بازگردانی عملکرد سلول های بنیادی خونساز پیر با اصلاح لیزوزوم

پژوهشی جدید نشان می‌دهد که با اصلاح پرکاری لیزوزوم‌ها می‌توان عملکرد سلول‌های بنیادی خونساز پیر را در موش‌ها بازگرداند. نتایج، پیامدهایی برای درمان‌های پیری، پیوند سلول‌های بنیادی و سلامت ایمنی دارد.

3 نظرات
بازگردانی عملکرد سلول های بنیادی خونساز پیر با اصلاح لیزوزوم

8 دقیقه

در عمق مغز استخوان، سلول‌های بنیادی خونساز (HSCها) به‌طور پیوسته و بی‌سر و صدا سلول‌های خونی و ایمنی مورد نیاز بدن را تولید می‌کنند. با افزایش سن این سلول‌ها کارآیی خود را از دست می‌دهند که نتیجه آن تضعیف ایمنی، افزایش ریسک کم‌خونی و بالا رفتن احتمال بروز سرطان‌های خونی است. پژوهشی جدید نشان می‌دهد که اصلاح یک اختلال مشخص در فرآیند بازیافت داخل سلولی — یعنی نقص در عملکرد لیزوزوم‌ها — می‌تواند سلول‌های بنیادی خونساز پیر را در موش‌ها به وضعیتی شبیه جوانی بازگرداند و بازده تولید خون را بهبود بخشد.

چرا لیزوزوم‌ها در پیری سلول‌های بنیادی اهمیت دارند

سلول‌های بنیادی خونساز به یک اندامک کوچک اما حیاتی به نام لیزوزوم تکیه دارند؛ همان «مرکز بازیافت سلول» که پروتئین‌ها، لیپیدها و مولکول‌های پیچیده دیگر را به قطعات قابل استفاده دوباره تجزیه می‌کند. در HSCهای سالم و جوان، فعالیت‌های متابولیکی در سطح پایین نگه داشته می‌شود و سلول‌ها در وضعیت خاموش‌مانده یا quiescent قرار می‌گیرند؛ حالتی برگشت‌پذیر که از آسیب محافظت می‌کند و پتانسیل بازسازی را حفظ می‌نماید. حفظ این خاموشی متابولیکی یکی از کلیدهای توانایی بازسازی بلندمدت خون و سیستم ایمنی است.

محققان از Icahn School of Medicine at Mount Sinai و دانشگاه Paris Cité مشاهده کردند که در HSCهای موش پیر لیزوزوم‌ها به‌طور غیرطبیعی پرکار و اسیدی می‌شوند. این اختلال باعث شتاب در متابولیسم گلوکز و تغییر در نحوه روشن و خاموش شدن برنامه‌های ژنتیکی می‌شود و در نتیجه سلول‌های قدیمی را به وضعیتی استرسی و پرکار سوق می‌دهد که توانایی عملکرد طولانی‌مدت آن‌ها را تضعیف می‌کند. این یافته‌ها نشان می‌دهد که تغییر در هومئوستازی اندامکی — به‌ویژه اختلال در pH و فعالیت لیزوزومی — می‌تواند شکل‌دهنده مسیرهای پیری سلولی و پاسخ ایمنی باشد.

چگونه آزمایش رفتار جوان‌تر را بازگرداند

تیم تحقیقاتی به سرپرستی زیست‌شناس سلول‌های بنیادی، صغی غفاری، HSCها را از موش‌های پیر جدا کردند و آن‌ها را خارج از بدن (ex vivo) با کنکانامایسین A (concanamycin A)، یک مهارکننده شناخته‌شده پمپ پروتون لیزوزومی (V-ATPase)، تیمار نمودند. کنکانامایسین A باعث کاهش فعالیت بیش از حد لیزوزوم و افزایش pH درون لیزوزومی به سمت محدوده طبیعی می‌شود. پس از دورهٔ درمان خارج از بدن، سلول‌ها مجدداً به میزبان‌های خود پیوند زده شدند. نتایج چشمگیر بود: HSCهای تیمارشده تقریباً هشت برابر بیشتر از سلول‌های پیر درمان‌نشده تولید سلول‌های خونی کردند و نسبت خطوط خونی تولیدشده نیز به سمت تعادل و تنوع بیشتر حرکت کرد؛ یعنی تولید گویچه‌های سفید، قرمز و سلول‌های پیش‌ساز خطی متعادل‌تر شد.

