8 دقیقه
آرتور هایز نظر خود را درباره مسیرهای قیمتی بیتکوین بیان میکند
آرتور هایز، مدیرعامل سابق بیتمکس (BitMEX)، تحلیلی تازه درباره چشمانداز قیمت بیتکوین منتشر کرده و معتقد است که قیمت بیتکوین تا سال ۲۰۲۸ بهطور قابلتوجهی بالاتر خواهد رفت، اما ایده رسیدن به رقم اغواکنندهٔ ۳.۴ میلیون دلار بهازای هر کوین را رد میکند. او دیدگاههای خود را در چارچوب احتمال بازگشت سیاستهای پولی تسهیلی گسترده در ایالات متحده تحت دولت احتمالی ترامپ بیان کرده و توضیح داده که چگونه این تغییرات میتواند ساختار نقدینگی، اعتبار (credit) و در نهایت بازارهای رمزارزی را دگرگون سازد.
چرا هایز فکر میکند بیتکوین صعود خواهد کرد—اما نه تا ۳.۴ میلیون دلار
در یک نوشتهٔ اخیر در ساباستک با عنوان «چهار، هفت» ("Four, Seven")، هایز رابطهٔ بین رشد اعتبار و افزایش قیمت بیتکوین را دوباره بررسی کرده است. او با مراجعه به نسبتهای تاریخی یک محاسبهٔ نظری انجام میدهد که نشان میدهد اگر شیب تاریخی بین رشد اعتبار و افزایش قیمت بیتکوین دقیقاً تکرار شود، در نسخهٔ ریاضیاتی میتوان به عدد ۳.۴ میلیون دلار برای بیتکوین در سال ۲۰۲۸ رسید. هایز صراحتاً تأکید میکند که این محاسبه جنبهٔ تمثیلی و فرضی دارد و آن را بهعنوان یک پیشبینی قطعی ارائه نمیدهد: نتیجه در کاغذ ممکن است ولی او آن را بهعنوان یک پیشبینی محکم نامحتمل میداند.
رشد اعتبار در برابر قیمت BTC: محاسبه و محدودیتها
هایز به یک شیب تاریخی تقریباً برابر با ۰.۱۹ اشاره کرده—یعنی درصد افزایش قیمت بیتکوین در مقابل درصد رشد اعتبار بهطور تاریخی حول همین عدد نوسان داشته است. وقتی این ضریب را به آینده تعمیم میدهیم، نتیجهٔ بسیار صعودی ۳.۴ میلیون دلاری پدیدار میشود که تیترساز شد. با این حال، هایز هشدار میدهد که دینامیک رشد اعتبار، ساختار بازار و رفتار سرمایهگذاران از دورههای قبلی تغییر کردهاند؛ بنابراین تکرار یکبهیک شیبهای گذشته چندان قطعی نیست. از منظر فنی، شیب ۰.۱۹ ممکن است تحت تأثیر عوامل جدیدی مانند نفوذ نهادی، محصولات مالی مبتنی بر رمزارز، مقررات تازه، و تغییر در نسبت عرضه و تقاضا قرار گیرد.
سیاست، سیاستورزی و روایت نقدینگی
نقطهٔ مرکزی تز هایز این است که یک دولت ترامپ احتمالاً از تسهیل پولی قویتری حمایت خواهد کرد. او استدلال میکند که حفظ قدرت خرید نخبگان اقتصادی و اهداف ژئوپلیتیکی میتواند منجر به تخصیص اعتبار در مقیاس وسیع شود. هایز احتمال هماهنگی نزدیک بین خزانهداری و فدرال رزرو را برجسته میکند و میگوید که انتصابات سیاسی کلیدی نقش مهمی در سوق دادن سیاستهای فدرال رزرو به سمت شرایط مالی آسانتر ایفا خواهند کرد. او همچنین به نحوهٔ تغییر ترکیب تیمهای اقتصادی، مدیران بانک مرکزی و مشاوران سیاستگذاری اشاره میکند که میتواند افق تصمیمگیری پولی را تغییر دهد.

دادههای هیئت فرمانداران فدرال رزرو
هایز همچنین به بحثهای جاری سیاستی و اختلافنظرهای دربارهٔ انتصابات و سازوکارها بهعنوان سیگنالهای اولیهٔ تغییر استراتژی پولی در ایالات متحده اشاره کرده است. او معتقد است چنین تغییراتی میتواند نقدینگی را در سراسر بازارها افزایش دهد و یک باد پشتی ساختاری برای بیتکوین بهعنوان ذخیره ارزش و پوشش تورم ایجاد کند. از منظر اقتصاد کلان، ترکیبی از افزایش پایه پولی، کاهش نرخهای بهره موثر و گسترش اعتبار بانکی یا اعتبارات دولتی میتواند جریان نقدینگی را به داراییهای ریسکپذیر از جمله بازار رمزارزها هدایت کند.
چقدر امکانپذیر است که یک رالی بیتکوین ناشی از نقدینگی رخ دهد؟
اگرچه بسیاری از سرمایهگذاران رمزارز از تسهیل شرایط مالی استقبال میکنند، نه همهٔ تحلیلگران در مورد اندازه یا زمانبندی یک رالی احتمالی بیتکوین اتفاق نظر دارند. برخی پژوهشگران بازار استدلال میکنند که روایتهای سادهٔ نقدینگی، شبکهٔ پیچیدهای از نیروهای نظارتی، اقتصاد کلان و جریان سرمایه را که ارزشگذاری رمزارزها را تعیین میکنند، بیشازحد سادهسازی میکنند. بهعنوان مثال، همگرایی جریانهای صندوقی، مقررات ضدپولشویی، نفوذ اوراق مشتقه، و تغییرات در عرضهٔ دلاریِ استیبلکوینها همه میتوانند نقش تعیینکنندهای داشته باشند. هایز عدم قطعیت را اذعان میکند و تنها میگوید که بیتکوین تا سال ۲۰۲۸ «بهطور قابلتوجهی بالاتر» از سطح فعلی معامله خواهد شد—نه لزوماً در مرز افراطی ۳.۴ میلیون دلار.
