9 دقیقه
Political power meets Hollywood nostalgia
صدای غیرمنتظرهای وارد بحث طولانی درباره احتمال تولید «راش آور ۴» شده است: رئیسجمهور سابق، دونالد ترامپ. گزارشها حاکی از آن است که ترامپ از پارامونت خواسته است تا فرنچایز محبوب اکشن-کمدی با حضور جکی چان و کریس تاکر را زنده کند. این مداخله سیاسی اهمیت دارد چون چشمانداز استودیویی و مالکیت حقوق معنوی (IP) میتواند موفقیت یا شکست هر قسمت جدید را تعیین کند.
در سطح عملی، حضور یک چهره سیاسی پرآوازه در پشت پرده مذاکرات رسانهای میتواند سرعت تصمیمگیری را تغییر دهد و توجه عمومی و خبری را به پروژه جلب کند. چنین حمایتهایی گاهی باعث میشود سرمایهگذاران و مدیران تولید بهدنبال بازاریابی و سنجش سودآوری سریعتر بروند، اما در عین حال میتواند ریسکهای رابطهای و برندینگ برای بازیگران و تولیدکنندگان به همراه داشته باشد.
از منظر مخاطبان و طرفداران، درخواست عمومی یا فشار سیاسی ممکن است به بخشی از کمپین بازسازی بدل شود که نه تنها به بازگشت بازیگران اصلی، بلکه به بازنگری در نحوه بازنمایی فرهنگها و طنز بینفرهنگی نیز منتهی شود. در نتیجه هر بحث درباره «راش آور ۴» فراتر از یک پروژه سینمایی ساده بوده و موضوعاتی مانند مالکیت فکری، برندینگ، و حساسیتهای فرهنگی را نیز دربر میگیرد.
در کنار ابعاد سیاسی، باید توجه داشت که تصمیمات استودیویی معمولاً بر پایه آنالیز بازار، پتانسیل درآمدزایی، هزینههای تولید و ریسکهای حقوقی گرفته میشوند؛ بنابراین نفوذ یک فرد حقیقی یا حقوقی تنها یکی از عوامل متعدد در مسیر تولید است.
در نتیجه، ورود ترامپ به این بحث نشاندهنده یک نقطه عطف بالقوه در سرنوشت پروژه است، اما این تنها شروع مسیر پرپیچوخم مالکیت IP و توافقات میان استودیوها، تهیهکنندگان و بازیگران خواهد بود.
در زمینه اصطلاحات سئو و کلیدواژهها، عبارات مهمی مانند «راش آور»، «جکی چان»، «کریس تاکر»، «پارامونت»، «وارنر برادرز»، «مالکیت حقوق معنوی»، «بازسازی هالیوود» و «فرنچایز اکشن-کمدی» باید در متن بهطور طبیعی تکرار شوند تا محتوای مقاله از نظر بهینهسازی موتورهای جستجو (SEO) تقویت شود.
What stands in the way
یکی از بارزترین موانع برای بازگشت فرنچایز، برت راتنر (Brett Ratner) است، کارگردانی که سهگانه اصلی را هدایت کرد. از زمان حرکت Me Too، آثار و اتهامات متعددی علیه راتنر مطرح شده که باعث شد وارنر برادرز روابط حرفهای خود را با او قطع کند. این سابقه عملاً پروژههای مرتبط با او را به حالت تعلیق درآورده است و هر تلاش برای احیای فرنچایز باید راهکاری برای مواجهه با این واقعیت قانونی و اخلاقی داشته باشد.
اتهامات علیه یک کارگردان نامآشنا میتواند هم در سطح عمومی و هم در سطح حقوقی مشکلاتی ایجاد کند؛ از محدود شدن تبلیغات و بازار تا فشار گروههای فعال مدنی و ریسکهای مربوط به تامین مالی. بنابراین، حتی اگر مالکیت IP به استودیوی دیگری منتقل شود، موضوع ارتباط با راتنر همچنان بهعنوان یک عامل حساس باقی میماند.
نکته پیچیده دیگر این است که اخیراً راتنر روی تولید یک مستند درباره ملانیا ترامپ برای آمازون MGM کار کرده است، که این مساله باعث شده حضور عمومی ترامپ در حمایت از پروژه و نزدیک شدن نظرات سیاسی به بحث احیای فرنچایز، یک پیچیدگی غیرمنتظره بهوجود آورد. ترکیب روابط سیاسی و حرفهای میتواند باعث واکنشهای رسانهای و اجتماعی شود که تصمیمگیری را مستقل از جنبههای صرفاً هنری دشوارتر میکند.