جزئیات کلیدی آزمایشی

  • درمان خارج از بدن (ex vivo) پیش از پیوند به میزبان اعمال شد و این رویکرد اجازه می‌دهد که اثر دارویی مستقیماً روی سلول‌های هدف متمرکز شود بدون مواجههٔ کامل حیوان با دارو.
  • کنکانامایسین A با مهار V-ATPase فعالیت لیزوزومی را کاهش داد، اسیدیته لیزوزوم را کاهش داد و سیگنال‌دهی متابولیک در HSCها را به سمت حالت طبیعی‌تر بازگرداند.
  • سلول‌های تیمارشده ظرفیت باززایی بهتری نشان دادند و در مدل‌های پیوند به‌عنوان منابع قابل استفاده و اثربخش سلول بنیادی عمل کردند؛ این نتیجه اهمیت بالقوهٔ آماده‌سازی ex vivo برای بهبود موفقیت پیوند را برجسته می‌کند.

غفاری یافته‌ها را به‌سادگی جمع‌بندی می‌کند: «سلول‌های بنیادی خونی پیر توانایی بازگشت به حالت جوانی را دارند؛ آن‌ها می‌توانند بازیابی شوند.» با هدف‌گیری پرکاری لیزوزوم‌ها، تیم عملاً HSCهای پیر را بازتنظیم (reset) کرد تا قابلیت بازتولید خون و سلول‌های ایمنی را بهتر بازیابند. این رویکرد نشان می‌دهد که تغییرات فیزیولوژیک در اندامک‌ها می‌تواند منجر به بازیابی عملکرد بدون نیاز به دستکاری ژنتیکی مستقیم شود.

پیامدهای گسترده برای پزشکی و پژوهش‌های پیری

مطالعه لیزوزومال دیسفانکشن (lysosomal dysfunction) را به‌عنوان یک عامل مرکزی پیری سلول‌های بنیادی معرفی می‌کند. اگر مکانیسم‌های مشابهی در انسان وجود داشته باشد، تنظیم فعالیت لیزوزومی می‌تواند به یک استراتژی درمانی برای حفظ سلامت خون و سیستم ایمنی در افراد مسن تبدیل شود؛ ازجمله افزایش موفقیت پیوند سلول‌های بنیادی، کاهش شیوع اختلالات خونی مرتبط با سن مثل کم‌خونی وابسته به سن و کاهش خطر لکوپنی یا اختلالات میلوپرولیفراتیو. همچنین، بازیابی عملکرد HSC می‌تواند در بهبود پاسخ به واکسن‌ها و کاهش حساسیت به عفونت‌ها در جمعیت پیر نقش داشته باشد.

با این حال، چند احتیاط مهم وجود دارد. تا کنون این مطالعات عمدتاً محدود به مدل‌های موشی بوده‌اند و کنکانامایسین A در حال حاضر بیشتر یک ابزار آزمایشگاهی برای مطالعه بیولوژی لیزوزوم است تا یک داروی آماده برای کاربرد بالینی. مسائل مربوط به ایمنی، تعیین دوز مناسب، روش‌های ورود و رساندن دارو، و پیامدهای بلندمدت نیازمند بررسی‌های پیش‌بالینی گسترده و در نهایت کارآزمایی‌های بالینی است. علاوه بر این، مهار V-ATPase به‌طور سیستمیک می‌تواند روی بافت‌ها و فرآیندهای دیگری نیز اثر بگذارد؛ لذا ضرورت دارد روش‌های هدفمندتر یا داروهای با پنجرهٔ ایمنی بالاتر توسعه یابند.

نکتهٔ اساسی اما امیدبخش است: با اصلاح یک نقص داخل‌سلولی مشخص می‌توان عملکرد سلول‌های بنیادی پیر را بدون تغییر ژنتیکی بازگرداند. این دیدگاه یک مسیر جدید در پزشکی پیری باز می‌کند که روی احیای عملکرد اندامک‌ها و بازتنظیم متابولیسم سلولی تمرکز دارد—رویکردی که ممکن است نسبت به روش‌های پرهزینه و پیچیده ژن‌درمانی مزایایی در قابلیت اجرا و ایمنی داشته باشد.

