8 دقیقه
خلاصه و نکات برجسته مطالعه
یک مطالعه مشاهدهای بزرگ در دانمارک که بیش از 85,000 بزرگسال را دنبال کرده است، گزارش میدهد که افرادی با شاخص توده بدنی (BMI) بسیار پایین در مقایسه با کسانی که در نیمه تا بالای بازه معمول «سالم» BMI قرار دارند، مرگومیر قابلتوجهی بیشتری دارند. این پژوهش که در نشست سالانه انجمن اروپایی مطالعات دیابت ارائه شد و هنوز داوری همتا نشده است، رابطهای به شکل U بین BMI و مرگومیر کلی شناسایی کرد: بیشترین خطر اضافی در پایینترین مقادیر BMI دیده شد، در حالی که مرگومیر تنها در BMIهای بسیار بالا دوباره افزایش یافت.
به طور مشخص، شرکتکنندگانی که BMI کمتر از 18.5 داشتند، تقریباً سه برابر خطر مرگ زودرس را نسبت به گروه مرجع با BMI بین 22.5–24.9 تجربه کردند. افرادی در انتهای پایین بازه سنتی «سالم» (18.5–19.9) حدود دو برابر خطر داشتند، و حتی کسانی با BMI برابر 20.0–22.4 نیز در مقایسه با گروه مرجع افزایش خطری را نشان دادند (حدود 27٪ بیشتر). در مقابل، افراد در بازههایی که معمولاً اضافهوزن یا چاقی خفیف در نظر گرفته میشوند (25–35) در این کوهورت افزایش معنادار آماری در مرگومیر نشان ندادند؛ تنها کسانی که BMI ≥40 داشتند، خطر قابل توجهی بالاتر (حدود 2.1 برابر) داشتند.
این الگوها فرضهای رایج درباره محافظت یکنواختِ BMI پایین را پیچیده میکنند و سوالاتی درباره چگونگی تفسیر آستانههای BMI در عمل بالینی معاصر و پیامرسانی بهداشت عمومی مطرح میسازند.
زمینه علمی و آنچه BMI اندازه میگیرد
شاخص توده بدنی نسبت سادهای از وزن (کیلوگرم) به توان دوم قد (متر مربع) است که بهعنوان ابزار غربالگری در سطح جمعیت برای دستهبندی وضعیت بدنی (کموزنی، وزن سالم، اضافهوزن و چاقی) طراحی شده است. BMI بهخاطر ارزان و آسان بودن محاسبه، بسیار مورد استفاده قرار میگیرد، اما یک معیار کلی و ناکامل است که بین جرم چربی و جرم لاغر تمایز قائل نمیشود و توزیع چربی (ویسرال در مقابل زیرجلدی)، کیفیت رژیم غذایی، سطح آمادگی جسمانی یا سایر نشانگرهای متابولیک را نمیسنجد.
بهطور تاریخی، آستانههای BMI با استفاده از مجموعه دادههایی توسعه یافتهاند که غالباً شامل مردان سفیدپوست اروپایی بودهاند. در نتیجه، دستهبندیهای استاندارد ممکن است ریسک را در میان گروههای نژادی و قومی مختلف نادرست طبقهبندی کنند. چندین کشور و خدمات بهداشتی اکنون آستانههای BMI را برای جمعیتهای خاصی که شواهدی از الگوهای خطر متفاوت برای دیابت، بیماری قلبی و سایر پیامدها نشان میدهد، تنظیم میکنند.
مکانیزمها: چرا BMI بسیار پایین ممکن است خطر را افزایش دهد
ذخایر فیزیولوژیک و تابآوری در برابر بیماری
جرم بدنی کم میتواند نشاندهنده ذخایر انرژی و مواد مغذی محدود باشد. در طول بیماری حاد، تروما یا استرس طولانیمدت، بدن از ذخایر چربی و عضله برای تأمین نیازهای متابولیک استفاده میکند. افراد با چربی و توده لاغر بسیار کم ممکن است تابآوری کمتری داشته باشند: آنها میتوانند ذخایر خود را سریعتر تخلیه کنند که بهنوبه خود بازیابی، پاسخ ایمنی و تحمل درمانها را مختل میسازد.
