6 دقیقه
بازتصویر شهر راکون — زیر پتوی برفی
تصاویری که از لوکیشن بازسازی جدید مجموعه رزیدنت ایول منتشر شده، تصویری غیرمنتظره از شهر راکون را نشان میدهد: شهری که تا مچ در برف دفن شده است. تصویربرداری در منطقه کارلین پراگ، خیابانهای آشنا را به کابوسی زمستانی تبدیل کرده که با برف مصنوعی، خودروهای پلیس و تابلوهای راهنمایی و علائم شهری که نام «Raccoon City» را نشان میدهند تکمیل شده است. برای طرفداران بازیها، این تصاویر یادآور مستقیم فضای دلسردکننده و ترسناک رزیدنت ایول 2 و رزیدنت ایول 3 است؛ با این تفاوت که اینبار شهر سردتر، خلوتتر و منزویتر به نظر میرسد.
آنچه تا کنون میدانیم
براساس گزارشهای محلی و مشاهدات عکاسان صحنه، تولید فیلم بین 29 اکتبر تا 2 نوامبر 2025 در کارلین فیلمبرداری شده است. عکسهای صحنه نشاندهنده ایستگاه اتوبوس، نقشهای که «Raccoon City» را مشخص میکند و حتی خودروهای پلیسی هستند که پلاکهایی به ایالت کلرادو دارند — انتخابی کنجکاو که گمانهزنی در مورد جابهجایی جغرافیایی شهر تخیلی از محل کلاسیک میدویست (شمالغرب آمریکا) را تقویت میکند. زاک کریگر (Zack Kriger) به عنوان کارگردان پروژه معرفی شده و شِی هَتن (Shay Hatten) در کنار او مسئولیت فیلمنامه را بهعهده دارد. تاریخ اکران گزارششده 18 سپتامبر 2026 اعلام شده و طرفداران در شبکهها و فرومها در حال علامتگذاری تقویمهای خود هستند.

چکیدهای از طرح
توصیفهای اولیه درباره طرح فیلم، ساده و متمرکز بر نقطهنظر زمینی هستند: یک پیک یا پیکِ تحویل کالا که برای یک ماموریت معمولی به بیمارستانی دورافتاده میرود، ناخواسته در میانه یک شیوع ویروسی گیر میافتد. این زاویه بسته و محدود به سطح زمین نشان میدهد که بازسازی جدید احتمالاً به جای تکیه بر اکشن بلکباستر، روی وحشت بقاگرایانه و فضاسازی تنشآمیز تمرکز خواهد کرد. چنین انتخابی میتواند تجربه تماشاگر را به سمت آشنایی بیشتر با حسِ اضطراب، تعلیق و ترسِ تدریجی بازیهای کلاسیک هدایت کند.

چگونه این بازسازی با نمونههای قبلی مقایسه میشود
در مقایسه با فیلمهای فرانچایز که تحت هدایت پال دبلیو. اس. اندرسون (Paul W.S. Anderson) ساخته شدند — آثاری که بهخاطر اکشن پرشتاب، صحنههای بلندپروازانه و اساطیر ویژه این سری شناخته میشوند — این بازسازی به نظر میرسد که به سمت جنبههای خفهکننده و کلاستروفوبیک منبع اصلی نزدیکتر باشد. این گرایش همراستا با روند اخیر آثار اقتباسی از بازیهای ویدیویی است که سعی دارند رئالیسم زمختتر و وفاداری روایی قویتری ارائه دهند، مانند سریال نتفلیکس رزیدنت ایول و نسخههای جدید تومب رایدر. با این حال، «پراگ بهعنوان اقتباس شهری زمستانی» میتواند تمایز بصری قابلتوجهی ایجاد کند که از نمونههای قبلی متمایز باشد.

پشت صحنه و واکنش طرفداران
جزئیات لو رفته از صحنه فیلمبرداری، بحثهای زیادی را در انجمنها و شبکههای اجتماعی راه انداخته است: از کاربرد برف مصنوعی و جلوههای فیزیکی تا انجام بدلکاریهای با سرعت بالا و دکوراسیون عملی که نشان میدهد تولیدکنندگان به فضاسازی ملموس و حس لمسی اهمیت زیادی دادهاند. استفاده از برف مصنوعی و عناصر محیطیِ ملموس (practical effects) معمولاً به ایجاد اتمسفر قابلباورتر کمک میکند و بسیاری از طرفداران حرفهای جلوههای ویژه این انتخاب را مثبت ارزیابی میکنند. اما برخی دیگر نگراناند که تغییر جغرافیا (مثلاً پلاکهای کلرادو) و کاهش مقیاس به سمت یک داستان محدودتر ممکن است فیلم را از ریشههای فرنچایز دور کند و عناصر نمادین بازیها را تضعیف نماید.

