16 دقیقه
در بهترین حالت، نجات سیاره نباید مستلزم قربانی شدن سود باشد. اما دههها بخش مالی بر این فرض دوتایی عمل کرده است: یا پول درمیآوری یا کار خیر انجام میدهی. به ما گفته بودند این دو به ندرت بدون یارانهدادن یکی به دیگری همزمان میشوند.
در نشست جمعبندی فینتک لیتوانی سال ۲۰۲۵ که در ROCKIT برگزار شد، این دوگانه واژگون شد.
در پانلی با عنوان «فینتک برای خیر: تأمین مالی آیندهای پایدارتر» که توسط همکار فوربز و استراتژیست پایداری فلشیا جکسون هدایت میشد، دو تن از شناختهشدهترین رهبران بخش در لیتوانی—آوشرینه آرمونایتė از InRento و لایمونس نورییکا از InSoil—روی صحنه آمدند تا استدلال کنند که پایداری دیگر پروژهای خیریه نیست. در واقع، این یک مدل کسبوکار برتر است.
گفتوگو با سرعت از مباحث فلسفی به سمت امور بسیار عملی پیش رفت. این بحث درباره اهداف مبهم «سبز» یا بروشورهای مسئولیت اجتماعی شرکتها (CSR) نبود. نگاهی حسابشده و دقیق بود به اینکه چگونه بازطراحی جریانهای مالی میتواند خاک را احیا کند، محلههای شهری پوسیده را زنده کند و بازده دو رقمی به سرمایهگذارانی بدهد که شاید تنها ۵۰۰ یورو داشته باشند. تاکید بر نقش فینتک، تأمین مالی سبز و سرمایهگذاری همگانی بود تا اثرات ملموس محیطی و اقتصادی ایجاد شود.
فرضیه: پایداری بهعنوان یک ضرورت کسبوکاری
فلشیا جکسون جلسه را با استناد به اظهارات قبلی بانک لیتوانی درباره «بلوغ» اکوسیستم آغاز کرد. جکسون گفت: «یکی از چیزها درباره فینتک برای خیر این است که میتوان گفت هر مدل کسبوکاری به نوعی باید پایدار باشد.» او پرسید: «اما این به چه معناست؟ آیا فقط یک شعار است؟» پرسش او به هسته بحث درباره تعریف پایداری، معیارهای اندازهگیری و انتظارات سرمایهگذاران نسبت به بازده و ریسک اشاره داشت.

زمینه این گفتوگو حیاتی است. در ۲۰۲۵، اروپا با اجرای بسته سیاستی گرین دیل دستوپنجه نرم میکند و صنایع را مجبور به کاهش کربن میکند. بخش مالی که اغلب بهعنوان نقشآفرین منفی در بحران اقلیمی دیده میشد، اکنون بهعنوان موتور گذار معرفی شده است. اما همانطور که جکسون اشاره کرد: «ما آغاز گذار انرژی را دیدهایم، اما دو بخش مشکلسازتر، املاک و کشاورزی هستند.» اشاره او به نیازهای تأمین مالی هدفمند برای کاهش آلایندگی و بهبود کارایی منابع بود.
این دو صنعت سنگین—که بخش بزرگی از انتشار جهانی گازهای گلخانهای را تولید میکنند—بهطور شناختهشدهای کند در تغییر هستند. این صنایع سرمایهبر، محتاط نسبت به ریسک و وابسته به زیرساختهای فیزیکیاند. اینجاست که فینتک وارد میشود، نه بهعنوان مختلکننده صرف کد و فناوری، بلکه بهعنوان تسهیلکننده تحول فیزیکی: از بازسازی شهری تا تأمین مالی کشاورزی احیاکننده و اندازهگیری کربن خاک.
Part I: The Real Estate Revolution (InRento)
آوشرینه آرمونایتė که InRento را نمایندگی میکرد، دیدگاهی منحصربهفرد به صحنه آورد. او که سیاستمداری سابق و اکنون کارشناس ارتباط با سرمایهگذار است، شکاف میان اهداف سیاست عمومی و واقعیتهای بازار خصوصی را پر میکند و روی مدلهای سرمایهگذاری جمعی و بازسازی شهری تمرکز دارد.

