17 دقیقه
در آستانه دو دهه از ظهور خلاقیت الگوریتمی، هالیوود با نقطه عطفی مواجه شده است. سورا ۲ — مدل تولید ویدیوی مولد جدید اوپنایآی — نه به شکل یک زمزمه که همچون رعد و برقی ظاهر شد: اپلیکیشنی دعوتمحور برای iOS که از یک فرمان متنی میتواند صحنههای کوتاه و قابل اشتراکگذاری تولید کند. نتایج گاهی شگفتآور، بذلهگو، و گاه درخشاناند — و روزبهروز از نظر حقوقی و اخلاقی هم پیچیدهتر میشوند. این ماجرا فقط درباره یک محصول نیست، بلکه درباره چگونگی سازگاری صنعت سرگرمی با ابزارهایی است که میتوانند نمادها را بازتولید کنند، کلاسیکها را بازصحنهبندی کنند و حافظه فرهنگی را ظرف چند ثانیه بازمیآفرینند.
چرا سورا ۲ سروصدا به پا کرده است
سورا ۲ تنها بهخاطر کیفیت فنیاش خبرساز نشد؛ بلکه با جرات فرهنگیاش هم توجه را جلب کرد. گزینه «ریمیکس» در این اپ اجازه میدهد تا مونتاژهایی خلق شوند که مثل فنفیکشن روی استروئیدند: توپاک در کنار میز مستر راجرز، یک پیکاچوی CGI در یک فیلم جنگی، یا کارائوکهای عجیب با صدای ستارهای که دیگر زنده نیست. برای نسلی که با محتوای کوتاه و فرهنگ میم بزرگ شدهاند، چنین فوریتی غیرقابل مقاومت است. اما برای استودیوها و دارندگان حقوق، صدای زنگ خطر است.
آنچه سورا ۲ را متمایز میکند
ابزارهای مولد چیز جدیدی نیستند؛ از مدلهای زبانی تا موتورهای تصویری مثل Midjourney و DALL·E، هوش مصنوعی خلاق در دید عمومی تکامل یافته است. اما آنچه سورا ۲ را متمایز میکند سه عامل است: سهولت استفاده، چینش شبیه به فید شبکههای اجتماعی، و ترکیب ویدیو، صدا، شباهت شخصیتها و قابلیتهای تعویض چهره در یک تجربه مصرفی واحد. این اپ دیگر ابزار خلاقانهای برای یک اقلیت فنی نیست؛ مانند شبکه اجتماعی نسل بعدی ارائه میشود: بدون اصطکاک، آماده ویروسی شدن و برای کاربرانی طراحی شده که دنبال سرگرمی فوریاند.
این ترکیب رفتارهایی را دعوت میکند که استودیوها از آن هراس دارند: بازسازیهای غیرمجاز از شخصیتها یا اجراهای دارای حق نشر، فیلمهای خود ساخته طرفداری که ظاهر و حس آثار پرفروش را تکرار میکنند یا دستکاری تاریخ با بازآفرینی دیجیتال شخصیتهای تاریخی. صنعت سینما همیشه به خوبی میدانسته که کپیهای غیرمجاز چگونه میتوانند ارزش را فرسایش دهند — هنرمندان VHSهای قفلنشده، بیتتورنت و سایتهای پخش غیرقانونی را به یاد دارند. سورا ۲ این تهدید را از کانالهای توزیع به خودِ فرایند خلق منتقل میکند.
واکنش صنعت: نبردی نو در مناقشات کهنه
واکنشها سریع بود. نمایندگی بزرگ استعدادها، CAA، به مشتریان خود هشدار داد که سورا ۲ «مشتریان و داراییهای فکری آنها را در معرض خطر قابل توجهی قرار میدهد.» انجمن فیلمسازی (MPA) نیز همین نگرانی را تکرار کرد و از اوپنایآی خواست تا از نقض حقوق در سورا ۲ جلوگیری کند و اقدامات فوری اتخاذ نماید. برخی استودیوها، از جمله دیزنی، در زمان راهاندازی اپ از مشارکت خودداری کردند.