پشت صحنه نشان میدهد که تیم تولید بر جزئیات محیطی و طراحی صحنه تمرکز کرده است: تابلوهای شهری انگلیسی، وسایل نقلیه ارگانیک بههمریخته، و حتی آلودگیهای بصری که حس شهری در حال فروپاشی را منتقل میکند. این نوع پرداخت به جزئیات برای ایجاد اعتبار دنیای داستانی بسیار مهم است، بهخصوص در آثاری که مخاطبشان از بازیهای ویدیویی میآیند و نسبت به ناسازگاریهای کوچک حساسیت بیشتری دارند. طراحی صدا، نورپردازی و فیلمبرداری در یک فضای برفی نیز چالشهای فنی خاص خود را دارد؛ از مدیریت بازتاب نور روی برف تا حفظ وضوح صحنه در شرایط رنگی نزدیک به سفید و خاکستری — همه اینها نشان میدهد که تیم تصویربرداری احتمالاً برنامهریزی دقیقی برای حفظ انسجام تصویری اتخاذ کرده است.
این بازسازی به نظر میرسد در تلاش است تا ترسهای آشنا را با انتخابهای خلاقانه جدید متعادل کند — چه به معنی قرار دادن داستان در اقلیم سردتر، چه انتقال مکانی متفاوت یا انتخاب قهرمانی واقعگرایانهتر و زمینیتر. با پیشرفت تولید به سمت تاریخ اکران سپتامبر 2026، انتظار میرود تصاویر بیشتری از صحنهها، تیزرها و احتمالاً اعلامیه رسمی ترکیب بازیگران و تیم تولید منتشر شود. رسانهها و منتقدان نیز به احتمال زیاد این فیلم را بر اساس نحوه ترکیب وفاداری به عنصر بازی، کیفیت جلوههای عملی و انتخاب لحن (وحشت بقا در برابر اکشن) مورد قضاوت قرار خواهند داد.
یک نکته کوتاه: اگر فیلم بتواند پارانویا و حس نفسگیر و خفهکننده بازیها را ثبت کند، این شهر برفی راکون میتواند به یکی از بصریترین و بهیادماندنیترین اقتباسهای رزیدنت ایول در سالهای اخیر تبدیل شود. تصویر شهر پوشیده از برف که سکوت را با خطر و التهابات زیرپوستی ترکیب میکند، میتواند هم برای مخاطب بازیخور و هم تماشاگر سینمایی جذاب باشد؛ به شرط آن که تعادل بین وفاداری به متن اصلی و نوآوریهای سینمایی به درستی برقرار شود.
در نهایت، عوامل موفقیت این بازسازی را میتوان در چند محور کلیدی خلاصه کرد: انتخاب لحن (تمرکز بر وحشت بقا یا حرکت به سمت اکشن)، کیفیت طراحی تولید و جلوههای عملی، میزان وفاداری روایی به المانهای شناختهشده فرنچایز و واکنش اولیه طرفداران و منتقدان. هر تغییری در جغرافیا یا فضای داستانی—از جمله جابهجایی ضمنی به یک ایالت دیگر یا قرار دادن شهر در فصل زمستان—باید به عنوان بخشی از استراتژی روایی بررسی شود؛ نه صرفاً یک جلوه بصری. اگر این عناصر هماهنگ شوند، بازسازی میتواند هم طرفداران قدیمی را راضی کند و هم مخاطبان جدید را جذب نماید؛ و اگر نه، خطر دور شدن از هویت اصلی مجموعه وجود دارد.
منبع: smarti
نظرات
شهرپوش
ظاهر شهربرفی خیلی جذابه، ولی اگه صرفا ویژوال باشه و داستان رو دگرگون کنن خُب مشکل سازه. پلاک کلرادو؟ مشکوک...
مهران
حس وحشت بقااگرایانه اگه درست پیاده بشه عالی میشه. فقط نذارین تبدیل به اکشن بی هویت بشه، نور و صدا باید حسابی باشه
بیوانیکس
این پلاک کلرادو جدیه؟ یعنی راکون رو اونور آوردن یا فقط اشتباه صحنه؟ خیلی گیجم، یه توضیح کوتاه باشه لطفا
دیتاپالس
وااای! تصویر راکون تو برف... خیلی باحاله ولی همزمان غمگین و ترسناکه، اصلا انتظار نداشتم اینقدر خلوت باشه.
ارسال نظر