12 دقیقه
تغییر بزرگ در تیم تصویربرداری «بتمن: قسمت دوم»
مت ریوز اریک مسرشمیت، فیلمبردار برندهٔ جایزهٔ اسکار، را بهعنوان مدیر فیلمبرداری پروژهٔ بتمن: قسمت دوم (The Batman Part II) انتخاب کرده است؛ دنبالهای که بار دیگر رابرت پتینسون را در نقش بروس وین به تصویر میکشد. این اعلامیه که از سوی ریوز تأیید شده و ابتدا در رسانههای صنعتی گزارش شد، نشاندهندهٔ تغییر خلاقانهٔ نسبتاً چشمگیری در بخش دوربین پس از کنار رفتن گریگ فریزر—که فیلم سال ۲۰۲۳ را فیلمبرداری کرده بود—است. این جابجایی در تیم تصویربرداری میتواند هویت بصری دنباله و رویکرد تولیدی آن را تحت تأثیر قرار دهد و جهتبندی تصویری فیلم را تغییر دهد.
ریوز بار دیگر روی صندلی کارگردانی بازمیگردد و فیلمنامهای را که با همکاری مَتسون تاملین نوشته شده هدایت میکند، و تهیهکننده دیلن کلارک همچنان در پروژه حضور دارد. استودیوهای Warner Bros. و DC Studios این دنباله را بهعنوان یکی از برنامههای محوری سال ۲۰۲7 قرار دادهاند: تاریخ اکران فعلی بتمن: قسمت دوم اول اکتبر ۲۰۲۷ تعیین شده است. اگرچه این تاریخ یک هدف واضح برای تولید فراهم میکند، اما انتظار میرود فرایند تولید پس از چند تأخیر ناشی از مسائل زمانبندی و توسعه، از بهار شدت بگیرد. با گسترش فاز پیشتولید، حضور مدیر فیلمبرداری جدید در آزمونهای ظاهر بصری (look tests)، استراتژیهای نورپردازی و فهرست شاتها نقش محوری خواهد داشت تا داستان کارآگاهیِ مشترکِ ریوز و تاملین را به یک طرح بصری منسجم تبدیل کند.
چرا تعویض فیلمبردار اهمیت دارد
اریک مسرشمیت جایزهٔ اسکار بهترین فیلمبرداری را برای فیلم Mank بهدست آورد و در کارنامهٔ اخیرش آثاری با جوّ سینمایی دقیق و کنترلشده مانند The Killer و Ferrari دیده میشود. امضاء بصری مسرشمیت معمولاً بر نورپردازی دقیق، حرکات کنترلشدهٔ دوربین و یک پالت تونال قوی تأکید دارد که روایتهای روانشناختی را تقویت میکند. در مقابل، گریگ فریزر—که از برندهشدن اسکار برای Dune آمده بود—در بتمن اول نماهای گسترده و بافتدار و قاببندیهای عظیم و ماندگار ارائه داد و با ترکیب ترکیببندیهای باز و طراحی تولید ملموس به تأکید بر مقیاس و شهر بهعنوان یک شخصیت کمک کرد.
تغییر مدیر فیلمبرداری بیش از یک جابهجایی نیروی انسانی ساده است: استخدام یک فیلمبردار با پیشینهٔ مسرشمیت نشان میدهد که ریوز ممکن است دنباله را به سمت زبان سینماییِ صمیمیتر و متاثر از نوآر هدایت کند، نه پالتی اپراگونه و باز که با کارهای دنی فریزر همخوانی داشت. برای طرفدارانی که به گاتهامی خیس از باران و درام خیابانی پویای فیلم ۲۰۲۳ واکنش نشان دادند، این جابجایی هر دو پیامِ استمرار و پالایش را بههمراه دارد. جوّ کلی—نوآر، بارانی، شهری—میتواند آشنا بماند، اما قاببندیها ممکن است فشردهتر شوند و به نماهای نزدیک روانشناختی، عمق میدان کم و رقص نور و سایهای تمایل یابند که درونمایگی شخصیت را بر مناظرهٔ عظیم ترجیح میدهد.
از منظر عملی، مدیر فیلمبرداری بر انتخاب لنزها، فرمت دوربین، طرحهای نورپردازی و تعامل با طراحی تولید و جلوههای بصری تأثیر میگذارد. تجربهٔ مسرشمیت در کارهایی با دقتِ سبک فینچر و پروژههای پرستیژ نشان میدهد که بتمن: قسمت دوم ممکن است متکی بر بلاکینگ دقیق، حرکات متعادل دوربین و روند پیشتصویری مفصل باشد تا به ریوز و تیم تدوین کمک کند تا لحن ثابتی را طی فیلمبرداری اصلی و پستولید حفظ کنند. همکاری مدیر فیلمبرداری با رنگپرداز و سرپرستان VFX نیز بر درجهبندی نهایی رنگ، ساختار نویز/گران، و کنتراست تأثیر میگذارد که همهٔ این عناصر در حس کلی فیلم—خواه جمعوجورتر و روانشناختی باشد یا همچنان باشکوه و اپراگونه—نقش دارند.

