بازگشت Men in Black؛ برمنر فیلمنامه و احتمال بازگشت ویل اسمیت

سونی پروژهٔ Men in Black را دوباره فعال کرده و کریس برمنر برای نوشتن فیلمنامه آمده است. احتمال حضور ویل اسمیت وجود دارد اما تصمیم او پس از خواندن فیلمنامه گرفته می‌شود؛ پروژه هنوز در مراحل اولیه است.

نظرات
بازگشت Men in Black؛ برمنر فیلمنامه و احتمال بازگشت ویل اسمیت

10 دقیقه

Men in Black is back in development — and Will Smith may read the script first

استودیو سونی پیکچرز به‌صورت کم‌هجومی پروژه Men in Black را دوباره وارد فاز توسعه فعال کرده است و برای نوشتن قسمت جدید به سراغ یک نام آشنا رفته است، همچنین خبرهایی به گوش می‌رسد که یکی از چهره‌های شناخته‌شدهٔ این فرنچایز ممکن است دوباره بازگردد. منابعی به Deadline گفته‌اند که کریس برمنر — فیلمنامه‌نویس پشت دو قسمت اخیر Bad Boys — برای نگارش قسمت جدید Men in Black استخدام شده است. اگرچه هنوز هیچ فهرست بازیگری رسماً اعلام نشده، منابع داخلی استودیو می‌گویند احتمالاً ویل اسمیت از جمله اولین افرادی خواهد بود که پس از تکمیل پیش‌نویس فیلمنامه آن را دریافت می‌کند.

Where this project stands

این فیلم هنوز در مرحلهٔ ابتدایی توسعه قرار دارد. قراردادهای تولید نهایی نشده‌اند و هیچ کارگردان یا تهیه‌کننده‌ای به‌طور رسمی معرفی نشده است، هرچند به‌طور تاریخی این فرنچایز معمولاً زیر نظر تهیه‌کنندگان والتِر اف. پارکس و لوری مک‌دونالد هدایت شده و در نسخه‌های قبلی استیون اسپیلبرگ به‌عنوان تهیه‌کننده اجرایی نام برده شده است. به‌نظر می‌رسد این پروژه تلاشی از طرف استودیو برای استفاده از یک دارایی ارزشمند سونی (Sony IP) پس از موفقیت‌های بازگردانی فرنچایزها مانند Bad Boys باشد.

در همین چارچوب، تصمیم سونی برای فعال‌کردن دوباره Men in Black همسو باِ سیاست‌های تجاری استودیوها است که به دنبال کاهش ریسک مالی با اتکا به برندهای شناخته‌شده‌اند. فرایند توسعه شامل جلسات خلاقانه، نوشتن چندین پیش‌نویس، و مذاکرات اولیه با سرمایه‌گذاران و شرکا خواهد بود؛ این مراحل معمولاً چند ماه تا یک سال طول می‌کشد تا به قرارداد تولید، انتخاب کارگردان و برنامه‌ریزی تولید منجر شود.

What we know about the script and Smith's potential role

جزئیات داستان فعلاً محرمانه نگه داشته شده است. منابع تأکید می‌کنند که ویل اسمیت هنوز تعهدی نداده و تصمیم‌گیری نهایی او پس از خواندن فیلمنامهٔ برمنر خواهد بود. نشانه‌های اولیه حاکی از آن است که شخصیت «مامور J» (Agent J) در پیش‌نویس اولیه حضور دارد — اما مشخص نیست آیا اسمیت به‌عنوان نقش اصلی بازمی‌گردد یا در نقش حمایتی/منتور مانند نمونه‌های «لیگاسی» (legacy casting) دیده‌شده در آثاری مثل Creed ظاهر می‌شود.