سابقهٔ هایز و دیدگاههای مقابل
هایز قبلاً اهداف هفترقمی برای بیتکوین مطرح کرده است؛ از جمله پیشبینی یک میلیون دلاری برای ۲۰۲۸ که بر اساس مباحثی مانند کنترل سرمایه و بازگشت سرمایههای بینالمللی استوار بود. او در مارس گذشته توسط رئیسجمهور ترامپ مورد عفو قرار گرفت، موضوعی که او در اظهارنظرهای عمومی خود به آن ارجاع داده است. با این حال، صداهای دیگر در صنعت نسبت به پیشبینیهای تکعاملی خوشبین نیستند. بهعنوان نمونه، تحلیلگران در شرکتهای مدیریت دارایی رمزارزی مطرح استدلال کردهاند که تکیه صرف بر استدلالهای نقدینگی برای توضیح حرکات قیمتی چندتریلیوندلاری ناکافی است؛ آنها بر اهمیت عوامل مکملی مانند پذیرش نهادی، توسعهٔ بازارهای تامین مالی، زیرساختهای نگهداری امن (custody)، و چشماندازهای مقرراتی تأکید دارند.
این برای معاملهگران و دارندگان بلندمدت چه معنایی دارد؟
سرمایهگذارانی که پیشبینیهای قیمتی بیتکوین را دنبال میکنند باید نتایج مدلها را بهعنوان شاخصهای جهتگیری (directional) و نه قضیههایی قطعی در نظر بگیرند. نکتهٔ اصلی هایز این است که گسترش عرضهٔ پول و اعتبار آزادتر میتواند بهطور معناداری بازارهای رمزارزی را بالا ببرد، اما بسیاری متغیرها تعیین میکنند که این تأثیر چگونه و چه زمانی بروز کند. مدیریت ریسک، تنوع در مواجهه با زیرساختهای رمزارزی (از جمله صرافیها، بازارهای مشتقه، و خدمات نگهداری) و توجه به سیگنالهای کلان مانند دادههای تورم، آمار اشتغال، و سیاست پولی، برای شرکتکنندگان بازار که ممکن است از نوسانات و فرصتهای صعودی تا ۲۰۲۸ بهرهمند شوند، ضروری باقی میماند.
از منظر عملی، معاملهگران کوتاهمدت باید به نحوهٔ تعامل جریان نقدینگی با ابزارهای مشتقه (فیوچرز، آپشن، و نرخهای تامین مالی) توجه کنند، در حالی که سرمایهگذاران بلندمدت باید بر مدیریت موقعیت، سقف و کفسازی سرمایهگذاری و ارزیابی پتانسیلهای تسری ریسک سیستماتیک تمرکز کنند. علاوه بر این، سرمایهگذاران خرد و نهادی باید سناریوهای متفاوتی را بر اساس شدت تسهیل پولی، واکنشهای نظارتی و نرخ پذیرش تکنولوژی در نظر داشته باشند.
در نهایت، هایز انتظار دارد که قیمت بیتکوین طی سه سال آینده بهصورت معناداری بالاتر رود و این رشد را تا حد زیادی مرهون تغییرات کلان نقدینگی و سیاستگذاری میداند. اینکه بازارها تا چه حد به برآوردهای افراطی ریاضیاتی همگرا شوند، پرسشی است که معاملهگران، سیاستگذاران و تحلیلگران با دقت دنبال خواهند کرد؛ زیرا پاسخ آن مستلزم پایش متغیرهای متعدد از جمله سیاست پولی، جریان سرمایه، نوآوریهای ساختاری در بازار و تحولات مقرراتی خواهد بود.
افزون بر این، برای بسامانسازی یک تحلیل جامع نیاز به پیگیری شاخصهای درونزنجیرهای (on-chain) مانند نسبت عرضه در آدرسهای بلندمدت، جریان خالص استیبلکوینها به صرافیها، حجم تراکنشهای بزرگ و دادههای مشتقات وجود دارد. این دادهها میتوانند همراه با شاخصهای خارجزنجیرهای مانند ترازنامههای بانک مرکزی، روند عرضه پول (M2، پایه پولی)، و آمارهای اعتباردهی بانکی به سرمایهگذاران کمک کنند تا سناریوهای محتمل را بهتر وزن کنند. همچنین توجه به رویدادهای تعیینکنندهٔ ساختاری مثل هاوینگ بیتکوین، ورود ETFهای اسپات بیتکوین و تغییرات بزرگ در بازارهای اوراق مشتقه میتواند تصویر دقیقتری از پویایی قیمتی پیش رو ارائه کند.
همچنین نباید نقش مقررات بینالمللی و تصمیمات کلان در حوزههایی مانند مالیات، کنترل سرمایه، یا ممنوعیتها را دستکم گرفت، زیرا چنین تصمیماتی میتوانند جابجایی سرمایه بین بازارهای منطقهای و تقاضای نقطهای برای بیتکوین را بهطور قابلتوجهی تغییر دهند. در مجموع، ترکیب تحلیل کمی (quantitative)، تحلیل کلان (macro)، و تحلیل ساختاری بازار برای ساخت یک چارچوب قوی تصمیمگیری ضروری است—چیزی که هایز نیز بهطور ضمنی به آن اشاره دارد هرچند که تمرکز او بیشتر بر زاویهٔ نقدینگی و سیاست پولی است.
منبع: cointelegraph
نظرات