7 دقیقه
آینده نامشخص دنباله فیلم Free Guy ۲
وقتی فیلم Free Guy در سال ۲۰۲۱ روی پرده رفت، حس تازهای به سینمای اقتباسی از دنیای بازیهای ویدیویی بخشید: ریان رینولدز در نقش یک شخصیت غیرقابل کنترل (non-player character) که ناگهان به اختیار و اراده آزاد پی میبرد و زیر پوشش یک کمدی اکشن گرم و دلنشین، قلبی مهربان نشان میدهد. این ترکیب ایدهمحور و جذاب باعث شد خیلی زود صحبت از یک نسخه دوم و دنباله بلند شود و طرفداران خواهان ادامه ماجراها شدند. اما آینده این دنباله، دستکم فعلاً، در فضایی نامطمئن و مبهم قرار گرفته است و تصمیمگیری نهایی درباره تولید یا توقف آن هنوز روشن نیست.
کارگردان فیلم، شاون لوی، اخیراً در مصاحبهای با پادکست The Business اشاره کرد که نمیتواند بهطور کامل بگوید ساخت دنباله غیرممکن است، ولی از نظر خودش احتمال وقوع آن کم به نظر میرسد. لوی بر نکتهای تأکید کرد که بین سازندگان و مخاطبان آشناست: گاهی یک فیلمِ مستقل و خودکفا که با تماشاگران ارتباط برقرار میکند، بهاندازهی کافی ارزشمند است و نیازی به ادامه ساختن بهصورت فرنچایز ندارد. او به فیلم Real Steel نیز اشاره کرد و گفت که نه هر موفقیتی باید الزاماً تبدیل به یک مجموعه شود و نه هر اثری که محبوب میشود لزوماً باید دنبالۀ پس از خود داشته باشد. این دیدگاه تأکید دارد که معیار موفقیت صرفاًِ سود باکسآفیس نیست، بلکه حفظ یک داستان کامل و معنیدار نیز میتواند هدف هنری مشروعی باشد.
چرا برنامهها محو شد
شاون لوی تأیید کرد که ایدههای ابتدایی برای Free Guy 2 وجود داشته و نویسندگان چند سناریوی متفاوت را بررسی کردهاند، اما چندین عامل باعث شد حرکت به سمت تولید کند یا متوقف شود. یکی از عوامل غیرمنتظرهای که تأثیر قابلتوجهی داشت، موفقیت فرهنگی و باکسآفیس عظیم فیلم باربی به کارگردانی گرتا گرویگ بود. لوی به نزدیکی لحن و رویکرد مفهومی بین شوخطبعی متای باربی و آنچه یک دنباله از Free Guy ممکن بود دنبال کند اشاره کرد؛ به همین دلیل موفقیت غیرمنتظره و گسترده باربی باعث شد اولویتهای استودیوها بازچینی شود و منابع و فرصتها به سمت پروژههایی برود که از نظر تجاری و فرهنگی در آن مقطع جذابتر به نظر میرسیدند. به عبارت دیگر بازار فیلمها دچار بازتوزیع شد و فوریت ساخت Free Guy 2 کاهش پیدا کرد.
زمینه و موقعیت بازار اهمیت زیادی دارد: استودیوها اغلب با دنبال کردن روندها و سلیقهٔ فرضی مخاطبان عمل میکنند. در شرایط پساکرونایی و تغییرات مصرف رسانهای، محیط باکسآفیس بیشتر به نفع فرنچایزهای ثابت و داراییهای فرهنگی غالب است؛ بنابراین دنبالههایی که ایدهای بلندپروازانه اما نسبتاً کوچکتر دارند، حتی اگر نسخه اول محبوبیت داشته باشد، ممکن است به حاشیه رانده شوند. عوامل دیگری مانند هزینههای تولید بالای جلوههای بصری، رقابت با سرویسهای استریم، قراردادهای بازیگران مطرح، و برنامهریزی شلوغ استودیوها نیز میتواند به کند شدن تصمیمگیریها کمک کند. همچنین پژوهشهای بازاریابی و تحقیقات تماشاگران ممکن است نشان داده باشند که مخاطبان فعلاً گرایش بیشتری به تکرار فرنچایزهای شناختهشده دارند تا پذیرش ریسک در مورد دنبالۀ یک فیلم مستقلِ مفهومی.

مقایسهها و چشمانداز Free Guy DNA مشترکی با دیگر فیلمهای دنیای بازیها و کمدیهای ژانرگذر دارد، از زمین بازی مجازی Ready Player One تا هستهٔ احساسی لطیف آثاری مانند The Mitchells vs. the Machines. برخلاف Ready Player One که بیشتر به نمایشهای بصری و جلوههای عظیم میپرداخت، Free Guy با حفظ تعادل بین شوخی، رمانس و ستیزهجویی در نقد فرهنگ بازی ویدیویی به موفقیت رسید. این تعادلِ دقیق باعث میشود که ساخت دنباله دشوارتر شود، زیرا بخشی از جاذبهٔ نسخه اول در عنصر غافلگیری و تازگی آن نهفته بود. تولید نسخه دوم باید همزمان حس نوآوری را حفظ کند و هم آن ویژگیهای دلپذیر اولیه را که مخاطب را جذب کردهاند، تکرار نماید؛ کاری که در بسیاری از فرنچایزها بهسادگی امکانپذیر نیست.
