10 دقیقه
ارزش اوپن ای آی به ۵۰۰ میلیارد دلار رسید
پیشگام حوزه هوش مصنوعی، شرکت اوپن ای آی، با انجام معاملهای ثانویه برای فروش سهام، اکنون بهعنوان بزرگترین استارتاپ جهان شناخته میشود؛ معاملهای که ارزش این شرکت را تا مرز ۵۰۰ میلیارد دلار بالا برد. منابع ناشناس به بلومبرگ گزارش دادهاند که کارکنان کنونی و پیشین اوپن ای آی حدود ۶.۶ میلیارد دلار سهام خود را به سرمایهگذارانی از جمله Thrive Capital، SoftBank Group Corp.، Dragoneer Investment Group، شرکت MGX ابوظبی و T. Rowe Price فروختهاند. این فروش ثانویه، اوپن ای آی را جلوتر از شرکت اسپیساکس ایلان ماسک قرار داد که حدود ۴۰۰ میلیارد دلار ارزشگذاری شده و همچنین فاصله قابل توجهی با شرکتهای بزرگ خصوصی فناوری مانند بایتدنس و آنتروپیک ایجاد کرد.
چرا این اتفاق برای هوش مصنوعی و بلاکچین اهمیت دارد
این معامله نشاندهنده افزایش شدید اشتیاق سرمایهگذاران نسبت به فناوریهای مرتبط با هوش مصنوعی است و همزمان روند همگرایی در حال ظهور بین هوش مصنوعی و فناوریهای مبتنی بر بلاکچین را نیز برجسته میکند. سرمایهگذاران اکنون هر دو حوزه — زیرساختهای هوش مصنوعی و زیرساختهای رمزنگاری مانند استیبلکوینها و شبکههای لایه یک — را بهعنوان ستونهای اصلی مرحله بعدی تحول دیجیتال میبینند و سرمایهها را به سمت استارتاپهای نوآور در این بخشها هدایت میکنند. این تغییر در اولویتهای سرمایهگذاری میتواند بر نحوه توسعه محصولات، تمرکز تیمهای فنی و زنجیره تامین اکوسیستم تأثیر بگذارد.
علاوه بر صرفِ سرمایه برای توسعه مدلها و الگوریتمهای یادگیری عمیق، توجه فزاینده به زیرساختهای محاسباتی، مراکز داده مخصوص هوش مصنوعی، و پروتکلهای مالی مبتنی بر بلاکچین (برای مثال پرداختهای ماشینی و تسویه آنی) مشهود است. در نتیجه، بازیگران بزرگی که در تقاطع این فناوریها قرار میگیرند — مانند ارائهدهندگان سرویسهای ابری تخصصی، تولیدکنندگان چیپستهای شتابدهنده هوش مصنوعی، و توسعهدهندگان استیبلکوین و درگاههای پرداخت خودکار — ممکن است از این موج سود ببرند.
مقایسه اوپن ای آی با بزرگترین شرکتهای رمزارزی
با ارزشگذاری ۵۰۰ میلیارد دلاری، اوپن ای آی بهصورت قابلتوجهی بالاتر از بزرگترین شرکتهای فعال در حوزه رمزارزها قرار میگیرد. براساس دادههای Google Finance، کوینبیس، بزرگترین صرافی رمزارزی پذیرفتهشده در بازار سهام، حدود ۸۹ میلیارد دلار سرمایه بازار دارد. حتی شرکتهای شناختهشدهای همچون ریپل، سیرکل و بایننس نیز در زیر مرز ۱۰۰ میلیارد دلار قرار دارند. در عین حال، صادرکننده استیبلکوین تتر ممکن است از نظر ارزش بازار فرضی نزدیکترین رقیب رمزارزی برای اوپن ای آی باشد، هرچند ساختار درآمدی و مدل کسبوکارِ این دو کاملاً متفاوت است.
تفاوتهای بنیادین بین شرکتهای فناوری هوش مصنوعی و شرکتهای فعال در اکوسیستم رمزارز شامل منابع درآمدی، نحوه ارزیابی ریسکهای قانونی، و انواع داراییهای ذخیرهای میشود. برای نمونه، اوپن ای آی بر روی توسعه مدلهای زبانی پیشرفته، ارائه APIهای ابری و صدور مجوزهای بهرهبرداری از فناوری تمرکز دارد، در حالی که بسیاری از شرکتهای رمزارزی به تراکنشها، کارمزدهای معاملاتی، و نگهداری ذخایر دارایی وابستهاند.
