستیم»، میگوید آنا کوواس، منتقد سینما. «شخصیتهای مبتنی بر هوش مصنوعی ما را وادار میکنند بازتعریف کنیم بازیگری چه معنایی دارد ــ نه فقط تقلید یا شباهت، بلکه کار جمعی، کار بدنی و تجربهای که تولید یک اجرا را ممکن میسازد. صنعت باید آن حرفه را محافظت کند در حالی که راههایی برای روایتهای جدید نیز میجوید.» این دیدگاه بر اهمیت حفاظت از مهارتها، تمرینات آموزشی و تعاملات انسانی در تولید تأکید میکند؛ مواردی که اغلب در مباحث فنی نادیده گرفته میشوند اما برای کیفیت هنری و اقتصاد بلندمدت صنعت ضروریاند.
ورای آواتار: Particle 6، Xicoia و استراتژی معرفی نرم
ون در ولدن از طریق Particle 6 و یک استودیوی استعدادیابی هوش مصنوعی جدید به نام Xicoia فعالیت میکند. پاسخ او بیشتر از منظر خلاقانه بوده: او تِیلی نورود را بهعنوان یک اثر هنری معرفی میکند تا جایگزینی برای اجراکنندگان انسانی. راهبرد معرفی نرم (soft launch) که شامل ساخت حضور آنلاین پیش از تلاش برای یافتن نمایندگی است، شبیه شیوهای است که سازندگان مستقل برای آزمون ایدهها در شبکههای اجتماعی بهکار میبرند، اما وقتی «خالق» خود یک مدل پیشبینیکننده آموزشدیده با دادههای انسانی است، مسائل اخلاقی و حقوقی متفاوت و پیچیدهتر میشود.
هواداران و تحلیلگران بین شگفتی و نگرانی دوپاره شدهاند. برخی این شخصیتهای آزمایشی را نوعی هنر اجرایی دیجیتال نو میدانند که میتواند امکانات روایی را گسترش دهد؛ برای مثال امکان خلق روایتهای تعاملی یا تولید محتوا در مقیاس بالا بدون نیاز به لوکیشن یا گروه بزرگ بازیگری. دیگران، بهویژه بسیاری از بازیگران شاغل، آنها را میانبری فناورانهای میبینند که خطر کاهش ارزش مهارت، تجربه و جنبهٔ جمعی فیلمسازی را بههمراه دارد. این اختلاف دیدگاه نشان میدهد که همزمان با پیشرفت فناوری، گفتگوهای مستقل و میانرشتهای میان حقوقدانان، سازندگان، اتحادیهها و مخاطبان ضرورت دارد.
چه اتفاقی در ادامه میافتد؟
انتظار میرود پیامدهای حقوقی و خلاقانه در پی داشته باشد. اتحادیهها احتمالأ برای قوانین افشاگری سختگیرانهتر و حفاظتهای قراردادی تلاش خواهند کرد؛ از جمله الزام به افشای منابع داده، نحوهٔ آموزش مدل و شرایط استفاده از شخصیتهای مصنوعی در قراردادها. تهیهکنندگان و پلتفرمها ممکن است برچسبگذاری شفافتری برای اجراکنندگان مصنوعی اتخاذ کنند تا مخاطب بداند با یک شبیهسازی روبهروست نه یک انسان. از سوی دیگر، مخاطبان در مقام داور نهایی خواهند بود: آنها تعیین میکنند که آیا برایشان مهم است که «بازیگر» مورد علاقهٔشان انسان باشد یا یک شبیهسازی پیشرفته، و این تصمیم میتواند مسیر تجاری تولید محتوا را شکل دهد.
این بحث در تقاطع فناوری، کار و هنر قرار دارد. گفتوگو دربارهٔ تِیلی نورود فراتر از داستانِ یک شخصیت است؛ این یک موردِ آزمایشی است برای چگونگی تطبیق صنعت فیلم و تلویزیون با هوش مصنوعی و اینکه آیا صنعت میتواند نوآوری را با احترام به حرفهٔ بازیگری و حقوقِِ کارگران خلاق متوازن کند یا خیر. راهحلهای ارزشمند به احتمال زیاد ترکیبی از شفافیت فنی، حفاظتهای قانونی و قراردادهای نوین خواهند بود که نهفقط تولیدکنندگان را قادر میسازند از امکانات تازه استفاده کنند، بلکه تضمین میکنند مهارتها و معیشت انسانها محفوظ بماند.
منبع: deadline
ارسال نظر