در عمل، گزینه‌های مختلفی پیشِ روی سازندگان است: حفظ تمرکز روی زوج کلاسیک Agent J و Agent K، انتقال تمرکز به قهرمان جدید با حضور کوتاه یا نقش مشاوره‌ای J، یا خلق یک روایت موازی که ساختار سازمانی Men in Black را گسترش دهد. هرکدام از این رویکردها پیامدهای متفاوتی برای جذب مخاطب، بازاریابی بین‌المللی و هزینه‌های تولید خواهند داشت.

از منظر مذاکرات قراردادی، ارائه فیلمنامه‌ای که هم روح نسخهٔ اصلی را حفظ کند و هم عناصر نوآورانهٔ علمی-تخیلی و طنز معاصر را داشته باشد، کلیدی است؛ این نوع متن شانس بیشتری برای موافقت بازیگران قدیمی و جذب تماشاگران جدید خواهد داشت.

Why Sony is revisiting MIB now

زمان‌بندی سونی با روند گسترده‌تری در هالیوود هم‌راستا است: استودیوها در پی بهره‌برداری از برندهای قدیمی برای کسب امنیت مالی و تحریک حس نوستالژی مخاطب هستند. Men in Black همچنان یکی از پرسودترین فرنچایزهای سونی به‌شمار می‌آید. فیلم اصلی 1997 به کارگردانی بری ساننفلد و برگرفته از کمیک لوول کانینگهام، الگویی براق، طنزآمیز و آمیخته با عناصر علمی-تخیلی را شکل داد که در مقام یک اکشن-کمدی جای خود را باز کرد. در مجموع تیم نخست و اسپین‌آف 2019 با عنوان MIB: International، فرنچایز حدود 1.904 میلیارد دلار در سراسر جهان فروش داشته — آماری که انگیزهٔ قوی‌ای برای سونی فراهم می‌کند تا بار دیگر این دارایی فکری (IP) را فعال کند.

تحلیل اقتصادی این اقدام نشان می‌دهد که بازگشت به یک برند شناخته‌شده، در صورت طراحی درست بازاریابی و انتخاب بازیگران، می‌تواند هزینهٔ بازاریابی را کاهش دهد و نرخ تبدیل تماشاگران جهانی را بالا ببرد. هم‌زمان، تمرکز سونی بر حفظ کیفیت فیلمنامه و خلق تجربه‌ای تازه برای مخاطبانی است که با انتظارات بالایی نسبت به دنیای MIB بازمی‌گردند.

علاوه بر جنبهٔ تجاری، ارزش بازاریابی بین‌المللی فرنچایز برای سونی مهم است؛ یک پروژهٔ موفق می‌تواند همکاری‌های بین‌المللی، فروش حق پخش استریم و قراردادهای کالاهای جانبی را گسترش دهد.

Chris Bremner: a trusted hand at Sony

کریس برمنر پس از نگارش فیلمنامهٔ دو قسمت اخیر Bad Boys به همکار تکراری استودیو تبدیل شده است؛ این دو فیلم مجموعاً 837.1 میلیون دلار در جهان فروش داشتند. او همچنین نویسندهٔ طرح اکشن Netflix با عنوان Fast & Loose بوده که ارتباطاتی با ویل اسمیت به‌عنوان بازیگر احتمالی دارد. سبک نویسندگی برمنر شامل صحنه‌های پرانرژی اکشن، ضرب‌آهنگ‌های کمدی و تمرکز بر منازعات شخصیتی است — ویژگی‌هایی که با لحن شناخته‌شدهٔ Men in Black همخوانی دارد.

در سطح فنی، تجربهٔ برمنر در نگارش فیلم‌های اکشن-کمدی به او امکان می‌دهد تعادل میان جلوه‌های بصری، دیالوگ‌های طنزآمیز و قوس‌های دراماتیک شخصیت‌ها را حفظ کند؛ عواملی که برای بازسازی موفق یک فرنچایز قدیمی حیاتی‌اند. علاوه بر این، سابقهٔ همکاری با بازیگران ستاره و کار کردن در پروژه‌های بزرگ به او کمک می‌کند تا نوشتاری را ارائه دهد که هم برای بازیگران جذاب باشد و هم قابلیت تبدیل شدن به محصول بازارپسند را داشته باشد.

