10 دقیقه
مدیر اجرایی بیتگت: چرا فصل گسترده آلتکوینها در این چرخه بعید بهنظر میرسد
ویگار اوسیزاده، مدیر اجرایی عملیاتی در صرافی Bitget، در مصاحبه با Cointelegraph در همایش Token2049 در سنگاپور گفت که وقوع یک روند صعودی گسترده برای آلتکوینها — آن نوعی که در آن «همه چیز بالا میرود» — در چرخه فعلی بازار بسیار نامحتمل است. بهگفته اوسیزاده، پروژههای کریپتو تا کنون نوآوریهای فناورانه برجسته، عرضه محصول انقلابی یا روایتهای جذابی تولید نکردهاند که معمولاً موجب جلب توجه خردهفروشی و انتقال سرمایه نهادی به سمت آلتکوینها میشود. این دیدگاه نشان میدهد که بازار فعلی کمتر مستعد دورههای قدرتمند و همزمان رشد برای مجموعه وسیعی از توکنها است و بیشتر به جهشهای موضوعی یا بخشی پاسخ میدهد.
انتظارات فصل آلتکوین در برابر واقعیت بازار
اصطلاح «فصل آلتکوین» معمولاً به دورههایی اشاره دارد که توکنهایی غیر از بیتکوین نسبت به BTC عملکرد بهتری نشان میدهند، زیرا معاملهگران به دنبال فرصتهای با ریسک-بازده بالاتر هستند. با این حال اوسیزاده معتقد است که بازار دیگر مثل گذشته در فصلهای طولانی و قابل پیشبینی حرکت نمیکند. او صریحاً گفت که فکر نمیکند «فصل آلتکوین» اتفاق بیفتد و توضیح داد که یک جهش همگانی در صدها یا هزاران توکن بدون محرک منطقی عملی نیست. به بیان دیگر، بدون نوآوریهای معنادار یا پیشرفتهای واضح در محصول، چه دلیلی وجود دارد که قیمت توکنها بهصورت جمعی و همزمان بالا برود؟
برای روشنتر شدن موضوع، تجربههای تاریخی نشان میدهد که فصلهای آلتکوین معمولاً با عوامل مشخصی همراه بودهاند: معرفی قابلیتهای جدید (مثل قراردادهای هوشمند یا لایههای مقیاسپذیری)، پذیرش گسترده یک استاندارد فنی یا تبلیغات رسانهای شدید که توجه خردهفروشی را برمیانگیزد. اما در حال حاضر، بسیاری از پروژهها شاهد پیشرفتِ تکنیکی پایدار یا شواهد قوی از پذیرش واقعی کاربران نیستند؛ همین موضوع شانس یک رشد همگانی را کاهش میدهد.
پویاشناسی بازار: جدایی بیتکوین و روایتهای متمرکز
یکی از مهمترین نکاتی که اوسیزاده برجسته کرد، استقلال رو به افزایش بیتکوین بهعنوان یک دارایی است. او گفت: بیتکوین «یک روند رالی مستقل است؛ تأثیر آن روی بقیه بازار تقریباً صفر است.» این نکته حاکی از آن است که BTC نه تنها از بازارهای سنتی سهام جدا شده، بلکه تا حد زیادی از جریانهای قیمتی اغلب همراستا با آلتکوینها در دورههای گذشته نیز جدا شده است. معاملهگران بیشتر شاهد نقاطی هستند که در آن بیتکوین در وضعیت سبز قرار دارد در حالی که بازار گستردهتر قرمز است؛ این پدیده نشان میدهد سرمایه دیگر مانند گذشته از بیتکوین به سمت آلتکوینها سرازیر نمیشود.
این «دیکپلینگ» یا جداشدگی به چند عامل مرتبط است: افزایش جریان سرمایه نهادی خاص بیتکوین، کاربرد بیتکوین به عنوان ذخیره ارزش در نگاه بخشی از سرمایهگذاران، و تغییر انتظارات زمانی که سرمایهگذاران به دلایل مختلف ترجیح میدهند در داراییهای «بزرگتر» نگهداری کنند. نتیجه این است که حرکتهای صعودی بیتکوین بهصورت خودکار به موجی تبدیل نمیشوند که سرمایه را به طبقات ریسک بالاتر هدایت کند؛ بلکه تأثیر آن اغلب فقط روی حرکات قیمتی BTC محدود میماند.
رالیهای مبتنی بر روایت جایگزین فصلهای همگانی شدند
اوسیزاده پیشبینی میکند که بهجای فصلهای گسترده آلتکوین، شاهد رالیهای کوتاهتر و متمرکزتری خواهیم بود که حول روایتهای مشخص شکل میگیرند. برای نمونه، اگر داراییهای دنیای واقعی (RWA) بهعنوان یک موضوع داغ مطرح شوند، مجموعهای از توکنهای مرتبط با RWA ممکن است افزایش قیمت را تجربه کنند — اما این رشد معمولاً به بخشهای نامرتبط سرایت نخواهد کرد. چنین تکهتکهشدگی به این معنی است که جنبشهای صعودی بیشتر بخشی و موضوعمحور خواهند بود و پروژههایی که با روایت غالب همسو باشند، از این روند بهره خواهند برد.