فراتر از مسئله کارگردان، بازسازی هر فرنچایزی باید تعادلی میان احترام به میراث اصلی و سازگاری با حساسیتهای معاصر برقرار کند. شخصیت «بازرس لی» با بازی جکی چان و «کارآگاه جیمز کارتر» با بازی کریس تاکر، یکی از ماندگارترین زوجهای غیرهمسان در تاریخ سینما را شکل دادند. ترکیب هنرهای رزمی، کمدی فیزیکی و دیالوگهای پرشتاب باعث شد نسخهٔ ۱۹۹۸ به موفقیتی جهانی تبدیل شود و حدود ۲۴۵ میلیون دلار فروش جهانی داشته باشد؛ موفقیتی که ادامههایی در سالهای ۲۰۰۱ و ۲۰۰۷ به دنبال داشت.
انتظارات طرفداران از بازگشت این دو شخصیت بسیار بالاست؛ نه تنها بهخاطر شیمی خاص میان بازیگران، بلکه بهخاطر سکانسهای بهیادماندنی اکشن و طنز بینفرهنگی که قسمتهای قبلی ارائه کردند. هر نسخهٔ جدیدی باید این عناصر پایهای را حفظ کند و در عین حال بهروزرسانیهایی در فیلمنامه و نحوه روایت ارائه دهد تا برای مخاطب معاصر جذاب بماند.
همچنین باید توجه شود که بازارهای جهانی از نسخهٔ نخست به بعد تغییرات زیادی را تجربه کردهاند؛ رشد بازار چین، پلتفرمهای استریمینگ، و تغییر انتظارات مخاطبان نسبت به نمایندگی فرهنگی باعث شدهاند تولید یک دنباله نیازمند نگاه استراتژیک بینالمللی باشد. در نتیجه سازندگان باید درباره بازاریابی جهانی، ترجمه فرهنگی شوخیها و هماهنگی تولید با قوانین و سلیقههای مختلف، برنامهریزی دقیقی داشته باشند.

در یک چشمانداز صنعتی گستردهتر، به نظر میرسد استودیوها اکنون عطش بیشتری برای استفاده از IPهای تثبیتشده دارند. از «تاپ گان: ماوریک» (Top Gun: Maverick) تا دنبالههای «بد بویز» (Bad Boys)، هالیوود گرایش دارد به احیاهایی که به نسخهٔ اصلی احترام میگذارند و در عین حال آن را برای مخاطب امروز بهروز میکنند. در این میان، موفقیت یک «راش آور ۴» نیازمند سه مولفه اساسی خواهد بود: اجرای اکشن دقیق و فکرشده، طنز بینفرهنگی اصیل و فیلمنامهای که هم به نوستالژی احترام بگذارد و هم تغییرات اجتماعی و فرهنگی را بازتاب دهد.
یکی از چالشهای فنی تولید چنین فیلمی، هماهنگی طراحی بدلکاریها و اکشنها با استانداردهای امروز است؛ جکی چان بهعنوان بازیگری که اغلب بدلکاریهای خودش را انجام داده و به زبان بصری خاصی در اکشنهای فیزیکی شناخته میشود، نقش تعیینکنندهای در تعیین سبک بصری هر دنباله دارد. تکرار این کار یا تربیت بدلکاران و تیم بدلکاری که بتوانند همان حس فیزیکی و نوآوری حرکتی را منتقل کنند، هزینه و زمان تولید را افزایش میدهد اما برای حفظ اصالت ضروری است.
از منظر فیلمنامه و طنز، نویسندگان باید به دقت روی تعادل میان «کمدی بینفرهنگی» و «احترام به تفاوتها» کار کنند. طنزهایی که در دههٔ ۹۰ موفق بودند، ممکن است امروز واکنشهای متفاوتی برانگیزند؛ بنابراین بهروزرسانی زمانبندی شوخیها، محتوای دیالوگ و نحوه نمایش شخصیتها اهمیت بیشتری یافته است. در عین حال، حفظ دیالوگهای تند و سریع کارتر و موبایل بودن واکنشهای لی از عناصر غیرقابلچشمپوشی برای طرفداران خواهد بود.
جنبهٔ حقوقی مالکیت فرنچایز نیز پیچیده است: سهگانهٔ «راش آور» هماکنون تحت مالکیت خانوادهٔ وارنر برادرز/نیو لاین قرار دارد، اما پارامونت یکی از پیشنهاددهندگان در مذاکرات بزرگتر مربوط به واگذاری برخی از داراییهای وارنر برادرز دیسکاوری بوده است. اگر پارامونت بهعنوان خریدار برآید، دسترسی به آرشیو گستردهٔ فرنچایزها و شخصیتها از جمله «راش آور» برایش فراهم خواهد شد و در این صورت فشار استودیویی برای سبز کردن تولید «راش آور ۴» منطقیتر و سریعتر خواهد شد.
