ارتباط اختلال تیروئید مادری با افزایش احتمال اوتیسم

یک مطالعهٔ بزرگ بالینی نشان می‌دهد عدم تعادل مزمن هورمون‌های تیروئید در دوران بارداری با افزایش احتمال تشخیص اوتیسم در فرزندان مرتبط است؛ کنترل و درمان مناسب تیروئید می‌تواند خطر را کاهش دهد.

6 نظرات
ارتباط اختلال تیروئید مادری با افزایش احتمال اوتیسم

8 دقیقه

تحقیقی وسیع و جدید ارتباط بین اختلال مزمن در هورمون‌های تیروئید مادر در دوران بارداری و افزایش احتمال تشخیص اختلال طیف اوتیسم (ASD) در فرزندان را نشان می‌دهد. در این مطالعه که بیش از 51٬000 تولد را تحلیل کرده است، محققان دریافتند هرچه ناهنجاری‌ها و عدم تعادل هورمونی تیروئیدی در طول سه‌ماهه‌های بارداری طولانی‌تر ادامه یابد، ریسک مشاهده‌شده نیز بالاتر می‌رود؛ در حالی که زنان با بیماری تیروئید که تحت درمان مناسب بوده و سطوح هورمونی‌شان در محدوده طبیعی نگه داشته شده، افزایش قابل توجهی در نرخ اوتیسم نشان ندادند. این یافته‌ها بر اهمیت نظارت منظم، مدیریت دقیق و غربالگری تیروئید در دوران بارداری تأکید می‌کنند و به پزشکان و والدین آینده‌نگر اطلاعات عملی برای کاهش عوامل قابل اصلاح خطر در پیش از تولد ارائه می‌دهند.

Large dataset, clear pattern

مطالعه‌ای که در نشریهٔ The Journal of Clinical Endocrinology & Metabolism منتشر شده، سوابق بالینی بیش از 51٬000 مورد تولد را بررسی کرده است تا وضعیت تیروئید مادران را در طول بارداری ردیابی کند. پژوهشگران با تحلیل داده‌های الکترونیک پزشکی، اطلاعات آزمایشگاهی و ثبت تشخیصی، گروهی بزرگ و نسبتاً نماینده از زنان باردار را در بازه‌های زمانی مختلف دنبال کردند تا رابطهٔ زمانی بین اختلالات تیروئیدی مادر و تشخیص‌های بعدی اوتیسم در کودکان روشن‌تر شود.

نتایج نشان داد زنانی که دچار نوسان یا کاهش مداوم هورمون‌های تیروئید—مخصوصاً زمانی که درمان مناسب دریافت نکرده بودند—بودند، احتمال بیشتری داشت فرزندانی داشته باشند که بعدها با اختلال طیف اوتیسم تشخیص داده می‌شوند. تیم پژوهشی الگوی ‹دوز-پاسخ› را نیز گزارش کرد: یعنی هرچه اختلال تیروئیدی به دو یا سه سه‌ماههٔ بارداری کشیده می‌شد، ریسک تشخیص اوتیسم نیز افزایش می‌یافت که نشان‌دهنده اهمیت مواجههٔ تجمعی (cumulative exposure) در دوره‌های حیاتی تکامل مغزی جنین است.

نکتهٔ کلیدی این است که مادرانی که مشکل تیروئیدی مزمن داشتند اما با دارودرمانی مناسب و تنظیم دوز لووتیروکسین یا دیگر مداخلات سطح TSH و T4 آزاد خود را در محدوده‌های توصیه‌شده نگه داشته‌اند، همان افزایش ریسک را نشان ندادند. این شواهد تفاوت مهمی بین بیماریِ کنترل‌نشده و بیماریِ کنترل‌شده قائل می‌شود و بر این‌که مدیریت صحیح می‌تواند خطرات نورودولوپمنتال را کاهش دهد تأکید می‌کند.

Why thyroid hormones matter for fetal brain wiring

هورمون‌های تیروئید، به‌خصوص تیروکسین (T4) و به‌میزان کمتر تری‌یودوتیرونین (T3)، تنظیم‌کننده‌های کلیدی رشد عصبی در مراحل اولیهٔ تکامل مغز جنین هستند. در نیمهٔ اول بارداری، جنین تا حد زیادی به میزان هورمون تیروئید مادر که از طریق جفت عبور می‌کند وابسته است؛ این هورمون‌ها روندهای حیاتی مانند مهاجرت نورونی، تشکیل سیناپس‌ها، شاخه‌زایی دندریت‌ها، مایئلینه شدن و برنامه‌ریزی ژنتیکی نورون‌ها را هدایت می‌کنند.

