غذاهای فوق فرآوری شده: تهدید جهانی سلامت و راهکارها

مجموعه‌ای از مقالات Lancet نشان می‌دهد غذاهای فوق‌فرآوری‌شده به‌سرعت رژیم‌های سنتی را جایگزین می‌کنند و سلامت عمومی را تهدید می‌کنند. راهکارهای سیاستی عملی برای مهار این روند پیشنهاد شده‌اند.

7 نظرات
غذاهای فوق فرآوری شده: تهدید جهانی سلامت و راهکارها

10 دقیقه

مقالات جدید و مهم در نشریه Lancet هشدار می‌دهند که غذاهای فوق‌فرآوری‌شده به‌سرعت در حال کنار زدن الگوهای تغذیه‌ای سنتی در سراسر جهان هستند، کیفیت تغذیه را کاهش می‌دهند و به افزایش بیماری‌های مزمن مرتبط با رژیم غذایی منجر می‌شوند. این موضوع عمدتاً مسأله‌ای مربوط به ضعف اراده فردی نیست؛ بلکه یک چالش سیستمیک در حوزه سلامت عمومی است که توسط صنعتی بسیار پرسود تقویت می‌شود و شامل سازوکارهای تولید، توزیع، و بازاریابی است که انتخاب‌های غذایی را شکل می‌دهد.

چه چیزی «فوق‌فرآوری‌شده» محسوب می‌شود — و چرا اهمیت دارد

غذاهای فوق‌فرآوری‌شده محصولات صنعتی هستند که عمدتاً از مواد استخراج‌شده یا تغییر یافته ساخته می‌شوند و اغلب حاوی افزودنی‌های آرایشی مانند رنگ‌ها، طعم‌دهنده‌ها و شیرین‌کننده‌های غیرقندی‌اند؛ این محصولات معمولاً مقدار ناچیزی از غذای کامل سالم دارند یا اصلاً ندارند. نمونه‌های رایج شامل نوشابه‌ها، تنقلات شور، غذاهای آماده‌برای‌خوردن و بسیاری از غلات صبحانه صنعتی هستند. شناخت دقیق مصادیق غذاهای فوق‌فرآوری‌شده برای سیاست‌گذاری تغذیه و بهبود محیط‌های غذایی اهمیت حیاتی دارد.

غلات صبحانه اغلب از مواد صنعتی و افزودنی‌های آرایشی ساخته می‌شوند.

دانشمندان تغذیه بیشتر از سامانه‌هایی مانند طبقه‌بندی NOVA استفاده می‌کنند تا غذاهای حداقل‌فرآوری‌شده (میوه‌ها، سبزیجات، غلات کامل، گوشت‌های نسبتاً دست‌نخورده) را از محصولات فوق‌فرآوری‌شده تفکیک کنند — و این تفکیک پیامدهای مهمی دارد. محصولات فوق‌فرآوری‌شده برای طعم، بافت و طول عمر قفسه طراحی می‌شوند؛ این ویژگی‌ها به تولیدکنندگان کمک می‌کند تا توزیع و بازاریابی را مقیاس‌کنند، اما در عوض رفتارهای غذایی را تغییر می‌دهد: این محصولات کالری بیشتری در واحد وزن دارند، بسیار خوشمزه و اغلب آسان برای مصرف بیش از حد هستند. در نتیجه، این خوراکی‌ها به‌سرعت سهم رژیم غذایی روزانه را افزایش می‌دهند و الگوهای تغذیه‌ای سنتی را تغییر می‌دهند.

شواهد قوی درباره ارتباط رژیم‌های فوق‌فرآوری‌شده با سلامت نامطلوب

اولین مقاله از مجموعه سه‌گانه Lancet، داده‌های جهانی را گردآوری و نشان می‌دهد که سهم غذاهای فوق‌فرآوری‌شده در رژیم‌های غذایی ملی طی دهه‌ها به‌طور پیوسته افزایش یافته است. در کشورهایی مانند ایالات متحده، بریتانیا، کانادا و استرالیا، محصولات فوق‌فرآوری‌شده از حالا حدود نیمی از دریافت انرژی روزانه را تأمین می‌کنند؛ در مناطقی که نفوذ چنین محصولاتی بسیار بالا است، این خوراکی‌ها عملاً جای رژیم ملی را گرفته‌اند و الگوهای مصرف را به‌طور بنیادین تغییر داده‌اند.

