6 دقیقه
جاهطلبی نتفلیکس تا چه حد جدی بود؟
حرکت نتفلیکس برای خرید Warner Bros. هرگز یک اقدام تکبعدی و آنی نبود — گزارشهای اخیر نشان میدهد که این سرویس پخش آرامآرام سناریوهای بسیار جسورانهتری را نیز مورد بررسی قرار داده است. پیش از پیشنهاد رسمی برای وارنر، مدیران ارشد شرکت درباره امکان تملک غولهای شناختهشدهای مانند Disney، Electronic Arts (EA) و Fox گفتگوهایی را مطرح کردند. آن گفتوگوها که از طریق گزارشهای حوزه رسانه و بازیهای ویدیویی فاش شد، نتفلیکس را نه صرفاً بهعنوان یک پلتفرم توزیع محتوا، بلکه بهعنوان یک مالک بالقوه حقوق مالکیت فکری عظیم در زمینه فیلم، تلویزیون و بازی نشان میدهد؛ موضوعی که میتواند منظر صنعت سرگرمی و استراتژیهای توسعه IP را تغییر دهد.
اعلام عمومی پیشنهاد برای وارنر — پیشنهادی به مبلغ 82.7 میلیارد دلار با هدف انجام تملک در سال 2026 — بهخاطر استودیوها و تیمهای بازیسازیای که تحت چتر نتفلیکس قرار میگرفتند، خبرساز شد (از جمله NetherRealm، Rocksteady، TT Games و Avalanche). اما گزارشهای بلومبرگ و InsiderGaming جزئیات مناظرات داخلی گستردهتر و زودتری را نیز روایت میکنند: مدیریت شرکت فهرستهایی از «تمام داراییهای بزرگ قابل فروش» را مرور میکرد و نامهایی مانند EA و Disney نیز روی آن فهرست کوتاه قرار داشتند. این موضوع نشان میدهد که بحث درباره خرید شرکتهای مطرح صنعت بازی و رسانه از سطوح مدیریت میانی فراتر رفته و به جلسات راهبردی رسیده بود — مسئلهای که هم برای رقابت در جنگ استریمینگ و هم برای کنترل مجموعههای IP حیاتی اهمیت دارد.
چرا برخی معاملات هرگز محقق نشدند
با وجود کنجکاوی درباره گزینههای بزرگتر، رهبری نتفلیکس از پرداخت قیمتهای غیرمعمول یا پِرمیومهایی که ممکن بود به زیان سهامداران تمام شود، خودداری کرد. رید هستینگز، یکی از همبنیانگذاران، در طول تاریخ شرکت بیشتر طرفدار ساختن محتوا و فناوری «از صفر» بوده تا خریدن آن؛ رویکردی که فلسفه سرمایهگذاری بر تولیدات داخلی را تقویت کرده است. از سوی دیگر گرگ پیترز، مدیرعامل مشترک، بهصورت علنی هشدار داده که ادغامهای بزرگ رسانهای اغلب نتایج مورد انتظار را تولید نمیکنند. این صداها و ملاحظات محافظهکارانه نقش مهمی در جلوگیری از ورود نتفلیکس به دورۀ خریدهای عظیم و پرهزینه ایفا کردند — دستکم تا زمان حاضر.
دلایل دیگر نیز فنی، مالی و مدیریتی بودند: پرداخت قیمتهای بالا میتوانست ساختار سرمایه شرکت را تضعیف کند، انباشت بدهی ریسک مالی را بالا ببرد و بازده بلندمدت برای سهامداران را تحت فشار قرار دهد. علاوه بر این، تملک شرکتهای بزرگِ دارای فرهنگ سازمانی منحصربهفرد میتواند با تداخلات خلاقانه و اختلافات مدیریتی همراه شود؛ ادغام تیمهای مختلف تولید، فناوری و بازاریابی همیشه ساده نیست و احتمال اصطکاک فرهنگی بالا است. ملاحظات نظارتی و ضدتجمیع (antitrust) در بازارهای متعدد، از جمله اتحادیه اروپا و آمریکا، نیز میتواند زمان و هزینه فرآیند ادغام را افزایش دهد؛ بنابراین بسیاری از این گزینهها از مرحله امکانسنجی فراتر نرفتند یا در همان مراحل اولیه به عنوان ریسک بالا کنار گذاشته شدند.

زمینه: ادغامها، جنگ استریمینگ و نقش بازیها
این بحث صرفاً یک درام شرکتی نیست؛ روند رو به رشد ادغامها — مثل خرید Fox توسط دیزنی و معامله AT&T با WarnerMedia — نحوه توسعه و توزیع فرنچایزها را دگرگون میکند. اگر نتفلیکس دیزنی یا EA را تصاحب میکرد، پیامدها برای فرنچایزهای سینمایی، پنجرههای انحصاری پخش (exclusive streaming windows)، و حتی مسیر تبدیل بازیها به سریال یا فیلم میتوانست گسترده و عمیق باشد. بهعنوان نمونه، تصور کنید که کاتالوگ مارول چگونه Disney+ را متحول کرد؛ حالا تصور کنید که نتفلیکس صاحب مجموعهای مشابه از IPهای محبوب شود — تأثیر بر استراتژیهای حق پخش، اختصاصیسازی محتوا، و همزمانسازی عرضه جهانی میتواند بسیار بزرگتر شود.
