10 دقیقه
برای بسیاری از مردم، تکامل انسان تصویری از گذشتههای دور به نظر میرسد؛ داستانی که در آن جمعیتهای ابتدایی با ابزار، شهرها و پزشکی به انسان مدرن تبدیل شدهاند و گویی پرونده تکامل بسته شده است. اما تکامل پس از آغاز تمدن متوقف نشد. ژنهای ما همچنان به محیطهایی که طبیعت و فرهنگ شکل میدهند پاسخ میدهند و تغییراتی در ویژگیهایی مانند رنگ پوست، تحمل رژیم غذایی و مقاومت در برابر بیماریها تولید میکنند که بر بقا و تولیدمثل در دنیای امروز اثر میگذارند. این فرایندِ تکامل انسانی و تغییرات ژنتیکی در دورههای تاریخی اخیر، به ما کمک میکند ارتباط میان ژنوم، سازگاری محلی و سیاستهای بهداشتی عمومی را بهتر درک کنیم.
Why evolution still matters for modern humans
تکامل فرایندی است که در آن صفات مفید برای بقا و تولیدمثل در نسلها شیوع بیشتری پیدا میکنند. برای اینکه این فرایند رخ دهد، لزوماً نیازی به دشتهای ساوانا یا ابزار سنگی نیست — تنها به تنوع (واریاسیون)، وراثت و فشارهای انتخابی نیاز است. در مورد انسان معاصر، این فشارها نه تنها ناشی از محیط طبیعی، بلکه از نوآوریهای فرهنگی هم هستند: آنچه میخوریم، جایی که زندگی میکنیم، نحوه درمان بیماریها و فناوریهایی که محیط اطرافمان را تغییر میدهند.
فرهنگ را میتوان عاملِ دولبهای در نظر گرفت. از یک سو چالشهای محیطی را کاهش میدهد: خانهها، پوشاک و گرمایش تماسِ مستقیم با سرما را کم میکنند؛ آنتیبیوتیکها و واکسنها مرگومیر ناشی از بسیاری از عفونتها را کاهش دادهاند. از سوی دیگر، فرهنگ محیطهای انتخابی جدیدی میسازد. کشاورزی، رژیم غذایی و مواجهه با عوامل بیماریزا را تغییر داد؛ زندگی شهری با تجمع جمعیت، انتقال و تکثیر پاتوژنها را تسهیل میکند؛ و سفر جهانی انتشار سریع عفونتهای نوظهور را ممکن میسازد. در نتیجه، تکامل انسانی امروز ناشی از تعامل پیچیده میان عوامل زیستمحیطی و فرهنگی است.
Sunlight, skin pigment and the vitamin D trade-off
رنگ پوست نمونهای آشکار از تغییرات تکاملی است که جغرافیا و سبک زندگی آن را شکل دادهاند. ملانین — پیگمانتی که پوست را تیره میکند — در برابر تابش فرابنفش (UV) مضر محافظت میکند. در مناطقی با تابش شدید خورشید، پوست تیرهتر ریسک آفتابسوختگی و برخی سرطانهای پوست را کاهش میدهد. اما افزایش بیش از حد ملانین میتواند در محیطهایی با تابش UV پایین، تولید ویتامین D در پوست را مختل کند.
هنگامی که گروههای انسانی باستان از مناطق استوایی به عرضهای جغرافیایی بالاتر با نور کمتر مهاجرت کردند، انتخاب طبیعی به نفع نسخههای ژنتیکیای پیش رفت که تولید ملانین را کاهش داده و سنتز ویتامین D را تسهیل میکنند. این تغییر به جلوگیری از راشیتیسم (نرمی استخوان) کمک کرد و رشد سالم استخوانها را در کودکان پشتیبانی نمود؛ نمونهای روشن از این که چگونه محیط فیزیکی هنوز هم ژنوم انسانی را شکل میدهد. علاوه بر این، در دنیای مدرن، تغییرات در رفتارهای زندگی مانند مصرف مکملها یا تغییر الگوهای پوشش میتواند فشارهای انتخابی مرتبط با ویتامین D را تعدیل کند، اما این تغییرات فرهنگی خود پیامدهای تکاملی بلندمدتی دارند.
