9 دقیقه
محققان الگوی مجموعهای از پروتئینهای خونی را شناسایی کردهاند که ممکن است مولتیپل اسکلروزیس (MS یا اماس) را تا هفت سال پیش از بروز علائم بالینی نشان دهد. این کشف میتواند دریچهای جدید برای تشخیص زودهنگام، پایش بیماری و راهبردهای پیشگیرانه باز کند؛ شرایطی که اغلب سالها قبل از اینکه بیماران متوجه مشکلات شوند، روند پیشروی خود را آغاز میکند.
چگونه مطالعه علایم هشداردهنده اولیه را کشف کرد
تیم علمی دانشگاه کالیفرنیا، سانفرانسیسکو (UCSF) نمونههای آرشیوی خون نیروی نظامی ایالات متحده را تحلیل کردند تا نشانگرهای زیستی پیشعلتی (presymptomatic biomarkers) مرتبط با اماس را پیدا کنند. از میان یک مجموعه بیش از 5٬000 پروتئین، محققان تغییرات پروتئینی را در افرادی دنبال کردند که بعدها تشخیص اماس دریافت کردند. گروه مطالعه شامل 134 خدمتگذار نظامی بود که در نهایت به اماس مبتلا شدند و یک گروه کنترل بسیار بزرگتر نیز برای مقایسه در نظر گرفته شد.
تیم پژوهشی تمرکز خود را بر پروتئینهایی گذاشت که با یکپارچگی مییلین، آسیبمحوری عصبی و پیامرسانی ایمنی مرتبطاند. با مقایسه سطح این پروتئینها در نقاط زمانی مختلف پیش از تشخیص بالینی، آنها توالیای از رویدادهای زیستی را نگاشتند که به نظر میرسد سالها پیش از شروع نشانهها رخ میدهد. از نظر روششناسی، این تحلیل شامل کنترل کیفیت نمونهها، نرمالسازی دادههای پروتئومیک و تحلیل بلندمدت تغییرات بود تا الگوهای مداومی که پیشبینیکننده بیماری هستند، مشخص شود.
در بخشی از کار، از ترکیبی از تکنیکهای پروتئومیکس پیشرفته مانند طیفسنجی جرمی با حساسیت بالا و مصارف تاییدکننده ایمنواسیها استفاده شد تا نتایج به دست آمده قابل اطمینان و تکرارپذیر باشند. رویکرد طولی (longitudinal) این مطالعه اجازه داد که نه تنها نقاط ارتفاع یا کاهش پروتئینی مشخص شوند، بلکه ترتیب زمانی تغییرات زیستی که ممکن است مسیر آسیبشناسی اماس را ترسیم کند، پدیدار شود.
نتایج کلیدی: یک جدول زمانی از آسیبهای اولیه
یکی از برجستهترین یافتهها افزایش قابل توجه میانگین پروتئین گلیکوپروتئین اولیگودندروسیتِ مییلین (MOG) بود که بهطور متوسط تا هفت سال پیش از بروز علائم بالا رفته بود. MOG بخشی از غلاف محافظ مییلین است که فیبرهای عصبی را عایق میکند؛ افزایش زودهنگام آن حاکی از هدفگیری ایمنیِ مییلین سالها قبل از اینکه افراد مشکلات نورولوژیک گزارش کنند، است. این یافته در زمینه مطالعه نشان میدهد که فرایند خودایمنی علیه مییلین میتواند بسیار پیش از تشخیص بالینی آغاز شود.
نشانگر شناختهشده دیگری که افزایش یافت، زنجیره سبک نوروفیلامنت (neurofilament light chain یا NfL) بود؛ این پروتئین که نشانهای معتبر از آسیب آکسونی و صدمه به الیاف عصبی است، تقریباً شش سال قبل از شروع علائم بالا رفت. افزایش NfL معمولاً با رها شدن اجزای ساختاری نورونها در گردش خون همراه است و میتواند نشاندهنده آسیب عصبی فعال یا مزمن باشد.
پیامرسانهای شیمیایی ایمنی نیز در این توالی نقش داشتند. اینتلوکین-3 (IL-3)، که در جذب و فعالسازی سلولهای ایمنی نقش دارد، پیش از شروع علائم افزایش یافت و نشان داد که فعالسازی ایمنی همزمان با تغییرات بافتی مرتبط با MOG و NfL رخ میدهد. ترکیب این الگوها بیانگر یک فرآیند پیچیده است که شامل هدفگیری مییلین، پاسخ ایمنی و در پی آن آسیب نورونی میشود.