زمینه و الگوهای صنعتی
استخدام فیلمبرداران ردهبالا بهعنوان رویهای استاندارد برای سازندگانی که خواهان فیلمهایی در مقیاس بلاکباستر با تمایز بصری در سطح آرتیست هستند، رواج یافته است. کارگردانانی مانند کریستوفر نولان و دنی ویلنوو بهطور معمول با مدیران فیلمبرداری شناختهشده همکاری میکنند تا اطمینان حاصل شود آثار ژانری—چه علمیتخیلی، اکشن یا فیلمهای ابرقهرمانی—از زبانی بصری حسابشده و سینمایی بهرهمند شوند. انتخاب مسرشمیت توسط ریوز در پی این گرایش کلی صنعت حرکت میکند و خواستهٔ Warner Bros. و DC Studios را تقویت میکند که مجموعهٔ بتمن از نظر سبکی در میان سیل آثار ابرقهرمانی متمایز باقی بماند.
مسرشمیت همچنین تجربهٔ گستردهای در تلویزیون سطح بالا دارد—اعتباراتی همچون Mindhunter و Fargo—جایی که او آموخته است چگونه داستانسرایی سریالی را با تصاویر سینمایی متعادل کند. کار در فرمت بلندِ سریالی اغلب نیازمند هماهنگی نرخ روایت، تداوم نورپردازی و حفظ یک تون بصری یکنواخت میان کارگردانها و بخشهای مختلف است. این پیشینه میتواند در یک پروژهٔ فرنچایزی بسیار ارزشمند باشد، بهویژه وقتی سازندگان بخواهند دامنهٔ بلاکباستری را با عمق محوریت شخصیت ترکیب کنند. سابقهٔ تلویزیونی همچنین معمولاً منجر به همکاری نزدیکتری با طراحی تولید، لباس و تیم جلوههای بصری میشود که هنگام نیاز فیلم به بافت دادن میان دکوریهای عملی و افزودههای دیجیتال، کمککننده است.
علاوه بر ملاحظات سبکشناختی، واقعیات مربوط به نیروی کار و زمانبندی نیز بخشی از الگو هستند. فیلمبرداران سطح بالا در بین پروژههای سینمایی، تلویزیونی و استریمینگ بسیار مورد تقاضا هستند؛ در نتیجه در دسترسبودن و تناسب پروژه تعیینکنندهٔ تصمیمات استخدامی استودیوها میشود. تعهدات گریگ فریزر و لیست پروژههای برجستهٔ اخیرش، از جمله Dune، او را گزینهٔ واضحی برای فیلم نخست بتمن ساخته بود. ورود مسرشمیت نشاندهندهٔ یک بازتنظیم—چه از نظر خلاقانه و چه از نظر لجستیکی—است که جدول زمانی تولید دنباله و نحوهٔ کار در لوکیشن را شکل خواهد داد.
ملاحظات فنی و رویکرد بصری محتمل
اگرچه فهرست رسمی شاتها یا بستهٔ دوربین هنوز اعلام نشده، الگوهای همکاریهای گذشتهٔ مسرشمیت و حساسیتهای شناختهشدهٔ ریوز نشاندهندهٔ جهتگیریهای فنی محتمل هستند. انتظار میرود تمرکز بر تنظیمات نورپردازی کنترلشده، استفادهٔ سنجیده از منابع نوری عملی برای ایجاد روشنایی انگیزهدار، و عمق میدان انتخابی برای جدا کردن شخصیتها در محیطهای پیچیده باشد. درجهبندی رنگ میتواند بر هیوهای کمرنگ و تمایل به نوآر تأکید کند و در عین حال گاهی با تأکیدهای رنگی اشباعشده برای تقویت لحظات روایتگرانه همراه شود؛ این رویکرد از گاتهامی مرموز حمایت میکند بدون اینکه وضوح در سکانسهای اکشن را قربانی کند.
از منظر فرمت دوربین، فیلمهای پرستیژ معاصر معمولاً از حسگرهای دیجیتال فرمت بزرگ برای دستیابی به عمق میدان کم و ثبت با وضوح بالا استفاده میکنند و این حسگرها اغلب با لنزهای انتخابی—معمولاً شیشههایی از برندهایی مانند Cooke یا Zeiss—زوج میشوند تا بوکهای مشخص و بازتولید طبیعیتر رنگ پوست حاصل شود. کارهای پیشین مسرشمیت نشاندهندهٔ توجهی ویژه به بافت و جزئیات سطحی است که میتواند با ضبط فرمت بزرگ، نورپردازی ظریف و استفادهٔ محتاطانه از حرکت تقویت شود؛ حرکتی که غالباً به جای لرزش دستی تند و سریع، حرکات سنجیدهٔ دوربین را ترجیح میدهد. با این وجود، حساسیتهای ریوز در عرصهٔ اکشن ممکن است مستلزم ترکیبی از ردیابی پایدار (stabilized tracking)، پوشش دستی برای فوریت صحنههای خیابانی و برداشتهای طولانی و تنظیمشده برای حفظ کشمکش باشد.
