8 دقیقه
درامی دورهای و انتقامی که زندگی زنان مهاجر ایرلندی را بررسی میکند
شرکت تولیدی مارگو رابی، LuckyChap Productions، پشت یک درام تاریخی جسور ایستاده که فصل پرتلاطمی از نیویورک قرن نوزدهم را از منظر زنان مهاجر ایرلندی بازتصور میکند. این پروژه که فعلاً با عنوان بد بریدجز شناخته میشود، قرار است نقشآفرینیهایی از دیزی ادگار-جونز (Twisters) و امیلیا جونز (CODA) را در داستانی از بقا، رسوایی و انتقام به تصویر بکشد؛ روایتی که در پسزمینه هرجومرج و تغییرات سریع شهری شکل میگیرد. فیلم قصد دارد از زاویهای زنانه به مسائل مهاجرت، فقر، جرم و نظم اجتماعی در شهر مهاجرپذیر نیویورک بپردازد و بر عناصر دراماتیک و تاریخی تاکید کند تا هم ارزش هنری و هم جذابیت ژانری را به ترازو بگذارد.
بازیگران، تیم خلاق و حمایت صنعت
بد بریدجز، دومین فیلم بلند کارگردان ریچ پپیات خواهد بود؛ کارگردانی که با اولین اثر خود، Kneecap، در چرخه جشنوارهها سروصدای زیادی به پا کرد و برای یک فیلم نخست جوایز قابلتوجهی کسب نمود. عامل پخش بینالمللی فیلم FilmNation Entertainment است و توزیع در ایالات متحده توسط WME Independent مدیریت میشود — نشانهای از این که پروژه برای نمایش در بازارها و جشنوارههای جهانی هدفگذاری شده است. چنین چینش شرکای فروش و توزیع معمولاً مسیر نمایش در بازارهای فیلم و جذب توجه پخشکنندگان و خریداران بینالمللی را هموار میکند.
به علاوه تولید جذب استعدادهای برجسته فنی شده است: طراح صحنه برنده اسکار جیمز پرایس (James Price) که روی Poor Things کار کرده و طراح لباس کیت هاولی (Kate Hawley) معروف به کار در Crimson Peak، از جمله اعضای کلیدی تیم هستند. ورود چنین چهرههایی به تیم تولید نشاندهنده جدیت پروژه در خلق دقت تاریخی، طراحی تولید پیچیده و لباسهای بومیسازیشده برای بازسازی بصری نیویورک قرن نوزدهم است. فیلمبرداری با برنامهریزی آغاز بهار 2026 در ایرلند شمالی و جمهوری ایرلند آغاز خواهد شد، که پس از یک فاز پیشتولید پیشرفته برنامهریزی شده است؛ انتخاب لوکیشنها در ایرلند همچنان امکان استفاده از معافیتها و مشوقهای مالیاتی محلی، دسترسی به کارگردانان هنری محلی و طراحی صحنهای مطابق با محیط تاریخی را فراهم میآورد.
از کتاب واقعی تا حکایت سینمایی انتقام
فیلمنامه از روی کتاب غیرداستانی Bad Bridget: Crime, Mayhem, and the Lives of Irish Emigrant Women نوشته آیلین فارل و لین مککورمیک اقتباس شده است و توسعه آن با حمایت دانشگاه کوئینز بلفاست انجام شده است. متن منبع، پدیدهای شگفتآور و اغلب کمتوجه را روایت میکند: زنانی مهاجر از ایرلند در آمریکا در قرن نوزدهم که بهواسطه معیارهای زمانه برچسبهای «شورشی» یا «جُرمآمیز» میخوردند — تا حدی که در برهههایی در برخی زندانها شمار زنان از مردان بیشتر بوده است. کتاب و تحقیقات پشت آن بر اساس منابع آرشیوی، روزنامههای آن دوره، سوابق قضایی و مطالعات تاریخ اجتماعی شکل گرفته است و موقعیت زنان مهاجر را در تقاطع فقر، جنسیت و قانون بررسی میکند.