این پاسخها فصل تازهای از یک منازعه حقوقی و فرهنگی گستردهتر است. پیشتر استودیوها شرکتهایی مثل Midjourney و Character.ai را به دلیل سوءاستفاده ادعایی از شخصیتها و اجراها هدف گرفتهاند. با این حال، تا زمان نوشتن این گزارش اوپنایآی از سوی استودیوهای بزرگ مورد شکایت قرار نگرفته است. در عوض، صنعت ترکیبی از استراتژی و خطابه را اتخاذ کرده است: تهدید به پیگرد قضایی، درخواست برای شفافیت قانونی و، بهطور قابلتوجه، تمایل نامطمئن به استفاده از همان فناوریها برای کاهش هزینهها در توسعه، جلوههای بصری و بومیسازی.
گزینههای ورود و خروج و وعده درآمدزایی
مدیرعامل اوپنایآی از رویکرد خروج پیشفرض نسبت به شمول آثار دارای حق نشر عقبنشینی کرد و به سمت مدل دقیقتری از «ورود بهصورت اختیاری» برای تولید شخصیت و استفاده از شباهتها حرکت کرد. او همچنین امکان تقسیم درآمد را برای دارندگان حقوقی که اجازه تولید میدهند، مطرح کرد. برای خالقان و شرکتهایی که سالها از فرصتهای مجوزدهی بهره بردهاند، ایده تقسیم درآمد تحت کنترل پلتفرم سوالات عملی عظیمی ایجاد میکند: چگونه ارزش اندازهگیری خواهد شد؛ چه کسی کیفیت و ایمنی برند را اعمال میکند؛ و چه چارچوبهای قانونی رضایت را تعریف خواهند کرد؟
بدبینی منطقی است. بهطور تاریخی، پلتفرمهایی که اقتصادهای جدیدی ایجاد میکنند معمولاً در مراحل اولیه مقیاس و تعامل را بر حفاظت دقیق از حقوق خالقان ارجح میشمارند. وعده تقسیم درآمد اغلب در اصل منصفانه به نظر میرسد اما در عمل مبهم میماند تا زمانی که قراردادها، حسابرسیها و مکانیزمهای اجرایی روشن شوند.
قانون چه میگوید و چه چیز بهسرعت حل نخواهد شد
سوال حقوقی کلیدی این است که آیا استفاده از آثار دارای حق نشر برای آموزش مدلها مصداق نقض است یا خیر. دادگاهها شروع به اظهار نظر کردهاند. رایهای اخیر در پروندههایی مانند Anthropic نشان دادهاند که قاضیان فرایند و نحوه کسب محتوا را مهم میدانند: چگونگی بهدستآوردن محتوا اهمیت دارد. پروندههای جداگانه نیز بر خروجیهای تولیدی تمرکز داشتهاند تا ورودیهای آموزشی — استودیوها استدلال میکنند که ویدیوی تولیدشدهای که یک سوپرمن یا مینیون قابلشناسایی تولید کند، صریحاً نقض حق نشر است.
کنگره در همین حال کند و تقسیم شده است. طرحهای دوحزبی برای الزام به رضایت مالک محتوا پیشنهاد شدهاند، اما اقدام قانونگذاری هنوز نامشخص مانده است. دفتر حق نشر درخواست نظر عمومی کرده و صنعت هم تقسیم است: استودیوهای سنتی، سرویسهای استریم و اعضای دارای پشتوانه تکنولوژیک در گروههای صنعتی (برای مثال نتفلیکس یا آمازون درون MPA) همیشه بر سر این که آیا قانون جدید به رقابت آینده کمک میکند یا آسیب میزند، همنظر نیستند.