گام‌های بعدی ممکن و فناوری‌های مرتبط

تحقیقات آینده باید به چند پرسش کلیدی پاسخ دهند: آیا HSCهای انسانی نیز با افزایش سن تغییرات مشابهی در عملکرد و pH لیزوزومی نشان می‌دهند؟ آیا می‌توان از عوامل ملایم‌تر یا هدفمندتر برای تکرار مزایای کنکانامایسین A استفاده کرد؛ برای مثال آنالوگ‌هایی با انتخاب‌پذیری بالاتر یا مولکول‌های کوچک هدف‌گیرندهٔ ویژهٔ لیزوزوم در HSC؟ آیا ترکیب رویکردهای تنظیم لیزوزومی با مداخله‌های متابولیک (مثل تنظیم کننده‌های گلوکولیز یا مسیرهای اکسیداتیو)، یا برنامه‌ریزی موقت (transient reprogramming) می‌تواند اثرات سینرژیک ایجاد کند و نتایج بالینی بهتری بدهد؟

فناوری‌های تک‌سلولی مانند توالی‌یابی RNA تک‌سلولی (single-cell RNA-seq)، تصویربرداری با وضوح بالا از pH اندامک‌ها، و روش‌های پالایش‌شدهٔ آماده‌سازی ex vivo برای سلول‌های بنیادی ابزارهای مهمی خواهند بود تا این یافته‌ها را به درمان‌ها تبدیل کنند. تصویربرداری pH اندامک با نشانگرهای حساس به pH می‌تواند نقشه‌ای از تغییرات لیزوزومی در زیست‌بوم مغز استخوان فراهم کند و توالی‌یابی تک‌سلولی می‌تواند نشان دهد که کدام زیرپاپولاسیون‌های HSC بیش‌ترین پاسخ را به مداخله نشان می‌دهند. بهبود روش‌های کشت و آماده‌سازی خارج از بدن نیز می‌تواند منجر به تولید سلول‌های پیوندپذیر با کیفیت بالاتر برای گیرندگان مسن شود و مجموعهٔ قابل استفاده اهداکنندگان را گسترش دهد.

در عرصهٔ بالینی، توسعهٔ پروتکل‌هایی برای آماده‌سازی HSCهای بیمار یا اهداکننده به‌صورت ex vivo و سپس پیوند آن‌ها ممکن است مسیر میان‌مدتی برای کاربرد ترجمه‌ای این یافته‌ها فراهم کند؛ زیرا این روش‌ها احتمال مواجههٔ سیستمیک با داروهای مهارکنندهٔ V-ATPase را کاهش می‌دهند و ریسک‌های بالقوه را محدود می‌کنند.

دیدگاه تخصصی

دکتر النا مارتینز، هماتولوژیست ترنسلاتیونال، در این‌باره اظهار می‌کند: «این مطالعه به یک هدف سلولی قابل دسترسی برای جوان‌سازی اشاره دارد. تنظیم عملکرد لیزوزوم پیچیدگی تغییر چندین ژن را دور می‌زند و روی یک سوئیچ بیوشیمیایی متمرکز می‌شود. تبدیل این ایده به درمان‌های ایمن و آماده برای بیماران نیازمند کار بیشتری است، اما زیست‌شناسی اساسی پشت آن قانع‌کننده است.»

این پژوهش که در مجله Cell Stem Cell منتشر شده است، پیری سلول‌های بنیادی را تا حدی قابل برگشت بازتعریف می‌کند و مسیری نو برای توسعهٔ درمان‌هایی گشوده است که هدفشان بهبود سلامت خون و سیستم ایمنی در سنین بالا است. در نهایت، ترکیب بینش‌های پایه‌ای دربارهٔ لیزوزوم‌ها با فناوری‌های پیشرفتهٔ تک‌سلولی و روش‌های ایمن آماده‌سازی ex vivo می‌تواند به راه‌حل‌های بالینی منجر شود که کیفیت زندگی سالمندان را در ارتباط با سلامت خونی و ایمنی ارتقا دهد.

منبع: sciencealert

ارسال نظر

نظرات

مهران

تو آزمایشگاه با pH سر و کله زدم، اثرش پیچیده و چندجانبه‌ست... اما اگه بشه کنترلش کرد، واقعا میتونه تحول باشه، امیدوارم ادامه پیدا کنه

لابکور

نکنه همه‌چی فقط روی موش باشه؟ آیا دادهٔ انسانی داریم؟ کنکانامایسینA رو جدی برای بالین میپیشنهاد کنن؟ شک دارم، باید بیشتر ببینیم

دیتاپالس

وای یعنی با تغییر pH لیزوزوم میشه HSCهای پیر رو دوباره جان داد؟! این رو بیارید کلینیک، ولی اول آزمایش‌های انسانی لطفا، عجله نکنیم

مطالب مرتبط