برخی از پروتئینها چندین سال پیش از بروز علائم اماس در سطح غیرعادی بالایی دیده شدند. (Abdelhak et al., Nat. Med., 2025)
با ترکیب 21 پروتئین از پیشبینیکنندهترینِ آنها در یک پنل، نویسندگان مطالعه پیشنهاد کردند که یک آزمایش مبتنی بر خون ممکن است روزی توانایی شناسایی افراد دارای اماس پیشعلتی را داشته باشد. چنین پنلی از بیومارکرها به تایید در جمعیتهای بزرگتر و متنوعتر نیاز دارد، اما ایده کلی امیدوارکننده است: یک آزمایش روتین خون که خطر افزایشیافته را سالها پیش از تشخیص استاندارد علامتگذاری کند.
برای توسعه بالینی چنین آزمایشی، لازم است عملکرد پنل در شاخصهایی مانند حساسیت، ویژگی، ارزش پیشبینی مثبت و منفی ارزیابی شود و آستانههای تصمیمگیری بالینی تعریف شوند؛ همچنین باید تأثیر عوامل متغیر مانند سن، جنس، ژنتیک و شرایط همراه پزشکی بر سطح این پروتئینها سنجیده شود.
چرا اهمیت دارد: درمان زودتر و نتایج بهتر
اماس یک بیماری خودایمنی مزمن است که به سیستم عصبی مرکزی حمله میکند و ترکیبی از مشکلات حرکتی، بینایی، شناختی، خلقی و درد را پدید میآورد. اغلب تشخیص بالینی اماس پس از پدیدار شدن علائم انجام میشود و تا آن زمان ممکن است صدمات قابلتوجهی به بافت عصبی وارد شده باشد. تشخیص زودهنگام میتواند به پزشکان اجازه دهد زودتر مداخله کنند و شاید پیشرفت را کند یا جلوی آسیب تجمعی را بگیرند.
اگر بیومارکرهای خونی قابل اتکا برای مرحله پیشعلتی تأیید شوند، چندین فرصت بالینی و پژوهشی باز میشود: شناسایی زودهنگام افراد در معرض خطر، امکان انجام مطالعات مداخلهای پیشگیرانه، و بهبود استراتژیهای پایش بیماری که بتوانند پاسخ به درمان را در مراحل اولیهتر کنترل کنند. بهویژه در زمینه درمانهای تغییردهنده بیماری (disease-modifying therapies)، شروع درمان در مراحل اولیه میتواند تفاوت معنیداری در روند پیشرفت و بار بیماری ایجاد کند.
«ما معتقدیم کار ما فرصتهای فراوانی برای تشخیص، پایش و احتمالاً درمان اماس ایجاد میکند» گفت نورولوژیست احمد عبدالحق از UCSF. «این میتواند نقطه عطفی در فهم و مدیریت این بیماری باشد.» آری گرین، دیگر پژوهشگر UCSF، اضافه کرد که شناخت اماس بهعنوان یک فرایند که سالها پیش از شروع بالینی آغاز میشود، فرصتهای جدیدی برای محافظت از بیماران در برابر آسیب بیشتر فراهم میآورد.
محدودیتها و گامهای بعدی
چندین نکته احتیاطی مهم وجود دارد. مطالعه حاضر از نمونههای نیروهای نظامی استفاده کرد — جمعیتی نسبتاً خاص — و شامل تعداد نسبتاً محدودی از موارد اماس که در نهایت ظاهر شدند بود. الگوی پیشرفت بیماری و جدول زمانی در افراد مختلف متغیر است و تحت تأثیر ژنتیک، محیط، سبک زندگی و عوامل دیگر قرار دارد. برای اعتباربخشی هر آزمایش خونی لازم است مطالعات بزرگتر و متنوعتری در جمعیتهای مختلف انجام شود تا قابلیت تعمیم نتایج مشخص شود.
تحقیقات آینده باید مشخص کنند آیا مداخلاتی که بر اساس تشخیص زود هنگام آغاز میشوند، واقعاً مسیر بیماری را تغییر میدهند یا نه. سوالاتی مثل این که آیا میتوان مانع تبدیل مرحله پیشعلتی به اماس علامتدار شد، یا آیا میتوان به تعویق معنیداری در ناتوانی دست یافت، از اولویتهای پژوهشی بعدی خواهند بود. علاوه بر این، باید جوانب اخلاقی، روانی و پیامدهای اجتماعی تشخیص خطر پیشبالینی مورد توجه قرار گیرد؛ شناسایی فردی در معرض ریسک بدون وجود راهکار درمانی اثباتشده میتواند تبعات پیچیدهای داشته باشد.
