7 دقیقه
درگذشت یک افسانه: بریژیت باردو (1934–2025)
بریژیت باردو، بازیگر و خوانندهٔ فرانسوی و یکی از شاخصهای برجستهٔ مد و سینمای پساجنگ که نقشی تعیینکننده در بازتعریف تصویر زنانه در سینمای جهانی ایفا کرد، در ۹۱ سالگی درگذشت. این خبر توسط برونو ژاکلان از بنیاد بریژیت باردو برای رفاه و حمایت از حیوانات تأیید شد؛ او در منزل خود در جنوب فرانسه از دنیا رفت. تا زمان انتشار این خبر، مقامهای رسمی دلیل مشخصی برای مرگ اعلام نکردهاند. باردو ماه گذشته برای مدت کوتاهی بستری شده بود، اما جزئیات مربوط به مراسم خاکسپاری یا یادبود هنوز منتشر نشده است. این رخداد بار دیگر توجه عمومی را به زندگی حرفهای و شخصی او، از سینما و مُد تا فعاليتهاي حقوق حیوانات، جلب کرده است.
حضور جسورانه در پردهٔ نقرهای که سینمای جهان را تغییر داد
باردو در دههٔ ۱۹۵۰ با مجموعهای از فیلمهای جسورانهٔ اروپایی که بسیاری از آنها توسط همسر اولش، راجر وادیم، کارگردانی شده بودند، به شهرت بینالمللی رسید. نقطهٔ عطف کار او فیلمِ ۱۹۵۶ «و خدا زن را آفرید» (Et Dieu… créa la femme) بود؛ فیلمی که اگرچه در فرانسه بازخوردی متوسط داشت، اما در سطح جهانی به یک موفقیت باکسآفیس تبدیل شد و درآمد تقریباً ۸.۵ میلیون دلاری داشت و باردو را به ستارهای جهانی بدل کرد. شخصیت سینمایی او—بلوند، جوان، همزمان اغواگر و بهظاهر معصوم—گزینهای متفاوت در برابر چهرههایی مانند مارلین مونرو و ظرافت شهری آدری هپبرن ارائه کرد؛ تضادی که به بازتعریف دستور زبان بصری ستارهسازی زنان در سینما کمک کرد.
همکاریهای باردو با فیلمسازان صاحب سبک نشان میداد که او فراتر از نقشِ صرفِ نماد جنسی هم آرزوهایی دارد. فیلم «تحقیر» (Le Mépris) ساختهٔ ژان-لوک گدار نمونهای از تلاش برای نمایش گسترهٔ بازیگری او است که همچنان از منظر نقدی بهعنوان اثری مهم مورد توجه قرار میگیرد؛ در حالی که «ویوا ماریا!» او را برای مخاطبان انگلیسیزبان معرفی کرد و نامزدی جایزهٔ بفتا را برایش به ارمغان آورد. با این همه، تلاشهای باردو برای جدی گرفته شدن بهعنوان یک بازیگر دراماتیک نتایجی متنوع داشت؛ محبوبیت تجاری و تصویر فرهنگیاش گاهی از بازنگری نقادانه پیشی گرفت و نقدهای حرفهای نتوانستند همیشه با محبوبیت مردمی او همگام شوند. در عین حال، این نکته نیز مهم است که حضور او در کارگردانی فیلمهایی با زبان و فرم نوآورانه، موجب شد تا باردو بخشی از تحولات هنری و جریانهای تازهٔ سینمای اروپا در دهههای ۵۰ و ۶۰ باشد.

از ستارهٔ باکسآفیس تا چهرهٔ جنجالبرانگیز عمومی
در اواخر دههٔ ۱۹۵۰ و در طول دههٔ ۱۹۶۰، باردو از پردرآمدترین بازیگران فرانسه بود و در فیلمهای محبوبی همچون «عروس خیلی زیباست» (La Mariée est trop belle)، «شب وقتی آسمان فرو ریخت» و پروژههای پرفروشتری مانند «شالاکو»—یک وسترن با حضور شان کانری—بازی کرد. بعد از آخرین حضورهای سینماییاش در سال ۱۹۷۳، عملاً از عرصهٔ فیلم فاصله گرفت و زندگی عمومیاش را به موسیقی، مدلینگ و بهویژه فعالیتهای حقوق حیوانات معطوف کرد. بنیاد بریژیت باردو که بعدها تأسیس شد، نقش محوری در هویت او خارج از سینما یافت و فعالیتهای محافظت از حیوانات به بخشی جداییناپذیر از میراث او تبدیل شد؛ میراثی که زمینهٔ گفتگو دربارهٔ حفاظت از محیط زیست و رفاه حیوانات در فرانسه و فراتر از آن را گسترش داد.