کاهش وزن غیر عمدی بهعنوان نشانه بیماری
کاهش وزن غیر ارادی اغلب پیشدرآمد تشخیص بیماریهایی مانند سرطان، عفونتهای مزمن و اختلالات متابولیک از جمله دیابت نوع 1 است. در تحلیلهای کوهورت، BMI پایین بنابراین میتواند هم یک آسیبپذیری علّی باشد و هم علامتی از بیماری پیشینی که خطر مرگ در کوتاهمدت را افزایش میدهد. نویسندگان دانمارکی اذعان دارند که برخی شرکتکنندگان احتمالاً بهمنظور بررسی مشکلات پزشکی مشکوک تصویربرداری و اسکن بدن انجام دادهاند—که میتواند سوگیری علتعکس را وارد کند.
یافتههای کلیدی و پیامدها برای پزشکان و بهداشت عمومی
یافته اصلی — منحنی مرگومیر به شکل U با بیشترین خطر در BMIهای بسیار پایین و بسیار بالا — دو نکته مهم را تقویت میکند: اول، کموزنی بیخطر نیست، بهویژه در بزرگسالان مسن؛ دوم، BMI کمی بالاتر همیشه با مرگومیر بالاتر در جمعیتهای مدرن که تحت مراقبت پزشکی قرار دارند، مترادف نیست. پیشرفت در درمان بیماریهای مرتبط با چاقی (مثلاً کنترل فشار خون بهتر، استاتینها و درمانهای دیابت) ممکن است بازه BMI مرتبط با کمترین مرگومیر را جابجا کند.
نویسندگان پیشنهاد میکنند که دستکم در این کوهورت دانمارکی، بازه BMI بین 22.5–30.0 ممکن است اکنون با کمترین خطر مرگومیر همخوانی داشته باشد. این مشاهده خاص جمعیت مورد مطالعه است و نباید بهطور بیقید و شرط به دیگر گروههای جمعیتی تعمیم داده شود یا تنها راهنمای مراقبت فردی قرار گیرد.

محدودیتها و ملاحظات روششناختی
این مطالعه مشاهدهای و مقدماتی است و دارای چند محدودیت است که باید در نظر گرفته شوند:
- همبستگی و علتعکس: BMI پایین میتواند نشاندهنده بیماری زمینهای باشد که مرگومیر را هدایت میکند، نه اینکه BMI بهطور مستقل علت مرگ باشد. کوهورت شامل شرکتکنندگانی بود که برای مشکلات بهداشتی مشکوک اسکن بالینی انجام دادهاند، که ممکن است نتایج را مغرض کند.
- اندازهگیری واحدی در مقابل تغییرات طولی: یک اندازهگیری منفرد BMI تاریخچه وزن یا کاهش وزن ناخواسته اخیر را در بر نمیگیرد، که هرکدام پیامدهای پیشآگهی متفاوتی دارند.
- قابلیت تعمیم: نمونه دانمارکی است؛ تفاوتهای ژنتیکی، محیطی و سیستمهای مراقبت بهداشتی بدان معناست که یافتهها ممکن است بهطور جهانی قابل اعمال نباشند.
- BMI بهعنوان معیار ناقص: اتکا صرف به BMI، جرم عضلانی، توزیع چربی، سطح آمادگی جسمانی، کیفیت رژیم و عوامل اجتماعی-اقتصادی را که بهطور قابلتأثیری بر نتایج سلامت تأثیر میگذارند، نادیده میگیرد.
با توجه به این محدودیتها، دادهها برای تولید فرضیه آموزنده هستند و تأکید بر نیاز به گنجاندن معیارهای بالینی غنیتر (نشانگرهای بیوشیمیایی خون، تصویربرداری، وضعیت عملکردی، ارزیابی رژیم و فعالیت) هنگام اتخاذ تصمیمات فردی سلامت دارند.