سیاست، قدرت اجرایی و تأثیر ریاستجمهوری
چشمانداز سیاسی ایالات متحده تغییر کرده است. در تلاش برای تسریع زیرساختهای هوش مصنوعی و قرار دادن شرکتهای آمریکایی در موقعیت برتر نسبت به رقبا، دولت فدرال سیگنالهایی مبنی بر رویکرد مقرراتی سبکتر فرستاده است. این رویکرد پیامدهای واقعی برای خالقان دارد. برنامه هوش مصنوعی کاخ سفید که رشد صنعتی را بر رژیمهای مجوز اجباری ترجیح میدهد، میتواند انگیزهها را از جبران تا نوآوری سریع متمایل کند.
برکناری ریجستر حق نشر و نبردهای دادگاهی مداوم نشان میدهد که فضای نهادی چقدر پرتنش شده است. وقتی سیاست عمومی سرعت و مقیاس توسعه هوش مصنوعی را برجسته میکند، دارندگان حقوق اغلب مجبورند برای حفظ محافظتها به عقب بروند و بعداً بجنگند، بهجای آن که از ابتدا در چارچوبی مشارکتی حضور داشته باشند.
پارادوکس راهبردی استودیوها
استودیوها با یک پارادوکس روبهرو هستند: هوش مصنوعی وعده صرفهجویی عظیم در تولید و پستولید را میدهد — از مکانیابی مجازی و تولید پسزمینه خودکار گرفته تا پالایش فیلمنامه و دوبله چندزبانه. اما همین فناوری میتواند داراییهای کلیدی را که ارزش برند و مجوزدهی بلندمدت تولید میکنند، بازتولید کند. در نتیجه، واکنشها از دادخواهی و هشدار عمومی تا آزمایش محتاطانه و همکاری با شرکتهای هوش مصنوعی متغیر بوده است.
اعتصابات کارگری سال ۲۰۲۳ که بخشاً از نگرانیها درباره هوش مصنوعی و حقالاثر ناشی شد، نشان داد که چقدر حساسیت بازار کار هنرمندان نسبت به اقتصاد خلق الگوریتمی است. آنچه استودیوها میخواهند کنترل و پیشبینیپذیری بر نحوه تأثیرگذاری هوش مصنوعی بر بازار کار خلاقانه است؛ آنچه خالقان میخواهند شناسایی، جبران و حفظ مالکیت اثر است.
مقایسهها: سورا ۲ در بستر اکوسیستم هوش مصنوعی
مقایسهها به روشنتر شدن میزان خطر کمک میکنند. Midjourney و Stability AI با تبدیل فرمانهای متنی به تصاویر ثابت زنده شدند و پروندههایی را درباره استفاده از مجموعه آثار هنرمندان در دادههای آموزشی برانگیختند. سورا ۲ همان گام مفهومی را به حرکت و صوت میبرد، چیزی که کپیرایت را در بُعد فنی و عاطفی پیچیدهتر میکند. یک تصویر ایستا از یک شخصیت با یک نسخه متحرک و سخنگو از همان اجرا تفاوت بنیادی دارد — حتی یک کلیپ کوتاه به حقوق تصویر، باقیماندههای اجرای هنری و حقوق معنوی نیز میپردازد که تصاویر ثابت به آنها نزدیک نمیشوند.
پلتفرمهایی مثل Character.ai که شبیهسازی مکالمه بر پایه شباهتها انجام میدادند، نامههای توقف و خودداری دریافت کردند. پرونده Anthropic حول خطوط لوله آموزشی متمرکز شد. ویژگی نوآورانه سورا ۲ این است که هم ابزار خلق است و هم فید اجتماعی؛ بنابراین ایجاد و توزیع را در یک محصول ادغام میکند و پس از انتشار، اقدامات اصلاحی را دشوارتر میسازد.
طراحی محصول پشت پرده: چگونه سورا ۲ برای ویروسیشدن مهندسی شده است
سورا ۲ مثل یک شبکه اجتماعی مهندسی شده است: رابط کاربری ساده، اشتراکگذاری با یک لمس و فیدی الگوریتمی بهینهشده برای فرمتهای کوتاه. قابلیت «کِیمئو» که به کاربران اجازه میدهد چهرههای واقعی را در صحنههای تولیدشده وارد کنند، فاصله میان کاربر و شگفتی را کاهش میدهد. در حالی که بسیاری از آزمایشهای هوش مصنوعی نیازمند پردازش پس از تولید یا مهارت فنی بودند، سورا ۲ خود را بهعنوان یک محصول مصرفی جاهز برای پذیرش همگانی معرفی میکند.