این تغییر در نحوه انتقال سرمایه از یک دیدگاه ساختاری هم معنادار است: سرمایهگذاران اکنون به دنبال شواهد واقعی از پذیرش، همکاریهای استراتژیک، یا پیشرفتهای فنی مشخص در حوزههایی هستند که روایت قوی دارند. به عنوان مثال، پروژههای DeFi که با زیرساختهای RWA ادغام میشوند، یا پلتفرمهایی که تعامل با بازار سنتی را ساده میکنند، در صورت داشتن نقشه راه و محصول مشخص میتوانند توجه بیشتری جذب کنند؛ اما این توجه به سرعت به همه توکنها تعمیم نمییابد.

ویگار اوسیزاده در سخنرانی خود در هفته بلاکچین تایپه در سپتامبر
موانع ساختاری برای رشد پایدار توکنها
یک مشکل عمیقتر که اوسیزاده به آن اشاره میکند، ساختار بازار و افقهای زمانی سرمایهگذاران است. سرمایهگذاران کریپتو معمولاً در چرخههای کوتاهمدت عمل میکنند و انتظار بازده سریعی دارند. اوسیزاده این نوع نگاه را با شرکتهای سنتی مقایسه کرد: آمازون بیش از یک دهه طول کشید تا به سوددهی قابل توجه برسد، اما سرمایهگذاران کریپتو معمولاً انتظار دارند پروژهها در عرض چند ماه شواهد سودآوری یا رشد ملموس نشان دهند. این ناهماهنگی باعث فشار بر بنیانگذاران و اقتصاد توکنی میشود و رفتارهایی را تشویق میکند که به قیمتگذاری کوتاهمدت و عرضه زودهنگام توکن منجر شود.
فشار برای نتایج سریع موجب میشود تیمها یا توکنها تصمیمهایی اتخاذ کنند که ممکن است از منظر توسعه محصول یا پایداری بلندمدت مضر باشد؛ از جمله توزیع گسترده توکنها به بازار پیش از آمادهشدن محصول، یا تمرکز بر رشد کاربر مصنوعی جهت جذب نقدینگی کوتاهمدت. در نتیجه، حتی پیشرفتی که رخ میدهد ممکن است نتواند اعتماد بازار را برای دورههای طولانی حفظ کند، زیرا سرمایهگذاران به دنبال سیگنالهای فوری هستند.
توزیع توکن و سلامت بازار
یکی دیگر از مسائل ساختاری، نقدینگی و توزیع توکنهاست. در تأمین مالی سنتی، سرمایهگذاران اولیه معمولاً سهام خود را به سرمایهگذاران نهادی دیگر میفروشند که این عمل به شرکتها زمان و چرخه عمر طولانیتری میبخشد. در اکوسیستم کریپتو اما توکنها اغلب زودتر وارد بازار میشوند و برای خردهفروشان قابل معامله میگردند. اوسیزاده هشدار داد که توکنها بهعنوان محصولات مستقل رفتار میشوند؛ اگر قیمت یک توکن تا نزدیکی صفر سقوط کند، پروژه زیربنایی میتواند عملاً دفن شود، زیرا بازگرداندن اعتماد بازار و احیای اقتصاد توکنی بسیار دشوار است.
برای توضیح بیشتر، تصور کنید یک پروژه بلاکچینی با یک عرضه توکنی بزرگ وارد بازار میشود، اما بخش قابل توجهی از توکنها در دست تیم یا سرمایهگذاران اولیه قرار دارد. اگر بازار به هر دلیلی دچار شوک شود و فروش زنجیرهای آغاز گردد، نقدینگی ناکافی میتواند باعث سقوط شدید قیمت شود؛ در این حالت، حتی اگر فناوری پروژه کاربردی باشد، بازار از آن چشمپوشی میکند چون معیارهای قیمتی و اعتماد از بین رفتهاند. بنابراین توزیع عادلانه، مکانیسمهای قفلسازی منطقی و سیاستهای عرضه معقول برای سلامت بلندمدت پروژه حیاتی هستند.