Lactase persistence: a classic case of cultural and biological co-evolution
حدود ده هزار سال پیش، اهلیسازی دام منبع غذایی تازهای پدید آورد: شیر. در ابتدا، اغلب بزرگسالان انسانی عدم تحمل لاکتوز داشتند، زیرا در بیشتر پستانداران آنزیم لاکتاز پس از دوران شیردهی کاهش مییابد. اما در برخی از جمعیتهای دامدار، جهشهای ژنتیکیای ظهور کرد که فعالیت لاکتاز را تا دوران بزرگسالی حفظ میکردند — ویژهای که به آن «پایداری لاکتاز» یا lactase persistence گفته میشود — و این ویژگی به سرعت در جمعیت افزایش یافت.
در جوامعی که مصرف شیر، کالری، هیدراسیون و مواد مغذی مهمی تأمین میکرد، افرادی که پایداری لاکتاز داشتند از مزیت بقا و تولیدمثل برخوردار بودند. این مثال کلاسیک همتکامل فرهنگی و زیستی را نشان میدهد: رفتارهای اقتصادی-فرهنگی مانند دامداری، فشار انتخابی را تغییر دادند و پاسخ ژنتیکی در جمعیت انسانی ایجاد کردند. مطالعه ژنتیک لاکتاز همچنین به ما کمک میکند تا نحوه انتشار فرهنگ و ارتباط آن با تغییرات ژنتیکی را ردیابی کنیم.
Diet, metabolism and local adaptations
فشارهای تغذیهای باعث شکلگیری سازگاریهای محلی متعددی شدهاند. برای مثال، جمعیتهای قطبی مانند اینویتها (Inuit) تغییرات ژنتیکی مرتبط با متابولیسم اسیدهای چرب نشان میدهند که ممکن است خطرات قلبیعروقی را در رژیمهای غذایی غنی از چربیهای دریایی کاهش دهد. در شرق آفریقا، برخی از چوپانان تورکانا (Turkana) دارای واریانتهای ژنتیکیای هستند که به آنها اجازه میدهد دورههای طولانی با آب محدود را تحمل کنند؛ ویژگیای که فشار فیزیولوژیک در محیطهای خشک را کاهش میدهد.

زنان تورکانا اغلب حفرههایی چندین فوت عمیق میکَنند تا برای خود و دامهایشان آب پیدا کنند.
این نمونهها نشان میدهند که چگونه سامانههای غذایی، استراتژیهای معیشتی و اقلیم با ژنتیک تعامل میکنند. رژیمهای غذایی و سبکهای زندگی متفاوت مناظری انتخابی متفاوت خلق میکنند و نتیجه آن موزاییک وسیعی از سازگاریهای انسانی در سراسر کره زمین است. از منظر ژنتیک جمعیتی و اپیژنتیک، این همپوشانی میان محیط و ژنوم میتواند به توضیح تفاوتهای سلامتِ محلی، پاسخ به داروها و آسیبپذیری نسبت به بیماریهای خاص کمک کند.
Pathogens, pandemics and the evolution of resistance
بیماریهای عفونی همواره یکی از مهمترین نیروهای انتخابی در تاریخ بشر بودهاند. اپیدمیها میتوانند بخشهای بزرگی از یک جمعیت را نابود کنند — و بازماندگان اغلب دارای واریانتهای ژنتیکیای هستند که مقاومت نسبی فراهم میکنند. پس از طاعون سیاه قرون وسطی، برای مثال، احتمالاً برخی از بازماندگان آللهایی داشتند که مقاومت به Yersinia pestis، باکتری عامل طاعون، را افزایش میداد. این آللها در میان نسلهای بعدی شایعتر شدند و الگوهای حساسیت به بیماری را برای قرنها تحت تأثیر قرار دادند.

