8 دقیقه
اوشنز 14: فصل جدید، نه صرفاً نوستالژی
جورج کلونی دنی اوشن را بازمیگرداند — اما با چرخشی تازه. تقریباً دو دهه پس از آخرین قسمت از این فرنچایز، کلونی میگوید اوشنز 14 قصد ندارد یک نمایش سادهٔ نوستالژیک باشد و در عوض به مفهومی بپردازد که هم غافلگیرکننده و هم صمیمی احساس میشود: یک سرقت که توسط تیمی اجرا میشود که مسنتر شدهاند، کمی کندتر اما هنوز به اندازهٔ کافی زیرکاند تا نقشهای هوشمندانه طراحی کنند. این ایده از علاقهٔ کلونی به فیلمهایی مثل کمدی-درام 1979 «Going In Style» شکل گرفته است؛ اثری که با گرما و ظرافت به موضوع پیری، دوستی و جرم میپردازد.
این بازگشتِ دنی اوشن در بستر موضوعاتی مثل کهولت، همدلی میان اعضای گروه و تغییرات زندگی طراحی شده است. کلونی در مصاحبهها به ضرورت پرداختن به واقعیتهای جسمانی و عاطفی بازیگران اشاره کرده و تأکید دارد که هدف ساختن یک فیلم سرقت صرفاً پرهیجان نیست، بلکه نشان دادن تاثیر زمان بر راهحلها، ترفندها و تعاملات شخصیتها هم هست.
با توجه به گرایش فعلی سینما به روایتهای بالغتر و شخصیتمحور، اوشنز 14 میتواند نمونهای از چگونگی مدرنیزه کردن یک فرنچایز قدیمی باشد؛ جایی که تکنیکهای کلاسیک سرقت با دغدغههای انسانی و دغدغههای نسل امروز ترکیب میشود تا یک اثر تازه بسازد.
چه انتظاراتی از داستان باید داشت
قسمت جدید ظاهراً فرمول کلاسیک اوشن را بازتعریف میکند. به جای تعقیب و گریزها و کلاهبرداریهای پرشتاب سهگانهٔ اصلی، اوشنز 14 قرار است نشان دهد یک گروه باتجربه چگونه با محدودیتهای جسمی و زندگیهای تغییریافته سازگار میشود. کلونی شرح پیشفرض داستان را ساده و گویا بیان کرد: گروه همهٔ ترفندها را میداند، اما حالا باید ترفندهای جدیدی اختراع کنند که با واقعیتهای فعلیشان همخوانی داشته باشد.
این تنش میان تجربه و محدودیت زمینهٔ مناسبی برای ترکیب طنز، احساس و ابتکار فراهم میآورد — نگاهی بالغتر به ژانر دزدی و سرقت. همانطور که تماشاگران امروز به دنبال عمق شخصیتی و پیرنگهای مبتکرانهاند، اوشنز 14 میتواند با بهرهگیری از سابقهٔ فرنچایز و افزودن لایههای تازه، مخاطبان قدیم و جدید را هر دو راضی کند.
از منظر فیلمنامه، این رویکرد امکان معرفی عناصر جدیدی مثل برنامهریزی مبتنی بر تکنولوژیهای امروزی، استفادهٔ هوشمندانه از محدودیتها به عنوان نقطه قوت داستانی و پرداختن به موضوعاتی مانند بازآفرینی هویت بعد از دوران اوج را فراهم میکند. درواقع، داستان میتواند نشان دهد چگونه نبوغ و خلاقیت با تجربه ترکیب شده و روشهای نوآورانهای برای غلبه بر موانع فراهم میکند.
بازیگران، نقشهای کوتاه و چهرههای بازگشته
بخش قابل توجهی از گروه بازیگران اصلی انتظار میرود بازگردند. کلونی تأیید کرده که نامهای آشنایی در پروژه حضور دارند: مت دیمون در نقش لینوس کالدوِل، برد پیت در نقش رَستی رایان، جولیا رابرتز در نقش تس اوشن و دان چیدل در نقش بشِر تار. اندی گارسیا نیز گفته که نقش تری بندیکت را دوباره بازی خواهد کرد. با بازگشت بیشتر اعضای تیم اصلی، انتظارات بالا رفته — و در عین حال فشار برای متعادل کردن دینامیکهای محبوب شخصیتها با روایت تازه نیز افزایش مییابد.
حضور این بازیگران شناختهشده، افزون بر جذابیتِ بازگشتِ «گروه»، فرصتهایی برای ایجاد تعاملات تازه میان شخصیتها فراهم میکند؛ تعاملاتی که بر تجربهٔ زندگی، تفاوت نسلی و تغییر ارزشها تأکید دارند. همچنین، فضای مناسبی برای حضور بازیگران جدید و نقشهای کوتاه (cameo) ایجاد میشود که میتوانند به تقویت روایت و افزودن عناصر غافلگیرکننده کمک کنند.
بازگشت برخی شخصیتها مثل لینوس که همیشه نماد جوانی و تردید در برابر زندگی خلافکارانه بوده و رَستی که نمایندهٔ خونسردی و مهارت است، میتواند ترکیب جذابی از تضادها را ایجاد کند؛ تضادهایی که سوژهٔ مرکزی فیلم یعنی تطبیق یک تیم باتجربه با دنیای جدید را برجسته خواهند ساخت.