اختلال در این محیط هورمونی—چه به‌علت کم‌کاری تیروئید (هیپوتیروئیدیسم)، اختلالات خودایمنی تیروئید، کمبود ید، یا اختلال در انتقال جفتی هورمون‌ها—می‌تواند منجر به توسعهٔ نورولوژیک غیرطبیعی شود. مطالعات حیوانی و برخی کارآزمایی‌های انسانی نشان داده‌اند که سطح پایین T4 مادری در دوره‌های بحرانی باعث تغییرات ساختاری و عملکردی در مغز می‌شود که ممکن است با تفاوت‌های شناختی، گفتاری و رفتاری و همچنین ویژگی‌هایی شبیه اوتیسم مرتبط باشد.

بیان و فعالیت آنزیم‌های دی‌یودیناز (که تبدیل T4 به T3 فعال را کنترل می‌کنند)، وجود گیرنده‌های تیروئیدی در قشر و زیرقشر، و نقش هورمون‌های تیروئیدی در تنظیم مجموعه‌ای از ژن‌های درگیر در تکامل عصبی، همگی نشان می‌دهد که اختلال پیوسته یا مزمن در دسترسی جنین به هورمون تیروئیدی می‌تواند اثرات بلندمدتی بر شبکه‌های عصبی و رفتار داشته باشد. افزون بر این، شواهدی وجود دارد که خودایمنی تیروئید مادر (مثلاً وجود آنتی‌بادی‌های ضد تیروپرکسیداز یا TPOAb) ممکن است از طریق مکانیسم‌های ایمونولوژیک یا التهاب مادری نیز به افزایش ریسک نقایص تکاملی مرتبط باشد.

What clinicians and expectant parents should know

این نتایج اهمیت غربالگری فعال و مدیریت دقیق تیروئید در دوران بارداری را تقویت می‌کنند. پژوهشگران و راهنمایی‌های بالینی موجود بر پایش روتین در طول سه‌ماهه‌ها و تنظیم به‌موقع درمان در صورت خروج مقادیر آزمایشگاهی از محدودهٔ توصیه‌شده تأکید دارند. رویکرد عملی پیشنهادی چندبخشی است و می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

  • آزمایش اولیه: اندازه‌گیری هورمون محرک تیروئید (TSH) و T4 آزاد (free T4) در اولین ویزیت قبل از زایمان یا در اوایل بارداری.
  • بازبینی مکرر: پیگیری و اندازه‌گیری مجدد سطوح هورمونی در هر سه‌ماهه، به‌ویژه اگر نتایج اولیه غیرطبیعی بوده یا مادر سابقهٔ بیماری تیروئید داشته است.
  • درمان و پیگیری: در صورت تشخیص کم‌کاری تیروئید یا سایر اختلالات، دوز مناسب لووتیروکسین و پیگیری منظم می‌تواند سطوح را به محدودهٔ نرمال بازگرداند.
  • مراقبت تیمی: برنامهٔ مدیریتی باید بین متخصص زنان و زایمان، اندوکرینولوژیست و پزشک خانواده هماهنگ شود تا تنظیم دوز، تفسیر آزمایش‌ها و پیگیری پس از زایمان به‌درستی انجام گیرد.

به‌طور خاص، توصیه‌های بالینی رایج شامل اندازه‌گیری TSH به‌عنوان شاخص اولیه و بررسی T4 آزاد در صورت نیاز است. در بیماران شناخته‌شده با کم‌کاری تیروئیدی که از لووتیروکسین استفاده می‌کنند، معمولاً لازم است دوز دارو به‌محض تشخیص بارداری افزایش یابد (در برخی راهنماها افزایش حدود 20 تا 30 درصد در اوایل بارداری مطرح شده است)، اما تنظیم دقیق باید بر پایهٔ آزمایش‌های تکرارشونده و تحت نظارت پزشک انجام شود.

همچنین توجه به وضعیت ید و تغذیهٔ مادران اهمیت دارد؛ کمبود ید می‌تواند عملکرد تیروئید را مختل کند و خطرات تکاملی را افزایش دهد. حضور آنتی‌بادی‌های تیروئید (مثل TPOAb) ممکن است نیاز به پایش بیشتر و مشاورهٔ اندوکرینولوژیک داشته باشد، حتی اگر مقادیر TSH در محدودهٔ مرجع قرار داشته باشند، زیرا خودایمنی می‌تواند اثرات جداگانه‌ای بر بارداری و توسعهٔ جنین داشته باشد.

در زمینهٔ ارتباط با اوتیسم و دیگر اختلالات نورودولپمنتال باید توجه داشت که کنترل تیروئید یک عامل قابل اصلاح است؛ به‌همین دلیل، غربالگری هدفمند، مدیریت دقیق و پیگیری منظم می‌تواند تا حدی خطر را کاهش دهد و فرصت‌های بهبود نتیجهٔ تکامل عصبی را فراهم سازد.