نورپردازی و طراحی تولید احتمالاً بهطور نزدیکی با یکدیگر یکپارچه میشوند. گاتهامِ ریوز شخصیتی است ساختهشده از معماری، باران، نئون و لایههای جلوههای عملی؛ بنابراین انتخابهای نوری مسرشمیت باید با چیدمان صحنه، پالتهای لباس و کارهای دیجیتال مکمل باشند. روندهای کاری در صحنه ممکن است بر پیشروشنایی گسترده، هماهنگی اتحادیهای برای نصب تجهیزات در سکانسهای شبانهٔ بیرونی، و نقشههای نور دقیق تأکید کنند تا تداوم در برداشتهای چندواحدی حفظ شود. علاوه بر این، همکاری میان مدیر فیلمبرداری و سرپرست VFX برای سکانسهایی که صفحههای عملی با پسزمینههای CG ترکیب میشوند، حیاتی خواهد بود—خصوصاً اگر دنباله بخواهد خط آسمان گاتهام را گسترش دهد یا صحنههای بزرگتری را بیافریند که نیازمند کار پستولید وسیع باشند.
پستولید، زمانبندی رنگ و پایپلاین جلوههای بصری
پستولید همان جایی است که استراتژی بصری یک فیلم نهایی میشود و مراجع مدیر فیلمبرداری و تصمیمهای صحنهای تأثیر زیادی بر دیجیتال اینترمدیت (DI) و پایپلاین VFX دارند. تجربهٔ مسرشمیت با فرایندهای پستولید در سطح فینچر دلالت بر یک مرحلهٔ DI سختگیرانه با پاسهای متعدد برای تثبیت کنتراست، سطوح سیاه و افت دقیق هایلایت دارد. رنگپرداز بهطور نزدیک با ریوز و مسرشمیت همکاری خواهد کرد تا نیتهای نورپردازی صحنه را به یک ظاهر درجهبندیشده تبدیل کند که از ضربات روایت، مِدِهای ثابت و ادغام VFX پشتیبانی کند.
در زمینهٔ جریان کاری VFX، ملاحظاتی مانند ضبط پلیتهای با دامنهٔ دینامیکی بالا، ثبت دقیق متادیتای لنز و رویکردی سازگار برای کالیبراسیون دوربین حیاتیاند تا عناصر CG بتوانند با پلیتهای عکاسی منطبق شوند. اگر ریوز و تیم تولیدش سراغ استفادهٔ گسترده از جلوههای عملی—مانند دستگاههای باران، دود و بدلکاریهای در لوکیشن—بروند، قاببندی مدیر فیلمبرداری تعیین خواهد کرد که این عناصر چگونه بهخوبی با افزودههای VFX ترکیب شوند. یک فیلمبردار که هم در سینما و هم در تلویزیون پرستیژ تجربه دارد میتواند حلقهٔ بازخورد میان تدوین، VFX و رنگ را تسریع کند تا انسجام بصری طی یک جدول زمانی بلند و پیچیدهٔ پستولید حفظ شود.
جدول زمانی تولید، انتخاب بازیگران و لجستیک
تاریخ اعلامشدهٔ اکران—اول اکتبر ۲۰۲۷—پنجرهٔ زمانی روشنی برای تولید فراهم میکند، اما جدولهای فیلمبرداری آثار سینمایی بهندرت از قبل ثابت میمانند. وظایف پیشتولید مانند بازدید مکانها (location scouting)، ساختهای طراحی تولید، قفلکردن لباسها، طراحی بدلکاری و پیشتصویری جلوههای بصری معمولاً چندین ماه طول میکشند. مسرشمیت احتمالاً از اوایل در تستهای ظاهری و تستهای لنز/دوربین دخیل خواهد بود تا اطمینان حاصل شود برنامهٔ بصری با نیتهای روایی ریوز و محدودیتهای لجستیکی فیلمبرداری همراستا است.