در مقایسه با سایر فیلمهای مرتبط با بازیهای ویدیویی و دنیای مجازی، Free Guy یک نمونه موفق از سینمای گیممحور بود که توانست هم تماشاگر عام را سرگرم کند و هم برای مخاطبِ گیمر و علاقهمند به فرهنگ بازی، نقدها و ارجاعات هوشمندانهای ارائه دهد. از منظر تحلیل محتوایی، این فیلم نشان داد چگونه میتوان موضوعاتی مثل خودآگاهی هوش مصنوعی، ارتباط میان واقعیت و دنیای مجازی، و نقد تجاریسازی بازیها را در قالبی سرگرمکننده و قابلدسترس ارائه داد؛ موضوعاتی که در صورت بازگشایی برای دنباله باید با دقت و دیدی تازه دنبال شوند تا معنا و تأثیرشان کاهش نیابد.
واکنش طرفداران و نکات پشتصحنه طرفداران در شبکههای اجتماعی و انجمنها بحث دربارهٔ دنباله را زنده نگه داشتهاند و علاقهمندان ایدهها و پیشنهادهای متنوعی را مطرح کردهاند؛ از مسیرهای متفاوت رشد شخصیت گای (Guy) درون و بیرون دنیای بازی گرفته تا مفاهیمی دربارهٔ حقوق هوش مصنوعی، تبدیل شخصیت به یک توسعهدهنده بازی، یا اکتشاف هویت بین جهان واقعی و مجازی. گزارشها حاکی از آن است که فیلمنامهنویسان چندین طرح و پیشنویس نوشتهاند که هر کدام رویکردی متفاوت در مورد تکامل گای ارائه میدهند؛ برخی نسخهها بیشتر متا و خودآگاهانه بودهاند و برخی دیگر بر عنصر رمانتیک یا پیام اجتماعی تأکید داشتهاند.
با این حال، بازنگری در جدول اکرانها، نیاز به پروژههای قابلفروش و قابل پیشبینی برای سرمایهگذاران، و ترجیحات استودیوها برای آثار با ریسک پایینتر باعث شده که Free Guy 2 فعلاً در حالت انتظار باقی بماند، نه در وضعیت تأییدشده (greenlit). علاوه بر این، مسائل عملی مانند دستمزد بازیگران سرشناس، تقویم کاری ریان رینولدز، و نیاز به بودجهٔ مناسب برای حفظ کیفیت فنی و طنز فیلم از دیگر موانعی هستند که روند تولید را کند میکنند.
نگاهی نقادانه و متعادل میل به دیدن دنباله برای چیزی که دوستش داریم، قابل فهم است؛ اما از منظر خلاقانه نیز ارزش دارد که یک فیلم بهعنوان یک واحد مستقل باقی بماند. Free Guy نشان داد که یک فیلم تنها میتواند در سطح فرهنگی تأثیرگذار باشد بدون اینکه الزاماً به دنبالۀ متعددی نیاز داشته باشد. حفظجاودانگی یک اثر گاهی در پایانِ باز یا بستهٔ آن نهفته است و ادامهٔ اجباری ممکن است آنچنان که طرفداران انتظار دارند کیفیت و اصالتِ قصه را کاهش دهد.
آینده بازگشت ریان رینولدز یا بازگرداندن پروژه توسط استودیوها به عوامل متعددی وابسته است: تغییرات بازار و تمایلات باکسآفیس، انگیزه و تعهد خلاقان (نویسندگان و کارگردان)، و اینکه آیا ایدهٔ دنباله بهقدری لازم و قانعکننده بهنظر میرسد که صرفاً یک حرکت فرصتطلبانه نباشد. اگر دنبالهای بتواند پرسشهای تازهای مطرح کند، شخصیتها را در مسیر تکاملی منطقی قرار دهد و همزمان جذابیت تجاری داشته باشد، احتمال بازگشت افزایش مییابد؛ در غیر این صورت احتمال دارد که سازندگان تصمیم بگیرند نسخهٔ نخست را بهعنوان یک داستان کامل و مستقل حفظ کنند. تا آن زمان، میتوان از مشاهدهٔ نسخهٔ اصلی لذت برد—چون شاید یکی از دلایل اینکه Free Guy تا این حد مورد توجه قرار گرفت، همین تمامیت و کمال نسبیِ داستانِ نخستین باشد.
منبع: smarti
نظرات
آرمین
حس میکنم اگه ادامه بیاد بدون ایده تازه خرابش میکنن ؛ اما اگه داستان جدید و قابل قبول باشه، من موافقم. فعلا صبر کنن
بیونیکس
من تو تولید بودم، بازار الان واقعا وحشتناکه، بودجه و تقویم بازیگر خیلی تعیینکنندهس، تجربهم میگه عجله نکنن، بهتره با ایده قوی برگردن
توربو
واقعا تاثیر باربی اینقدر بوده؟ یعنی استودیوها یهویی همه برنامه ها رو عوض کردن؟ شایدم بازار اینقده عجیب شده...
کوینتون
معقولیه به نظرم، هر موفقیتی لازم نیست فرنچایز بشه، ولی یه پایان قوی هم لازمه وگرنه چیزای خوب بیمعنی میشه
دیتاپالس
واقعاً؟! یعنی Free Guy ۲ احتمالاً ساخته نمیشه؟ این حس عجیبه، فیلم اول کامل بود اما دلم میخواد ادامه رو ببینم...
ارسال نظر