با این حال، نویسنده برای موفقیت نهایی نیازمند همکاری نزدیک با تیم تولید و کارگردان است تا ایده‌هایی برای جلوه‌های بصری بیگانه‌ها، طراحی سازمانی آژانس MIB و چگونگی تلفیق طنز و مفاهیم علمی-تخیلی مدرن را به‌طور دقیق منتقل کند.

Context, comparisons, and risks

بازراه‌اندازی (reboot) و دنباله‌های ارثی (legacy sequels) شمشیری دولبه‌اند. از یک طرف، آن‌ها شناخت پیش‌ساختهٔ برند و پتانسیل قابل پیش‌بینیٔ باکس آفیس را به همراه دارند؛ نمونهٔ خوب این موضوع بازگشت Bad Boys است که نشان داد چگونه علاقهٔ مخاطبان به نام‌های آشنا می‌تواند به فروش قابل‌توجه منجر شود. از طرف دیگر، ریسک خستگی فرنچایز یا بازآفرینی‌های موردانتقاد نیز وجود دارد، همان‌طور که واکنش‌ها به MIB: International نسبتاً مختلط بود.

یک نسخهٔ جدید هوشمند از Men in Black می‌تواند دنیای فرنچایز را به‌روز کند — با ارتقای طراحی بیگانه‌ها، گسترش اسطوره‌شناسی آژانس و تعادل میان طنز و موضوعات علمی-تخیلی معاصر مانند هوش مصنوعی، تنوع بین‌سیاره‌ای و پیامدهای سیاست‌گذاری بین‌جهانی. تمرکز بر شخصیت‌پردازی و شیمی میان بازیگران نیز باید اولویت باشد؛ یکی از نقاط قوت نسخه‌های قبلی همان تعامل الکترونیکی طنزآمیز و دینامیک میان Agent J و Agent K بود.

علاوه بر ریسک‌های هنری، ریسک‌های تجاری و بازاریابی نیز مطرح‌اند: چگونه استودیو می‌تواند هم طرفداران قدیمی را راضی نگه دارد و هم مخاطبان جوان‌تر را جذب کند؟ آیا سرمایه‌گذاری در جلوه‌های ویژهٔ نوآورانه و طراحی کاراکترهای بیگانه جواب خواهد داد یا بهتر است روی روایت و دیالوگ تمرکز شود؟ انتخاب درست در این زمینه‌ها تفاوت میان موفقیت تجاری و شکست انتقادی را رقم می‌زند.

بحث‌های طرفداران در فضای مجازی نشان می‌دهد خواسته‌ها متنوع‌اند: برخی خواهان بازگشت کامل به رهبری ویل اسمیت هستند، گروهی دیگر ترجیح می‌دهند یک بازیگر جدید نقش اصلی را برعهده بگیرد و Agent J تنها نقش کوتاه یا مربی را داشته باشد. شور و اشتیاق اجتماعی قابل‌توجه است اما با احتیاط همراه؛ جذابیت فرنچایز همیشه از شیمی میان بازیگران و تضاد بازیگوشانهٔ بین رازآمیز بودن بوروکراسی و عجیبت‌های کیهانی ناشی شده است.

منتقدان نیز دیدگاه‌های محافظه‌کارانه‌ای دارند. به‌عنوان مثال، آنا کولاکس (Anna Kovacs) منتقد سینمایی می‌گوید: «اگر سونی می‌خواهد کار را درست انجام دهد، نیاز به فیلمنامه‌ای دارد که ترکیب شوخ‌طبعی و جهان‌سازی نسخهٔ اصلی را محترم بشمارد و در عین حال چیزی تازه ارائه دهد.» او ادامه می‌دهد: «کارهای قبلی برمنر نشان می‌دهد او می‌تواند با طنز و احساس کار کند، اما MIB نیاز به اختراعات علمی-تخیلی هوشمندانه‌تری فراتر از صرف صحنه‌های اکشن دارد.» این نوع نقدها نشان می‌دهد که منتقدان از خلاقیت داستانی و نوآوری و نه صرفاً نام‌های بزرگ استقبال می‌کنند.