مروری سیستماتیک که در این مجموعه آورده شده است، 104 مطالعه طولی کوهورت را تلفیق کرده و نشان می‌دهد 92 مطالعه از آن‌ها افزایش خطر دست‌کم یک بیماری مزمن مرتبط با مصرف بالای غذاهای فوق‌فرآوری‌شده را گزارش کرده‌اند. متاآنالیزها ارتباطات معناداری را بین مصرف بالا و چاقی، دیابت نوع 2، فشار خون بالا، دیس‌لیپیدمی، بیماری‌های قلبی‌عروقی، بیماری مزمن کلیه، بیماری کرون، افسردگی و مرگ و میر کلی نشان می‌دهند. این شواهد از مطالعات جمعیتی متنوع در جغرافیای گوناگون به‌دست آمده و پشتیبانی روشنی از پیامدهای سلامت عمومی فراهم می‌آورد.

آزمایش‌های بالینی نیز بینش مکانیسمی می‌دهند: زمانی که بزرگسالان رژیم‌هایی غالب بر مواد فوق‌فرآوری‌شده در مقایسه با رژیم‌هایی با همان نسبت‌های درشت‌مغذی اما شامل غذاهای حداقل‌فرآوری‌شده مصرف کردند، شرکت‌کنندگان روزانه حدود 500–800 کالری اضافی از منوی فوق‌فرآوری‌شده دریافت نمودند، وزن و توده چربی آن‌ها افزایش یافت و الگوی غذا خوردن سریع‌تر شد. محرک‌های محتمل این پدیده عبارت‌اند از چگالی انرژی بالاتر، طعم‌پردازی مهندسی‌شده و بافت‌های نرم که موجب گاز‌زدن‌های بزرگ‌تر و سریع‌تر، و کاهش سیگنال‌های سیری می‌شوند؛ این مکانیسم‌ها با شواهد بیولوژیک و رفتاری هم‌راستا هستند و توضیح می‌دهند چرا این محصولات به‌راحتی باعث اضافه‌مصرف می‌شوند.

تحلیل‌های جانبی نیز نشان می‌دهند که آلودگی‌های تغذیه‌ای مانند قند افزوده، نمک و چربی اشباع در محصولات فوق‌فرآوری‌شده بیشتر است و این ترکیبات خطرات متابولیک را تشدید می‌کنند. بنابراین، تمرکز صرف بر یک مؤلفه منفرد (مثلاً کاهش قند یا چربی) کمکی اساسی به حل مشکل ریشه‌ای نمی‌کند؛ بلکه لازم است ساختار کلی محصولات، فرآیندهای تولید و نقش افزودنی‌ها در نظر گرفته شوند.

ابزارهای سیاستی که می‌توانند روند را کند یا معکوس کنند

مجموعه مقالات Lancet گزینه‌های سیاستی عملی را که دولت‌ها می‌توانند همین امروز به‌کار گیرند، مطرح می‌کند. هیچ یک از اقدامات به‌تنهایی مشکل را حل نخواهد کرد؛ موفقیت نیازمند بسته‌های سیاستی هماهنگ و متناسب با زمینه‌های محلی است. چهار حوزه سیاستی برجسته هستند که می‌توانند اثرگذار باشند:

1. بازتعریف آنچه تحت مقررات قرار می‌گیرد

بازفرمولاسیون ساده — مانند جایگزینی قند با شیرین‌کننده‌های غیرقندی یا چربی با مواد شبیه‌ساز چربی — مشکل اصلی را حل نمی‌کند. مقررات‌گذاران می‌توانند به‌جای تمرکز صرف بر یک ماده، غذاهای فوق‌فرآوری‌شده را براساس نشانگرهایی مانند افزودنی‌های صنعتی (رنگ‌ها، طعم‌دهنده‌ها، شیرین‌کننده‌های غیرقندی)، فنون پردازش و سطوح بالای قند، نمک یا چربی اشباع تعریف و محدود کنند. تعیین سقف برای برخی افزودنی‌ها و تصویب یک برچسب رسمی «فوق‌فرآوری‌شده» برای مقاصد قانونی و نظارتی، کار را برای هدف‌گیری محصولات واقعاً مشکل‌ساز آسان‌تر می‌کند. چنین رویکردی می‌تواند به شفافیت، پایش بهتر بازار و اعمال محدودیت‌های هدفمند کمک نماید.