فیلمبرداری اصلی انتظار میرود پس از فاز برنامهریزی، از بهار شدت بگیرد. این جدول زمانی باید با در دسترسبودن بازیگران اصلی، از جمله رابرت پتینسون، و تغییرات زمانبندی بازیگران مکمل و عوامل کلیدی هماهنگ شود. سکانسهای دارای سازههای بزرگ و فیلمبرداریهای شبانهٔ خارجی معمولاً برای استفادهٔ بهینه از پنجرههای آب و هوایی و مجوزهای شهری زمانبندی میشوند و صحنههای سنگینِ گاتهام اغلب نیازمند فیلمبرداری طولانی در شهر یا محیطهای صداگذاریشده (soundstage) با طراحی دقیقاند. تصمیمات استودیو در مورد پنجرههای بازاریابی، زمان مورد نیاز پستولید برای جلوههای بصری و تعهدات تبلیغاتی نیز میتوانند بر زمان آغاز و پایان کار گروهها تأثیرگذار باشند.
انتظارات طرفداران و امکانات روایی
DC جزئیات داستان را محرمانه نگه داشته است و همین موضوع شایعات و حدس و گمان طرفداران را تقویت میکند. اعلامیههای انتخاب بازیگران، انتخاب تیم تولید و برنامهٔ اکران سرنخهایی اولیه دربارهٔ جاهطلبیهای دنباله ارائه میدهند. با حضور مسرشمیت پشت دوربین، نشانههایی اولیه وجود دارد که فیلم ممکن است بر کار کارآگاهی زمینی و درام روانشناختی—عناصر تعیینکنندهٔ نسخهٔ ۲۰۲۳—تأکید بیشتری کند و در عین حال لحن بصری را به سمت صمیمیت و تعلیق دقیقتر پالایش دهد.
با این حال، استراتژی استودیو و برنامهریزی فرنچایز همچنان میتواند روایت را به سمت همگرایی وسیعتر با دنیای DC سوق دهد. اینکه آیا بتمن: قسمت دوم همچنان یک داستان نوآر کارآگاهی مستقل باقی میماند یا به تقابلهای بزرگتر دنیای DC گسترش مییابد، میتواند مقیاسهای تولید، نیازهای بدلکاری و تقاضای VFX را تعیین کند. اگر ریوز بخواهد تمرکز مرکزی فیلم نخست را حفظ کند، تماشاگران باید انتظار طراحی سکانسهایی را داشته باشند که اولویت را به خلق جو، تقابلهای بازجوییمحور و قطعات صحنهٔ بسته میدهد. اما اگر دنباله به سمت ساخت دنیا و یکپارچهسازی گستردهتر فرنچایز متمایل شود، ظهور سکانسهای اکشن بزرگتر و برخوردهای متقاطع صریحتر محتمل است که در آن صورت رویکردهای متفاوت فیلمبرداری و جلوههای بصری برای حفظ تناسب با اکوسیستم بصری کلیِ DC ضروری خواهند بود.
یادداشت پایانی کوتاه
با همراستا شدن ریوز، پتینسون و اکنون مسرشمیت، بتمن: قسمت دوم تیمی را گرد هم آورده که ترکیبی از قدرت بلاکباستری و حساسیت آرتهاوس را ارائه میدهد. این ترکیب وعدهٔ دنبالهای با امضاء بصری متمایز را میدهد که میتواند قوس کارآگاهی بروس وین را عمیقتر کند و در عین حال تصاویر سینماییای عرضه کند که در منظرهٔ معاصر فیلمهای ابرقهرمانی برجسته باشند. با پیشرفت تولید، طرفداران و منتقدان به دقت خواهند دید که چگونه انتخابهای فیلمبرداری، طراحی تولید و ریتم تدوین با هم تلاقی میکنند تا فصل بعدی این فرنچایز پُرخبر را تعریف کنند.
موضوعات کلیدیِ SEO که در این مطلب پوشش داده شدهاند شامل فیلمبرداری، مدیر فیلمبرداری، اریک مسرشمیت، مت ریوز، رابرت پتینسون، Warner Bros.، DC Studios، گاتهام، سبک بصری، جدول زمانی تولید ۲۰۲۷ و تکنیکهای تولید فیلم هستند. این کلمات کلیدی بهطور طبیعی در سراسر متن با رویکردی متوازن گنجانده شدهاند تا قابلیت دیدهشدن در جستجو افزایش یابد بدون اینکه به تکرار افراطی یا keyword stuffing منجر شود.
منبع: smarti
نظرات
آرش
این خبر واقعیِ؟ فریزر چرا کنار رفته؟ نکنه همه چیز بره سمت جلوههای دیجیتال سنگین، یا اشتباه میکنم...
توربوام
به نظرم منطقیه، تغییر فیلمبردار میتونه فضا رو صمیمیتر کنه ولی امیدوارم پتینسون و ریوز همون حس اولیه رو حفظ کنن.
رودایکس
وااای، مسرشمیت رو نمیدیدم! حس میکنم قابها حالا بیشتر به درون میرن کنجکاوم ببینم گاتهام همچنان بارونی و مرموز بمونه...
ارسال نظر