ارزشگذاری فرضی تتر در صورت عرضه عمومی
در تاریخ ۷ ژوئن، جان ما، مدیر عامل شرکت Artemis، تخمین زد که اگر تتر عرضه عمومی شود، ارزش آن میتواند حدود ۵۱۵ میلیارد دلار باشد و در فهرست ۲۰ شرکت برتر عمومی جهان قرار گیرد. پائولو آردوینو، مدیر عامل تتر، به این برآورد واکنش نشان داد و رقم ۵۱۵ میلیارد دلاری را «یک عدد زیبا» خواند اما آن را کمی محافظهکارانه توصیف کرد و به ذخایر بیتکوین و طلای شرکت اشاره نمود. آردوینو همچنین گفت که در حال حاضر «نیازی» به عرضه عمومی برای تتر احساس نمیشود. این اظهارات نشاندهنده تردیدهای راهبردی و عملیاتی است که شرکتهای استیبلکوین ممکن است هنگام ارزیابی گزینههای رشد خود — مانند فهرستشدن عمومی — با آن مواجه شوند.
تحلیلگران مالی باید در هنگام برآورد ارزشهای فرضی نگاهی دقیق به شفافیت ذخایر، ساختار درآمدی و ریسکهای نظارتی بیندازند، زیرا شرکتهای فعال در بازارهای مالی دیجیتالی معمولاً با چرخههای نظارتی پیچیده و اعتماد سرمایهگذاران مواجهاند. برای مثال، سطح شفافیت گزارشدهی ذخایر تتر در گذشته موضوع مناقشه بوده و هرگونه عرضه عمومی میتواند مستلزم افشای گستردهتر و ارزیابیهای مستقل باشد که بر ارزشگذاری نهایی تأثیرگذار خواهد بود.

استیبلکوینها، عوامل هوش مصنوعی و رشد اتوماسیون تراکنشها
رهبران صنعتی و تحلیلگران حوزه رمزارز و هوش مصنوعی، کاربردهای مشترکی بین استیبلکوینها و عوامل یا ایجنتهای هوش مصنوعی میبینند. مایک نووگراتز، مدیر عامل گلکسی دیجیتال، پیشبینی کرده است که ایجنتهای هوش مصنوعی با رشد اتوماسیون و تحقق پرداختهای ماشین-به-ماشین، تبدیل به یکی از بزرگترین مصرفکنندگان استیبلکوینها شوند. این سناریو شامل پرداختهای درونبرنامهای برای سرویسهای مبتنی بر هوش مصنوعی، تسویه قراردادهای خوداجرا، و استفاده از استیبلکوینها بهعنوان واحد حسابی و انتقال ارزش میان میکروسرویسها و رباتها است.
تحقیقات اخیر نیز از افزایش چشمگیر فعالیت خودکار پشتیبانی میکنند: گزارش CEX.io Research نشان داد که بیش از ۷۰٪ تراکنشهای استیبلکوین در سهماهه سوم ۲۰۲۵ با فعالیت باتها مرتبط بوده است، که نشان میدهد ایجنتهای الگوریتمی و رباتهای معاملاتی هماکنون محرکهای اصلی حجم تراکنش استیبلکوینها هستند. این واقعیت باعث میشود تمرکز بر روی مقیاسپذیری، کارمزد پایین و تاخیر کم برای شبکههایی که این تراکنشها را تسهیل میکنند، اهمیت پیدا کند.
در عمل، ترکیب استیبلکوینها و ایجنتهای هوش مصنوعی میتواند موارد استفاده متنوعی ایجاد کند: از پرداختهای خرد و تسویه حسابهای ماشینی گرفته تا بازارهای خودتنظیم و مکانیسمهای تسویه برای قراردادهای هوشمند با شرایط پیچیده. این همگرایی همچنین سوالاتی درباره حاکمیت داده، حفظ حریم خصوصی، و اتوماسیون تصمیمگیری مالی مطرح میکند که قانونگذاران و توسعهدهندگان باید به آنها پاسخ دهند.
زیرساخت نهادی و مراکز داده مخصوص هوش مصنوعی
سرمایهگذاریها در زیرساختهای فیزیکی هوش مصنوعی نیز شتاب گرفته است. گلکسی دیجیتال یک وام ۱.۴ میلیارد دلاری برای تسریع ساخت مرکز داده Helios در تگزاس دریافت کرد؛ پروژهای که هدفش پشتیبانی از عملیاتهای شرکت CoreWeave در زمینه هوش مصنوعی و محاسبات با کارایی بالا است. گلکسی پیشبینی میکند که این مرکز داده میتواند بیش از ۱ میلیارد دلار درآمد سالانه تولید کند که نشاندهنده علاقه نهادی قوی به ظرفیت محاسباتی هوش مصنوعی و خدمات مرتبط است.