2. بهبود محیط‌های غذایی

  • اجبار به استفاده از برچسب‌های هشدار در جلوی بسته‌بندی که در سطح بین‌المللی شواهد نشان داده‌اند می‌توانند خرید را کاهش دهند و مصرف‌کنندگان را آگاه کنند.
  • حفاظت از کودکان زیر 18 سال در برابر بازاریابی هدفمند دیجیتال و پخش‌شده غذاهای فوق‌فرآوری‌شده؛ این محافظت باید فراتر از ساعت‌های سنتی «برنامه‌های کودکانه» گسترش یابد تا شامل فضای آنلاین و شبکه‌های اجتماعی نیز باشد.
  • اخذ مالیات از نوشیدنی‌های شیرین‌شده دست‌کم به میزان 20٪ و بررسی تصویب عوارض بر برخی اقلام فوق‌فرآوری‌شده؛ درآمدهای حاصل می‌تواند برای یارانه میوه‌ها، سبزیجات و وعده‌های تازه برای خانوارهای کم‌درآمد به‌کار رود.
  • حذف محصولات فوق‌فرآوری‌شده از مدارس، بیمارستان‌ها و نهادهای عمومی و محدود کردن سهم قفسه و نزدیکی آن‌ها به مدارس در محیط‌های خرده‌فروشی.

نمونه‌های جهانی مانند برچسب‌های هشدار تغذیه‌ای در شیلی، مالیات‌های نوشابه در مکزیک و محدودیت‌های بازاریابی به کودکان در چند کشور نشان‌دهنده اثربخشی بالقوه این مداخلات است؛ منتها پیاده‌سازی موفق نیازمند طراحی مناسب، نظارت و انطباق با شرایط فرهنگی و اقتصادی محلی است.

3. مهار قدرت شرکت‌های بزرگ

شرکت‌هایی که در تولید غذاهای فوق‌فرآوری‌شده تخصص دارند، زنجیره‌های تأمین جهانی، بودجه‌های عظیم تبلیغاتی و عملیات‌های لابی‌گری پیچیده‌ای را در اختیار دارند. دولت‌ها می‌توانند سیاست‌های رقابت را تقویت کنند، سهم محصولات فوق‌فرآوری‌شده در سبد محصولات شرکت‌ها را پایش و محدود کنند و اصلاحات مالیاتی را بررسی نمایند تا تمرکز بازار بیش از حد و قدرت انحصاری کاهش یابد. سیاست‌های مؤثر در این حوزه می‌تواند مانع از آن شود که چند بازیگر بزرگ به‌طور نامتناسبی علم و سیاست‌گذاری را شکل دهند.

4. همسو کردن یارانه‌ها و زنجیره‌های تأمین

هدایت مجدد یارانه‌های کشاورزی از سوی کشت‌های مونوکالچر و محصولات کالایی که به‌عنوان ورودی ارزان برای غذاهای فوق‌فرآوری‌شده مورد استفاده قرار می‌گیرند — مانند ذرت، سویا و شکر — به سوی تولید متنوع‌تر و پایدارتر می‌تواند انگیزه‌ها را تغییر دهد. همسوسازی سیاست‌های محیط‌زیستی و تغذیه‌ای (برای مثال پیوند اهداف کاهش پلاستیک و مصرف آب با اهداف تغذیه‌ای) به ایجاد یک سیستم غذایی پایدار کمک می‌کند که در عین حال از رژیم‌های سالم حمایت نماید. بازطراحی زنجیره تأمین برای کاهش ضایعات، بهبود دسترسی به محصولات تازه و کوتاه‌سازی مسیرهای توزیع نقش مهمی در ارتقای امنیت غذایی دارد.

چرا صنعت پیروز می‌ماند — و چگونه می‌توان مقابله کرد

فرافرآوریِ صنایع غذایی یکی از سودآورترین مدل‌های کسب‌وکار در بخش غذا است. شرکت‌های بزرگ چندملیتی بر شبکه‌های بازاریابی، زنجیره‌های تأمین و نفوذ سیاسی تسلط دارند و از این موقعیت برای شکل‌دهی علم، گفتگوی عمومی و سیاست استفاده می‌کنند. این شرکت‌ها هزینه‌های هنگفتی برای تبلیغات صرف می‌کنند — به‌گونه‌ای که در سال 2024 مجموع بودجه تبلیغاتی شرکت‌های پیشرو از کل بودجه عملیاتی سازمان جهانی بهداشت نیز فراتر رفته است — و از یک پرونده روش‌شناختی تکرارشونده شامل لابی‌گری، دعاوی حقوقی، خودنظارتی و حمایت مالی از پژوهش‌ها برای به تأخیر انداختن پاسخ‌های سیاستی استفاده می‌کنند.

بازارها به‌شدت تحت تأثیر برندهای بین‌المللی قرار دارند.