میکروگراف الکترونی اسکنینگ تصویری از خوشهای از باکتریهای Yersinia pestis (عامل طاعون) در جلوآشامگاهِ پشه ناقل.
در دوره معاصر، پاندمی COVID-19 نشان داد که پزشکی مدرن و تدابیر اجتماعی چگونه فشارهای انتخابی را شکل میدهند. واکسیناسیون مرگومیر را بهطور چشمگیری کاهش داد و نوع عفونتهایی که فشار انتخابی قوی ایجاد میکنند را تغییر داد. با این حال، تفاوتهای ژنتیکی در پاسخ ایمنی همچنان حساسیت و شدت بیماری را تحت تأثیر قرار میدهند و ممکن است پاسخهای جمعیتی درازمدت به پاتوژنهای نوظهور را شکل دهند. مطالعه تعامل میان ژنهای ایمنی، اپیدمیولوژی و مداخلات بهداشتی عمومی برای درک پویاییهای طولانیمدت مقاومت و آسیبپذیری ضروری است.
Culture as an agent of evolutionary change
فرهنگ تنها ما را از گزند انتخاب محافظت نمیکند؛ بلکه جایگاههای زیستی جدیدی خلق میکند. شهریشدن، پختوپز، کشاورزی و استفاده از آنتیبیوتیکها همگی چشمانداز انتخابی را تغییر دادهاند. برای مثال، غذای پخته نیاز به فکهای بزرگ و برخی تطابقهای گوارشی را کاهش داده است، در حالی که مصرف گسترده آنتیبیوتیکها انتخاب قویای را بر میکروبها اعمال کرده و بهطور غیرمستقیم میکروبیوم انسانی را تغییر داده است.
بنابراین میتوان تکامل انسانی را در دو جریان متقابل دید: تکامل زیستی که با تغییرات ژنتیکی در نسلها هدایت میشود و تکامل فرهنگی — تغییرات سریع در رفتار، فناوری و سازمان اجتماعی که بهسرعت به انتخاب ژنتیکی بازخورد میدهند. این تعامل پویا و مداوم است؛ فرهنگ میتواند فشار انتخابی را تسهیل، کاهش یا جهتدهی کند و در بسیاری موارد تغییرات فرهنگی در عرض چند نسل، الگوهای ژنتیکی را تحت تأثیر قرار میدهند.
Implications for health and society
شناخت اینکه انسانها هنوز در حال تکاملاند پیامدهای عملی دارد. پژوهشگران پزشکی و ژنتیک به مطالعه واریانتهای ژنتیکی میپردازند که بر متابولیسم داروها، خطر بیماریها و پاسخ به واکسنها اثر میگذارند. برنامهریزان بهداشت عمومی باید تنوع ژنتیکی محلی را هنگام طراحی مداخلات تغذیهای، کنترل بیماریهای عفونی و مدیریت بیماریهای مزمن در نظر بگیرند.
علاوه بر این، آگاهی از تعامل فرهنگ و زیستشناسی میتواند سیاستگذاری را هدایت کند: تغییرات در رژیم غذایی و سبک زندگی میتواند پیامدهای تکاملی بلندمدتی داشته باشد و برخی سازگاریها که در یک محیط مفید هستند ممکن است در محیط دیگر مضر باشند. درک واریاسیون ژنتیکی محلی به هدفمندسازی مراقبتهای بهداشتی، کاهش نابرابریها و طراحی برنامههای پیشگیرانه بهتر کمک میکند. از منظر سیاست بهداشت جهانی، حفاظت از تنوع ژنتیکی نیز میتواند به تابآوری جمعیتها در برابر تغییرات اقلیمی و پاتوژنهای نوظهور کمک نماید.