InRento در بخش مشخصی از بازار کراودفاندینگ فعالیت میکند: خرید برای اجاره (Buy-to-Let).
اقتصاد «تبدیل»
«تمرکز ما روی تبدیل و نوسازی است»، آرمونایتė توضیح داد. «ساختمانهای قدیمی، فضاهای کماستفاده، کارخانهها—آنها جان تازهای میگیرند.» او به اهمیت بهرهبرداری مجدد از ساختارهای موجود بهجای ساخت جدید اشاره کرد.
این تمرکز بر بازسازی (retrofitting) بهجای ساختوساز جدید، سنگ بنای استراتژی پایداری آنهاست. صنعت ساختمانسازی بمبی کربنی است؛ تولید سیمان و فولاد برای ساختمانهای جدید انرژیبر است.
اما اینجا نقطهای است که مدل «فینتک برای خیر» از خیریهگری فاصله میگیرد. InRento این نوسازیها را صرفاً بهخاطر خوب بودن برای سیاره تأمین مالی نمیکند؛ آنها این کار را میکنند چون محاسبات مالی بهتر از گزینههای سنتی است. بازده سرمایه، افزایش ارزش دفتری دارایی و فرصتهای درآمدی بلندمدت دلیل اصلی است.

«آنچه در پرتفوی خود مشاهده کردهایم این است که پروژههای تبدیل و نوسازی حدوداً ۱۲٪ یا حتی بیشتر بازده بهدست میآورند، در مقایسه با ۹٪ برای خرید-برای-اجاره سنتی»، آرمونایتė فاش کرد. این بازده نشان میدهد که سرمایهگذاری در بازسازی شهری میتواند هم از منظر زیستمحیطی و هم از منظر مالی برنده باشد.
این آمار روایت سنتی را وارونه میکند. معمولاً انتظار میرود سرمایهگذاریهای «سبز» حامل «گرینیوم» باشند—یعنی بازده پایینتری که سرمایهگذاران صرفاً بهخاطر تأثیر میپذیرند.
دموکراتیزه کردن جنگل بتنی
آرمونایتė همچنین به جنبه اجتماعی پایداری اشاره کرد—بهویژه نابرابری در تولید ثروت. بهطور تاریخی، سرمایهگذاری در املاک زمین بازی ثروتمندان بوده است. «برای دههها، مردم عادی فکر میکردند سرمایهگذاری فقط برای بهاصطلاح سرمایهداران است»، او گفت. تأکید او بر دسترسی و شفافیت در پلتفرمهای سرمایهگذاری بود.

InRento مانع ورود را تا تنها ۵۰۰ یورو پایین آورده است.
با اجازه دادن به یک ۲۲ ساله در ویلنیوس برای مالکیت سهم کسری از یک لافت کارخانهی بازسازیشده، فینتک قدرت ایجاد ثروت از داراییهای املاک را توزیع میکند. این فرایند کاربر را از مستأجر منفعل به ذینفع فعال در توسعه شهری تبدیل میکند و جنبههای اجتماعی سرمایهگذاری سبز را تقویت میکند.
Part II: The Agricultural Transition (InSoil)
اگر املاک سخت به کربنزدایی کنند، کشاورزی میدان مین است. کشاورزان روی حاشیههای سود بسیار نازک کار میکنند، با آبوهوای غیرقابلپیشبینی روبهرو هستند و تحت فشار عظیمی برای تولید غذای ارزان قرار دارند؛ در عین حال متهم به فرسایش خاک و آلودگی نیتروژن هستند.
در اینجا لایمونس نورییکا و InSoil وارد میشوند.
نورییکا، کارآفرین باسابقه در حوزه مالی، درباره استفاده صنعت از واژههای «سبز» صراحتاً صحبت کرد. «من شخصاً از واژه پایداری خستهام»، نورییکا اعلام کرد و حضار را خنداند. «چه کسی میخواهد پایداری بخرد؟ هیچکس. اما چه کسی میخواهد غذای سالمتر بخرد؟ چه کسی میخواهد هزینههای پایینتری داشته باشد؟» او با این تقطیع پیام نشان داد که باید منافع اقتصادی ملموس به تولیدکننده و مصرفکننده ارائه شود تا گذار واقعی اتفاق بیفتد.