افزایش تقاضا برای محاسباتِ تخصصی هوش مصنوعی موجب شده تا سرمایهگذاری در سختافزار شتابدهندهها (مانند GPUها و ASICهای تخصصی)، شبکههای با توان و پهنای باند بالا، و سیستمهای خنککنندگی و توزیع نیرو افزایش یابد. همچنین، فراهمکنندگان ابری اختصاصی و همکاران زیرساختی در حال طراحی مدلهای قیمتگذاری و قراردادهای خدماتی جدید برای پاسخ به نیازهای طولانیمدت شرکتها و مؤسسات تحقیقاتی هستند.
از منظر سرمایهگذاران نهادی، مراکز داده هوش مصنوعی نهتنها بهعنوان منابع درآمدی بلندمدت دیده میشوند بلکه بهعنوان سرمایهگذاریهایی که نقش کلیدی در مالکیت داده، کنترل الگوریتمها و موقعیت رقابتی شرکتها دارند، موضوع توجه هستند. به همین خاطر، قراردادهای بلندمدت فروش انرژی و شراکت با ارائهدهندگان انرژی پاک نیز جزو برنامههای راهبردی برای کاهش ریسک عملیاتی بهشمار میآیند.
ریسکها و نگرانیهای انرژی در سایه رشد هوش مصنوعی
با افزایش پذیرش هوش مصنوعی، کارشناسان نسبت به رشد تقاضای انرژی هشدار میدهند. گرگ اوسوری، بنیانگذار شبکه آکاش، در همایش Token2049 در سنگاپور اعلام کرد که فرایند آموزش مدلهای بزرگ هوش مصنوعی ممکن است بهزودی شبکههای انرژی موجود را تحت فشار قرار دهد و در نتیجه راهکارهای جایگزین تولید برق، از جمله انرژی هستهای، برای حمایت از آموزش مدلهای در مقیاس وسیع مورد نیاز شوند. این هشدار بازتابدهنده چالشهای زیربنایی است که شامل مصرف برق بالا، نیاز به خنکسازی و اثرات محیطی میشود.
اوسوری همچنین از لزوم اتخاذ رویکردهای پایدارتری در زمینه محاسبات هوش مصنوعی سخن گفت و خواستار استفاده از روشهای توزیعشده و بهینهسازی مصرف انرژی در فرآیندهای آموزشی و استنتاج شد. راهحلهای پیشنهادی شامل استفاده از مراکز داده نزدیک به منابع انرژی تجدیدپذیر، بهینهسازی کدها و معماریهای مدل برای کاهش نیاز محاسباتی، و توسعه الگوریتمهای آموزش کممصرف است. این توصیهها هم از منظر هزینه و هم از منظر مسئولیت اجتماعی شرکتی اهمیت بالایی دارند.
پیامدها برای ذینفعان رمزارز و هوش مصنوعی
افزایش سریع ارزشگذاری اوپن ای آی و توجه گسترده به استیبلکوینها نشاندهنده یک پویایی بازار عمیقتر است: سرمایهگذاران بر فناوریهایی شرط بستهاند که زیربنای خدمات دیجیتالی نسل آینده را شکل خواهند داد. برای پروژههای بلاکچین، صادرکنندگان استیبلکوین و ارائهدهندگان زیرساخت هوش مصنوعی، این محیط فرصتهای رشد زیادی فراهم میآورد اما در عین حال نظارت، شفافیت و پایداری را برجستهتر میکند.
با تعامل بیشتر ایجنتهای هوش مصنوعی با ریلهای پرداخت بلاکچینی و استیبلکوینها، بازیگران اکوسیستم باید بهدقت تحولات نظارتی را دنبال کنند، امنیت شبکه و قراردادهای هوشمند را تقویت نمایند و مصرف انرژی را مدیریت کنند؛ چرا که این سه فاکتور تعیینکننده چگونگی همافزایی و مقیاسپذیری مشترک هوش مصنوعی و بلاکچین در سالهای آینده خواهند بود. علاوه بر این، توسعه استانداردهای بینالمللی برای گزارشدهی ذخایر، شفافیت عملیات و معیارهای پایداری میتواند به اعتماد بازار و پذیرش گستردهتر کمک کند.
در پایان، مهم است که بازیگران این دو حوزه — اعم از استارتاپها، سرمایهگذاران نهادی، یا سیاستگذاران — با درک متقابل از نیازها و محدودیتها وارد همکاری شوند. این همکاری میتواند شامل برنامههای تحقیقاتی مشترک، سرمایهگذاری در زیرساختهای کممصرف، و ایجاد چارچوبهای حاکمیتی برای تعامل بین ایجنتهای هوش مصنوعی و شبکههای مالی مبتنی بر بلاکچین باشد؛ راهکارهایی که نه تنها رشد اقتصادی را تسهیل میکنند بلکه به توسعه مسئولانه و پایدار این فناوریها نیز کمک خواهند کرد.
منبع: cointelegraph
ارسال نظر