زندگی خصوصی باردو نیز به اندازهٔ آثار سینماییاش عمومی بود. روابط و ازدواجهای او—بهویژه با راجر وادیم، سپس با صنعتگر و چهرهٔ اجتماعی گونتر زاکس در دههٔ ۱۹۶۰، و بعدها با برنار دورمال در ۱۹۹۳—همچنان تیتر اخبار را در بر داشت. در دهههای بعد، او بهخاطر دیدگاههای سیاسی صریح و گاه جنجالیاش تبدیل به شخصیتی قطبیکننده شد؛ مواضعش نسبت به مهاجرت و سیاست اجتماعی در فرانسه نقدها و بحثهای بسیاری به دنبال داشت و به پیچیدگی میراث فرهنگی او افزود. این تضاد بین نقش او بهعنوان آیکون سینمایی و فعال حقوق حیوانات از یک سو و بیانات جنجالیاش از سوی دیگر، باعث شد تا نسلهای جدید بهطرزی متناقض به او نگاه کنند.
تأثیر، مقایسهها و نکات جالب
از منظر فرهنگی، باردو در شکستن تابوهای مربوط به نمایش جنسیّت زنانه روی پرده نقش داشت و به کاهش سانسور در سینما کمک کرد؛ تأثیری که نه تنها سینمای اروپا، بلکه فیلمهای آمریکایی را در دههٔ ۱۹۶۰ و پس از آن تحت تأثیر قرار داد. در قیاس با معاصرانش، او حضوری خامتر و جنسیتر در پرده داشت؛ برخلاف ظرافت آدری هپبرن و جذابیت تراژیک مارلین مونرو، باردو ترکیبی از شهوانیت و آسیبپذیری نشان میداد که توجهها را به خود جلب میکرد و فرم تازهای از زنانهگی را در تصویر سینمایی جا انداخت. طرفداران او هنوز هم باردو را بهعنوان یک نماد مد تحسین میکنند: چتریهای معروف، آرایش دودی چشم و سیلوئتهای ساده و راحت او الهامبخش طراحان مد بوده و در فرهنگ بصری معاصر بازتاب دارد.
نکات جالب: موفقیت بینالمللی «و خدا زن را آفرید» نقشی کلیدی در معرفی جذابیت اروپایی به بازارهای جهانی داشت؛ «ویوا ماریا!» باردو را در کنار ژان مورائو در یک زوج کمدی-انقلابی قرار داد که ترکیب طنز و ماجراجویی را به نمایش میگذاشت؛ و نامزدی بفتا برای باردو نشاندهندهٔ جذابیت بینفرهنگی او بود که از مرزهای سینمای فرانسوی فراتر رفت. علاوه بر این، همکاری او با فیلمسازان مطرح اروپایی، از جمله مشارکت در فیلمهایی با ساختار روایت تجربی، به تثبیت جایگاه او بهعنوان یک چهرهٔ مهم در تاریخ سینمای اروپا کمک کرد.
«باردو صرفاً یک تصویر نبود—او نحوهٔ نمایش همزمان تمایل و معصومیت در سینما را دگرگون کرد»، میگوید مارک دلکروآ، تاریخنگار سینما. «فیلمهای او در تقاطع ستارهسازی تجاری و تحولهای هنری دههٔ ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ قرار دارند، و این تنش است که هنوز دربارهٔ او صحبت میکنیم.»
درگذشت او فصل نهایی یکی از درخشانترین و پیچیدهترین حضورهای پردهای قرن بیستم را بست—یک هنرمند که آثارش مخاطبان را وادار به بازاندیشی دربارهٔ هنجارهای سینمایی کرد، هرچند زندگی بعدیاش خود موضوع منازعه و بحث شد. برای دوستداران سینما، بریژیت باردو هم نمادی از تحولات یک دوره و هم یادآوری این نکته است که ستارهسازی غالباً با تناقضهای فرهنگی همراه است. میراث او، ترکیبی از نفوذ در صنعت فیلم، جایگاه در تاریخ مد و تعهد به حقوق حیوانات، مجموعهای پیچیده و چندوجهی است که همچنان موضوع بررسی و تحلیل در نقدهای سینمایی، مطالعات فرهنگی و تاریخ هنرهای نمایشی باقی خواهد ماند.
منبع: smarti
ارسال نظر