کارگردان، وضعیت تولید و زمینهٔ صنعتی
گزارشها حاکی از آن است که کمپانی Warner Bros. بودجه را تصویب کرده و کلونی اشاره کرده تولید ممکن است تقریباً در بازهٔ نه تا ده ماه آینده آغاز شود، البته مشروط به هماهنگی برنامهها. استیون سودربرگ، کارگردان سهگانهٔ 2001–2007، این قسمت جدید را کارگردانی نخواهد کرد. نامهایی که در مطبوعات مطرح شدهاند شامل دیوید لیتچ است که بهخاطر Bullet Train و سبک اکشنمحورش شناخته میشود — ترکیبی جذاب برای فیلمی که میخواهد صنعتگری صیقلخورده را با تعلیقِ درونی و محوریت شخصیت ترکیب کند.
این بازسازی (reboot) بازتابدهندهٔ روند گستردهتری در هالیوود است: بازنگری در فرنچایزهای دارای سابقه در حالی که لحن روایت برای بازتاب دادن به بازیگران مسنتر تغییر میکند (نمونهها: Logan Lucky، The Best Exotic Marigold Hotel یا Going In Style). سهگانهٔ اصلی سودربرگ بیش از یک میلیارد دلار در سراسر جهان فروش داشت، بنابراین اوشنز 14 هم تماشاگران ثابت و هم انتظارات بالایی را به همراه دارد.
علاوه بر این، انتخاب کارگردان نشانگر جهتگیری زیباییشناختی فیلم خواهد بود: آیا فیلم به سوی اکشن صیقلی و تسلط فنی حرکت میکند یا قصد دارد کمدیدرام تأملبرانگیزتر و محوریت شخصیت را برجسته کند؟ تا زمان آغاز تولید، گمانهزنیها و احتمالات سوژهٔ اصلی بحثهای رسانهای و اجتماعی خواهند بود.
علاقهٔ اولیهٔ مخاطبان در شبکههای اجتماعی ترکیبی از هیجان برای تجدید دیدارها و کنجکاوی دربارهٔ لحن کلی اثر را نشان میدهد. تحلیلگران صنعت نیز معتقدند یک فیلم سرقت مدرن موفق باید فراتر از تکرار ترفندهای کهنه برود؛ باید به سلیقهٔ معاصر در زمینهٔ عمق شخصیتی و طرحبندیهای خلاقانه پاسخ دهد تا هم نقدهای مثبت دریافت کند و هم به جذب مخاطب عمومی ادامه دهد.

تاریخنگار سینما مارکو جنسن میگوید: «اگر اوشنز 14 به آن زیرکی تلخ و شیرینی که کلونی به آن اشاره دارد گرایش یابد، میتواند تعریف یک دنبالهٔ فرنچایزی را بازنویسی کند. این فقط بازگرداندن گروه نیست — بلکه نشان دادن این است که گروه چگونه با گذر زمان تغییر میکند و در عین حال سرگرمی هوشمندانه و شیک را که مخاطبان انتظارش را دارند ارائه میدهد.»
فراتر از انتخاب بازیگران و مفهوم، انتخاب کارگردان دربارهٔ زیباییشناسی فیلم حرفهای زیادی خواهد زد: اکشنِ براق یا کمدی-دزدیِ تفکربرانگیز. تا آغاز فیلمبرداری، احتمالات و گمانهها سوخت حدسها خواهند بود.
یک سرقت تازه با قهرمانان سالخورده میتواند دقیقاً همان چیزی باشد که فرنچایز نیاز دارد: چهرههای آشنا، پایبندی به ریسکهای داستانی هوشمندانهتر و لحنِ احترامآمیز به گذشته در عین حرکت رو به جلو. از منظر بازاریابی و فروش بلیت، چنین ترکیبی هم برای مخاطبان وفادار جذاب است و هم برای مخاطبان جدیدی که به روایتهای پختهتر علاقهمندند.
از نظر تولیدی، پروژهای مانند اوشنز 14 نیازمند برنامهریزی دقیق است: زمانبندی بازیگران مشهور، مدیریت بدلکاری بر مبنای ایمنی و واقعبینی، انتخاب لوکیشنهایی که ترکیبی از نوستالژی و نوآوری را منتقل کنند و هماهنگی جلوههای ویژهٔ عملی و دیجیتال بهنحوی که با لحن بالغ سازگار باشد. همچنین مشارکت مشاوران پزشکی یا حرکتی برای طراحی صحنههایی که محدودیتهای جسمی را بهصورت باورپذیر و محترمانه نشان دهند، میتواند به کیفیت نهایی کمک کند.
در حوزه موسیقی و طراحی صوتی، انتخاب آهنگساز و سبک موسیقایی که میان حس نوستالژیک و جلوهٔ معاصر تعادل ایجاد کند اهمیت دارد؛ چیزی که هم به خلق فضای دراماتیک کمک کند و هم لحظات طنز و کشمکش را تقویت کند. تصاویر و فیلمبرداری نیز باید بهدنبال سبک بصریای باشند که هم بارِ سادگی و هم برازندگیِ همیشگی اوشن را در خود داشته باشد.
در نهایت، اوشنز 14 فرصتی است برای آزمون مرزهای یک فرنچایز: آیا میتوان هم به اصالت احترام گذاشت و هم داستانی تازه و بالغ خلق کرد؟ پاسخ این سوال در انتخابهای خلاقانهٔ تیم سازنده، کیفیت سناریو، اجرای بازیگران و واکنش مخاطبان و منتقدان نهفته خواهد بود.
بهطور خلاصه، اوشنز 14 میتواند ترکیبی از آشنایی و نوآوری باشد: بازگشت چهرهها، مضامین بالغتر دربارهٔ پیری و دوستی، و دزدیهای هوشمندانهای که از تجربهٔ پیشین بهره میبرند اما برای دنیای امروز بازطراحی میشوند.
منبع: smarti
ارسال نظر