اهمیت برای سیاستگذاری و عمل بالینی
این مطالعه به مجموعهای از شواهد میافزاید که بازنگری در آستانههای سختگیرانه BMI برای تصمیمگیری بالینی را لازم میسازد. بسیاری از سیستمهای مراقبت بهداشتی در حال حاضر از آستانههای BMI برای تعیین دسترسی به درمانها استفاده میکنند (مثلاً واجد شرایط بودن برای برخی جراحیها یا خدمات باروری). اگر آستانههای BMI بهطور دقیق ریسک را در گروههای متنوع منعکس نکنند، میتوانند نتایج نابرابر ایجاد کنند. نویسندگان و مفسران توصیه میکنند که تا حد امکان BMI را با ارزیابیهای تکمیلی ترکیب کنند و هشدار میدهند که از استفاده از BMI بهتنهایی برای تصمیمات حساس اجتناب شود.
دیدگاه کارشناسی
دکتر النا مارتین، ارتباطدهنده علمی و اپیدمیولوژیست، میگوید: "این تحلیل دانمارکی یک تمایل تکرارشونده در سلامت جمعیت را نشان میدهد: معیارهای ساده ارزشمند اما ذاتاً محدودند. BMI یک غربالگری کارآمد است اما معیار قطعی سلامت نیست. از دید بالینی، باید BMI پایین را بهعنوان یک زنگ خطر احتمالی برای سستی یا بیماری زمینهای، بهویژه در سالمندان، تفسیر کنیم و آن را با ارزیابیهای عملکردی و آزمایشگاهی همراه سازیم. در پیامرسانی عمومی نیز مهم است از چارچوب دوگانه اجتناب شود—لاغری همیشه سالم نیست و وزن بالاتر همیشه زیانآور نیست. زمینه اهمیت دارد."
جهتهای پژوهشهای آینده
برای روشن کردن علیت و پیامدهای بالینی، مطالعات آینده باید:
- از طرحهای طولی استفاده کنند که روندهای وزنی و قصد کاهش یا افزایش وزن را دنبال میکنند.
- BMI را با معیارهای ترکیب بدنی (DEXA، بیوالکتریک)، توزیع چربی (محیط کمر، تصویربرداری) و نشانگرهای متابولیک ترکیب کنند.
- ابهامزدایی بر اساس سن، جنس، قومیت و وضعیت همابتلایی را بررسی کنند تا پروفایلهای ریسک ویژه جمعیت تعیین شود.
- مکانیزمهای پیونددهنده BMI پایین با مرگومیر مانند سارکوپنیا، اختلال عملکرد ایمنی و تحمل درمان در بیماریهای مزمن را مطالعه کنند.
چنین کارهایی میتواند راهنماییهایی برای طبقهبندی ریسک دقیقتر و تصمیمگیریهای سیاستی عادلانهتر درباره آستانههای مبتنی بر BMI در مراقبتهای بهداشتی ارائه دهد.
نتیجهگیری
مطالعه کوهورت دانمارکی بر این نکته تأکید میکند که BMI بسیار پایین با افزایش قابلتوجه مرگومیر مرتبط است، در حالی که BMI کمی بالاتر در این جمعیت بهجز در موارد چاقی شدید با افزایش خطر همراه نبود. این نتایج نه محکومکننده و نه تبرئهکننده BMI بهعنوان معیار جهانی سلامت هستند؛ بلکه بر محدودیتهای آن و نیاز به تفسیر دقیقتر تأکید میکنند. پزشکان و عوامل بهداشت عمومی باید BMI پایین را بهعنوان یک نشانه احتمالاً آسیبپذیری در نظر بگیرند، زمینه بالینی گستردهتر را ارزیابی کنند و در جهت ارزیابیهای یکپارچه که آنتروپومتری را با معیارهای متابولیک، عملکردی و عوامل اجتماعی سلامت ترکیب میکنند، گام بردارند. پژوهشهای بیشتر برای تعیین بهترین روش تطبیق آستانههای BMI و راهنماهای بالینی در جمعیتها و ساختارهای مراقبت بهداشتی متنوع لازم است.
منبع: sciencealert
نظرات