بنابراین روند مذاکرات شرکتهای بزرگ پخش و استودیوها، بهعنوان یک عامل کلیدی، میتواند تعیینکنندهٔ مسیر پروژه باشد؛ حتی اگر همه عناصر هنری و مالی در جای خود باشند، تا زمانی که مالکیت حقوق معنوی مشخص و قراردادهای مربوطه تنظیم نشود، تولید رسمی و بازاریابی بلندمدت دشوار خواهد بود.
از طرف دیگر، چنانچه مالکیت تغییر کند، پارامترهایی مانند بودجهٔ تولید، استراتژی توزیع (سینما در مقابل پلتفرمهای استریم)، و حتی انتخاب تیم تولیدی و مدیریتی میتواند متحول شود. این تغییرات نه تنها بر کیفیت فنی و هنری فیلم تاثیر میگذارند، بلکه بر چگونگی پذیرش مخاطبان و سوددهی مالی پروژه نیز موثر خواهند بود.
نکتهٔ دیگری که نباید نادیده گرفته شود، انتخاب بازیگران جانبی و نسل جدیدی از شخصیتها است که میتواند فرنچایز را برای دهههای آینده بیمه کند. افزودن کاراکترهای متنوع، تیمی از متحدین جدید یا معرفی یک نسل جوانتر از مأموران پلیس میتواند ضمن حفظ هستهٔ مرکزی داستانی، انگیزهٔ تماشاگران جوانتر را نیز جلب کند.
اطلاعات جالب: نسخهٔ اصلی «راش آور» به بسیاری از بینندگان غربی معرفیکنندهٔ آثار جکی چان بود و همچنان یکی از نقاط عطف در زیردستهٔ «بادی-کاپ» (buddy-cop) کنار آثاری مانند «سلاح مرگبار» (Lethal Weapon) و «بد بویز» به شمار میآید. تأثیر این فیلم بر سینمای اکشن-کمدی و محبوبیت جکی چان در بازارهای بینالمللی قابلتوجه است.
در نهایت، اینکه سیاست و نفوذ سیاسی تا چه حد بر تصمیمات استودیویی تاثیر خواهد گذاشت، هنوز روشن نیست؛ ولی ایدهٔ بازگشت «راش آور» همچنان طرفداران و ناظران صنعت را هیجانزده میکند. یک بازسازی یا دنبالهٔ محتاطانه که به ریشهها احترام بگذارد ولی راهی تازه برای فرنچایز بسازد میتواند هم طرفداران قدیمی را راضی نگه دارد و هم مخاطبان جدیدی را جذب کند.
برای اینکه چنین پروژهای به موفقیت تجاری و هنری برسد، ترکیبی از مدیریت حقوقی دقیق، انتخاب خلاقانهٔ تیم نویسندگی و کارگردانی، و برنامهریزی بازاریابی بینالمللی مورد نیاز است. همچنین واکنش رسانهها و شبکههای اجتماعی نسبت به هر خبر مرتبط با بازگشت جکی چان و کریس تاکر، یا هرگونه پیوند با چهرههای سیاسی، میتواند جهتگیری عمومی پروژه را شکل دهد؛ بنابراین شفافیت در ارتباطات و برنامهریزی برای مدیریت بحرانهای احتمالی اهمیت بالاتری پیدا میکند.
منبع: smarti
نظرات
سام_ف
به نظرم دارن زیادی سادهسازی میکنن؛ بازگشت جکی و کریس باید با احترام باشه نه به قیمت هویت فیلم. ریسک برند بالاست
دانیکس
نقدش منطقیه؛ بین نوستالژی و حساسیتهای امروز باید تعادل باشه، نه فقط سود و IP. فیلمنامه و بدلکاری مهمتر از تبلیغات سیاسیه
پمپزون
تو کار رسانهای دیدم فشار سیاسی چطور پروژه رو عوض میکنه، سرمایهگذار عوض میشه، تیم میلرزه. اگر اینطوری پیش بره، شکل فیلم کاملا تغییر میکنه
امیر
این خبر واقعیِ؟ ترامپ چرا باید تو انتخاب بازیگر دخالت کنه؟ شک دارم، بعیده انقدر ساده باشه...
توربو
معقول بهنظر میاد؛ پول و IP تعیینکنندهست، ولی با راتنر مشکل دارن، این پیچیدهست
رودکس
وااای، ترامپ هم وارد معرکه شد؟! یعنی جدی میخوان «راش آور ۴» رو سیاسی کنن... نگرانم ولی کنجکاوم
ارسال نظر