Expert Insight
«تکامل انسانی چیزی نیست که در گذشتههای دور محبوس شده باشد»، دکتر النا رامیرز، انسانشناس تکاملی در مؤسسه اکولوژی انسانی میگوید. «ما شاهد انتخاب در زمان واقعی هستیم — از ژنهای متابولیک که نحوه پردازش رژیمهای غذایی مدرن را تحت تأثیر قرار میدهند تا ژنهای ایمنی که پاسخ به پاتوژنهای نوظهور را تعیین میکنند. تفاوت امروز سرعت و پیچیدگی تغییرات فرهنگی است که اغلب فشارهای انتخابی را در عرض چند نسل بازتعریف میکند.»
دکتر رامیرز تأکید میکند که فرهنگ میتواند هم فشار انتخاب را کاهش دهد و هم تقویت کند: «واکسنها مرگومیر را کاهش میدهند و ممکن است انتخاب برای برخی صفتهای ایمنی را تضعیف کنند، در حالی که تغییرات در رژیم یا محیط میتواند فشارهای جدیدی ایجاد کند که واریانتهای ژنتیکی متفاوتی را ترجیح دهد. نتیجه این است که تکامل و فرهنگ شرکای مهمی در شکلدهی به آنچه ما میشویم هستند.»
What scientists are still learning
پژوهشگران همچنان در حال نقشهبرداری واریاسیون ژنتیکی در میان جمعیتها و پیوند دادن واریانتهای مشخص به صفات و چالشهای محیطی هستند. مجموعه دادههای ژنومی در مقیاس بزرگ، مطالعات بینرشتهای که باستانشناسی، انسانشناسی و ژنتیک را ترکیب میکنند، و ابزارهای آماری نوین به ردیابی چگونگی افزایش یا کاهش بسامد آللها در گذر زمان کمک میکنند. این روشهای تحلیلی امکان شناسایی سیگنالهای انتخاب را حتی در بازههای زمانی کوتاه فراهم میکنند.
کارهای آینده تبیین نحوه تأثیر شیفتهای فرهنگی سریع — از جمله تغییرات اقلیمی، رژیمهای غذایی جهانیشده و مهاجرتهای گسترده — بر تکامل را دقیقتر خواهد کرد. این حوزه تنها یک بحث آکادمیک نیست: نتایج آن بر بهداشت عمومی، حفاظت از تنوع ژنتیکی و نحوه سازگاری جوامع با تغییرات محیطی تأثیر میگذارد. درک این فرایندها میتواند راهنمایی برای سیاستگذاران در حوزه تغذیه، واکسیناسیون، و مدیریت خطرات نوظهور فراهم آورد.
تکامل انسانی دور از این که یک یادگار گذشته باشد، فرآیندی فعال است که توسط محیطها و فرهنگهایی که میسازیم شکل میگیرد. همانطور که جهان را تغییر میدهیم، خودمان را نیز تغییر میدهیم — و این تغییرات پیامدهایی مهم برای سلامت، عدالت اجتماعی و آینده گونه ما خواهند داشت. توجه به رابطه میان ژنتیک، فرهنگ و محیط میتواند به تصمیمگیریهای بهتر در سطح فردی و جمعی منجر شود و ما را در مواجهه با تهدیدهای زیستی و زیستمحیطی تقویت نماید.
منبع: sciencealert
نظرات
لابکور
برداشت منطقی و متوازن، ترکیب ژنتیک و فرهنگ پیچیدهست. اینا باید وارد سیاستگذاری بهداشت هم بشن، نه فقط بحث آکادمیک.
توربو
تو خونه بزرگترام همیشه شیر بود و سلامتی بچهها بهتر بود، لاکتاز واقعیه ولی الان با مکمل و فرایندها چی؟ فشار انتخابی کمرنگ نشده؟
کوینپ
واقعا؟ اینقدر سریع فرهنگ میتونه ژنومو عوض کنه؟ منابعش کجا هستن، یه چند مثال بیشتر میخواستیم…
رودکس
وای، نمیدونستم ما هنوز اینقدر تحت فشار تکاملیم... اینکه فرهنگ هم انتخاب رو شکل میده خیلی گیجکننده و جالبه، بس سوالای اخلاقی هم داره!
ارسال نظر