دکترین «قابل اندازهگیری یا جعلی»
مدل تجاری InSoil حول محور تأمین مالی انتقال ساخته شده است. آنها سرمایهای بسیار ارزان (اغلب با نرخ بهره ۰٪) در اختیار کشاورزانی قرار میدهند که حاضر به تغییر از روشهای کشاورزی صنعتی به کشاورزی احیاکننده (Regenerative agriculture) باشند.
کشاورزی احیاکننده سلامت خاک را بهبود میبخشد و کربن را بهجای رهاسازی در هوا، به خاک بازمیگرداند.
«یا قابل اندازهگیری است، یا جعلی است»، نورییکا این را بهعنوان نظر محوری خود بیان کرد. این گزاره مبنای رویکرد InSoil است: شفافیت داده و اعتبارعلمی.
InSoil به دادههای خوداظهاری کشاورزان تکیه نمیکند. آنها از علم استفاده میکنند. «ما عملاً به مزارع میرویم، چوبی در خاک میزنیم، ماده آلی را برمیداریم و به آزمایشگاه میفرستیم»، نورییکا توضیح داد. قبل از تأمین مالی، یک «خط مبنا» از کربن آلی موجود در خاک ثبت میکنند.

فروش محصول جانبی
قابلتوجهترین استدلال نورییکا این بود که پایداری باید بهعنوان یک محصول جانبی دیده شود، نه محصول اصلی. «اگر میخواهیم کشاورزان را سریعتر به احیا سوق دهیم، باید مزایا را بفروشیم»، او استدلال کرد. منظور او تبدیل ارزشهای زیستمحیطی به منافع اقتصادی ملموس برای کشاورزان بود.
نقطه فروش به کشاورز «نجات سیاره» نیست. بلکه این است: «کشاورز محترم، شما کمتر کار خواهید کرد، کود کمتری مصرف خواهید کرد (که هزینهها را کاهش میدهد)، و محصول شما همان بازده را خواهد داشت.» نتیجه این منطق مالی خاک سالمتر و ضبط کربن در خاک است (بخش پایداری). این پیام عملی و مبتنی بر منافع اقتصادی جذابیت بالایی برای پذیرش فناوری کشاورزی و تغییر روشها دارد.
«پول باید حرف بزند. فقط سپس است که معنی پیدا میکند»، نورییکا تأکید کرد. «پایداری کلمه قشنگی است برای توضیح فاینانس برای خیر، اما مکانیزم باید سودآور باشد.» او با این جمله نشان داد که تنها راه مقیاسبندی گذار، همراستا کردن منافع اقتصادی با اهداف زیستمحیطی است.
Part III: The "Cowboys" and the Regulators
یکی از تمهای تکرارشونده در رویداد Lithuanian Fintech Wrap-up نقش مقررات بود. در جلسه قبلی، ناظر از نبود بلوغ در کریپتو گلایه کرده بود. در این پنل، کارآفرینان مقررات را بهعنوان یک مزیت رقابتی پذیرفتند. آنها نشان دادند که قوانین روشن میتواند اعتماد ایجاد کند و دسترسی به سرمایه نهادی را ممکن سازد.
وقتی مجری، فلشیا جکسون، درباره ساختن اعتماد در مقیاس پرسید، نورییکا نظر جنجالیای برای یک بنیانگذار فناوری مطرح کرد: «من طرفدار بزرگ مقررات هستم.»