تطبیق چنین متریالی به شکل سینمایی نیازمند حفظ حساسیتهای تاریخی همراه با خلق روایت دراماتیک است. نویسندگان فیلمنامه و تیم پژوهش باید بین دقت تاریخی و نیازهای داستانی ــ از جمله ساختار بندی شخصیتها، ایجاد تعلیق و پرداخت به موتیفهای انتقام و همبستگی ــ تعادل برقرار کنند تا هم مخاطب عمومی را جذب نمایند و هم اعتبار پژوهشی متن را حفظ کنند. این منبع غنی همچنین امکان تولید پژوهشمحور، پروندههای پسزمینه برای بازیگران و نمایشنامهنویسی دقیق فراهم میآورد که به تقویت تصویرسازی شهری و اجتماعی فیلم کمک خواهد کرد.
پایه داستان: نامهای مرموز و ورود به شهر
در محور قصه فیلم، نامهای مرموز زندگی یک زن جوان را زیر و رو میکند و او را از ایرلند رنجکشیده از قحطی به سمت شهر نیویورک سوق میدهد. در آنجا او با «برایدتهای ایرلندی» (Irish Bridgets) مواجه میشود؛ گروهی از زنان که در زیرپوست جهان شهری به نیرویی شورشی تبدیل میشوند — ترکیبی از خواهرانه و بازپسگیری حق و انتقام. این ساختار داستانی اجازه میدهد تا فیلم هم به لایههای دراماتیک فردی بپردازد و هم شبکههای جمعی و ساختارهای زیرزمینی شهری را به نمایش بگذارد که در آن زنان برای بقا، حمایت متقابل و گاه مقابله با ظلم و ستم سازمانیافته دست به اقدام میزنند.
این روایت میتواند جنبههای متعددی از مهاجرت؛ از جمله تأثیرات قحطی بزرگ ایرلند، شبکههای کمکرسانی مهاجران، تضادهای طبقاتی و تعامل با نهادهای قانونی و جنایی شهری را بازگو کند. پرداختن به چنین مضامینی در قالب فیلم انتقامی-تاریخی نه تنها به پایاندادن به داستانهای فردی کمک میکند بلکه چشماندازی انتقادی نسبت به چگونگی ثبت تاریخ زنان مهاجر ارائه میدهد؛ سوژهای که در مطالعات تاریخ اجتماعی، سینمای تاریخی و مطالعات زنان هماکنون توجه بیشتری را جلب کرده است.

مقایسهها و بستر تاریخی-ژانری
بد بریدجز در تقاطع درام تاریخی و سینمای انتقام قرار میگیرد. میتوان آن را تلفیقی از حس و حال Brooklyn با طعم Gangs of New York در نظر گرفت، اما با هستهای آشکارا زنانه و شورشی. در حالی که کارگردانانی مانند جیم شریدان و مارتین اسکورسیزی به مسائل مردان مهاجر، مردانگی و سیاستهای خیابانی پرداختهاند، این فیلم وعده میدهد که داستانهایی را در مرکز قرار دهد که معمولاً در حماسههای دورهای کنار گذاشته شدهاند. چنین رویکردی با روند گستردهتری در صنعت مطابقت دارد: گرایش رو به افزایش به سوی تاریخهای بازخوانیشده از منظر فمینیستی و آثاری دورهای زنده که فیلمسازی پرستیژ را با انرژی ژانر ترکیب میکنند.
از منظر مخاطبان و بازار، این نوع تولیدها هم جذابیت جشنوارهای دارند و هم قابلیت دستیابی به مخاطب گستردهتر در بازارهای فروش و پخش را حفظ میکنند. رویکردهای بازتأویلی تاریخی که بر تجربیات گروههای حاشیهای و زنانه تمرکز میکنند، نه تنها ارزش فرهنگی ارائه میدهند بلکه در فروشگاههای آثار هنری و در فضای نقد و تحلیل سینمایی نیز موضوعساز میشوند.