Trivia and behind-the-scenes note

Men in Black در اصل از یک کتاب کمیک نوشتهٔ لوول کانینگهام (منتشرشده توسط Aircel/Malibu) اقتباس شده است و فیلم 1997 بری ساننفلد کمک کرد تا هویت بصری فرنچایز شکل بگیرد — کت و شلوارهای مشکی، نورافکن خاطره‌انگیز معروف به neuralyzer و حال‌وهوای بی‌تکلف، ماموران آرام ولی با استایل از جملهٔ شاخصه‌های بصری ماندگار بودند.

در پشت صحنهٔ تولید اولیه، انتخاب طراحی بیگانه‌ها، موسیقی متن و ترکیب بازیگران نقش مهمی در تثبیت سبک بصری اثر داشت. نسخه‌های بعدی تلاش کردند هویت فرنچایز را گسترش دهند، اما هرکدام در سطحی متفاوت مورد استقبال عموم قرار گرفتند؛ این تجربه‌ها برای تیم جدید ارزش‌آموزی فراهم می‌کنند تا از اشتباهات گذشته پرهیز کنند و نقاط قوت را تقویت نمایند.

پروژهٔ جدید Men in Black سونی همچنان داستانی در حال تحول است. با برمنر پشت کیبورد و احتمال حضور دوبارهٔ ویل اسمیت، طرفداران دلیلی برای خوش‌بینی دارند — اما همه چیز به فیلمنامه بستگی دارد و اینکه استودیو چگونه تصمیم به جای‌دهی شخصیت‌های ارثی (legacy characters) در چشم‌انداز مدرن یک فرنچایز می‌گیرد. در نهایت، موفقیت این پروژه وابسته به توازن میان احترام به میراث بصری و داستانی مجموعه و اضافه‌کردن نوآوری‌های خلاقانه و فنی خواهد بود.

نکتهٔ تکمیلی برای علاقه‌مندان به جزئیات فنی: اگر تیم تولید خواهان جذب بازار جهانی باشد، لازم است طراحی‌های جدید بیگانه‌ها و فناوری‌های MIB با فرهنگ‌های بصری متنوع سازگار شود تا در بازاریابی بین‌المللی و انتشار جهانی مؤثرتر عمل کند. همچنین بهره‌گیری از جلوه‌های بصری ترکیبی (VFX و practical effects) می‌تواند همواره هزینه‌ها را کنترل کرده و در عین حال احساس ملموسی به موجودات و فناوری‌ها بدهد.

در حوزهٔ بازاریابی، سونی احتمالاً از استراتژی‌های چندکاناله شامل تریلرهای هدفمند، حضور در فستیوال‌های بین‌المللی، همکاری با پلتفرم‌های استریم و عرضهٔ محصولات جانبی (merchandising) استفاده خواهد کرد. همهٔ این اقدامات به شرطی مفید خواهند بود که پیام‌ِ بازاریابی همسو با دید خلاقانهٔ فیلم و انتظارات مخاطبان باشد.

در مجموع، بازگشت Men in Black می‌تواند فرصتی برای بازتعریف یک برند بزرگ سینمایی باشد؛ فرصتی که اگر با فیلمنامه‌ای محکم، انتخاب بازیگری مناسب و رویکردی مدرن همراه شود، زمینه‌ساز فصل جدیدی برای فرنچایز خواهد شد.

منبع: smarti

ارسال نظر

نظرات

مطالب مرتبط