توجیه او استراتژیک بود. «مقررات «کابویها» را از بازار حذف میکند»، او گفت. در دنیای نوپای اعتبارات کربن و تأمین مالی احیاکننده، کلاهبرداری واقعی است. با فعالیت بهعنوان یک نهاد تنظیمشده، InSoil به سرمایه نهادی دسترسی پیدا میکند که استارتآپهای غیرقانونی فقط آرزوی آن را دارند. «اگر نهاد تنظیمشده نبودیم، کار با سازمانهایی مثل EIF (صندوق سرمایهگذاری اروپا) یا EIB (بانک سرمایهگذاری اروپا) برای ما بسیار مشکلتر بود»، نورییکا خاطرنشان کرد. «آفرین به دولت ما برای کار بسیار خوب در تعیین استانداردها.»
آرمونایتė این احساس را بازتاب داد و بر اهمیت سابقه پاک تاکید کرد. «ما ۷۰ میلیون یورو پروژه با صفر نکول تأمین مالی کردهایم»، او اظهار داشت. برای یک پلتفرم همتابههمتا (P2P)، نرخ نکول ۰٪ در چنین حجمی عملاً بیسابقه است. این نشاندهنده مدل ارزیابی ریسک سختگیرانهای است که ایمنی سرمایه سرمایهگذاران را بر سرعت رشد ترجیح میدهد.
آرمونایتė همچنین موازی جالبی بین زندگی سیاسی گذشتهاش و زندگی کنونی کسبوکاریاش کشید. «در سیاست بازی جمعصفر است. شما درباره رقیبتان بد میگویید و از آن سود میبرید»، او تأمل کرد. «در دنیای کسبوکار، به نفع شماست که رقبایتان نیز موفق شوند. اگر آنها داستانهای بدی داشته باشند، به کل بخش آسیب میزند.» این دیدگاه بر اهمیت اعتماد سیستمی و استانداردهای مشترک استوار است.

Part IV: Is "Fintech" Dead?
در پایان بحث، فلشیا جکسون سؤال وجودیای مطرح کرد: آیا فینتک هنوز مختلکننده است، یا فقط حالت جدید عادی شده است؟
اتفاق نظر روشن بود: مرحله «مختلسازی» به پایان رسیده است. ما اکنون در مرحله ادغام هستیم؛ فینتک دارد به بخشی از زیرساخت مالی سنتی تبدیل میشود و وظایف تخصصی را بهینه میسازد.
«قبلاً مختلکننده بود»، آرمونایتė موافقت کرد. «حالا بخشی از مالیه سنتی است. ما دیگر رقیب نیستیم؛ شریکیم.» او اشاره کرد که فینتکها بهصورت عمودی روی یک عملکرد تمرکز میکنند و آن را بهتر میکنند تا رقابت ایجاد شود.
نورییکا یک قدم فراتر رفت و تعریف بانکداری را برای توضیح نقش آینده فینتک تشریح کرد. «اگر ببینید بانکها چه میکنند، سه عملکرد اصلی دارند: قرضگرفتن و قرضدادن پول، انجام پرداختها، و سرمایهگذاری بهنمایندگی از مشتری.» او تحلیل کرد: «فینتکها تخصصی میشوند. یک عملکرد را انتخاب میکنند، روی آن تمرکز میکنند و برای آن عمودی خاص رقابت ایجاد میکنند.»
در این دیدگاه، InRento جای بانک را نگرفته است؛ بلکه عمودی «سرمایهگذاری و وامدهی» برای املاک را بهینه کرده است. InSoil هم بانک کشاورزی را جایگزین نکرده؛ بلکه عمودی «تأمین مالی و احراز هویت/تأیید تغییرات خاک» را برای کشاورزی بهینه کرده است. این تقسیمکار نشان میدهد چگونه فینتک میتواند نیچهای عملیاتی را هدف قرار دهد و کارایی را بالا ببرد.

The Education of the Market
با خاتمه پنل، چالش کلی برای ۲۰۲۶ روشن شد. مسئله فناوری نیست—پلتفرمها کار میکنند، حسگرهای خاک کار میکنند، سنجش کربن کار میکند. مسئله سرمایه هم نیست—پول زیادی بهدنبال بازده است. چالش واقعی آموزش بازار و افزایش آگاهی است.
چالش آموزش است.
«ما باید کمی بیشتر روی دانش جامعه و البته اعتماد کار کنیم»، آرمونایتė خلاصه کرد. او تاکید کرد که آموزش سرمایهگذاران خرد و کشاورزان برای پذیرش مدلهای جدید حیاتی است.
برای InSoil، این به معنی آموزش کشاورزان است که تغییر عادات صد ساله آنها آنها را ورشکسته نخواهد کرد. برای InRento، این به معنی آموزش سرمایهگذاران خرد است که ۵۰۰ یورو آنها میتواند در یک پروژه نوسازی بیشتر نفع برساند (و درآمد بیشتری هم ایجاد کند) تا در یک حساب پسانداز با بازده کم. افزایش سواد مالی، آموزش درباره اعتبار کربن، و نشان دادن شواهد عملی کلید پذیرش است.
نشست جمعبندی فینتک لیتوانی ۲۰۲۵ یک چیز را بهوضوح نشان داد: دوره «فینتک برای خود فینتک» به پایان رسیده است. نسل بعدی یونیکورنهایی که از کشورهای بالتیک بیرون میآیند فقط پول را از نقطه A به نقطه B جابهجا نخواهند کرد. آنها از مالیه برای بازسازی فیزیکی شهرها و احیای خاک استفاده خواهند کرد؛ ترکیبی از فناوری مالی، اقتصاد شهری، و مدیریت خاک با رویکردی مبتنی بر داده و مقیاسپذیری.
همانطور که لایمونس نورییکا بهتر گفت: «مالیه خون هر اکوسیستمی است. اگر بخواهیم هر تغییری ایجاد کنیم، چه پایدار باشد و چه تجاری، از آنجا شروع میکنیم.»