این طراحی محصول مهم است چون نه تنها تکنولوژیستها هیجانزده شدهاند؛ بازاریابان، اینفلوئنسرها و خالقان مستقل نیز آن را ابزار جدیدی برای روایت شخصی و گسترش برند میبینند. وقتی ابزاری سرگرمکننده و آسان باشد، پذیرش از سیاست جلو میزند. هر چه سرمایه فرهنگی بیشتری در کلیپهای مصنوعی — بهخصوص آنهایی که IP شاخص را بازتولید میکنند — سرمایهگذاری شود، بازگرداندن آنها دشوارتر خواهد شد.
سخنان فیلمسازان و خالقان
صداها در جامعه خلاق متناقضاند. برای برخی کارگردانان و ناظران جلوههای ویژه، هوش مصنوعی فناوری کمکی است که میتواند وظایف تولیدی را دمکراتیزه کند و به فیلمسازان کوچک امکان بدهد فراتر از بودجه خود عمل کنند. برای نویسندگان، اجراگران و آرشیویستها، سورا ۲ سوالاتی درباره رضایت، صحت تاریخی و حرمت اجرا ایجاد میکند.
«هوش مصنوعی میتواند ابزاری شگفتانگیز برای روایت باشد، اما نمیتواند قضاوت اخلاقی و عمق احساسی هنرمند انسانی را جایگزین کند،» آنا کوواچ، منتقد فیلم، میگوید. «شتاب به سمت خودکارسازی وظایف خلاقانه خطر فرسایش بافت انسانی که هنر را معنادار میکند دارد. ما به حفاظهایی نیاز داریم که مالکیت را حفظ کنند بدون این که نوآوری را خفه کنند.»
این نقد کوتاه و گزنده نگرانی گستردهتری را منعکس میکند: نه اینکه آیا هوش مصنوعی میتواند کار هنری را بهبود بخشد، بلکه آیا این کار را به شیوهای انجام خواهد داد که چهارچوبهای اقتصادی و اخلاقی خالقان را محترم بشمارد.
گذرگاه فرهنگی: تاریخ، پارودی و اخلاق احیاء
آزاردهندهترین کاربردهای سورا ۲ شاید همین بازآفرینی شخصیتهای تاریخی باشد. وقتی پلتفرمی میتواند یک شخصیت عمومی بازسازی شده دیجیتال را در سناریوهای خیالی قرار دهد، زنگ خطرهای اخلاقی درباره اطلاعات غلط، بازنویسی تاریخ و حرمت متوفی به صدا درمیآید. پیش از این هم دیپفیکها برای طنز، کمپینهای سیاسی و حقهها استفاده شدهاند. مرز بین پارودی (که اغلب تحت حفاظت آزادی بیان است) و فریب (که ممکن است غیرقانونی یا آسیبزننده باشد) با بهبود فناوری باریکتر میشود.
حتی مثالهای سبکتر — احیای خواننده محبوب برای یک دوئت مجازی — هم پیچیدهاند. آیا بایگانیها یا بازماندگان خواهان این بازآفرینیها خواهند بود؟ چه کسی تصمیم میگیرد که یک شباهت شایسته یا بهرهکشیآمیز است؟ این سوالات مرکزی قراردادهای صنعتی و سیاست عمومی خواهند شد.
جایگاه تیکتاک و اقتصاد توجه
بسترهای ویدیوی کوتاه جبهههای فوری برای محتوای سورا ۲ هستند. فرمت اپ از ساختار تیکتاک پیروی میکند — ویدیو عمودی، کشیدنهای سریع، حلقههای ویروسی — و این تیکتاک را در موقعیتی حساس قرار میدهد. از یک طرف تیکتاک از محتوای تازه سود میبرد؛ از سوی دیگر سیل مواد مصنوعی میتواند اعتماد کاربران را تضعیف کرده و پلتفرم را کماصالت جلوه دهد.