در سطح مقایسهای، استراتژی نتفلیکس تا کنون شباهتهایی با رویکرد آمازون در رابطه با Prime Video و MGM داشته است: ترکیبی از خریدهای هدفمند در کنار تولیدات پرحجم داخلی. آمازون از طریق تملک MGM تلاش کرد تا IPهای قدیمی و دارای سابقه را برای پیوندهای سینمایی و استریمینگ تقویت کند؛ نتفلیکس نیز میتوانست از کاتالوگ بازیهای EA بهعنوان منبعی برای اقتباسهای میانرسانهای استفاده کند — مسیری که استودیوهای دیگر نیز در تبدیل بازیها به سریالها یا فیلمها با موفقیت پیمودهاند. استفاده از IP بازیها برای ساخت سریال یا فیلم میتواند علاوهبر جذب مخاطبِ طرفدار بازی، یک جریان درآمدی جدید و تعامل چندرسانهای ایجاد کند که شامل کالاهای مرتبط، بازیهای جانبی و قراردادهای انتشار بینالمللی نیز میشود.
نکتهای جالب: رید هستینگز زمانی بهطور کنایهآمیزی گفته بود که نتفلیکس ترجیح میدهد اختراع کند تا خریدن را انتخاب کند. این مانترا، تا حد زیادی، توضیح میدهد چرا بحث درباره معاملات عظیم به مرحله اکتشافی و بررسی محدود ماند و تبدیل به اقدام قطعی نشد. با این حال، صرف حضور نامهای بزرگ در فهرستهای داخلی مدیریتی نشاندهنده آن است که شرکتهای پخش آنلاین اکنون بیش از پیش مانند استودیوهای سنتی فکر میکنند و به دنبال مالکیت IP بهعنوان عامل تعیینکننده در رقابت آینده هستند.
نکته انتقادی: ادغامهای بزرگ ممکن است بازگشت سرمایه مورد انتظار را به همراه نداشته باشند — آنها میتوانند بدهی سنگین، برخورد دیدگاههای خلاقانه، و ناسازگاریهای فرهنگی را پدید آورند؛ و تجربه نتفلیکس در پرهیز از چنین ریسکهایی در واقع درسهایی را از ازدواجهای ناموفق رسانهای گذشته منعکس میکند. با اینهمه، همینکه این نامها روی میز مذاکره قرار گرفتهاند، نشان میدهد که سازندگان پلتفرمهای استریمینگ هماکنون در سطحی فراتر عمل میکنند و خرید و ادغام برایشان دیگر یک تابو نیست، بلکه یکی از ابزارهای ممکن رشد است.
بهطور خلاصه، تمایل نتفلیکس برای بستن معاملات تأثیرگذار در صنعت واقعی است — اما احتیاط مالی، ملاحظات سهامداران و پیچیدگیهای سیاسی و فرهنگی باعث شدهاند که این شرکت بیشتر در مسیر خلق و تولید محتوا باقی بماند تا تبدیل شدن به یک امپراتوری رسانهای کامل از طریق خریدهای کلان. با این وجود، تحلیلگران بازار و رقبا اکنون باید این احتمال را در نظر بگیرند که در آینده استراتژی شرکت میتواند تغییر کند؛ بهویژه اگر شرایط بازار، هزینه سرمایه یا فرصتهای کلیدی IP بهگونهای پیش برود که خریدهای بزرگ توجیه اقتصادی پیدا کنند.
منبع: smarti
نظرات
پمپزون
من یه بار تو ادغام کوچیکی بودم، کلی اختلاف خلاقیت و مدیرتی دیدم. پس نتفلیکس محتاط موندن منطقیه، هرچند کنجکاوم که چه میشد!
آرمین
خب منطقیه که محتاط باشن؛ ادغامهای بزرگ اغلب بدهی و چالش فرهنگی میآرن. اما حضور این نامها یعنی دیگه خرید بزرگ تابو نیست.
توربوام
یعنی واقعاً امکانش بود؟ یا فقط ورقهای روی میز برای آزمون صدا بود؟ به نظرم خیلی چیزا جا نیفتاده هنوز.
رودایکس
وااای، نتفلیکس دنبال دیزنی یا EA؟! هم هیجانانگیز و هم ترسناک... کاش اگه میخواستن میخریدن، با برنامه تر، نه شتابزده
ارسال نظر