از منظر فنی نیز لازم است تعیین شود که چگونه عوامل رایج مثل عفونتها، واکسیناسیونها، مصرف داروها یا شرایط التهابی دیگر ممکن است سیگنالهای پروتئینی را تحت تأثیر قرار دهند. طراحی مطالعات تکمیلی و کنترل شده که این مداخلات را مد نظر قرار دهند، برای تفکیک سیگنال اختصاصی اماس از نویزهای زمینهای ضروری است.
تأثیر بالقوه بر پژوهش و مراقبت بالینی
فراتر از نیاز به یک تست غربالگری، این نتایج کمک میکند زیستشناسی بیماری بهتر روشن شود: توالی مشاهدهشده نشان میدهد هدفگیری مییلین ممکن است مقدم بر آسیب مستقیم نورونی باشد و سیگنالهای ایمنی نقش پیوندی میان این دو را ایفا میکنند. این جدول زمانی میتواند جهتدهنده توسعه درمانی باشد و تمرکز را بر استراتژیهای محافظتی برای مییلین و تنظیم زودهنگام فعالیت ایمنی قرار دهد.
در سطح تحقیقاتی، پنلهای بیومارکری مشابه میتوانند به شناسایی زیرگروههای زیستی (biotypes) اماس کمک کنند که واکنش درمانی و مسیر پیشرفت متفاوتی دارند. چنین طبقهبندی زیستی میتواند کارایی کارآزماییهای بالینی را بالا برده و امکان توسعه درمانهای هدفمندتر را فراهم کند.
دیدگاه کارشناسان
«این مطالعه اماس را بهعنوان یک فرایند بلندمدت و در حال تحول بازتعریف میکند، نه یک بیماری با بروز ناگهانی»، دکتر مایا پاتل، نورولوژیست و پژوهشگر اماس، توضیح میدهد. «اگر تأیید شود، یک پنل پروتئینی برای اماس پیشعلتی میتواند مراقبت را از واکنشی به پیشگیرانه تغییر دهد — غربالگری افراد پرخطر و آزمودن رویکردهای پیشگیرانه. اما باید با احتیاط پیش برویم: تشخیص خطر تنها زمانی مفید است که راههای ایمن و مؤثری برای بهرهبرداری از آن اطلاعات داشته باشیم.»
بهطور کلی، پژوهش هدایتشده توسط UCSF یک اثبات مفهوم قانعکننده ارائه میدهد: سیگنالهای مبتنی بر خون میتوانند سالها پیش از علائم اماس ظاهر شوند. با پیشرفت مطالعات اعتباربخشی، ممکن است بیماران و پزشکان روزی ابزارهایی برای تشخیص و احتمالاً مداخله در اماس داشته باشند، بسیار پیش از اولین نشانه بالینی.
در جمعبندی، این تحقیق ضمن ارائه بینشی عمیق در زیستشناسی اولیه اماس، مسیر روشنی برای گامهای بعدی در تحقیق، توسعه بیومارکر و طراحی کارآزماییهای بالینی پیشگیرانه باز میکند. چالش فعلی تبدیل این شواهد به آزمونهای بالینی قابلاعتماد و پس از آن تعیین مداخلات اثربخش است که میتواند به بهبود طول و کیفیت زندگی بیماران اماس منجر شود.
منبع: sciencealert
نظرات
پمپزون
منطقیشه به نظرم، اما لازمِ بازبینی و مطالعات متنوع. هر بیومارکری تو شرایط مختلف ممکنه قل بخوره، مراقب باشین
ماکس_
شاید کمی بزرگش کردن؛ پنل 21 پروتئین ایده خوبیه، اما پیامد روانی گفتن «تو در معرض ریسکی» رو کی جواب میده؟ 😕
آرمین
تو مطب دیدم مریضی که سالها خستگی و تاری دید داشت؛ اگه این تست بود شاید زودتر میفهمیدیم. حس میکنم واقعاً میتونه مفید باشه
بیونیکس
بازتعریف جالبی از اماس: پروتئینها قبل از علائم تغییر میکنن. امیدوارم کارآزماییها قوی باشن و تعمیمپذیر
توربو
این واقعیه یا یه باگِ نمونهن? چون نمونههای نظامی معمولا خاصن؛ باید تو جمعیت عمومی هم چک بشه
دیتاپالس
وای، یعنی میشه اماس رو ۷ سال زودتر فهمید؟ اگر درست باشه زندگی خیلیا عوض میشه... ولی هنوز یه ذره شک دارم
ارسال نظر