نکات پرتفوی: اول بیتکوین، سپس آلتکوینها
با توجه به این پویاییها، بسیاری از فعالان بازار اکنون به تازهواردان توصیه میکنند که ابتدا روی بیتکوین تمرکز کنند و نه تقسیم فراوان بین بیتکوین، اتریوم یا مجموعه وسیعی از آلتکوینها. اوسیزاده گفت: «الان دیگر کسی به شما نمیگوید بیتکوین و اتریوم؛ همه میگویند فقط بیتکوین.» اگرچه اتریوم اخیراً ثبات قیمتی بیشتری نشان داده است، روند صعودی مداوم بیتکوین و رسیدن به قلههای جدید انگیزه فوری کمتری برای بسیاری از سرمایهگذاران فراهم کرده تا بهسرعت ETH بخرند.
این توصیه بیشتر مبتنی بر مدیریت ریسک و تمرکز بر داراییهایی است که پذیرش و نقدینگی بالاتری دارند. برای سرمایهگذار خرد یا نهادی که منابع محدود یا افق زمانی مشخصی دارد، قرارگیری در داراییهای برتر از منظر بازار (از جمله بیتکوین) ممکن است منطقیتر باشد تا اینکه دارایی خود را میان صدها پروژه با ریسک و نوسان بالا تقسیم کند. با این وجود، برای سرمایهگذارانی که دانش فنی و زمان لازم برای تحقیق دارند، موقعیتهای انتخابی در آلتکوینهای موضوعمحور میتواند جذاب باشد.
تسلط بازار و نحوه چینش سبد
دادهها نیز این انتقال به سوی تخصیصهای متمرکز بر بیتکوین را تأیید میکنند. سلطه بیتکوین در حال حاضر در حدود 58 درصد است، که نسبت به قله 12 ماهه 65 درصد کاهش یافته اما هنوز نشاندهنده تمرکز سرمایه در اطراف داراییهای اصلی است. در همین حال، سهم اتریوم از بازار به حدود 12 درصد افزایش یافته که نسبت به کف چندساله اوایل سال رشد نشان میدهد. این ارقام نشان میدهد که هرچند سهمها نوسان دارند، تمرکز سرمایه حول داراییهای بزرگتر و با نقدینگی بیشتر همچنان یک تمایز مهم است.
نحوه چینش سبد به عواملی مثل افق زمانی سرمایهگذار، تحمل ریسک و دیدگاه نسبت به نوآوریهای بلاکچین بستگی دارد. برای مثال، یک استراتژی محافظهکار ممکن است 70-90% بیتکوین و درصد کوچکی اتریوم و چند پوزیشن تحقیقشده آلتکوین را پیشنهاد دهد. در مقابل، سرمایهگذار جسورتر ممکن است درصد بالاتری را به پروژههای موضوعمحور تخصیص دهد، با این امید که یکی از این پروژهها رشد چشمگیری را تجربه کند.
مترتبات برای معاملهگران، توسعهدهندگان و سرمایهگذاران
برای معاملهگران، پیام اصلی این است که به روایتها و شتاب بخشی توجه کنند و نه انتظار یک جهش همزمان در سراسر اکوسیستم آلتکوینها. تمرکز بر سیگنالهای بنیادی، همکاریهای کلیدی، یا شاخصهای پذیرش واقعی میتواند به شناسایی فرصتهای کوتاهمدت و میانمدت کمک کند. برای توسعهدهندگان و تیمهای توکنی، پیام واضح است: روی توسعه محصول پایدار، نقشه راه شفاف و توکونومیهای بلندمدت تمرکز کنید که فروپاشیهای زودهنگام را کاهش دهد و اعتماد بازار را افزایش دهد.
از منظر سرمایهگذار بلندمدت، دیدگاه اوسیزاده توصیه به احتیاط در مواجهه با آلتکوینها را در بر دارد و تاکید بر تکیه بر داراییهایی با بنیادهای قوی، کاربرد واقعی یا مسیر پذیرش روشن میکند. در بازاری که بهسمت رالیهای موضوعمحور و چرخههای کوتاهتر حرکت میکند، شرطبندیهای کمتوجه و پراکنده در انتظار یک «فصل آلتکوین» گسترده، میتواند استراتژی پرخطری باشد. راه عقلانیتر بررسی و انتخاب پروژههایی است که میتوانند پیشرفت فنی واقعی و موارد استفاده ماندگار نشان دهند.
در نهایت، با تقسیمبندی بازار به روایتهای مشخص و چرخههای کوتاهتر، استراتژیهای متمرکز و مبتنی بر تحقیق ارزش بیشتری خواهند داشت. سرمایهگذاران و تیمها باید برای شرایطی آماده باشند که رشد بر پایه شواهد فنی و پذیرش تعیین میشود، نه موجهای تعریفنشده نقدینگی یا انتظار برای یک افزایش همگانی و بدون محرک. این روند بازتابی از بلوغ نسبی بازار است؛ بازاری که نیازمند شواهد بیشتر، شفافیت بالاتر و تمرکز بر محصول است تا رشد پایدار و مستمر.
منبع: cointelegraph
ارسال نظر