زاویه ژئوپولیتیکی هم وجود دارد. همزمان با تمایل سیاست ایالات متحده به تسهیل رشد زیرساختهای هوش مصنوعی، پلتفرمها و اپها بر سر ویژگیها و چارچوبهای تعدیل رقابت خواهند کرد. تیکتاک که در بسیاری از بازارها زیر ذرهبین سیاسی است، ممکن است در برابر اپهای محلی که حول محتوای مصنوعی ساخته میشوند، زمین فرهنگی خود را از دست بدهد اگر نتواند بهسرعت سازگار شود.
چه کار میتوان اکنون انجام داد
برای فیلمسازان، تهیهکنندگان و هنرمندانی که در این چشمانداز حرکت میکنند، گامهای عملی مشخصی پدیدار شدهاند:
- ممیزی استفاده از IP و دستورالعملهای برند: استودیوها باید فهرستی از شخصیتها و شباهتهایی که بیشترین ارزش تجاری را دارند تهیه و سیاستهای صریحی در مورد تکثیر توسط هوش مصنوعی وضع کنند.
- گنجاندن بندهای صریح در قراردادهای مربوط به هوش مصنوعی: قراردادهای تولید و قراردادهای استعداد اکنون به زبانهای اختصاصی مربوط به آموزش، بازتولید و تقسیم درآمد نیاز دارند.
- آزمایش مسئولانه: برنامههای پایلوت با همکاران هوش مصنوعی مورد اعتماد میتواند کاراییها را نشان دهد بدون این که کنترل داراییهای اصلی از دست برود.
- آموزش عمومی: مخاطبان به برچسبگذاری روشن و سواد رسانهای درباره رسانههای مصنوعی نیاز دارند؛ پلتفرمها و اتحادیهها میتوانند در این زمینه نقش داشته باشند.
گرایشهای صنعتی و سناریوهای محتمل
چند آینده محتمل وجود دارد. در یکی، دادگاهها و تنظیمکنندگان چارچوبی محکم ایجاد میکنند که شرکتهای هوش مصنوعی را وادار به اخذ حقوق از پیش میکند یا با مجازاتهای سنگین روبرو میسازد. در سناریوی دیگری، پارچهای از دعاوی و مجوزهای داوطلبانه هنجارهای کندی را ایجاد میکند که به نفع استودیوها و غولهای پلتفرم تمام میشود. سناریوی سوم هم شامل توافقهای تقسیم درآمد عملی میان خالقان و شرکتهای هوش مصنوعی است که اشکال جدیدی از محتوای کاربر-مجوزشده را ممکن میسازد در حالی که یکپارچگی برند حفظ میشود.
هر مسیر معایب و مزایای خود را دارد. مقررات سنگین میتواند خالقان را محافظت کند اما نوآوری را کند نماید؛ خودتنظیمی ممکن است رشد خلاقانه سریعی پدید آورد اما به قیمت حقوق خالقان تمام شود. تاریخ نشان میدهد که اغلب راهحل ترکیبی شکل میگیرد: حفاظهای قانونی همراه با راهحلهای بازارمحور برای مجوزدهی.
درسهای گذارهای رسانهای گذشته
تاریخ آموزنده است. وقتی صدا وارد سینما شد، صنایع تازهای بازساخته شدند. با بلوغ تلویزیون، استودیوها با ایجاد پنجرههای محتوایی و استراتژیهای حقوقی که سودآوری همگانی را تضمین میکرد سازگار شدند. موج دزدیهای اینترنتی مدلهای توزیع جدید (استریمینگ) و جریانهای درآمدی تازهای (اجاره دیجیتال و میکرو-مجوزها) را ایجاد کرد. هوش مصنوعی هم یک تغییر ساختاری جدید است — اما سریعتر و جزئیتر: میتواند یک کلیپ را در سطح فریم ظرف ثانیه بازآفرینی کند.