سوابق تولیدی و موقعیت رقابتی
نکته جالب: لاکیچپ مارگو رابی سابقهای در حمایت از پروژههای با محوریت زنان و کارگردانان صاحبسبک دارد؛ پیوند این سابقه با شتاب پپیات این فیلم را به گزینهای قابلتوجه در بازارهای فیلم سال آینده تبدیل میکند. لاکیچپ در گذشته پشت پروژههایی قرار گرفته که به آثاری با صدای زنانه و رویکردهای برنده-جو توجه کردهاند — نمونههایی که هم نقدها را جذب کرده و هم در بازار جایگاه پیدا کردند. ترکیب حمایت یک شرکت تولیدی با اعتبار و سرمایهگذاری بازار به همراه نگاه پژوهشی و اقتباسی از منابع تاریخی میتواند موقعیت این فیلم را تقویت کند.
در عرصه رقابتی امروز، توانایی پروژه در جلب توجه جشنوارهای، نقدهای مثبت و در نهایت مخاطبان فروش تجاری بستگی تنگاتنگی با کیفیت اجرا، بازیگریهای مرکزی و حکمرانی هنری تیم تولید دارد. بسیاری از خریداران بینالمللی و برنامهریزان جشنوارهها به دنبال آثاری هستند که لایههای تاریخی قابل بحث، تمهای اجتماعی بهروز و اجراهای قوی بازیگری ارائه دهند؛ بد بریدجز بهواسطه ترکیب موضوعی و پرسنل فنی میتواند در این دسته قرار گیرد.
دیدگاه منتقدانه و پیامدهای فرهنگی
فایونا بیرن، مورخ سینما، میگوید: «پپیات توانایی ترکیب انرژی پانک با جزئیات تاریخی دارد. اگر بد بریدجز همان فوریت Kneecap را داشته باشد و در عین حال به عمق جزئیات دورهای نفوذ کند، میتواند انتظارات درباره نحوه تصویرسازی زنان مهاجر در پرده نقرهای را تغییر دهد.» چنین ارزیابیای نشان میدهد که فیلم پتانسیل خلق گفتوگویی فراتر از بازدید صرف در جشنوارهها را دارد؛ گفتوگویی که به بازنگری تاریخی، نمایش جنسیت و قدرت و نیز نقش هنر در بازآفرینی حافظه جمعی میپردازد.
چه بد بریدجز به یک ستاره جشنواره تبدیل شود یا در گیشه عامیانه موفق گردد، همین حالا هم نشانهای از بازگشت تمرکز به روایتهای کمتر شنیدهشده از تاریخ سینماست — روایتهایی که با صدای بلند و بیپرواتر بازگو میشوند. از منظر تاریخپژوهی، جامعهشناسی جرم و مطالعات جنسیتی، چنین آثاری میتوانند به بازگشایی موضوعات بکر و تولید گفتوگویی تازه در رشتههای دانشگاهی و عمومی کمک کنند؛ و از منظر سینمایی، نمونهای از ترکیب پژوهش میدانی و روایتپردازی هنری تلقی میشوند.
منبع: smarti
نظرات
دانیکس
خیلی منطقیه، ترکیب جشنواره و بازار شدنیه اما به شرط اجرا، با تیم فنی که نام بردن شانس داره
پمپزون
زیاد تبلیغ نشه بهتره، ولی ایده خوبه، فقط نذارن همه چی شعار بشه... چشمامو رو فیلمنامه میذارم!
لابکور
یاد پروژههای تاریخمحور دانشگاهی میافتم، ما هم همچین سندهایی پیدا کردیم گاهی جزئیات واقعی جذابتر از هر فانتزیه؛ امیدوارم پژوهش جدی بمونه
مهدی
مطمئنن میشه بین وفاداری به منابع آرشیوی و درام تجاری تعادل برقرار کرد؟ اینکه فیلم با ژانر انتقام ترکیب بشه، یا... باید ببینیم
رودایکس
وای این زاویه زنانه رو دوست دارم! نیویورک قرن ۱۹ با طعم انتقام؟ هیجان زده شدم، ولی امیدوارم داستان تاریخ رو نکشه...
            
                
ارسال نظر