Expert perspective

ایدان منا‌شه (Idan Menashe)، دکترای دانشگاه بن‌گورین و یکی از هم‌نویسندگان مقاله، برداشت بالینی مطالعه را چنین خلاصه کرد: «در حالی که اختلال تیروئیدی مزمن که به‌خوبی درمان شده است، افزایش قابل‌توجهی در ریسک اوتیسم نشان نداد، عدم تعادل مداوم هورمونی در چندین سه‌ماهه با افزایش ریسک همراه بود—که لزوم پایش روتین و تنظیم به‌موقع درمان در طول کل بارداری را برجسته می‌سازد.»

برای والدین آینده‌نگر و تیم‌های درمانی پیام عملی این است: حفظ سطوح پایدار و طبیعی هورمون تیروئید مادر در طول بارداری یک عامل قابل اصلاح است که احتمالاً می‌تواند ریسک‌های مرتبط با تکامل عصبی جنین را کاهش دهد. آزمایش‌های منظم، تنظیم دقیق دوز دارویی در صورت نیاز و هماهنگی بین متخصصان بهداشت فرصتی مستقیم و نسبتاً ساده برای بهبود نتایج رشد مغزی جنین فراهم می‌آورد.

در کنار پیام‌های کلینیکی، این مطالعه همچنین به چند حوزهٔ پژوهشی باز اشاره می‌کند: تعیین آستانه‌های دقیق‌تر TSH و T4 آزاد که بیشترین ارتباط را با پیامدهای نورودولپمنتال دارند، نقش آنتی‌بادی‌های تیروئیدی و التهاب مادری در مسیرهای خطر، و ارزیابی اینکه مداخلات زودهنگام چگونه می‌توانند اثر تجمعی مواجههٔ نامطلوب را کاهش دهند. افزون بر این، مطالعات آینده باید تعامل عوامل محیطی مثل میزان ید رژیم غذایی، استفاده از داروهای خاص دوران بارداری، و عوامل ژنتیکی/اپی‌ژنتیکی را نیز مورد توجه قرار دهند تا مدل‌های پیش‌بینی‌کنندهٔ دقیق‌تری برای ریسک اوتیسم و دیگر اختلالات ارائه شود.

در سطح سیاست‌گذاری سلامت عمومی، این شواهد می‌تواند مبنای تقویت برنامه‌های غربالگری تیروئید در مراقبت‌های پیش از زایمان و تدوین الگوریتم‌های نظارتی برای زنان در معرض خطر—از جمله آن‌هایی که سابقهٔ نازایی، سابقهٔ خودایمیونی یا نشانه‌های بالینی کم‌کاری تیروئید دارند—باشد. ابزارهای آموزشی برای پزشکان عمومی و متخصصان زنان و زایمان نیز می‌تواند شناسایی زودهنگام و مدیریت به‌موقع را بهبود بخشد.

در پایان، اگرچه این مطالعه از حجم نمونه و طراحی مستحکمی برخوردار است، همواره لازم است یافته‌ها با مطالعات تکمیلی در جمعیت‌های مختلف و با کنترل دقیق‌تر متغیرهای مخدوش‌کننده مورد تأیید بیشتر قرار گیرند. با این وجود، پیام کلی برای مراقبت‌های بالینی روشن است: شناسایی و مدیریت به‌موقع اختلالات تیروئیدی در دوران بارداری می‌تواند بخشی از استراتژی‌های کاهش ریسک نورودولپمنتال در کودکان باشد.

منبع: scitechdaily

ارسال نظر

نظرات

داده.x

نمونه بزرگه و جذابه، اما آیا همه confounderها رو حذف کردن؟ یه کم به نظر میاد نتایج شتاب‌زده باشن...

آسمانگرد

خلاصه: مراقبت تیروئید تو بارداری مهمه. ولی لازم دارم ببینم تو جمعیت‌های مختلف هم همین نتایج تکرار میشه.

مکس_ای

تو مطب دیدم مادرایی با تیروئید کنترل‌نشده بچه‌هاشون مشکلاتی داشتن. حالا این مطالعه انگار تاییدش میکنه، اما هنوز سوال دارم...

آرمین

اینو چطور اثبات کردن؟ متغیرهای مخدوش‌کننده رو کامل کنترل کرده‌اند یا نه؟

لابکور

معقول بنظر میاد. الگوی دوز-پاسخ که گفتن خیلی مهمه، یعنی مواجهه تجمعی واقعا معنا داره.

نودکس

وای، خیلی گیراست! اگر کنترل درمان اینقدر تفاوت می‌سازه باید جدی بگیریم... منو به فکر برد.

مطالب مرتبط