این سرعت نیازمند نوع جدیدی از تفکر صنعتی است: مدیریت حقوق در زمان واقعی، قراردادهای آگاه به هوش مصنوعی و پاسخگویی پلتفرمها. استودیوهایی که مدیریت حقوق خود را نوآوری کنند میتوانند ابزارهایی شبیه سورا را از تهدید به محصول تبدیل کنند و بستههای شخصیت مجوزشده یا قالبهای مورد تایید ارائه دهند تا طرفداران قانونی و اخلاقی خلق کنند.
طرفداران، کنجکاوی و ریمیکس خلاق
ارزشش را دارد که یادآوری کنیم چرا سورا ۲ جذابیت دارد. طرفداران همیشه رسانههای محبوب را ریمیکس، بازویرایش و بازآفرینی کردهاند. ادیتهای طرفداری، مونتاژها و ویدیوهای موزیک انیمه (AMV) همیشه بخشی از فرهنگ طرفداری بودهاند. تفاوت حالا در مقیاس و وفاداری است: هوش مصنوعی میتواند چهره و صدا را با دقتی بازتولید کند که ابزارهای قبلی قادر به آن نبودند.
این اوضاع ستakes را بالا میبرد. خلاقیت طرفداران دوام خواهد آورد اما چشمانداز آن تغییر خواهد کرد — با فرصتهای جدید برای تجربههای مشترک و خطرهای تازهای برای کسب درآمد بدون اجازه.
چه چیزی در پیش است
در ماههای آینده انتظار درگیریهای حقوقی و پیشنهادهای سیاستی را داشته باشید. استودیوها مدلهای مجوزدهی را آزمایش خواهند کرد و برخی همکاریها با شرکتهای خاص هوش مصنوعی را برخواهند گزید در حالی که دیگران را مسدود میکنند. خالقان با احتیاط آزمون میکنند: عدهای از مزایای بهرهوری استقبال خواهند کرد و برخی دیگر از روی اصول مقاومت میورزند.
آنچه بیش از همه اهمیت دارد، ایجاد هنجارهایی است که میان نوآوری و محافظت تعادل برقرار کند. مخاطبان خواهان داستانهای تازه و لذتهای بصری نو هستند، اما آنها همچنین به یکپارچگی کار خلاق وابستهاند. سالمترین نتیجه احتمالاً ترکیبی خواهد بود: پلتفرمهایی که آزادی بیانی را ممکن میسازند اما همزمان حقوق انسانی و اقتصادی کسانی را که فرهنگ را میسازند محترم میشمارند.
«جنگ بر سر سورا ۲ فقط حقوقی نیست — فرهنگی است،» مارکو جنسن، مورخ سینما، میگوید. «اگر اجازه دهیم سهولت بر رضایت غلبه کند، بخشهای حیاتی اکوسیستم روایتگریمان را از دست خواهیم داد. اما اگر بیش از حد مقررات وضع کنیم، خطر خفه کردن همان تجربههای اکتشافی را داریم که سینما را زنده نگه میدارد.»
یادداشت پایانی
سورا ۲ جهشی در قابلیتها است و آیینهای برای یک حسابرسی گستردهتر. این ابزار از صنعت سرگرمی میخواهد که به سوالات قدیمی پاسخ دهد اما به شیوههایی نو: مالک یک اجرا کیست؟ چگونه باید با شخصیتهای میراثی رفتار کرد؟ دادگاهها و پلتفرمها مسئولیت را چگونه تقسیم خواهند کرد؟ پاسخها نه تنها نتایج دادگاهی را شکل خواهند داد، بلکه یک دهه آینده سینما و روایتگری کوتاهمدت را نیز متأثر خواهند ساخت. فعلاً پردازندهها همچنان کار میکنند، استودیوها در حال سنجشاند و مخاطبان اسکرول میکنند — و داستان همچنان در حال وقوع است.
منبع: deadline
ارسال نظر