برای مقابله با این نفوذ، مقالات Lancet خواستار یک پاسخ سلامت عمومی جهانی شده‌اند: اعمال مالیات بر تولید غذاهای فوق‌فرآوری‌شده، الزام شرکت‌ها به بازیافت پلاستیک، اجرای تدابیر جلوگیری از تضاد منافع برای حفاظت از فرایندهای سیاست‌گذاری و تحقیق، پایان دادن به اتکا بر خودنظارتی صنعت و ایجاد ائتلاف‌های میان‌بخشی که بتوانند برای تغییرات قانونی و سیاستی فشار وارد کنند. اقدام جمعی بین‌المللی و استانداردسازی مقررات می‌تواند از فرار شرکت‌ها به کشورها یا بازارهایی با مقررات سست جلوگیری کند.

مقالات ما نشان می‌دهند که بدون اقدام هماهنگ، غذاهای فوق‌فرآوری‌شده به جای غذاها و وعده‌های سنتی ادامه خواهند داد و سلامت، فرهنگ، اقتصادها و سیاره را تضعیف خواهند کرد.

دیدگاه کارشناسان

«شواهد به نقطهٔ تغییر رسیده‌اند،» دکتر مایا تامپسون، اپیدمیولوژیست تغذیه در مؤسسه جهانی سیاست غذایی، می‌گوید. «موضوع تقصیر انداختن به مصرف‌کنندگان نیست: مسأله تغییر زمینه‌هایی است که افراد بر اساس آن انتخاب‌های غذایی می‌کنند. سیاست‌های قوی و خوب طراحی شده می‌توانند بازارها را تغییر دهند و گزینه‌های سالم‌تر و حداقل‌فرآوری‌شده را برای همه در دسترس و مقرون‌به‌صرفه‌تر کنند.»

اجرای این سیاست‌ها نیازمند اراده سیاسی، همکاری میان‌بخشی و مشارکت عمومی است. سیاست‌گذاران می‌توانند از اقدامات عملی و شواهدپایه مثل برچسب‌های هشدار، محدودیت‌های تبلیغات برای کودکان، مالیات‌های هدفمند و بازنگری یارانه‌ها شروع کنند — گام‌هایی که تحقیقات نشان داده‌اند مصرف محصولات آسیب‌زا را کاهش داده و محیط‌های غذایی سالم‌تری را تقویت می‌کنند.

در نهایت، حفاظت از سلامت عمومی به معنای مقابله با استراتژی‌های شرکتی است که سود را بر تغذیه و سلامت اولویت می‌دهند. مجموعه مقالات Lancet نشان می‌دهد که یک پاسخ هماهنگ جهانی در حوزه سلامت عمومی — پشتیبانی‌شده توسط قانون، ابزارهای مالی و اقدام جمعی جامعه — اکنون به‌وسیلۀ شواهد توجیه‌پذیر است. زمان اقدام فرا رسیده است؛ هرچه دیرتر عمل شود، هزینه‌های اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی بیشتر خواهد شد.

منبع: sciencealert

ارسال نظر

نظرات

اتو_ر

اگر شرکت‌ها اینقدر قدرتمندن، چطور میشه سیاستای جهانی رو متحد کرد؟ نگرانم، اما خوشحالم که دارد حرف زده میشه

داوین

کمی احساس می‌کنم رسانه‌ها قضیه رو بزرگ میکنن، بعضی شرکت‌ها واقعا تغییر دادن محصول، اما بقیه؟ جای بحث داره...

نیک_

پکِ سیاست‌ها باید باشه، نه یه اقدام تک. بازنگری یارانه، برچسب، محدودیت تبلیغ، همزمان اجرا بشن. ساده نیست، ولی ممکنه

رضا

تو محل کارمون برنامه حذف خوراکی‌های آماده اجرا شد، بچه‌ها اول ناراضی بودن ولی بعد، مصرف میوه بیشتر شد. نتایج واقعی، نه شعار

لابکور

آیا طبقه‌بندی NOVA به اندازه کافی دقیق هست؟ ممکنه بعضی محصولات وسط قرار بگیرن، داده‌ها از همه‌جا قابل تعمیم هستن؟

توربو

منطقش واضحه، تمرکز روی صنعت نه فقط اراده. مالیات و برچسبا جواب میده، البته اجرا سخته

دیتاواو

وای این آمار جدیه؟ نصفِ کالری روزانه از فرآوری شده‌ها؟ یعنی داریم نسل بعد رو با چی بار می‌آریم... چرا زودتر کاری نمیکنیم!!

مطالب مرتبط