Deep Dive: The Data Behind the Claims
برای درک بهتر استدلالهای مطرحشده توسط InRento و InSoil، ما نقاط داده کلیدی مورد بحث در طول پنل را تجزیه و تحلیل کردیم:
اقتصاد «سبز» InRento:
کارایی هزینه: نوسازی ۲۰–۳۰٪ ارزانتر از ساخت جدید است.
کاهش کربن: نوسازی سازههای موجود تا ۵۰٪ از ردپای کربنیِ ساخت جدید میکاهد.
بازده سرمایهگذار: پروژههای نوسازی میانگین بازده حدود ~۱۲٪ دارند در مقابل ۹٪ برای خرید-برای-اجاره سنتی.
سوابق عملکردی: ۷۰ میلیون یورو تأمین مالیشده، ۰ نکول.
شاخصهای «احیاکننده» InSoil:
روششناسی: نمونهبرداری فیزیکی خاک (تحلیل آزمایشگاهی ماده آلی).
افق زمانی: دورههای پایش ۳ ساله (خط مبنا در برابر نتیجه).
مشوق کشاورز: کاهش هزینههای ورودی (کود/سوخت) + همان عملکرد = سود بالاتر.
ابزار مالی: تأمین مالی انتقال با نرخ ۰٪ یا بهره کم.

![]() | ![]() | ![]() |
منبع: smarti
نظرات
اتو_r
تا حدی اغراقه، خیلی از پروژهها تو اجرا زمین میخورند اما ایدهاش درسته، باید از آزمون و خطا یاد گرفت
دانیکس
تو منطقه ما هم یه پروژه نوسازی دیدم، مردم مشتاق شدن ولی قراردادها پیچیده بود، بهتره شفاف و ساده باشه
پمپزون
با ۰ نکول روی ۷۰ میلیون، عجب؛ اما آیا معیارهای ریسک و ارزیابی پروژهها عمومی شده؟ سوال زیاد دارم
علی_x
ایده خوبه، مخصوصا دموکراتیزه شدن سرمایه. فقط نظارت و استانداردها باید قوی باشه، وگرنه خطر فریب هست
حسین
احتمالا بازده ۱۲٪ فقط در شرایط ایدهآل هست، کمی پررنگ نشان دادن نتایج دیدم، واقعیت بازار فرق داره
سیتیلاین
نسبت به بازار لیتوانی، مدلها منطقیه؛ آموزش واقعاً کلیده، نه فقط تکنولوژی. فرهنگسازی لازمه
بیونیکس
من با نمونهبرداری خاک کار کردم، اگر پروتکل شفاف باشه جواب میده، اما پیادهسازی سخته، هزینه و زمان داره
توربوآر
واقعاً ۰٪ وام برای کشاورزها به این راحتی؟ کی قراره تضمین کنه؟ مشکوکم ولی امیدوارم 🤔
کوینپایلوت
تا حدی منطقیه، سود هست و اثر هم؛ اما ریسک رو هم واضح نشون بدید، شفافیت لازمه
رودایکس
وای، یعنی پایداری دیگه فقط شعار نیست؟ از ۵۰۰ یورو تا بازسازی شهری، شوکه شدم! عالیه ولی...

.avif)

ارسال نظر